پدیده دختران فراری معضلی بزرگ است که گریبانگیر جوامع امروزی شده همه ما تاکنون با مواردی از این پدیده برخورد داشته این یا حداقل سرگذشت آنها را در جراید و مجلات خوانده ایم .
فرار اصولاً بعلت خستگی از شرایط فعلی فرد و عدم تحمل شرایط است و برای بدست آوردن محیطی بهتر برای ادامه زندگیست . ما می دانیم که فرار آخرین راه است نه بهترین راه و اکثریت این فرارها سرانجام شومی و بدتر از هر آنچه فکرش را می کنیم بدنبال دارد . اگر پس از فرار با فراریان صحبت کنیم مشاهده می شود که پشیمان هستند و علت فرار خود را بی تجربگی ، عدم تصمیم گیری عاقلانه و احساسی عمل کردن می دانند . در مورد فرار تحقیقات گسترده ای انجام شده است و کارشناسان زیادی در تکاپو هستند تا راهی برای حل این مشکل پیدا کنند عوامل مختلفی برای فرار وجود داردر که هر کدام ریشه در خانواده جامعه دوستان و بیشتراز همه از خود فرد نشئات گرفته است . بسیاری بر این باورند که این معضل بیشتر در جوامع فقیر به علت کمبود امکانات - فقر وجود دارد و این در حالیست که این بسیاری از افراد جزء ثروتمند ترین خانواده های شهرما و حتی کشور ما هستند . شاید فقر بهانه ای برای فرار باشد ولی عامل اصلی نیست . شرایط و تصمیم گیری بعد از فرار به دو شکل تقسیم می شود :
1-فرد چون راه برگشتی ندارد خود را مجبور میکند که به شرایط جدید عادت کرده و راه و روشی برای زندگی جدید خود انتخاب کند و به فکر سرپناه برای محافظت خود جایی برای پنهان شدن از دست مامورین او را به خانه ش باز می گردانند و همچنین شغلی برای ادامه زندگی هستند .
گروه دوم کسانی هستند که پشیمان شده و قصد بازگشت دارند . تعداد اندکی باز می گردند ولی جامعه و خانواده و دوستان دیگر پذیرای آنها نیستند یا اگر هم پذیرفته شوند به دید گذشته به او نمی نگرند او را طرد می کنند به چشم یک خلافکار به او نگاه می نگرند از او فاصله می گیرند و یا همیشه او را در خانه حبس می کنند و زیرنظرش دارند به هر حال اطلاعات ما در حدی که قضاوت صحیحی از این معضل به شما ارائه دهیم نیست . لذا اینکار را به کارشناسان می سپاریم و فقط در پایان متذکر می شویم فرار نه تنها مختص دختران بلکه پسران و حتی کودکان و نه فقط مختص جامعه امروزی ست بلکه زخم کهنه ایست که امروز بعلت عدم توجه و پنهان کاری های بی مورد و عدم بکارگیری راه حل های کاربردی سرباز کرده و همه گروه های سنی را در بر می گیرد .
با تشکر - پایان
دختران فراری از چه فرار می کنند ؟!
مطالعه دقیق در مراحل رشد و دوران اجتماعی دختران فراری شکافی بزرگ در تربیت آنها را نشان می دهد . دورانی که والدین بایستی بتوانند به نیازهای فرزندشان پاسخ دهی حساس داشته باشند به زبان ساده ، از به آغوش کشیدن فرزندشان لذت ببرند و متناسب با نیاز کودکشان به او پاسخ دهند تاثیر مستقیمی به اعتماد منطقی فرزندشان به محیط به جای می گذارد در صورتیکه مطالعات نشان می دهد والدین دختران فراری از چنین مهارت هایی برخوردار نیستند آنها نقشها و ناکاهی ها ، گریه ها و نیازهای فرزندان را ندیده می گیرند . بخصوص ناکامی های موجود در روابط زن و شوهری شان را در برابر فرزندان شان تخلیه می کنند یابه دلیل بی تعهدی فرزندان را رها می کنند که وجدان و عواطف در او ضعیف شکل می گیرد و در نتیجه فرزندان ما اعتماد مناسب و منطقی نسبت به محیط پیدا نمی کنند . آنجا که باید اعتماد کنند این رابطه شکل نمی گیرد و در آنجا که باید اعتماد کنند ، نمی کنند این رابطه حاصل عدم دلبستگی و ایمنی بین پدر و مادر است پدر مادری که خود در نقش زن و شوهری شان کنار یکدیگر احساس امنیت و اعتماد ندرند چطور می توانند ایمنی و اعتماد را به فرزندان بدهند . دختران فراری بیشتر از خانواده هایی هستند که در کودکی امنیت را تجربه نکرده اند و به خصوص مادارنشان از در آغوش کشیدن آنها لذت نبوده اند و از همان کودکی برای برقراری تماس عاطفی با والدین با شکست روبرو شده اند . دختران فراری امروز کودکان دیروزند که دلبستگی و تعلق و صمیمیت با خانواده را تجربه نکرده اند .
دکتر سعادتمند
دلایل اقدام به ترک منزل :
هر روزه در گوشه و کنار شهرمان به طریقی واژه ی دختران فراری را میشنویم یا می بینیم در سینما فیلمهایی با عنوان دختری با کفش های کتانی ، زیر پوست شهر و ... در روزنامه ها با تیترهای درشت و حتی گهگاهی خودمان شاهد عبور و مرور آنها در سطح شهرمان بوده ایم و به جهت زمینههای فرهنگی مذهبی که در کشور ما حاکم است این پدیده یک نابهنجاری در جامعه ما بحساب می آید و برای خانواده ها و جامعه به صورت یک مسئله و معضل در آمده است . لازم به ذکر است ترک منزل خاص دختران نیست و چه بسا تعداد زیادی از زنان و پسران نوجوان و حتی کودکان را زیر پوشش قرار می دهد . که این امر در جوامعه توسعه یافته جزء استقلال نوجوانان و جوانان بحساب می آید و مشکلی نیز بوجود نمی آورد و حتی در بسیاری کشورها یک هنجار محسوب می شود . اما در کشور ما ترک منزل بوسیله دختران و زنان بیشتر از پسران مطرح است و آن هم بدلیل حساسیت این مسئله در جامعه ماست که دوری یا ترک نمودن خانه و خانواده از طرف یک دختر که یکی از دلایل آن آسیب پذیرتر بودن دختران و دیگری بازتاب های آن در خانواده ها فامیل اطرافیان و یا در سطح کل جامعه است . این پدیده را برای دختران و زنان و خانواده هایشان مسئله سازتر می سازد . و در اینجاست که بررسی این پدیده از نظر روان شناسی و جامعه شناسان ضرورت می یابد با توجه به پژوهشهای انجام شده . علت ترک منزل را 1-عقب اقتادگی ذهنی 2)اختلافات خانوادگی 3)فقر 4)اختلالات روانی و ... اکثر افرادی که از منزل فرار می کنند با مشکلات عدیده ای در خانوادههایشان روبرو بوده اند از جمله سوء رفتارهای جنسی و جسمی والدین یا اطرافیان ، اعتیاد والدین ، طلاق و اختلالات روانی والدین فشارهای وارد و از طرف ناپدری و یانامادری تنبیههای بدنی شدید ، ازدواجهای اجباری و ... به همین دلیل فرار از منزل دلیل واکنشی است در مقابل محیط استرس زا که فرد با ترک و یا فرار از منزل می خواهد خود را از آن استرس برهاند .
گاهی فرار از منزل بدلیل زیر پا گذاشتن مقررات خانوادگی است و مسلماً رفتار عادی و طبیعی نیست ترک خانه اغلب به علت ترس، خشم و یا انتقادجویی در مقابل عوامل مخرب و آشفته خانوادگی است فرد برای مدت کوتاهی مکانهای دیگر را به منزل ترجیح می دهد و به علت ترس از ترک منزل باز نمی گردد زیرا می داند چه چیزی در انتظار اوست .