مقدمه :
سلامتی طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی عبارت است از حالت رفاه کامل جسمی ، روانی و اجتماعی و نه فقط نبود بیماری و ناتوانی.
بنابراین به کسی فردسالم گفته می شود که نه تنها رشد کافی ، وزن مناسب و تغذیه صحیح داشته باشد و از لحاظ جمعی بیماری نداشته باشد بلکه دارای رفتار و فکر سالم نیز باشد . سلامت روانی مانند سلامت جسمی ، صرفاً به معنای نبودن مشکلات و بیماری نیست بلکه سلامت روان هم حالات عالطفی و هم شرایط ذهنی یعنی هم احساسات و هم افکار شما را در بر می گیرد.
هدف و وظیفه اصلی بهداشت روان تامین ، حفظ و ارتقای سلامت روان افراد جامعه است ، به گونه ای که آنها نه تنها بیماری روانی نداشته باشند بلکه از عناصر شناختی عاطفی و هم چنین از توانایی های خود در رابطه با دیگران آگاه شده و با داشتن تعادل روانی بهتر بر استرس های زندگی فایق آیند ؛ کارهای روزانه را پر بارتر و سودمندتر گردانند ؛ از زندگیشان لذت ببرند و با افراد خانواده و محیط خود ارتباط مناسب برقرار نموده و فرد مفیدی برای جامعه باشند .
موضوع سلامتی از بدو پیدایش بشر و در قرون و اعصار متمادی ، مطرح بوده است اما هر گاه از آن سخنی به میان آمده عموماً بعد جسمی آن مد نظر قرار گرفته و کمتر به سایر ابعاد سلامتی ، به خصوص بعد روانی آن توجه شده است .
گرچه طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی سه بعد سلامتی با یکدیگر تعامل دارند و با مرز مشخصی نمی توان این ابعاد را از یکدیگر تفکیک نمود ولی معمولاً شاخص هایی برای سلامت جسمی و حتی رفاه اجتماعی در بسیاری از کشورها وجوددارد که هر چند یکبار مورد بررسی و تجدید نظر قرار می گیرد ، اما د رمورد سلامت روانی ، پیچیدگی و مشکل تعریف و ارزیابی آن غالباً منجر به غفلت و نادیده انگاشتن این مهم شده است . تعریف سلامت روان
سلامت روانی ، همان طوری که اشاره شد ، مانند سلامت جسمی ، صرفاً به معنای نبودن مشکلات یا بیماری نیست . سلامت روانی هم حالات عاطفی و هم شرایط ذهنی ، یعنی هم احساسات و هم افکار شما را در بر می گیرد . سلامت عاطفی معمولاً به احساسات و زیر و بم های روحیه افراد اشاره می کند . شما ممکن است احساس کنید که غمگین ، شاد ، نگران ، هیجان زده شکست خورده ، یا در اوج کامیابی هستید .
افراد برخوردار از سلامت عاطفی با احساسات و حالات درونی خود در تماس هستند و می توانند به وجود آنها اذعان کنند یا آنها را بروز دهند .
بنابراین سلامت روانی ، توانایی شما را دردرک واقعیت ها ، همان گونه که هست و پاسخ دادن به چالش های آن و در پیش گرفتن تدابیر و شیوه های خردمندانه برای زندگی کردن، توصیف می کند .
فرد برخوردار از سلامت روانی بر آن نیست که ار فشارهای زندگی بپرهیزد بلکه می کوشد با واکنش های خود نسبت به این عوامل ، آنها را بشناسد بپذیرد و بر آنها چیره شود به طوری که امکان تداوم زندگی وجود داشته باشد .
ملاک های سلامت روان
برای تشخیص سلامت روان نیز مانند تشخیص سلامت جسم ، معیارهایی وجود دارند . ملاک های سلامت روان عبارتند از :
۱ . توانایی انجام وظیفه و اجرای مسئولیت های شخصی ،
۲ . توانایی برقراری رابطه با دیگران ؛
۳ . برداشت های واقع بینانه از انگیزه های دیگران ؛
۴ . تفکر منطقی و خردمندانه ؛
۵ . تلاش در جهت سلامتی ؛
۶ . انعطاف پذیری و قدرت تطابق با شرایط گوناگون ؛
۷ . معنی دادن به زندگی ؛
۸ . درک این نکته که خود فرد مرکز جهان نیست ؛
۹ . عشق و محبت نسبت به دیگران
۱۰ . داشتن توانایی کمک به دیگران یا ارتباط برقرار کردن با آنان ، به دور از خودخواهی ؛
۱۱ . داشتن احساس رضایت بیشتر در روابط نزدیک با دیگران ؛
۱۲ . حس تسلط بر ذهن و جسم که فرد را قادر می سازد برای ارتقای سلامت خود شیوه های مناسب برگزیند وتصمیم های مقتضی اتخاذ کند .
مفهوم بلوغ و اهمیت شناخت آن:
مفهوم بلوغ:
بلوغ از نظر لغوی در فرهنگ فارسی به معنی « رسیدن » ، « رسیدن به سن رشد » ، مرد شدن » ، « زن شدن » و « رسیدگی و پختگی به حد کمال رسیدن » آمده است .
بلوغ یک دوره بحرانی است که در دوره نوجوانی اتفاق می افتد . این دوره ، منشأ تغییرات زیادی در وجود شما است و موجب می شود که شما به گونه ای متفاوت ، رفتار و احساس کنید ؛نگاه شما نسبت به جهان تغییر می کند و گاه دچار تشویق و نگرانی می شوید ، تصمیم گیری برایتان مشکل می شود که این عامل موجب بروز مشکلاتی در برخورد شما با خانواده و جامعه می شود . بلوغ گذار از مرحله کودکی به بزرگسالی و زمان اکتساب قدرت جنسی است .
اگر شما مشکلات و مسایل بلوغ را در محیطی سرشار از تفاهم و صمیمیت با کمک پدر و مادرتان بشناسید ، این دوره را به طور طبیعی و بدون ناراحتی پشت سر می گذارید .
بدین ترتیب شما با نشاط و سلامتی پا به عرصه زندگی بزرگسالی می گذارید و از نیرو و توان بالای دوران نوجوانی بهره مضاعف خواهید برد .
اهمیت شناخت بلوغ:
بلوغ یکی از حیاتی ترین مراحل زندگی انسان است . این مرحله ، زمان تغییر سریع رشد و نمو تغییرات سریع اجتماعی است . در حال حاضر بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را نوجوانان تشکیل می دهند . به همین دلیل پرداختن به مسایل نوجوانان در دوره بلوغ از اهمیت ویژه ای برخوردار است .دلایل دیگری که اهمیت این مسأله را افزایش می دهد ، عبارتند از :
۱ . زیربنای زندگی بزرگسالی فرد در دروه بلوغ پی ریزی می شود . ممکن است ، مشکلات مختلف جسمی ، روانی و اجتماعی مانند بیماری های عفونی ، ازدواج های ناموفق ، حاملگی های زودرس و پر خطر ، مرگ و میر و کودک و مشکلات روانی ناشی از آنها ، ریشه در این دروان داشته باشند .
۲ . شما پس از ظهور علایم بلوغ که ناگهانی و غیر منتظره است ، به طور طبیعی با امری ناآشنا و بی سابقه مواجه می شوید . شما هم احساس شادی می کنید و هم دچار نگرانی می شوید . اگر تا آن زمان کسی شما را در جریان تغییرات و علایم بلوغ نگذاشته باشد ، این پدیده موجب تعجب اظطراب و تشویق شما می شود .
۳ . در حال حاضر نسبت به گذشته ، قابلیت باروری در سنین پایین تری حاصل می شود ولی سن ازدواج در حال افزایش است . در عین حال ، کاهش تأثیر نفوذ خانواده ، رواج شهرنشینی مهاجرت ، جهانگردی ، وسایل ارتباط جمعی ، در مجموع تغییرات وسیعی در رفتارهای جنسی و حاملگی نوجوانان تا حد هشدار دهنده ای در حال افزایش است که در نهایت ، آزار جنسی ، افزایش شیوع بیماری ایدز و سایر بیماری ها را به همراه می آورد . به علاوه ، حاملگی و زایمان دختران در سنین بلوغ و نوجوانی با میزان بالای مرگ و میر همراه است . این مشکل با افزایش سقط ها و ابتلا به بیماری های آمیزشی به ویژه ایدز تشدید می شود .
۴ . بیشتر خطراتی که ممکن است دامن گیر نسل جوان و نوجوان شود ، در فاصله چند ساله بلوغ جنسی رخ می دهد . گاهی افراد بر اثر تحریک ، خشم یا خشونت و یا سایر تمایلات نفسانی خودسرانه تصمیم ناروایی اتخاذ نموده و دست به اقدام نسنجیده و عجولانه می زنند که نتایج زیانبار و جبران ناپذیری به دنبال دارد .
شما باید هنجارهای فرهنگی خود را بشناسید و با افزایش آگاهی در این زمینه ، راه های پیشگیری از ابتلا و نحوه برخورد با خطرات را به کار ببندید .
به علاوه لازم است شما قبل از بلوغ ، اطلاعات کلی و صحیح راجع به وقایع و تغییرات جسمی و روانی بلوغ و رفتار مناسب نسبت به خود و دیگران و نحوه ابراز علاقه و محبت و دوستی های معقول را دریافت نمایید تا از بسیاری از مشکلات و پی آمدهای حاصل از عدم اطلاع و شناخت درست آنها ، پیشگیری شود .
بدون شک یکی از راه های اصلی و مهم دریافت اطلاعات ، والدین و مربیان و مشاوران مدرسه هستند . شما باید این حقیقت را به خوبی درک کنید که پدر و مادر ، دلسوزترین مشاوران شما هستند . هر چند که برخی از والدین از این وظیفه سرباز می زنند و گاهی خود ، اطلاعات مناسب و کاملی از بحران های دروان بلوغ ندارند ولی با این حال والدین بهترین منبع آگاه نمودن شما هستند .
باید به خاطر داشته باشید که دوره بلوغ ، دوره ای با عظمت و ارزشمند است و شما می توانید مصون از گناه و آلودگی های اخلاقی باشید ، لذا بیداری احساسات اخلاقی و ارزش های معنوی در شما بهترین شرایط و موقعیت را برای آموزش ایجاد می کند تا ضمن فراگیری مسال بلوغ و نوجوانی ، تمایلات معنوی شما نیز ارضا شده و در برابر انحرافات و لغزش ها ، با ایمان و مستحکم مقاومت نمایید .
تغییرات روانی رفتاری شایع در دوران بلوغ
تغییرات جسمی در دوره بلوغ با وجود این که طبیعی و موقتی هستند و در مرحله ای تمام م شوند اما چون به قدر کافی سریع ، ناگهانی و شدید هستند ، سبب تغییر رفتار ، نگرش و شخصیت نوجوان می شوند .
شایع ترین تغییرات روانی رفتاری در دوره بلوغ عبارتند از :
۱ . در دوران بلوغ ، شما بسیار کنجکاو می شوید و می خواهید همه چیز را بدانید.احساس آگاهی نسبت به وضعیت جسمانی ، جنسیت ، هویت و سایر خصوصیات نیز در شما شکل می گیرد .
۲. در این دوران ، شما می توانید حدود استعداد ها و تواناییهای خود را بشناسید ؛سطح تفکر شما بسیار گسترده شده و رشد ذهنی و منطقی شما بتدریج به حد کمال می رسد ؛ اعتماد به نفس و ارزش های اخلاقی در شما رشد می کند و با اطرافیان و جامعه سازگاری بیشتری می یابید ولی هنوز تجربه کافی ندارید .
۳. یکی از مهمترین یادگیری های شما در این دوره ( از پانزده سالگی به بعد ) یادگیری ارزش هاست. شما به ارزش های معنوی علاقه مند شده و به این ارزش ها بیش از ارزش های مادی گرایش می یابید . به مسائل سیاسی علاقمند می شوید و به جستجوی فلسفه زندگی می پردازید.
۴. از هیجانات و حالات عاطفی مختلفی که در این دوران بیشتر گریبانگیر شما می شود : خشم ، ترس ،حسادت و عشق به خصوص در ارتباط با جنس مخالف است . تمایل به رفتارهای نامطلوب مثل سیگار کشیدن ، دعوا کردن ، خشونت یا گوشه گیری از ویژگی های رفتاری گروهی از نوجوانان در این دوران است .
۵. تمایل به روابط اجتماعی با دیگران و تعلق داشتن به گروه ( دوستان ،همسالان یا همکلاسان ) و پذیرش از سوی آنها برای شما بسیار مهم است . معمولاً ارتباطات اجتماعی شما به دو یا سه دوست صمیمی محدود می شود اما این دوستی عمیق تر و پا برجاتر می گردد .
۶. از مهمترین ویژگی های این دوران ، رسیدن به مرحله تفکر انتزاعی یعنی عالیترین مرحله رشد فکری انسان است . شما می توانید مسایل را تجزیه و تحلیل کنید ، تفکر منطقی داشته و نتیجه گیری نمایید
۷. شما برای آینده خود جهت گیری و برنامه ریزی می کنید و به عنوان یک جوان با اندیشه و متفکر به دنبال هویت و شناخت خود هستید ، به گونه ای که روابط شما با والدین یا سایرین از رابطه با بزرگسال تبدیل می شود .
۸ . از ویژگی های روانی دیگر این دوره ، گسترش دامنه رغبت ها و تمایلات است . مواردی مانند علاقه به فعالیت های هنری ، ورزش ، مطالعه ، تماشای فیلم ، شرکت در مجالس دوستانه و شناختن جنس مخالف و پدید آمدن عشق های نوجوانی خاص این دوره است که اگر همراه با تفکر منطقی و تصمیم درست نباشد ، آینده نوجوان را به خطر انداخته و ممکن است منجر به بعضی انحرافات شود .
۹. در این دوران ، گاهی ممکن است دچار اختلالات و مشکلات خلقی مثل افسردگی ، تمایل به انزوا و بی حوصلگی شوید که با یکسری اقدامات موثر و راه های منطقی می توان آنها را کنترل کرد .
۱۰. از مسایل رایج این دوران ، در نوجوانان فعال شدن هورمون های جنسی است که نشانه اختلال روانی نمی باشد و با رسیدن به آرامش جسمی روانی از طریق ورزش ، فعالیت های هنری ، برنامه های روزانه فعال و نگرش های سازنده والدین قابل کنترل است .