قبل از آنکه تولیدکننده ای بخواهد کالاهای خود را تولید کند نیازمند این است که از هزینه ساخت کالا ، خرید و توزیع آن و بهای مورد انتظار در یک بازار فروش اطلاع داشته باشد .
اهمیت تعیین هزینه و قیمت گذاری :
تعیین هزینه و قیمت گذاری عناصر مهمی در بازاریابی و فروش هستند به این دلیل واضح که چنانچه فعالیتهای تجاری مبتنی بر فروش و عملیات تجاری سودآور نباشند هم از دید صرفه فردی و هم از نظر اقتصاد ملی دنبال کردن آنها فایده ای نخواهد داشت . سودآوری حتی اگر در کوتاه مدت همواره هدف اصلی نباشد به عنوان هدف نهایی و دراز مد نظر خواهد بود .
مسائل طرح :
جدی ترین و عام ترین مسائلی که در زمینه تعیین هزینه و قیمت گذاری در برابر تولیدکننده قرار دارند به قرار زیرند :
1 کمبود حسابداران آموزش دیده و با تجربه برای محاسبه قیمت تمام شده .
2 هزینه های غیر رقابتی .
یکی از گلایه های شایع بین تولیدکنندگان این است که می گویند با توجه به قیمتهایی که در بازار برای کالاهای آنها وجود دارد هزینه تمام شده آنها بسیار بالا است . در نتیجه کاهش تمام شده امری حیاتی است در نتیجه وظایف یک تولیدکننده بایستی :
الف) محصولش را بشناسد و جزئیات هزینه های توزیع آنرا بداند .
ب) بداند هزینه هایش احتمالاً در کجا خیلی زیاد است و چرا .
هزینه های بسیار بالا ممکن است انعکاسی از طیف وسیعی از مشکلات فیزیکی باشد که به صورت زیر نمایش داده می شود :
هدر رفتن مواد خام
نیروی کار آموزش نیافته
ساعت بیکاری زیاد
افزایش هزینه تولید ضعف سرپرستی پایین بودن بهره وری تولید
برنامه نامناسب تولید
ناکارا بودن بخش تعمیر و نگهداری
بهره برداری نامطلوب از ظرفیتها
ج) چگونه هزینه تمام شده را کاهش دهد .
پس از آنکه دلایل بالا بودن هزینه تمام شده روشن شد تولید کننده باید بتواند برنامه ریزی تولید را بهبود بخشد، ضایعات مادی را کاهش دهد، بر بهره وری کلی بیفزاید، و از روشهای افزایش فروش استفاده از ظرفیت استفاده کند تا بتواند هزینه تمام شده را کاهش دهد .
تعریف هزینه :
هزینه عبارتست از :
الف) مبلغی از مخارج که برای شی یا فعالیتی خاص متحمل می شویم و یا به آنها نسبت می دهیم .
ب) ارزش منابع اقتصادی که در تولید و یا انجام دادن کاری از آنها استفاده می شود .
ارزش هر یک از منابع از دو جز تشکیل می شود . کیفیت مورد استفاده و قیمت به ازای هر واحد . بنابراین هزینه برابر است با تعداد ضربدر قیمت یک واحد کالا .
قیمت یک واحد کالا × تعداد = هزینه
در مورد هزینه ها سه مساله حائز اهمیت است :
1 تعاریف هزینه
2طبقه بندی هزینه
3 روشهای محاسبه هزینه
از موارد فوق فقط در طبقه بندی مثالی در یکی از موارد آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .
1 هزینه های اصلی (مستقیم) : مستقیماً با تولید رابطه دارند .
مصالح و مواد مستقیم
نیروی کار مستقیم
مخارج مستقیم (حق امتیازها، اجاره کارخانه، کنتراتها، حق کمیسیون فروش)
2 هزینه های عمومی کارخانه : هزینه هایی که مستقیماً با تولید رابطه ندارند .
الف) مواد و مصالح غیر مستقیم (مواد و مصالح جانبی که در تولید به عنوان مواد اولیه به حساب نیاید) :
الف 1 ) مواد کمکی (از قبیل مواد مورد مصرف ماشین آلات، روغن، گریس) .
الف 2 ) سوخت .
الف 3 ) الکتریسته .
الف 4 ) ضایعات .
ب) نیروی کار غیر مستقیم :
ب 1 ) دستمزد انبارداران .
ب 2 ) دستمزد تعمیرکاران .
ب 3 ) حقوق سرپرستان .
ب 4 ) نظافتچیان و باربران .
ب 5 ) نگهبانان .
ج) مخارج غیر مستقیم :
ج 1 ) استهلاک دستگاهها .
ج 2 ) تعمیرات ماشین آلات .
ج 3 ) بیمه دارائی ها .
ج 4 ) اجاره .
3 هزینه کلی ساخت = هزینه اصلی + هزینه های عمومی کارخانه .
4 هزینه بازاریابی :
حقوق ها و حق کمیسیون ها .
تبلیغات .
توزیع رایگان نمونه محصول .
هزینه سفر .
تلفن، تلگراف، تلکس، فاکس، اینترنت .
پست .
بسته بندی و بارگیری .
مواد بسته بندی .
پذیرایی .
5 مخارج اداری :
حقوق ها .
هزینه های دفتری .
حق بازرسی .
نوشت افزار و چاپ .
عوارض و مالیاتها .
6 هزینه های عملیاتی = هزینه های اصلی + هزینه های عمومی کارخانه + هزینه های بازاریابی + مخارج اداری
محاسبات هزینه محصول :
هزینه محصولات تشکیل می شود از هزینه های مستقیم و هزینه های غیر مستقیم یا عمومی .
هنگامی که یک کارخانه چندین نوع محصول تولید می کند لازم است مخارج عمومی را به منظور بدست آوردن قیمت تمام شده معقول برای واحد هر نوع کالا بین تولیدات مختلف تقسیم کند .
تقسیم مخارج عمومی یا غیر مستقیم :
1 روش توزیع مخارج عمومی شامل مراحل زیر است .
صورت کردن و تعیین همه مخارج عمومی .
توزیع مخارج عمومی برای تعیین سهم هر مرکز یا واحد هزینه کننده .
الف) مخارج عمومی هر واحد هزینه کننده که منحصراً در اثر وجود آن واحد انجام گرفته باید به همان واحد اختصاص داده شوند . مخارج عمومی اختصاص داده شده به هر واحد هزینه کننده، هزینه مستقیم آن واحد .
ب) آن گروه از مخارج عمومی که نمی توان آنها را به واحد هزینه کننده خاصی اختصاص داد بین همه واحد ها توزیع می شوند . روش این توزیع بر اساس اختصاص سهم مناسبی به هر واحد هزینه کننده به نسبت سودی است که از فعالیت آن واحد حاصل شده است . برای این توزیع باید بنیان مناسبی یافت تا مخارج عمومی بطور مناسب بین واحدهای هزینه کننده سرشکن شود (تعیین سهم مرحله اول) .
هزینه های واحدهای هزینه کننده ای که خدمات ارائه می دهند باید بین مراکز هزینه ای که کار تولیدی می کنند توزیع شود :
الف) به هر واحد هزینه تولیدی، باید آن دسته از هزینه های واحدهای خدماتی اختصاص یابند که به آن واحد مربوطند .
ب) سایر هزینه های واحدهای خدماتی با استفاده از طریقی که بر پایه کار انجام شده هر واحد خدماتی برای هر واحد تولیدی استوار است بین واحدهای تولیدی هزینه کننده تقسیم می شوند (تعیین سهم مرحله دوم) .
2 مبناهای تعیین سهم :
مبناهای معمول برای توزیع و تسهیم مخارج عمومی به واحدهای هزینه کننده برقرار زیر است :
مخارج عمومی که باید توزیع شوند مبنای تعیین سهم
روشنایی ، اجاره محوطه
کارگزینی، رفاه، امور اداری، رستوران، سرپرستی تعداد کارکنان
ایمنی محیط کار ارزش
کنترل مواد، انبارداری وزن مواد
گرما فضا یا تعداد رادیاتورها
انرژی و مصرف بخار تخمین های فنی
استهلاک ارزش دفتری
برخی از هزینه های عمومی را می توان بر اساس پیش از یک مبنا توزیع کرد و تصمیم درباره آن بستگی به قضاوت شخصی دارد . در مورد مسائل فنی، اساس توزیع هزینه اغلب تخمینی است عرفی که یک شخص فنی واجد شرایط به عمل می آورد .
بنیانهای توزیع هزینه ها برای تقسیم هزینه های واحدهای خدماتی نیز بکار می روند (مانند انبارها، تعمیرات، و کنترل کیفیت) تا سهم هر واحد تولیدی هزینه کننده پیدا شود . مانند نمونه زیر :
هزینه واحدهای خدماتی مبنای تعیین سهم
انبارها تعداد درخواستهای وارده
تعمیرات دفتر حساب نیروی کار
کنترل کیفیت تعداد کارکنان در واحد تولیدی
رستوران کارگزینی تعداد کارکنان در هر واحد هزینه کننده
3 بازیافت هزینه های عمومی :
هنگامیکه هزینه ها و مخارج عمومی بین واحدهای هزینه کننده تولیدی تقسیم شدند می توان آنها را از طریق تقسیم هزینه ها عمومی هر واحد تولیدی به تعداد کلیه کالاهای که در آن واحد تولیدی تولید شده اند به هزینه های تمام شده افزود . افزودن هزینه های عمومی به قیمت تمام شده واحد کالا بازیافت نامیده می شود .
بازیافت کالا = افزایش هزینه های عمومی به قیمت تمام شده واحد کالا
نرخ بازیافت = تقسیم هزینه عمومی واحد تولیدی بر تعداد کلیه کالاهای تولید شد
عمومی ترین نرخها :
عمومی ترین نرخها در جدول زیر داده شده است و مثالی هم برای یک واحد کالایی نمونه، که آن را واحد هزینه 101 نامیده ایم و فرض می کنیم 1000 دلار هزینه عمومی داشته است همراه آن است .