تحقیق مقاله فرهنگ و شخصیت

تعداد صفحات: 43 فرمت فایل: word کد فایل: 6919
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله روانشناسی
قیمت قدیم:۷,۳۰۰ تومان
قیمت: ۴,۳۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله فرهنگ و شخصیت

    حوزه ی فرهنگی و اجتماعی

    سرخپوستان یانوماهوی ونزوئلا سرپناهی موقتی برپا می کنند که از آنجا به دنبال غذا گشت زنی می کنند و به شکار حیوانات می پردازند. وقتی این پناهگاه ها خالی از غذا می شود، حرکت کرده و در جای دیگری ساکن می شوند. در یک روز خاص مردان در هنگام سحر جمع شده و تدارکات حمله به یک دهکده ی مجاور را فراهم می سازند. گروه دلواپس و نگران هستند. مردان طرف مهاجم در خطر آسیب هستند و یک مرد ترسو ممکن است سرباز زند و با گفتن اینکه خار در پایش فرو رفته است از حمله شانه خالی کند. مردانی که اغلب این کار را زیاد انجام می دهند شهرت خود را به خطر می اندازند. برای یک یانوماهو هیچ چیز بیشتر از عمل نامردی و ترسویی نمی تواند شهرت و اعتبارش را خراب کند.

    اما مردان یانوماهو همه مثل هم نیستند، حداقل دو گروه قابل تشخیص وجود دارد که فوق العاده در شخصیت متفاوت هستند. مردان یانوماهوی زمین های پست بسیار پرخاشگر هستند. آنها در زدن زنان خود با چوب به خاطر تخلفاتی مانند دیر آوردن چایی درنگ نمی کنند. آنها اغلب مردان دیگر را برای جنگ با گرز یا تبر به مبارزه می طلبند. و گاهی به دهکده های مجاور اعلان جنگ می کنند و سعی می کنند تا مردان دشمن را بکشند و زنان را به تصرف درآورند. این مردان یانوماهویایی بالای سرشان را می تراشند تا زخم های حاصل از مبارزه را با غرور نشان دهند وگاهی جای زخم شان را با رنگ قرمز رنگ می کنند تا آن را به عنوان نشانه ی شهامت و استقامت نشان دهند. در میان مردان یانوماهویایی زمین های پست پرخاشگر ترین مردان بیشترین تعداد زنان را دارند. در واقع کسی یک مرد واقعی تلقی نمی شود مگر اینکه مرد دیگری را کشته باشد و افتخار بودن یک یانومای را به دست آورده باشد. مردانی که یانومای هستند، بیشترین زنان را دارند.

    در ارتفاعات گروه متفاوتی از یانوماهوها زندگی می کند. این افراد آرام و مسالمت جو هستند و جنگ را دوست ندارند. میزان زیادی خوبی و سازگاری را می توان در چهره هایشان دید. این یانوماهوها به دهکده های همسایه یورش نمی کنند، درگیر مبارزه با تبر نمی شوند و به ندرت اقدام به مبارزه با چماق می کنند. آنها به فضیلت همکاری تکیه می کنند. هر چند متاسفانه منابع غذایی در زمین های پست که یانوماموهای جنگجو بر آن تسلط دارند فراوان تر است.

    ما چگونه می توانیم تفاوت های فرهنگی شخصیت بین یانوماموهای زمین های پست و ارتفاعات را درک کنیم؟ آیا آنهایی که از لحاظ خلقی مستعد تعرض و تهاجم بودند افرادی را که آرام تر و آشتی طلب بودند به سمت ارتفاعات و دور از منابع غذایی عقب راندند؟ یا اینکه آیا هر دو گروه در ابتدا مثل هم بودند و بعداً ارزش های فرهنگی متفاوتی در یک گروه پایه گذاری شد که متفاوت از ارزش های فرهنگی گروه دیگر بود. این سؤالات موضوع بحث این فصل را تشکیل می دهند. تاثیر فرهنگ بر شخصیت چیست؟ و به طور کلی چطور می توانیم الگوهای تغییر فرهنگی را در بین الگوهای عمومیت فرهنگی درک کنیم؟

    مطالعه ی فرهنگ و شخصیت اخیراً مورد توجه فزاینده ای قرار گرفته است و چندین دلیل مهم وجود دارد که روان شناسان شخصیت معتقدند برای کشف شخصیت میان فرهنگ ها مفید است. یک دلیل کشف این است که آیا مفاهیم شخصیت که در یک فرهنگ متداول هستند مثل فرهنگ امریکایی، در فرهنگ های دیگر هم قابل استفاده هستند. دلیل دوم دانستن این است که آیا فرهنگ ها به طور متوسط در میزان صفات شخصیتی خاص متفاوت هستند. به عنوان مثال: آیا ژاپنی ها واقعاً از امریکایی ها صلح طلب تر هستند یا این فقط یک تصور قالبی است؟ دلیل سوم فهم این است که آیا ساختار عاملیت صفات شخصیت در میان فرهنگ ها فرق می کند یا فراگیر و عمومی است. به عنوان مثال: آیا مدل پنج عامل شخصیت کشف شده در نمونه های امریکایی در هلند، آلمان و فیلیپین تکرار می شود. دلیل چهارم درک این است که آیا ویژگی های معین شخصیت عمومی و معادل با میزان تحلیل شخصیت طبیعی انسان است.

    در این فصل ها به بررسی پژوهش هایی درباره ی ویژگی های شخصیتی که در همه مشترک هستند ولی به طور متفاوتی فقط در بعضی فرهنگ ها فراخوانی می شود، آن ویژگی های شخصیتی که طوری منتقل می شوند که مشخصه ی بعضی از گروه های محلی می شوند و برای گروهی دیگر نمی شوند و آن ویژگی های شخصیتی که برای تمام فرهنک ها مشترک است. ما ابتدا به بررسی اینکه چگونه فرهنگ ها می توانند متفاوت باشند، می پردازیم.

     

    تخلفات فرهنگی ( یک مثال)

    رویدادهای زیر را درنظر بگیرید:

    1-یکی از اعضای خانواده شما منظماً گوشت گوساله می خورد ( خوردن گوشت گوساله توسط یکی از اعضای خانواده ی شما)

    2-یک زن متاهل جوان بدون خبر شوهرش تنها به سینما می رود. وقتی به خانه بر می گردد شوهرش به او می گوید اگر دوباره این کار را بکنی آنقدر می زنمت تا کبود شوی او دوباره این کار را تکرار می کند و شوهرش او را به شدت کتک می زند ( زدن زن توسط شوهر )

    3-مرد فقیری بعد از اینکه در یک تصادف به شدت آسیب می بیند به بیمارستان می رود. بیمارستان از درمان او خودداری می کند چون نمی تواند هزینه ی آن را بپردازد.

    ( خودداری بیمارستان)

    سپس هر یک از این اتفاقات را بررسی کنید و تعیین کنید که آیا رفتاری که از طرف فرد یا مؤسسه در پرانتز نوشته شده است غلط است، اگر جواب مثبت باشد آیا این کار یک تخلف جدی یا یک خلاف جزیی است و یا اصلاً تخلف محسوب نمی شود؟

    اگر شما یک برهمن هندو باشید، احتمالاً معتقدید که رویداد اول خوردن گوشت گاو یک تخلف جدی است یا اتفاق دوم یعنی کتک زدن یعنی کتک زدن همسر توسط شوهر به خاطر سرپیچی از او این طور نیست. اگر شما یک امریکایی باشید بسیار عجیب است که نظرات شما بر عکس خواهد بود، اگر که شما گیاهخوار نباشید، خوردن گوشت گاورا غلط نمی دانید اما از نظر شما خیلی اشتباه است که شوهری زنش را کتک بزند. اما صرفنظر از اینکه برهمن هندو یا امریکایی باشید، احتمالاً موافق هستید بیمارستانی که از درمان یک مجروح شدید خودداری می کند، یک تخلف جدی مرتکب شده است.

    این مثال، مساله جالبی را برای روان شنناسان شخصیت روشن می سازد. بعضی از ابعاد شخصیت ( از جمله نگرش ها، ارزش ها و خودانگاره ها) در بین فرهنگ ها تا حد زیادی متفاوت هستند. اما بعضی از جنبه های دیگر مشترک هستند. ویژگی هایی که در بین افراد در همه جا یکسان هستند. مساله اصلی مورد نظر این فصل عبارتند از اینکه طرفی که افراد فرهنگ ها یکسان هستند.

     

    روان شناسی شخصیت فرهنگی چیست؟

    قبل از پرداختن به بحث خوب است فرهنگ را به طور مختصر تعریف کرد. بگذارید با یک مشاهده آغاز کنیم «افراد بشری در همه جا الگوهای برجسته ی محلی شباهت های درون گروهی در رفتار و اندیشه همراه با تفاوت های عمیق درون گروهی نشان می دهند.» این شباهت های درون گروهی و بین گروه های مختلف می تواند ( از هر نوع- جسمی- روان شناختی- رفتاری یا نگرشی) باشد. این پدیده ها اغلب اختلافات فرهنگی نامیده می شود.

    مثال خوردن گوشت گاو را در نظر بگیرید خوردن گوشت گاو در بین امریکایی ها معمول است اما در بین هندوها نادر است و منفور دانسته می شود. در بین هندوهایی که اکثریت عمده ی گروه مذهبی هند را تشکیل می دهند، ارزش ها و رفتارها تا حد زیادی مشترک است. اما با طرز نگرش مشترک بیشتر امریکایی در مورد خوردن گوشت گاو متفاوت است. این تفاوت درون گروهی محلی و تفاوت بین فرهنگی- مثالی از اختلافات فرهنگی است.

    چسباندن برچسب فرهنگ، یا «تنوع فرهنگی» به پدیده هایی مثل اینها بیشتر توصیف و نه توضیح تلقی می شود. نامیدن شیوه ی نگرش در مورد خوردن گوشت گاو به عنوان                  « فرهنگی»  مطمئناً این پدیده را توصیف می کند. این به ما می گوید که ما به یک شباهت درون گروهی و اختلاف بین گروهی رسیدگی می کنیم. اما این توضیح نمی دهد چه چیز باعث تفاوت فرهنگی شده است یا چرا گروه ها با هم متفاوتند. روان شناسی شخصیت فرهنگی معمولاً سه هدف عمده دارد:

    1-کشف اصول اساسی تنوع فرهنگی 2-یافتن اینکه چگونه روان شناسی انسان فرهنگ را شکل می دهد 3-کشف اینکه چطور ادراکات فرهنگی به نوبه ی خود روان شناسی را شکل         می دهند.

     

    سه رویکرد عمده ی فرهنگی

    بعضی از صفات ممکن است در همه ی افراد مشترک باشد، اما برخی صفات دیگر تغییرات چشمگیری را نشان می دهند. گونه های فرهنگی، ویژگی های شخصیتی هستند که از گروهی به گروه دیگر فرق می کنند. روان شناسان، سه رویکرد عمده برای توضیح و کشف شخصیت در بین فرهنگ ها ارائه کرده اند. فرهنگ های فرا خوانده، فرهنگ انتقال یافته و عمومیت های فرهنگی.

     

    فرهنگ فراخوانده

    فرهنگ فراخوانده به صورت تفاوت های فرهنگی ایجاد شده در اثر تغییر شرایط محیطی فعال کننده یک مجموعه ی قابل پیش بینی از واکنش ها تعریف می شود. مثال های فیزیکی پینه های پوست و تعریق را در نظر بگیرید. بدون شک تفاوت های فرهنگی در ضخامت و توزیع پینه ها و میزانی که مردم عرق می کنند وجود دارد. بوشمن های کونگ بوتسوانا به عنوان مثال روی پاهایشان پینه های ضخیم تری از امریکایی ها دارند. چون آنها بدون کفش راه می روند.

    اینها می تواند جنبه هایی از فرهنگ فرا خوانده تصور شود. محیط های متفاوت اثرات متفاوتی بر مکانیسم های ایجاد پینه و غدد عرقی دارند. به عنوان مثال: افرادی که نزدیک استوا زندگی می کنند نسبت به کسانی که در آب و هوای شمالی مثل کانادا زندگی می کنند در معرض گرمای شدیدتری هستند. مشاهده اینکه ساکنان ذئیر بیشتر از ساکنان کانادا عرق می کنند به درستی با یک تفاوت محیطی فراخوانده شده که بر غدد تعریقی که همه ی انسان ها دارند عمل می کند توضیح داده می شود.

    توجه کنید که دو عامل برای توضیح تفاوت های فرهنگی ضروری هستند: 1-مکانیسم اساسی عمومی ( در این مورد غدد عرق که همه انسان ها دارند) 2-تفاوت های محیطی تا حدی که مکانیسم اساسی فعال می شود (در این مورد تفاوت های محیطی)  هیچ یک از این دو عامل به تنهایی برای یک توضیح کامل کافی نیست.

    همین منطق تشریحی برای پدیده های ناشی از محیط که در بین اعضای یک گروه مشترک است رویدادهای محیطی هستند که بر بعضی گروه ها بیش از دیگران تاثیر می گذارند.

    این رویدادها عملکرد بعضی از مکانیسم ها را در بعضی از گروه ها تحریک می کنند که در گروه های دیگر به صورت نهفته وجود دارند. در بخش بعدی، چندین مثال فیزیولوژیکی از فرهنگ فراخوانده را بررسی خواهیم کرد و نشان خواهیم داد تا چطور اینها منجر به تفاوت هایی در صفات شخصیتی بین گروه ها می شود.

     

    همکاری فراخوانده

    اینکه شخصی دارای حس همکاری یا خودخواه باشد بخش مهمی از شخصیت است اما این تمایلات طبیعی از فرهنگی تا فرهنگ دیگر فرق می کند. یک مثال عینی از فرهنگ فراخوانده الگوهای تشریک همکاری در غذای یافته شده در بین دسته های مختلف قبایل شکارچی و گردآوری غذاست. رده های مختلف غذایی پراکندگی مختلفی در توزیع شان دارند. غذاهای بسیار مغایر و پراکنده روز به روز  در دسترس پذیری آنها تا حد زیادی تفاوت می کند. به عنوان مثال در بین قبیله آچی پاراگوئه، گوشت شکار یک منبع بسیار متغیر است. در هر روز معین احتمال اینکه یک شکارچی با گوشت برگردد فقط 60 درصد است. بنابراین در یک روز خاص یک شکارچی ممکن است موفق باشد در حالیکه شکارچی دیگری ممکن است دست خالی برگردد. از طرف دیگر، غذای گردآوری شده یک منبع غذایی کم اختلاف تر است، محصول جمع آوری بیشتر به مهارت و تلاشی که فرد صرف می کند بستگی دارد تا به شانس. در شرایط بسیار مغایر، فواید بسیار زیادی در تقسیم غذا وجود دارد. شما امروز گوشت خود را با یک شکارچی بدشانس تقسیم می کنید و هفته ی بعد او گوشت خود را با شما تقسیم خواهد کرد. فواید اقدام تعاونی در تقسیم غذا در شرایط بسیار مغایر افزایش می یابد. در این مثال فواید تقسیم از این رو نیز افزایش می یابد که گوشت شکار یک حیوان بزرگ بیشتر از نیازی است که یک فرد یا حتی یک خانواده مصرف کند. بنابراین در صورتیکه گوشت با دیگران تقسیم نشود، فاسد خواهد شد.

    کاپلان و هیل دریافتند که در واقع در قبیله آچی گوشت به صورت همگانی تقسیم می شود. شکارچی ها کشتار خود را به فردی به نام «توزیع کننده» می سپردند که او بخش هایی را به خانواده های مختلف بر اساس اندازه ی هر خانواده اختصاص می داد. اما در همان قبیله غذای جمع آوری شده در خارج از خانواده تقسیم نمی شد. به طور خلاصه، تقسیم تعاونی ظاهراً به وسیله ی شرایط محیطی مغایرت زیاد غذا فراخوانده شده بود. اندکی دورتر در صحرای کالاهاری، کاشدن ( 1980) فهمید که برخی ازگروه های ساکن تساوی طلب تر از گروه های دیگر هستند. میزان تساوی طلبی همبستگی نزدیکی با اختلاف و پراکندگی در عرضه ی غذا دارد. منبع غذایی کونگ سان بسیار متغیر است و آنها غذا را تقسیم می کنند و باورهای تساوی طلبی را نشان می دهند. چیزی به نام «خست» یا خسیس یکی از بدترین اهانت ها به شمار می رود. و گروه مجازات های اجتماعی سختی را برای خسیس بودن تحمیل می کند و برای تقسیم غذا تایید اجتماعی ارائه می کند. در مقایسه در بین سان غنا، اختلاف غذایی بسیار کم است و در بین آنها نابرابری اقتصادی زیادی به چشم می خورد. سان غنا تمایل به ذخیره و انباشتن غذایشان دارند و به ندرت آن را در خارج از خانواده های گسترده شان تقسیم می کنند.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله فرهنگ و شخصیت

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت