تحقیق مقاله عوامل خانوادگی موثر بر فرار دختران

تعداد صفحات: 64 فرمت فایل: word کد فایل: 6545
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله روانشناسی
قیمت قدیم:۹,۴۰۰ تومان
قیمت: ۶,۴۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله عوامل خانوادگی موثر بر فرار دختران

    مقدمه

    امروزه فرار کودکان از خانه به صورت یک بحران در زندگی بسیاری از خانواده ها درآمده است چرا که در صد بالایی از این افراد گرفتار مشکلاتی چون دزدی ؛ انحرافات جنسی و .... می شوند. گر چه این نوجوانان به دلایل مختلفی از خانه می گریزند اما نتایج و پیامدهای کم و بیش یکسانی در انتظار آنهاست. پدیده فرار دختران به عنوان یکی از چالش های اجتماعی نیاز به مدیریت قوی اجتماعی در زمینه آسیب های اجتماعی دارد. به طور متوسط روزانه 49 مورد فرار از منزل به مرکز ساماندهی کودکان و نوجوانان فراری وابسته به شهر داری تهران گزارش می شود( برزگر1383؛49).

    پلیس روزانه 90 نفر از جوانان فراری را که قربانی تجاوز و غیره شده دستگیر می کند که اکثر آنان در ترمینال ها ایستگاه های راه آهن؛ پارک ها و.... به سرمی برند( رسول زاده طباطبایی وهمکاران 1384:15) فرار دختران از منزل یک پدیده چند علتی است که ریشه های آن را میتوان در فقر اقتصادی و فرهنگی؛ از هم پاشیدگی خانوادگی، طلاق یا جدایی عاطفه والدین؛وجود ناپدری یا نامادری؛ اعتیاد؛رفاه و آزادی بیش ازحد، دوستان ناباب، تعرض جنسی توسط نزدیکان، مشکل اخلاقی درخانواده، ازدواج تحمیلی، وجود شکاف بین نسلها و اختلافات بین والد و فرزند و تغییر ارزشها و الگوها در فرزندان و...جستجو کرد( همان: 19)

    فرار دختران از خانه نه تنها خود ایشان را در معرض آسیب های جدی روانی و جسمی قرار میدهد بلکه در صورت عدم انجام اقدامات موثر برای حل آن؛ بخشی از نیروی کار و مادران فردای جامعه از دست خواهند رفت. از آنجا که بقاء جامعه در گرو بقای خانواده و موفقیت و شکست جامعه در سلامت و یا گسستگی نهاد خانواده است؛ لذا خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است.

    شخصیت کودک از طریق تعاملات خانوادگی رنگ می پذیرد و والدین، اولین کسانی هستند که با رفتار و گفتار خود شخصیت کودک را پایه گذاری می کنند. تعاملات خانواده موجب احساس آرامش، پذیرش و تامین سلامت روانی و یا بالعکس موجب تنفر و نارسایی در رفتار کودک می شود. نوجوانانی که در خانواده هایی بزرگ می شوند که فاقد پذیرش شان می باشند و مشکلات عدیده ای رو به رو بوده و اغلب از محیط خانه و خانواده فراری اند.

     

    چکیده:

    مطالعه حاضر در پی یافتن عوامل خانوادگی موثر بر فرار دختران است. این مسئله نه تنها مشکل فردی و خانوادگی بلکه معضل اجتماعی است چرا که زمینه ساز انواع جرایم و انحرافات اجتماعی نظیر فحشاء -اعتیاد- قاچاق مواد مخدر- سرقت – شیوع بیماری های مقاربتی و...این درحالی مطرح است که براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت سالانه بیش از 1 میلیون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار میکنند( محمدخانی 1386 : 20).در ایران نیز تعداد کودکان فراری به گونه ای نگران کننده در حال افزایش است به طوری که آمار آن در سال 1378 نسبت به سال 1365 حدودا 2 برابر شده است. فرار کودکان از منزل به عنوان مکانیسمی دفاعی با خود به خیابان پناه می برد که ( کارل هورنای ) آن را نوعی تضاد درون فردی می داند. ( سو) نیز بر شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت یافتن اوقات فراغت بیشتر تاکید دارد. ( هاروکس ) رشد انحراف را در سختگیری های بیجا و غیر منطقی بزگسالان و (ونلاکول) میل به رهایی از قیود خانواده و (زائدوشسترم) هم تمایل به فرار را زیر فشارهای خانوادگی و اجتماعی جستجو میکنند( همان:25) پژوش های مرتبط با موضوع نیز بر اثر سوء رفتار والدین، نوع رابطه پدر ،اختلاف شدید و درگیری بین اعضاء، طلاق، متارکه، وجود ناپدری و نامادری ،فقر فرهنگی، بیسوادی و اعتیاد به عنوان عوامل برانگیزاننده نیل به فرار تاکید داشته اند. در این پژوهش به عوامل مختلف خانوادگی نظیر سرپرستی والدین، آزار جسمانی و جنسی ،تبعیض دختر و پسر ،وضعیت اقتصادی و اجتماعی و.... اشاره شده است.

    تاریخچه شکل گیری جامعه شناسی انحرافات

    اصطلاح بزهکاری رسماً در سال 1899 پس از تصویب اولین قانون بزهکاران جوان در آلینوس شیکاگو رسمیت یافت وتا قبل از تصویب این قانون یعنی سال 1899 جوانان و بزرگسالان مجرم در یک مجموعه قرار می گرفتند. چون در جوامع بدوی  و ایستا انحراف و بزهکاری و جرم در یک معنی بوده و در کل به معنای رفتاری بود که از آداب و رسوم و ضوابط جامعه تخلف داشت. از همین روی هر نوع مجازات اعم از اصلاح و بازپروری برای همه یکسان بود. اما با افزایش میزان انحرافات اجتماعی وبا مطالعات تجربی انجام شده متخصصین به این نتیجه رسیدند که قراردادن مجازات یکسان برای قشرهای مختلف سنی امر مناسبی نیست، به همین جهت پیشنهاد گردید که به جای طبقه بندی مجازات ها برحسب نوع جرایم این طبقه بندی برحسب سن منحرفان و بزرگسالان صورت گیرد  و بیشتر جنبه بازپروری بزههکار، توان بخشی، حمایتی و ارشادی داشته و افراد در مراکز بازپروری نگهداری  و تحت مراقبت مددکاران اجتماعی باشند.

    با پیدایش جامعه شناسی انحرافات، انحراف اجتماعی بر حسب سن افرادی که مرتکب رفتار انحرافی می شوند در دو مقوله مجزا تحت عنوان جرم و بزهکاری طبقه بندی شد .علت این طبقه بندی رسیدن به سن قانونی بود. از همین روی به رفتار انحرافی نوجوانانی که به سن قانونی نرسیده اند، بزهکاری می گویند و نوجوانان مرتکب را بزهکار می نامند. البته رفتار بزهکار را نه طیف وسیعی از انحرافات اجتماعی را دربرمیگیرد( جونز و همکاران ،1995 به نقل از صدیق سروستانی ،1383 : 21).

    تعاریف مربوط به انحراف در جامعه شناسی

    گسن معتقد است که در جامعه شناسی انحراف به مجموع رفتارهایی که با هنجارهای اجتماعی در عین اعتبار و اجرا مطابقت ندار اطلاق می گردد که این امر در گروه اجتماعی موجب بروز واکنش های متنوعی می گردد که نظارت اجتماعی خوانده می شود.( گسن ،1988 :48 به نقل از روزبهانی ، 1378).

    کلینارد نیز معتقد است که اصطلاح انحراف باید به شرایطی اطلاق شود که انسان برخلاف مسیر مورد قبول جامعه رفتار کند تا حدی که جامعه توان تحمل آن را نداشته باشد. آشکارترین شکل های انحراف جنایت و بزه است( همان).

    پیکا معتقد است که بزهکار به فردی اطلاق می گردد که اعمالی خلاف قانون یا موازین مذهبی یک جامعه انجام دهد. با توجه به اینکه احکام در جوامع مختلف متفاوت است فرد مختلف در یک جامعه ممکن است که در جامعه دیگر مختلف محسوب نگردد( مشکاتی ها، 1381 :4).

    در ایران بزهکاری به کل جرایمی اطلاق می شود که درصورت ارتکاب به موجب قوانین قصاص، دیات، حدود و تعزیرات، دارای مجازات هستند.( همان)

     

    ویژگی های فردی ، خانوادگی، اجتماعی فراریان

    تمایل به فرار در مورد نوجوانها به خصوص افراد 12 تا 20 سال امری جدی تر و قوی تر به نظر می رسد، فرار از خانه برای نوجوانان و جوانان ، نتیجه یک مسئله غامض می باشد.

    فرار در لغت به معنای گریختن و گریز است. یعنی فرد محیطی را که در آن زندگی می کند به دلیل دست نیافتن به نیازها و خواسته های خود و همچنین به دلیل اینکه قادر به تغییر شرایط نامطلوب نمی باشد ترک می کند.( عباسی، 1382 :15) کانر در تعریف فرار می گوید: فرار به معنی ترک ارادی خانه یا محیط نظارت شده است و به منظور دوری از بعضی چیزها و یا یافتن برخی چیزهای دیگر صورت می گیرد. وی همچنین در ارتباط با فرد فراری می گوید: فرد فراری لزوما فرد مفقود نیست. چون مفقود کسی است که گم یا ربوده یا مجروح شده و یا برخلاف میلش جایی نگه داشته شده باشد. نوجوان فراری نوجوانی نیست که به هنگام شب پنهانی از خانه خارج شود تا با دوستانش باشد.( کانر، 2001: 1).

    در عموم مباحث و دیدگاههای مطرح شده فرار نوعی مکانیسم دفاعی و یا واکنش جبرانی تسلی بخشی تلقی شده که فرد برای نجات و رهایی از رنجها به این عمل تن می دهد. این رفتار در زمره اختلالات رفتاری است که در ارتباط با واکنشهای سازگارانه به صورت اشفته خود را نشان می دهد و باعث برانگیختن و تحریک افراد به خروج از محیط نظم و انظباط می گردد.

    ژاک بورسا فرار را مکانیسمی در جهت یافتن مجال اثبات وجود می داند. برای فردی که در خانه چنین امکاناتی را نداشته است.( اقلیما، 1380 : 142 – 143).

    والنر(1975) فرار را مختص بچه زیر هجده سال که بدون اجازه پدر و مادرش خانه را ترک کرده می داند و نمایندگان حکومتی دور بودن چند شب از خانه را نیز به این تعریف اضافه کردند( رود- 1996- به نقل از عباسی 1382).

    اقسام فرار

    فرار برحسب تعاریف اقسام متفاوتی را نیز دارد بعضی فرار را به 2 دسته تقسیم کرده اند و چنین تعریف می کنن: الف- فرار از  ب- فرار به

    الف) نوجوان فراری از: بر حسب به کسی اطلاق می شود که به دلیل شرایط سخت از خانه فرار می کند. او در خانه ای زندگی می کند که تحمل شرایط موجود در آن ساده نیست، او مورد بهره کشی جنسی یا جسمی قرار گرفته و از داشتن والدین طرد کننده ، انتقام جو، سها انگار رنج می برد. او از این موقعیت ها می گریزد تا شاید در خیابان با گرمی و پذیرش بیشتری مواجه شود. اگر چه بر حسب تحقیق شارلین، موربراک(1992) بین سن دختر و فرار ارتباط مثبت وجود دارد. دختران جوان کمتر قدرت کنترل خواسته هایشان را دارند( حمیدی، 1382 :132).

    ب) نوجوان فراری به : به نوجوانی گفته می شود که در ابتدا به دنبال کمترین استقبال یا در جستجوی هیجان و جذابیت ماندن در خیابان از خانه فرار می کنند. محیط خانوادگی این افراد حمایت کننده نیست و خونسردی والدین و کنترل کم از مشخصات آن است. این افراد تحت تاثیر فشار بیش از حد همسالان خویش هستند و اغلب پس از یک ماجرای کوچک به خانه برمی گردند. بین سن دختران و فرار رابطه منفی وجود دارد(همان)

    فارو و همکارانش (1992) تقسیم دیگری را در ارتباط با فرار انجام داده اند که عبارت است از:

    1-   فراریان موقت یا به عبارتی فراریان وابسته به موقعیت    2- فراریان مزمن    3- فراریان رانده شده   4- جوانان مراکز: این گروه غالبا هیچ تماسی با خانواده نداشته اند، اما در انستیتوهای عمومی یا شخصی یا پرورشگاهی زندگی کرده اند و قادر نیستند که وضعیت خود را تحمل کنند. به همین دلیل آنها را ترک می نمایند( همان)

    انواع  دیگری از فرار بر اساس تحقیقی که در بلژیک بر روی 600 فراری صورت گرفته مشخص شده است.

    الف) فرار عکس العملی : در این نوع از فرار نوجوان یا جوان به دلیل وجود اختلال و نبود ارتباط مناسب با محیط زندگی اقدام به این حرکت می کند و می خواهد در این حالت از آن برای هشدار دادن در برابر رفتارهایی چون بی توجهی و... استفاده نماید.

    ب) فرار برای راحت زندگی کردن : در این حالت نوجوان یا جوان خانواده را مانع انجام برخی فعالیت های خویش می بیند، دوست دارد تا مطابق خواسته ها و امیال خودش زندگی کند در نتیجه از خانه می گریزد تا راحت تر زندگی کند.

    ج) فرار به خاطر آینده سازی: در این حالت نوجوان یا جوان به دنبال معماری آینده است و امید دارد که بتواند آنگونه که می خواهد زندگی خویش را بسازد. در نتیجه برای رسیدن به این خواسته منزل را ترک می کند . زمانی که فرد برای ساختن آینده خود منزل را ترک می کند، امکان اینکه در دام بزه گرفتار شود کمتر است.( همان)

    ویژگی های فردی ، خانوادگی، اجتماعی فراریان:

    تمایل به فرار در مورد نوجوانها به خصوص افراد 12 تا 20 سال امری جدی تر و قوی تر به نظر می رسد، فرار از خانه برای نوجوان جوان ، نتیجه یک مسئله غامض و برای خانواده مسئله ای است که مربوط به روابط متقابل و برای جامعه یک مسئله اجتماعی تلقی می گردد. البته همه جوانان و نوجوانان وقتی با مسئله ای مواجه می شوند اقدام به فرار نمی کنند بلکه سعی می کنند مسئله خود را حل کنند و تنها گروه اندکی وقتی با مسئله ای روبرو می شوند اقدام به فرار می کنند. بر همین اساس به نظر می رسد شرایط خاصی تا حدودی در مورد انها عمومیت دارد که این ویژگی ها عبارتند از:

    الف) از نظر فردی : نوجوانان فراری معمولا افرادی هستند که از برخی اختلالات و مشکلات رنج می برند. اگر چه تمامی این موارد ممکن است که تنها در یک نفر از ان به چشم نخورد از جمله می توان به اختلالات مغزی، اراده ضعیف ، حساسیت بیش از اندازه نسبت به محیط و افراد آن ، عقب ماندگی درسی و عقب ماندگی ذهنی ، شخصیت تلقین پذیر، عدم ثبات نظم اجتماعی ، عدم تکوین شخصیت، رنج عصبی و بی خوابی و احساس گناه اشاره کرد.

    ب) از نظر خانوادگی: در مورد ویژگی های خانوادگی این گروه معمولا می توان از عواملی چون خانواده های نابسامان یا بدون سرپرست، والدین معتاد، محیط متشنج خانوادگی، طرد و تحقیر و کمبود محبت در خانواده، عدم امنیت لازم در محیط خانواده ، بی توجهی نسبت به وضعیت تحصیلی آنها از جانب اولیاء ، خانواده پر جمعیت، سخت گیری و خشونت والدین نسبت به آنها و تجاوز به حقوق شخصی و جنسی آنها در محیط خانواده و ... نام برد.

    ج) از نظر اجتماعی: بچه های فرار از نظر محیط اجتماعی فاقد حمایت های لازم و مراقبت های مورد نیازشان هستند همچنین محیط موجود آنها محیطی ضد اجتماعی و آلوده به مفاسد اخلاقی، وجود الگوهای نامناسب و ... می باشد. به همین منظور کانر در مقاله ای تحت عنوان شناخت فرار نوجوانان و پیشگیری از آن علل این اقدام (فرار) را چنین توضیح می دهد.

    1- اجتناب از عواقب نا خوشایند رفتار که فرد انتظار دارد در آینده با آن مواجه شود. 2- فرار به خاطر جلوگیری از ادامه مواجهه با تجربه ای مستمر و پیش رونده نامطلوب و دردناک یا سخت در زندگی مثل آزار جنسی در منزل. 3- پیشگیری از ترک فعالیت ها، ارتباطات و دوستیهایی که برای فرد مهم و با ارزش به نظر می رسد. 4- بودن با افرادی که به زعم ایشان، حمایت گر، مشوق و متعالی هستند. 5- بودن در مکان هایی که آنها را از مشکلاتشان دور می سازد. 6- تغییر در توافق آنچه در حال انجام است یا قرار است انجام گیرد. مثل ازدواج نامناسب توٍأم با تهدید.

    وی همچنین معتقد است مشکلاتی که امکان بروز فرار کودکان را افزایش می دهد عبارتند از:

    کودک آزاری یا غفلت نسبت به او 2- استفاده از الکل یا مواد مخدر 3- طلاق یا جدایی که مواجهه درستی با آن صورت نگرفته 4- رفتار معاند و متضاد والدین که با تخیلات نامناسب نوجوان ترکیب شده باشد 5- آمیزش با یک گروه همسال ضد اجتماعی 6- فرار یکی از اعضاء خانواده ( کانر: 2001، 1و2 به نقل از گذارنده: 1380 :8و9).

     

    علل فرار

    در اغلب جوامع دختران نسبت به پسران هم در خانواده و هم در اجتماع بیشتر گرفتار تبعیض هستند. وجود موانع در راه پذیرش دختران در مواضع تصمیم گیری و مدیریت های اختصاصی فرهنگی سیاسی جوامع کوچک و بزرگ جنس مونث را در منزلت اجتماعی پایین تری نسبت به مردان قرار داده است. علاوه بر این سوگیریهای خانواده و برخوردهای غیر منطقی در مقابل خواسته های دختران باعث احساس تبعیض و نارضایتی آنها از دختر بودن می شود. از طرفی کافی نبودن حمایت های قانونی و فراگیر نبودن امکانات باعث آسیب دختران به جهت روحیه لطیف و شکننده آنان شده و دختران برای رسیدن به وضعیت مطلوب سعی می کنند تا از خانه و خانواده رویگردان شوند( به نقل از زواره ای، 1380).در مطالعاتی تغییر علل فرار از منزل بررسی شده و چنین نتیجه گیری شده است که در زمانهای گذشته عوامل اقتصادی و تلاش برای موقعیت های بهتر مدنظر بوده در دهه 1960 یکی از مهمترین فرار هیجان و یافتن راه دیگری برای زندگی و تاثیر عوامل خانوادگی و یک ده بعد از فرار به دلایلی از قبیل سوء استفاده با خواسته شدن و غمگین بودن در محیط زندگی صورت گرفته است( شین 1989، حمیدی1382: 135 ).

    زاند و شلترم معتقدند که میل به فرار، به جهت کاستن فشارهای خانوادگی و اجتماعی و پناه بردن به محیطی که نیازها و تمنیات نوجوانان در آن بهتر مورد توجه قرار می گیرد، می تواند فکر و روح نوجوان را درگیر نماید( عباسی، 1382: 19). معمولا به دلایلی از قبیل : خارج شدن از حیطه کنترل خانه و مدرسه، تاثیر همسالان ، نداشتن امکانات اولیه برای به حداقل نیازهایی از قبیل غذا و مسکن، وضعیت نابسامان اقتصادی و... افراد اقدام به فرار می کنند که در نهایت قادر به انتخاب دارد یکی از 3 گزینه زیر می باشد:

     1- برگشت به خانه

     2- زندگی در خانه گروهی یا پرورشگاه

    3- باقی ماندن در خیابان.

    هر کدام از این انتخابها تاثیر خاصی بر روی زندگی فرد فراری دارد. از جمله بازگشت مجدد فرد به خانه در صورتی که مشکل حل نشود می تواند شرایط را به نسبت قبل بغرنج تر نماید. حضور در پرورشگاه و نیاز به زندگی در خانه گروهی نیز پیامد هایی از قبیل کاهش حمایت ها از جانب خانواده و... را نیز می تواند در پی داشته باشد. انتخاب سوم نیز با توجه به پیامدهای زندگی در خیابان و امکان بروز هر چه بیشتر رفتارهای نابهنجار می تواند باعث کاهش موفقیت آمیز سازگاری فرد با جامعه شود.

    فقر عاطفی یکی دیگر از مهم ترین عوامل ترک خانه محسوب می شود. اگر خانه که محل امن و مکان تامین نیازهای عاطفی نوجوان است به محیطی فاقد عواطف بدل شود، طبیعی است که نوجوان در جستجوی محبت پا را از خانه بیرون می گذارد و به کسانی که به او چراغ سبز نشان داده و یا به هر دلیلی به او محبت کنند روی می آورد. در چنین شرایطی معمولا گروه های همسن و خلافکار وارد عرضه زندگی او شده و امکان رجوع فرد به رفتارهای بزهکارانه قوت می یابد. اسکافنر در تحقیقی عوامل فرار را چنین ارزیابی می کند که به نظر او سوء استفاده یک فاکتور دراز مدت بوده که اکثر خانواده های با سابقه سوء استفاده و فاقد ساختار مناسب هستند. کودکان در این خانواده ها به دلیل استقلال و عدم وابستگی به والدین فرار را تجربه می کنند و نوجوانان و دوستان، مهمترین منابع حمایتی آنها محسوب می شود. در صورت عدم وجود مکانیسم حمایتی موثر در خانواده از نوجوانان سلب اعتماد شده و تمایل به کسب حمایت های اجتماعی را بیشتر از دوستانشان دارند. در چنین شرایطی مشابهت فرد با دوستانش افزایش می یابد( پ

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله عوامل خانوادگی موثر بر فرار دختران

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت