گروه درمانی
انسانها در گروههای اجتماعی متنوعی زندگی میکنند و فعال هستند. در این شرایط عجیب نیست که بسیاری از مسائل احساسی و عاطفی آنها از روابط مخدوش شده این گروهها ناشی میشود. با پی بردن به اهمیت روز افزون روابط اجتماعی و میان فردی در سالهای اخیر بجای توجه به عوامل درون شخصی توجه به عوامل حاکم میان افراد گروههای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. و بر این اساس در محیط بیمارستانهای روانی ، کلینیکها ، دفاتر مشاوره و روان درمانی و ... به شکل بندیهای گروهی توجه خاص مبذول میشود. امروزه انواع شیوههای گروه درمانی از جمله متداولترین شیوههای روان درمانی هستند. در مقابل گروه درمانی ، روان درمانی انفرادی قرار دارد.
تاریخچه گروه درمانی
استفاده منظم از گروهها در روان درمانی پدیده نسبتا تازهای است. هر چند التیام یابی گروهی سابقهای به قدمت تاریخ دارد که نمونههای بارز آن را در تعالیم مذهبی میتوان مشاهده کرد. ژوزف پرات (1974) پزشک اهل بوستون را اغلب پدر گروه درمانی میدانند، در آغاز قرن بیستم ژوزف پرات مسأله گردهم آوری بیمارن معلول و آموزش جنبههای پزشکی بیماری آنها بطور دسته جمعی را مطرح ساخت. او صرف نظر از کار تعلیم ، فضایی گروهی بوجود آورد تا بیماران در سایه آن در مقام کمک متقابل به یکدیگر برآیند. چندین سال بعد ، تعدادی از روانپزشکان آمریکایی نقطه نظرهای پرات را در زمینه درمان روانی بکار بردند.
از جمله لازل و مارش که از یک شیوه آموزشی به صورت گروهی برای درمان ناخوشیهای دماغی استفاده میکردند. این شیوه به زودی منسوخ گردید و جای آنرا روان تحلیلی گران پر کردند. فروید شخصا به کار گروه درمانی نپرداخت، اما مقالاتی که در زمینه روان شناسی گروهی و تحلیل خود منتشر کرد، حاکی از اطلاع او از اهمیت پدیده گروهی بود. آدلر شخصا از برنامههای گروه درمانی در مراکز هدایت کودکان و نیز معتادان به الکل استفاده نمود. جنگ جهانی دوم به گروه درمانی وسعت تازهای بخشید. گروه درمانی برای تودههای عظیم بیماران روانی که به ارتش بریتانیا فرا خوانده شده بودند، نقش مهم درمانی ایفا نمود. بیمارستان نظامی نورت فیلد بخصوص مرکز مهمی برای ابداع شیوههای مختلف گروه درمانی بود. از جمله سایر بانیان گروه درمانی در آمریکا میتوان به گروهی از روانشناسان اجتماعی به سرپرستی کورت لوین اشاره نمود. چه مشکلاتی با استفاده از گروه درمانی میتوانند درمان شوند؟
مشکلات و مسائلی که با استفاده از گروه درمانی قابل هستند گسترش وسیعی دارند، از جمله مشکلات مرتبط به خود انگاره ، نداشتن احساس هویت ، عزت نفس و هدف و مقصود. مشکلات نشانهای شامل اضطراب ، افسردگی روان تنی ، عملکرد ضعیف شغلی ، برخورد غیر مؤثر با فشارهای روانی ، مشکلات عاطفی ، ناتوانی در ابراز اهمیت ، ناتوانی در کنترل احساسات ، پرخاشگری ، روابط اجتماعی نامناسب ، ناراحتی در مجمع ، ناتوانی در اعتماد به دیگران ، وابستگی شدید به دیگران ، ابراز وجود بیش از حد ، ناتوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف ، اعتیاد ، مشکلات زنانشویی مثل اختلافات و مشاجرات همسران و ... .
ویژیگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار میگیرند.
بسیار باید از انگیزه لازم برخوردار باشد، میل به تغییر داشته باشد و در راستای رسیدن به این هدف بکوشد. ورود به برنامه گروه درمانی باید داوطلبانه باشد و بیمار به صرف توصیه دوستان و اقوام و مسئولین روان درمانی به این کار وادار نشود. بیمار باید به گروه درمانی معتقد باشد و آنرا یک شیوه درمانی درست و مناسب بداند. معتقد باشد که گروه نیازهای او را برآورده میسازد و مفید واقع میشود.
نظر به اینکه گروه درمانی اصولا فرآیند کلامی است، بیمار باید از مهارتهای کلامی و مفهومی کافی برخوردار باشد. در گروه درمانی برای بیماران شدیدا افسرده ، بیمارن مبتلا به اسکیزوفرنی حاد ، اختلال شخصیتهای پارانوئید ، اختلال شخصیت اسکیزوئید شدید ، اختلال شخصیت جامعه ستیز ، افراد مبتلا به بیمار انگاری و اختلال شخصیت خود شیفته در صورتی که گروه درمانی بلند مدت باشد، نمیتوانند مفید باشند.
مراحل طبیعی در فرآیند گروه درمانی
در آغاز تشکیل گروه ، گروه هنوز کاملا روشن نشده است. به درمانگر وابسته است چرا که درمانگر را بوجود آورده و ادامه فعالیت گروه به نظر اعضاء گروه به درمانگر ارتباط دارد. اعضاء گروه در انتظار راهنمایی و دستور العمل درمانگر هستند. در نظر آنها درمانگر شخصی با معلومات و متخصص است و اعضاء خود را وابسته به درمانگر احساس میکنند و نیز تلاش میکنند رفتارهای مناسب داشته باشند تا بتوانند در گروه ماندگار شوند، هر چند آگاهی کامل از اهداف گروه ندارند. در مرحله دوم وابستگی تغییر شکل میدهد و گروه یاد میگیرد که وابسته به درمانگر نباشد و مسئولیت پذیر باشد.
در مرحله سوم صمیمت بیشتری بین گروه ایجاد میشود. احساسات خود را بیان میکنند و واکنشهای مناسب در مقابل احساسات دیگران نشان میدهند. درمانگر در جلسه درمان حضور دارد، اما تنها اداره کننده جلسه نیست. سعی میکند به عنوان یک عضو گروه انسجام جلسه را حفظ کند. و از تکنیکهای مختلف در مورد اعضاء گروه و واکنشهای آنها استفاده کند. ممکن است گروه درمانگر جلسه را با خطاب گروهی آغاز کند و ادامه جلسه را با تشویق و باز خورد به اعضاء تداوم بخشد.
روان درمانی گروهی
سابقه فرهنگی - تاریخی روان درمانی
بقراط روان درمانی علمی - تجربی را از پیش خبر داده بود. این روش از اواسط قرن هیجده بطور مستمر در دنیای غرب مورد استفاده قرار داشته است. آنتوان مسمر نخستین کسی بود که روش درمانی خود را استفاده علمی از خواب مصنوعی حیوان نامید. با آن که نظریههای او بیاعتبار قلمداد شدند، روان درمانی علمی - تجربی به شکل هیپنوتیزم ادامه یافت و بعد به لطف نبوغ فروید از شهرتی همگانی برخوردار گردید. در دهههای اخیر روان درمانی علمی - تجربی با استفاده از نظریههای پاولف و اسکنیر و نظریههای شناختی بیش از پیش گسترش یافته است.
انواع روان درمانی
روان درمانی انواع خاص بسیاری دارد و تقسیم بندیهای مختلفی بر مبناهای مختلف برای آن صورت گرفته است. از یک تقسیم بندی که طول زمانی روان درمانی مورد توجه بوده روان درمانی را به دو نوع بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم بندی کردهاند. در تقسیم بندی دیگری بر حسب تعداد افراد شرکت کننده در روان درمانی دو نوع روان درمانی فردی و روان درمانی گروهی را معرفی کردهاند. مهمترین تقسیم بندی بر حسب نوع رویکرد مورد استفاده در طول درمان انجام گرفته است. در این دسته روان درمانی مبتنی بر رویکرد روانکاوی ، رفتار درمانی ، شناخت درمانی و روان درمانیهای مبتنی بر روند انسان گرایانه قرار میگیرند.
چه افرادی تحت روان درمانی گروهی قرار میگیرند؟
نظر به اینکه روان درمانی یک نهاد متکی بر فرهنگ است اشخاصی که مناسب آن تشخیص داده میشوند در جوامع مختلف متفاوتند. ولی بطور کلی افراد ذیل عمدتا از روان درمانی بهره میبرند:
روان پریشها: برای این که بتوانند با شناسایی تشویقهای خود در موقعیتی قرار گیرند تا با این استرسها برخورد موثرتری داشته باشند.
روان رنجورها: اشخاصی که برای روبروشدن با فراز و نشیبهای زندگی تحت تاثیر تجربههای احتمالا ناخوشایند گذشته که به فرآیند رشد و یادگیری آنها لطمه زده است با دشواری روبرو میشوند. این اشخاص و همینطور اشخاصی که تحت تاثیر مشکلات موقت زندگی دچار واکنشهای روانی مثل داغ دیدگی شدهاند بزرگترین میزان افرادی را تشکیل میدهند که تحت روان درمانی قرار میگیرند.
گروه بعد افرادی را شامل میشود که رفتار و حالات روانی آنها برای خودشان بلکه برای دیگران آزار دهنده است و اغلب از طرف اطرافیان برای درمان هدایت میشوند.
اهداف روان درمانی گروهی
علیرغم تفاوتهای قابل ملاحظه کلیه روشهای روان درمانی شش هدف را مد نظر دارند.
رابطه درمانی را تقویت میکنند. ایجاد یک رابطه درمانی مناسب و قوی از الزامات اساسی در روان درمانی است. بدون بوجود آمدن چنین رابطه تداوم درمان میسر نخواهد شد.
ایجاد امیدواری در بیمار برای دریافت کمک و ادامه درمان
روشها و منطق درمانی به بیمار کمک میکند تا با کسب اطلاعات تازه درباره مسائل خود و راههای موجود برای کنار آمدن شناخت بیشتری پیدا کنند.
ایجاد انگیزش در بیمار
افزایش احساس تسلط بر خود و زندگی در بیمار
کاربرد آموختهها در طول روان درمانی در زندگی واقعی
شرایط لازم برای روان درمانی گروهی
این شرایط را به سه دسته کلی میتوان تقسیم بندی کرد: شرایط مربوط به موقعیت و مکان روان درمانی ، ویژگیهای روان درمانگر و نوع بیماری.
در شرایط مربوط به موقعیت و مکان روان درمانی اتاقی که روان درمانی در آن صورت میگیرد از حیث آرامش و به دور بودن از هر گونه مزاحمت ، آرایش و لوازم مورد نیاز مورد توجه بوده است. ویژگیهای مربوط به درمانگر در مرحله نخست آشنایی و تسلط او را بر روان درمانی شامل میشود. اغلب روان درمانگرها برای هدایت فعالیتهای خود از چارچوب خاصی استفاده میکنند و این چارچوب اغلب متناسب با شخصیت و علایق آنهاست.
برخی از درمانگرها در کار استفاده از هیپنوتیزم مهارت دارند. بعضی در گروه درمانی موفقترند. برخی به اصلاح شناختهای فرد مبادرت میورزند و جمعی دیگر معتقد به تغییرات رفتاری هستند. ارتباط محترمانه و در عین حال جدی ، سلامت روان و پختگی شخصیت روان درمانگر از دیگر ویژگیهای مهم آنهاست. انتخاب شیوه روان درمانی از سوی دیگر با نوع اختلال تحت درمان نیز مرتبط است. برخی اختلالات همچون ترسها عمدتا با رفتار درمانی بهبود سریعتر و بهتری مییابند و برخی همچون افسردگی با درمان شناختی.
مجریان روان درمانی
از دوران مسمر تا اواسط قرن بیستم روان درمانی از سوی پزشکان ، متخصصین اعصاب و بعدا روانپزشکان مورد استفاده قرار میگرفت. در دهههای اخیر باید به این گروه مددکاران اجتماعی دست اندرکار روانپزشکی و کمی دیرتر روان شناسان بالینی و پرستارهای روانی را اضافه کرد. اما بطور کلی مجریان روان درمانی بسته بر فرهنگ و شرایط دیگر موجود در هر جامعه با اندک تفاوتهایی همراه است.
در ایالات متحده کثرت تقاضا برای روان درمانی موجب گسترش مراکزی که خدمات روان درمانی ارائه میدهند شده است. در ایران این خدمات در بیمارستانهای روانی ، بخشهای اعصاب و روان سایر بیمارستانها ، مراکز دولتی از جمله بهزیستی و درمانهای اخیر در سایر ادارات و کارخانجات که بخشهای مشاوره و روان درمانی دایر کردهاند و همچنین در کلینیکهای خصوصی مشاوره و روان درمانی توسط روان شناسان ارائه میشود.
اطلاعاتی در مورد خدمات گروه درمانی
دفاتر مشاوره دانشگاهها, در اغلب مراکز , خدمات مشاوره گروهی نیز ارائه می دهند. هر گروه توسط یک روانشناس یا یک متخصص مشاوره هدایت می شود. بعضی از موضوعات ویژه این گروهها اضطراب امتحان یا اداره استرس می باشد. بعضی از گروههای مشاوره ای حالت عمومی داشته و به شرکت کننندگان کمک می کند تعداد زیادی از مشکلات شخصی, شامل احساس افسردگی, اضطراب افراطی, نگرانی, مشکلات مربوط به احساس ارزشمندی و مشکلات ارتباطی را حل و فصل نمایند.
چه چیزی در یک گروه مشاوره ای رخ می دهد؟
عموماً , گروهها از 4 الی 8 نفر که بطور منظم هفته ای یکبار به مدت 1 تا 5/1 ساعت دور هم جمع می شوند, تشکیل می شود. حضور کامل در تمام جلسات از آغاز تا پایان هر جلسه بسیار مهم است. در جلسات گروهی, شرکت کننده ها درباه علائق شان بحث می کنند. در بعضی از گروهها, مشاور ممکن است با هر شرکت کننده بصورت فردی کار کند در حالی که نظر تعداد معدودی از سایر افراد گروه را نیز جویا می شود. در صورتیکه گروههای دیگر عمدتاً بر مشاهدات و مباحث بین شرکت کنندگان و مشاور استوار هستند و مشاور در مواقع لزوم جهت تسهیل کار, مشاوره هایی را ارائه می دهد.
در حالی که مشکلات افراد متفاوت است چگونه گروه می تواند برایم مفید باشد؟
هر فرد موجودی منحصر بفرد است و بنابراین علائق اش نیز منحصر به فرد است. با این همه به عنوان موجودات انسانی ما اشتراکات فراوانی نیز داریم (ما همگی در خانواده ها رشد و تحول را آغاز می کنیم, همه ما به یک شیوه نسبت به ضربه ها واکنش نشان می دهیم, همه ما در اساس از توانایی رشد و تغییر یکسانی بخورداریم)و تجربیات ما نشان می دهد گرچه مشکلاتی که افراد با آنها وارد مشاوره می شوند, می توانند متفاوت باشند اما علل زیربنایی ایجاد کننده این مشکلات در اغلب موارد مشابه هستند.
عامل اساسی مشکلات ما در زندگی, ریشه در الگوها و عاداتی دارد که در طی رشد یاد گرفته ایم و اکنون در پیشامدهای فعلی زندگی موثر نیستند و یا موجب عقب ماندگی ما می شوند. (به عنوان مثال خانواده ممکن است به ما یاد داده باشد که از نشان دادن اشکال خاصی از بیان عواطف اجتناب کنیم, اما اکنون که با فشارهای طبیعی مربوط به زندگی بزرگسالی مواجه هستیم, احساسات سرکوب شده ناشی از این اجتناب علایمی همچون افسردگی, نگرانی یا واکنش افراطی را در ما برمی انگیزند.)
هدف مشاوره، یادگیری در مورد عادات و الگوهای احساسی و رفتاری و چگونگی نقش آنها در مشکلات می باشد. در نتیجه می توانیم عادات و رفتارهای جدیدی را یاد بگیریم که به موفقیت بیشتر ما کمک نمایند.