تحقیق مقاله روان شناسی فردی آلفرد آدلر

تعداد صفحات: 59 فرمت فایل: word کد فایل: 5843
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله روانشناسی
قیمت قدیم:۸,۹۰۰ تومان
قیمت: ۵,۹۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله روان شناسی فردی آلفرد آدلر

    شرح حال آلفرد آلرد:

    آلفرد آدلر[1] در 7 فوریه 1870 در ردلفهایم[2] حومه ی شهر وین در یک خانواده ی متوسط به دنیا آمد (شفیع آبادی و ناصری، 1387) . پدرش تاجر غلات و مادرش خانه دار بود وی دومین پسر و سومین فرزند از شش فرزند خانواده خود بود (چهار پسر و دو دختر) و این موضوع در زندگی او و بیان نظریه ها بیش (ترتیب تولد) تاثیر زیادی داشت (شیلینگ، 1984 با ترجمه ی آرین، 1382). در جامعه آن ها یهودیان کمی زندگی می کردند، به همین جهت او هرگز یک هویت قوی یهودی پیدا نکرد. اگرچه در کودکی به پرستشگاه یهودیان می رفت اما در سن 34 سالگی خود را یک مسیحی می دانست (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1378؛ ارگلر 1963 به نقل از کریمی 1379). دوران کودکی آدلر از مرگ و بدبختی و حسادت نسبت به برادر بزرگتر و طرد شدن از سوی مادر مشخص می شد. او خود را شخصی زشت و کوچک اندام تلقی می  کرد و این موضوع روی خود انگاره اش تاثیر می گذاشت. او دچار نرمی استخوان و کمبود ویتامین D بود که این مشکل او را ازدیدن و بازی کردن با بچه های دیگر باز می داشت زیرا توان راه رفتن نداشت. او به دلیل دچار شدن به اسپاسم حنجره مشکل تنفسی نیزداشت و هنگام گریه احساس خفگی می کرد. آدلر در 5 سالگی ذات الریه گرفت و تا حد مرگ پیش رفت، وی هم چنین در 3 سالگی شاهد مرگ برادرش ردلف در تختخواب کناری اش بود. این دو قضیه تاثیر زیادی روی  او داشت و وقتی در 5 سالگی در طی جریان همان بیکاری از دکترش شینه که به پدرش می گفت پسرتان از دست رفته است تصمیم گرفت خودش پزشک شود (فیروز بخت، 1381 به نقل از شارن؛ شولتز ترجمه ی کریمی و همکاران ، 1378؛ فیست 2002 ترجمه ی سید محمدی، 1386).

    به عنوان یک کودک بیمار در طول 2 سال اول زندگی ناز پرورده ی مادرش بود و تنها با ورود برادر بعدی بود که از این موقعیت کنار رفت و مورد توجه پدر قرار گرفت به دلیل همین رابطه ی خوب با پدرش عقده ی ادیپ فروید را رد کرد. آدلر به بزرگترش حسادت می ورزید و به شدت با او رقابت داشت و در برابر او و سایر کودکان همسایه که سالمتر و فعال تر بودند احساس حقارت می کرد (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1378).

    برای غلبه بر این احساس و جبران کمبودهای جسمی خود، آدلر جوان، فوق العاده سخت کار می کرد و علی رغم جثه ی کوچک، دست و پا چلفتی بودن وجذاب نبودنش به خود فشار می آورد تا در بازی ها شرکت کند. به تدریج وی در این مبارزه پیروز شد و توانست به نوعی احساس پذیرش و عزت نفس دست یابد. در نتیجه‌ی همین امر او عشق و علاقه ی زیادی به مصاحبت افراد دیگر پیدا کرد، ویژگی که تا پایان عمر خود آن را حفظ کرد (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1378).

    او در دوران دبستان یک دانش آموز معمولی بود. وی در درس ریاضی بسیار ضعیف بود تا جایی که معلم او به پدرش توصیه کرد که وی را نزد یک کفاش به شاگردی بگذارد. اما بر خلاف این صحبت پدرش به تشویق او پرداخت و آدلر با پشتکار و کوشش فوق‌العاده توانست ضعف خود را جبران کند و به مقام شاگرد اولی کلاس برسد (کوری، 1991، ترجمه کریمی 1379؛ فیست 2002، ترجمه ی سید محمدی 1386؛ شارف ترجمه ی فیروز بخت، 1381).

    آدلر پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان در سال 1888 وارد دانشکده ی پزشکی وین شد و در سال 1895 در چشم پزشکی به درجه ی تخصص نائل آمده او در دانشگاه یک جهت گیری اجتماعی را در زمینه روان شناسی و روان درمانی تعقیب کرد و با یک گروه از دانشجویان مارکسیست آشنا شده و به آنها ملحق شد و در میان آنها با دختر جوان روسی ثروتمندی برخورد کرد و در نهایت در سال1987 با او ازدواج نمود. بعداز مدتی به پزشکی عمومی تغییر شغل داد و مطلب خویش را دایر کرد (شارف، ترجمه ی فیروز بخت، 1381؛ شیلینگ 1984، ترجمه آرین 1382). از آنجا که مطب او نزدیک یک پارک تفریحی – ورزشی بود، بیشتر بیمارانش را بازیگران، هنرمندان و بند بازان تشکیل می دادند. آدلر از برخورد با همین افراد دریافت که بسیاری از آنها قدرت و توانایی خود را به عنوان واکنشی در برابر ضعف ها یا حوادث دوران کودکی خود به دست آورده اند (شیلینگ ، 1984، ترجمه ی آرین 1382). در همین دوران بود که آدلر با نوشتن کتابی درباره ی خیاط ها نشانه هایی از جهت گیری اجتماعی اش را نشان داده است و از این لحاظ می توان او را مبدع طب صنعتی دانست (شفیع آبادی و ناصری، 1387).

    ریسا آپستین همسر آدلر فمینیست بوده و خیلی بیشتر ازشوهرش به انجام کارهای سیاسی مبادرت می کرده در سال های بعد در حالی که آدلر در نیویورک زندگی می کرد، او در وین ماند و به تبلیغ دیدگاه های مارکسیستی پرداخت که با دیدگاه آدلر در مورد آزادی و مسئولیت کاملا مغایر بود. آنها چهار فرزند داشتند: الکساندرا و کورت که روان پزشک شدند، والنتین که به عنوان زندانی سیاسی در 1942 در شوروی مرد و کونلیا که هنر پیشه‌ی مشهوری شد. آدلر به موسیقی و هنر و ادبیات علاقه ی زیادی داشت و در آثارش اغلب مثال هایی را از قصه‌ی پریان، انحبل، شکسپیر و گوته اقتباس کرده است (فیست 2002، ترجمه ی سید محمدی، 1386).

    آدلر به بیماری های صعب العلاج علاقه داشت اما از درماندگی خود در جلوگیری از مرگ بیماران به خصوص بیماران جوان آن چنان ناراحت شد که به زودی پزشکی عمومی را کنار گذاشت و به عصب شناسی و روان پزشکی پرداخت (شولتز، ترجمه ی کریمی و همکاران 1378).

    آدلر و فروید در سال 1899 با یکدیگر آشنا شدند و این زمانی بود که آدلر از فروید خواست در مورد یک بیمار زن با او مشورت کند بعدا در پاییز 1902 فروید از آدلر و سه پزشک وینی دیگر دعوت کرد تا در جلسه ای در خانه ی او شرکت کنند و درباره ی روان شناسی و آسیب شناسی عصبی بحث کنند. این گروه تا سال 1908 به انجمن روان شناسی چهارشنبه معروف بود که بعدا به انجمن روان کاوی وین تبدیل شد. گرچه فروید این گروه های بحث را رهبری می کرد اما آدلر هرگز فروید را استاد خود نمی دانست و از روی سادگی می گفت او و دیگران می توانند به روان کاوی خدمت کنند. با این که آدلر یکی از اعضای اصلی محفل فروید بود. این دو هیچگاه رابطه ی شخصی صمیمانه با هم نداشتند. حتی بعد از اینکه آدلر کتاب بررسی حقارت اندامی و جبران بدنی را در سال 1907 منتشر کرد در این کتاب فرض کرده بود، نقایص جسمانی نه میل جسمی شالوده ی انگیزش انسان را تشکیل می دهند. هیچکس به تفاوت های نظری بین این دو مرد پی نبرد. آدلر برخلاف ریاست انجمن روان کاوان وین یکی از منتقدان عینی و پرو پا قرص نظریه ی فروید بود تا جایی که فروید زمانی نوشت: «واقعا دارد برای آدلر بد می شود» (مک گرایر 1974، به نقل از کریمی و همکاران، 1378).

    به زودی آدلر به تدوین عقاید جدیدی پرداخت که با عقاید فروید و دیگر روان کاوان جامعه وین مغایرت داشت. اعضای این جامعه از او خواستند تا نظراتش را به صورت سخنرانی و نوشته به جامعه ارائه دهد. در سال 1911 آدلر این درخواست را عملی کرد. او نظرخود را در مورد گروه مطرح کرد و مخالفت خود را با گرایش های جنسی نیرومند روان کاوی ابراز داشت و تاکید نمود که سائق برتری، از میل جنسی انگیزه ی اساسی تری است. اما بر اثر خرده گیری و حملات شدید که از طرف اعضای جامعه به عقایدش وارد شد از ریاست جامعه استعفا داد و به ادامه ی همکاری با جامعه روان کاوان فرویدی خاتمه بخشید. او همراه با نه عضو سابق محفل فروید، «انجمن بررسی آزاد روان کاوی[3]» را تشکیل داد و طولی نکشید که نام سازمان خود را به انجمن روان شناسی فرد نگر تغییر داد. فروید به خاطر این کار تا پایان عمر نسبت به آدلر خشمگین و متخاصم بود. او آدلر را گوتوله می خواند و می گفت: «من یک کوتوله را گنده کردم» (ویتنز 1924، به نقل از کریمی 1378). دوران پس از ترک محفل فروید برای آدلر بسیار ثمربخش بود او در کنار ریاست سازمانش به ایراد سخنرانی ودرمان بیماران می پرداخت هم چنین مهم ترین اثر خود با عنوان سرشت روان رنجور را منتشر کرد، این کتاب تردیدی باقی نگذاشت که نوع روان شناسی او با روان شناسی فروید تفاوت دارد (شولتز، ترجمه سید محمدی). آدلر در جریان جنگ جهانی اول به عنوان پزشک در ارتش اتریش خدمت کرد و بعد از جنگ به دلیل علاقه به راهنمایی کودک به تأسیس کلینیک های راهنمایی در نظام مدارس وین اقدام کرد (شفیع آبادی و ناصری، 1387). آدلر و فروید هر دو تحت تاثیر جنگ قرار داشتند، در حالی که فروید بعد از مشاهده فجایع جنگ پرخاشگری رابه سطح میل جنسی ارتقا داد. آدلر اعلام داشت که علاقه ی اجتماعی و ترحم می تواند شالوده ی انگیزش انسان باشد (شولتز، ترجمه ی سید محمدی، 1384).

    آدلر نویسنده ای پر کار و سخنرانی خستگی ناپذیر بود و در تمام عمرش حدود صد کتاب و مقاله بر چاپ رسانید. آدلر پس از عمری پربار و آثار بسیار سرانجام در 28  می 1937 در ابردین [4] اسکاتلند در حالی که برای سخنرانی به آنجا مسافرت کرده بود بر اثر حمله ی قلبی در گذشت (شفیع آبادی و ناصری، 1387).

    فروید بعد از اینکه از فوت او با خبر شد، گفت: «برای یک پسر یهودی خارج از حومه ی وین مرگ در ابردین به خودی خود زندگی عجیب و غریب و دلیلی است بر این که تا کجا پیش رفته است، دنیا به خاطر مخالفت او با روانکاوی واقعا پاداش خوبی به او داد (شولتز، ترجمه ی سید محمدی، 1384)

    2- تاریخچه ی تحول فکر آدلر:

    آدلر ابتدا عضو جامعه روان کاوان وین بود تا اندازه ای از افکار فروید تاثیر پذیرفته بود. هر چند در برخی منابع گفته شده که آدلر شاگرد فروید بوده است ولی قراینی در دست است که نمی توان او راواقعا شاگرد فروید دانست. می توان ادعا کرد که از آدلر با سمت یک متخصص هم پایه ی فروید برای شرکت و بحث در مجمع روان کاوان وین دعوت می شده است. آدلر هم به دلیل اختلاف عقیدتی خود با این گروه همیشه درباره ی شرکت خود در مجمع مردد بود و سرانجام پس از یک دوره ی دو ساله شک و تردیدتصمیم خود را گرفت و از جامعه روان کاوان وین جدا شد، و با گردآوری طرفدارانی به بیان نظرات خودش با نام روان شناسی فردی پرداخت. آدلر معتقد بود انسان را نمی توان مجزا ازدیگران مورد مطالعه قرارداد، بلکه مطالعه ی انسان فقط باید در زمینه ی اجتماعی او انجام پذیرد. اکثر روان شناسان اعتراف کرده اند که آدلر اولین روان کاوی بوده است که بر ماهیت اجتماعی انسان تاکید ورزیده است (شفیع آبادی و ناصری، 1387).

    در جریان شکل گیری روان شناسی فردی، آدلر از افکار و نظرات بزرگانی چون ارسطو- کانت – ویهینگر –نیچه و .. تاثیر گرفت که در ا ینجا به بیان برخی از این تاثیرات می پردازیم.

    از میان فلاسفه یونان قدیم آدلر از افکار رواقیون متاثر بوده است. رواقیون اعتقاد داشتند که رفتار انسان تا حدود زیادی زائیده ی نگرش ها و  تفکرات اوست. آدلر نیز تفکر  نگرش را شکل دهنده ی رفتار می داند (شفیع آبادی و ناصری، 1387؛ شیلینگ 1984 ترجمه آرین 1382).

    آدلر از  ارسطو نیز تأثیر پذیرفته است. به عنوان نمونه گفته ارسطو در مورد این که انسان حیوانی است اجتماعی و ناطق موضوعی است که در واقع پایه ی روان شناسی اجتماعی امروزی را تشکیل داده است (کریمی 1380). آدلر نیز به انسان دیدی اجتماعی دارد. او معتقد بود انسان ها را نمی توان در انزوا مطالعه کرد بلکه باید در متن جامعه مورد مطالعه قرار بگیرد (علیزاده، 1382).

    شباهت آدلر با فلسفه ی کانت[5] در زمینه ی مفاهیم امور مطلق[6]، منطق خصوصی و غلبه یافقتن است (شفیع آبادی و ناصری، 1387). هدف انسان او را در جهت غلبه بر توانایی ها و مشکلات خاص خود به تلاش وا می دارد. انسان موجودی انتخاب گر و خلاق است و هدایت رفتارش را خود به عهده دارد و بر حسب منطق خصوصی خویش راه هایی برای غلبه بر مشکلات و رسیدن به هدفش را می یابد (پاپکین 1972، به نقل از مجتبوی 1385). 

    آدلر و نیچه[7] از مفهوم قدرت طلبی استفاده کردند. این مفهوم برای آدلر به معنای دست یابی به قابلیت و برای نیچه به معنای کسب قدرت بر روی دیگران بود (شارف، ترجمه ی فیروز بخت، 1381). آدلر از مفهوم قدرت خواهی به صورت کوشش های اساسی برای رقابت صحبت کرده است و نیچه به گونه ای از آن صحبت کرده است که آدلر آن را جنبه ی بی فایده زندگی نامیده است (شفیع آبادی و ناصری، 1387) آدلر عقایدش در مورد حقارت و برتری را نیز از نیچه گرفت. اما در حالی که ایده آل نیچه سوپرمن بود، ایده آل آدلر همنوع بود (شیلینگ 1984، ترجمه آرین 1382).

    آدلر از فلسفه ی هراکلیتی نیز متاثر بوده است. از نظر او هیچ چیز ساکن نیست همه اشیاء در حال دگرگون شدن هستند. به عقیده ی او کشمکش افراد برای وجود واحد اساسی است . انسان در عین این که جزئی از یک کلیت اجتماعی است خود نیز وجودی از یک کلیت خاص است (رحیمیان، 1381).

     

    [1] Alfred.Adler

    [2] Rodolfheim

    [3] - Society for free Psychoanalytic Research.

    [4] Aberdeen

    [5] Kant

    [6] Categorical imperative

    [7] Nietzsche 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله روان شناسی فردی آلفرد آدلر

    فهرست مطالب

    عنوان                                                                                                               صفحه

    شرح حال آلفرد آدلر............................................................................................

    تاریخچه تحول فکر آدلر.......................................................................................

    مفاهیم بنیادی نظریه ی آدلر................................................................................

    نظریه ی شخصیت...............................................................................................

    ماهیت انسان........................................................................................................

    مفهوم اضطراب و بیماری روانی.........................................................................

    روان درمانی........................................................................................................

    تعریف...................................................................................................................

    انتظار از روان درمانی.........................................................................................

    فرایند درمان........................................................................................................

    زمینه های کاربرد................................................................................................

    خلاصه

    منابع:

    شفیع آبادی، عبدالله وناصری غلامرضا، 1387، نظریه های مشاوره و روان درمانی تهران مرکز نشر دانشگاهی

    شیلینگ، لوئیس 1984، نظریه های مشاوره ترجمه خدیجه آرین ، 382، تهران نشر اطلاعات

    شارف، ریچارد اس، نظریه های روان درمانی ومشاوره ترجمه ی مهرداد فیروز بخت ،1381، تهران موسسه خدمات فرهنگی رسا.

    شولتز، دوان و شولتزف الن، نظریه های شخصیت، ترجمه ی یوسف کریمی 1378، تهران، نشر ارسباران

    علیزاده ، حمید ، 1382، آلفرد آدلر پیشگام درروان کاوی جامعه نگر، تهران، نشر دانژه.

    ساعتچی محمود، 1374، نظریه های مشاوره و روان ردمانی، تهران، نشر ویرایش.

    پروچکا، جیمر و نورگراس 1999، نظریه های روان درمانی ترجمه یحیی سید محمدی، 1386، تهران انتشارات رشد

    فیست، حسی و فیست، گرگوری جی 2002، نظریه های شخصیت ترجمه یحیی سید محمدی، تهران، 1386، نشر ویرایش

    لاندین، رابرت ویلیام، نظریه ها و نظام های روان شناسی، ترجمه یحیی سید محمدی، 1383، تهران، نشر ویرایش

    رحیمیان، حوریه بانو، 1381، نظریه ها و روشهای مشاوره و روان درمانی، تهران، انتشارات مهرداد،

    کری، جرالد (2005) نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی ترجمبه یحیی سید محمدی، 1385، تهران، نشر ارسباران

    شولتز، دوان، شولتز، سیلانی الن 1998، نظریه های شخصیت ترجمه یحیی سید محمدی 1384، تهران، نشر ویرایش

    کریمی، یوسف، 1380، تاریخچه و مکاتب روان شناسی تهران، نشر پیام نور،

    کریمی، یوسف، 1380، روان شناسی شخصیت، تهران، پیام نور،

    سیاسی، علی اکبر، 1370، نظریه های شخصیت تهران، انتشارات مانی.

    منابع انگلیسی:

    1. Cory. G, theory and practice of counseling anel psychotherapy, California , books/cok publishing company inc, 1997.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت