آناتومی
* در تعریف جامعه شناسی گفته شده است که جامعه از یک عده افراد تشکیل شده است.
- این جمله یکی از صدها تعریف در مورد جامعه شناسی است.
- این تعریف افراد را سازنده جامعه معرفی می کند.
* که برای ارضای نیازهایشان با هم روابط اجتماعی دارند.
- افراد دارای نیازهای مختلف و متنوعی هستند.
- به این نیازها باید پاسخ داده شود.
- افراد از طریق ارتباط با دیگران می توانند به این نیازها پاسخ دهند.
- این ارتباط با دیگران همان روابط اجتماعی است.
* منظور از روابط اجتماعی بنابراین کمک انسان ها به یکدیگر برای ارضای نیاز است. (حداقل در بدو پیدایش اقوام اولیه)
- انسان ها به یکدیگر برای ارضای نیازهای خود کمک می کنند.
- این کمک و همیاری از طریق روابط اجتماعی صورت می گیرد.
- روابط اجتماعی فقط بر اساس نیاز انسان ها به یکدیگر است.
* در این تعریف هدف انسان ها نیاز است و روابط اجتماعی وسیله.
- هدف اولیه انسان ها رفع نیازهای خود است.
- که آن را به وسیله رابطه با دیگران انجام می دهند.
- بنابراین از روابط اجتماعی (با دیگران) به عنوان وسیله که آن ها را به هدف خود می رساند، نگاه می کنند.
* بر اساس دسته بندی ماسلو، یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان ها نیاز به روابط اجتماعی و محبت است.
- طبق طبقه بندی که ماسلو کرده است.
- انسان ها دارای نیازهای اساسی و فطری می باشند.
- که از جمله آن ها نیاز به روابط اجتماعی (داشتن رابطه با دیگران) و مهر و محبت است.
- در نتیجه انسان یک موجود اجتماعی است و برای زنده بودن به رابطه با دیگران
نیازمند است.
* بدین ترتیب روابط اجتماعی هم یک نیاز فطری و لذا هدف است و هم وسیله ای برای ارضای نیازهای دیگر.
- با این تعاریف روابط اجتماعی دو معنی پیدا می کند.
- امری فطری و ذاتی که بستر به آن نیازمند است.
- چون روابط اجتماعی امری فطری پس رسیدن به آن یک هدف تلقی می گردد.
- در مقابل انسان ها مجبور هستند که برای رفع نیازهای خود از روابط اجتماعی سود بردند.
- زیرا انسان ذاتاً دارای نیازهایی نیز می باشد که باید آن ها را برطرف کند.
- در نتیجه روابط اجتماعی شکل یک وسیله را نیز به خود می گیرند.
* و یکی از جالبترین نکات در نظام آفرینش این است که سیستم زندگی اجتماعی انسان ها و تشکیل جامعه را در فطرت آن ها نهاده است.
- میل به تشکیل جامعه و روابط اجتماعی در فطرت انسان ها وجود دارد.
- و این امری است که ازلی.
- یعنی برنامه و هدف آفریدگار این گونه بوده است که انسان ها به تشکیل جامعه میل ورغبت داشته باشند.
* به طوری که انسان بدون این روابط اجتماعی قادر به زیستن نیست.
- بنابراین انسان روابط اجتماعی را برقرار می سازد و از آن بهره می برد.
- زیرا بدون داشتن این روابط قادر نخواهد بود که زندگی خود را که ذاتاً اجتماعی
ادامه دهد.
* اهمیت خاص روابط اجتماعی در دو بعد است: 1- امتیاز 2- وسیله ارضای نیاز
- در نتیجه روابط اجتماعی دو ویژگی پیدا می کنند.
- اولی نیازی فطری و ذاتی است که انسان آن را هدف خود می داند و برای برقراری آن تلاش می کند.
- دومی رفع نیازهایی است که برای تداوم حیات او ضروری است و او تنها از طریق روابط اجتماعی است که می تواند این نیازها را برطرف کند. (وسیله)
* از اینجاست که دانشمندان به روابط اجتماعی به عنوان یک واقعیت مهم و مستقل می نگرند.
- از زمانی که مشخص می شود روابط اجتماعی به جایگاهی در زندگی انسان دارند.
- روابط اجتماعی را به عنوان امری مهم و یک واقعیت مستقل مورد برسی قرار می دهند. (رشته جامعه شناسی)
* به طور مشخص منظور از روابط اجتماعی «ارتباط و وابستگی متقابل انسان ها و جهت گیری رفتاری آن هاست».
- منظور از روابط اجتماعی انسان ها به اخص این می باشد که.
- ارتباط و پیوستگی و وابستگی که آن ها به یکدیگر دارند چگونه است.
- و الگوی که بر اساس آن رفتار خود را انجام می دهند، چیست؟
* با افزایش جمعیت و پیچیدگی روابط و با گسترش گروه های اجتماعی، روابط انسان ها در یک مسیر نخواهد بود.
- روابط اجتماعی میان انسان ها یک مسیر مشخص و معلوم را طی نمی کند.
- این روابط به عواملی گوناگونی از جمله افزایش جمعیت پیچیدگی روابط و گسترش گروه های اجتماعی بستگی دارند.
- هر یک از این روابط ذکر شده می تواند به سهم خود دگرگونی هایی را در روابط اجتماعی افراد پدید آورد.
* روابط اجتماعی ممکن است از حالت هم سویی و کمک متقابل خارج شد و گاه حتی به دشمن تهدیل گردد.
- دگرگونی هایی که در روابط اجتماعی پدید می آید.
- متن آن ها را از حالت کمک متقابل که هدف از برپایی روابط اجتماعی است،
خارج سازد.
- و حتی در مواردی آن را به حالت خصمانه و دشمنی بکشاند.
- لذا مفهوم روابط اجتماعی برای یک جامعه شناس فراتر از حد کمک متقابل می رود.
- در اثر تغییراتی که در روابط اجتماعی پدید می آید.
- جامعه شناس مفهوم بیشتری از روابط اجتماعی به معنی کمک متقابل می رود.
- جامعه شناس مفهوم بیشتری از روابط اجتماعی به معنی کمک متقابل درک می کند.
* و دشمنی ها و جنگ ها را به همان اندازه مورد بررسی قرار می دهد که دوستی یا عشق ورزیدن را یا روابط اقتصادی انسان ها را.
- با توجه به دگرگونی هایی که در روابط اجتماعی روی می دهد به طور پیوسته.
- یک جامعه شناس به همان اندازه به جنگ و دشمنی توجه دارد که به عشق ورزیدن و یا دوست داشتن.
- او حتی روابط اقتصادی میان انسان ها را نیز بر اساس همین کمک متقابل می بینند و ارزیابی می کند.
* ماکس وبر به جهت گیری رفتاری در روابط اجتماعی به عنوان یک پدیده ی مورد بررسی توجه می کند.
- بر اساس دگرگونی های روی داده در روابط اجتماعی.
- ماکس وبر (جامعه شناس صاحب نظر) به چگونگی رفتارها و جهت گیریی که انسان ها در روابط اجتماعی انجام می دهند.
- به عنوان یک پدیده، آن را مورد توجه قرار می دهند و در مورد آن بررسی می نماید.
* یکی از نکات مورد بررسی در روابط اجتماعی، نوع ساخت روابط انسان ها با هم و قانونمندی حاکم بر آن است.
- چگونگی تشکیل رابطه ها میان انسان ها.
- و قواعد و احکام و قوانین که بین آن ها برای انجام روابط اجتماعی وجود دارد.
- یکی از مسائل مورد بررسی در رابطه با روابط اجتماعی انسان هاست.
* برای مثال می توان روابط افقی (شرایط یکسان) و روابط عمودی (رئیس و زیردست) و تغییرات رفتار انسان در هر نوع از این روابط را تصور کرد.
- روابط افقی، روابطی هستند که در آن افراد در شرایط یکسانی قرار دارند و بنابراین نسبت به یکدیگر احساس حسد و رشک ندارند.
- در حالی که در روابط عمودی این قضیه کاملاً برعکس است.
- برای درک تغییر روابط اجتماعی، نحوه رفتار انسان در هویت از این دو نوع را
خواهیم دید.
* اگر مدل ساده افقی از روابط اجتماعی را با تعداد کمی از افراد (2 یا 3 نفر از افراد هم پایه) در نظر بگیریم، روابط اجتماعی این افراد نسبتاً واضح و راحت انجام می گیرد.
- در مدل افقی از روابط اجتماعی، زمانی که افراد هم پایه و اندک هستند.
- رابطه این افراد واضح و ساده روی می دهد.
* هر یک از آن ها وظیفه ای را به عهده می گیرد و از این طریق سریع تر به اهداف و نیازهای خود می رسند.
- در این مدل هر کدام از این افراد وظیفه را بر عهده می گیدر.
- با این کار، عملاً وظایف تقسیم می شوند و هر فرد نقش خود را می داند.
- و از همین طریق نیز سریع تر به نیازهای خود می رسند و آن ها را رفع می کنند.
* اما هر چه تعداد افراد بیشتر شود، پیچیدگی روابط و مشکلات مربوط به آن بیشتر می شود.
- به هر اندازه که به تعداد افراد در این مدل از روابط اجتماعی افزوده گردد.
- پیچیدگی های این مدل نیز افزایش می یابد و مشکلات بیشتری پیش می آید.
- زیرا با افزایش تعداد امضاء بر عهده گرفتن وظایف پیچیده تر می شود.
- و این خود به افزایش مشکلات دامن می زند.
* روابط همواره همسو و د یک مسیر نیستند.
- روابط اجتماعی گاهی در خلاف جهت کمک متقابل پیش می رود.
- و مسیر یکنواختی را طی نمی کنند.
* گاه ممکن است روابط دو یا چند نفر و یا دو گروه از انسان ها بسیار خصمانه یا دوستانه باشد.
- روابط میان دو نفر یا دو گروه همواره یکسان نیست.
- این روابط ممکن است بسیار خصمانه باشد.
- این روابط م تواند رنگ دوستانه نیز به خود بگیرد.
* لذا بسیار قابل مطالعه خواهد بود که در این مواقع نوع ساخت و کارکرد روابط چگونه
خواهد بود.
- بنابراین آن چه در بین گروه ها در مواقع خصمت یا دشمنی روی می دهد.
- از لحاظ نوع رفتار که روی می دهد.
- چگونگی تشکیل آن رفتار.
- و نحوه تأثیرگذاری آن رفتار قابل بررسی است.
* بسیاری از مسائل جامعه ما از ساخت روابط اجتماعی سرچشمه می گیرد.
- روابط اجتماعی دارای ساختار و چگونگی شکل گیری می باشند.
- این ساختار سر منشأ بسیاری از مسائل جامعه است.
- و به آ نها سمت و جهت می دهد.
* هر جا که این ساختار عمودی باشد، عده ای که در بالا هستند احساس فقر و قدرت می کنند.
- مدل روابط اجتماعی ممکن به صورت عمودی نیز باشد.
- در این صورت افرادی دیگر در یک راستا و هم شأن و هم پایه نیستند.
- و به همین دلیل نسبت با یکدیگر احساس قدرت می کند.
- در این مدل عده ای از افراد در رأس و دیگر پایین تر از آن ها قرار می گیرند.
* این افراد مایلند فقط به دیگران دستور بدهند و دیگران به دستورات آن ها عمل نمایند.
- افرادی که در مدل عمودی در رأس قرار می گیرند.
- خود را دارای قدرت امر و نهی می دانند.
- به همین دلیل به دیگران دستور داده و خواهان اجرای آن نیز می باشند.
* آن ها بر این عادت ندارند و هر جا با خلاف این عادت و عدم پیروی از دستور مواجه شوند، سخت برآشفته می شوند.
- افرادی که در مدل عمودی در رتبه های بالا هستند.
- با دستور دادن و اطاعت شدن آن از طرف زیر دست ها عادت ندارند.
- برای همین هرگاه با خلاف این امر رو به رو شوند.
- خشمگین شده و به شدت با عدم اجرای دستور خود برخورد می کنند.
* در مقابل، افرادی که در پایین قرار دارند، احساس حقارت و شکست می کنند.
- بالعکس، در مدل عمودی افرادی که در پایین قرار می گیرند.
- خود را شکست خورده و وادار تصور می کنند.
* در روابط اجتماعی چنین اجتماعی، زیردستان هر چند به ظاهر بله قربان می گویند و خود را مطلع نشان می دهند، اما در باطن به تدریج تنفر و انزجار شخص مافوق را در دل می پرورانند.
- در روابط اجتماعی گروه هایی با مدل اجتماعی عمودی.
- افرادی که در پایین دست قرار می گیرند، ظاهراً مطیع و فرمان بردار هستند.
- اما به تدریج خصومت و دشمنی خود را علیه فرمان دارندخود پرورش می دهند.
- این انزجار درونی بوده و کمتر به می آید.
* از آن جا که این تنفر، عموماً در ظاهر اصلاً بروز نمی کند، در هنگام مناسب این تنفر انباشته شده، مانند بشکه باروت منفجر می شود.
- تنفر گواه پایین دست نسبت به ارباب خود
- معمولاً صورت ظاهری به خود نمی گیرد و نهایان نمی شود.
- اما همین که به مرحله ای رسید که توانایی لازم را برای ؟؟ داشته باشد.
- همچون بشکه باروتی منفجر می شود و تنفر درونی خود را شکل بیرونی می دهد.
* مافوق که اصلاً انتظار چنین عکس العملی را از جانب افرادی که به خیال خود چقدر خوب مانند به آن ها گروه است، کاملاً مبهودت و متحیر خواهد شد.
- با شکل گرفتن انزجار طبق پایین دست
- افراد طبعاً بالا که هیچ گاه کرده اند، زیردست آن ها در فکر چنین عملی باشند.
- و حتی خود شخص تلقی می کرده اند که خوبی نیز به آن ها کرده است.
- نمی توانند عمل زیر دستان خود را هضم کنند و از آن به شگفت می آیند.
* در روابط اجتماعی افقی، افراد یک گروه یا جامعه به یکدیگر علاقه قلبی پیدا می کنند.
- در جامعه یا گروهی که روابط اجتماعی از نوع افقی است.
- یعنی در آن افراد در یک ردیف قرار دارند.
- افراد نسبت به یکدیگر دارای تعامل از نوع عاطفی مثبت هستند.
* و بدون چشم داشت های مادی، با جان و دل در جهت رسیدن به هدف جامعه و گروه
می کوشند.
- در این نوع گروه، به دلیل هم رتبه بودن افراد
- هیچ از آن ها چشم داشت مالی و سود جویانه ندارد.
- و هر یک تمام تلاش خود را خواهد کرد تا تمام افراد گروه یا جمعه به هدف خود برسند.
- یعنی در این گروه وظایف مشخص شده و هارمنی از لحاظ انجام وظایف وجود ندارد.
* از همین قانونمندی ابتدایی روشن می شود که در یک جامعه ایده آل روابط اجتماعی، بیشتر از نوع دوم است.
- با توجه به آن چه در مورد روابط اجتماعی در گروه های افقی گفته شد.
- به روشنی پیداست یک جامعه ایده آل دارای روابط اجتماعی افق است.
- که افراد در آن به روشنی وظایف خود را شناخته.
- و برای دست یابی به آن تمام تلاش خود را می کنند.
* این نوع نظام را ما (ایران) در هنگام انقلاب و جنگ در بیشتر شئون جامعه داشتیم.
- نظام اجتماعی افقی، نظامی بوده است که مردم ایران تجربه آن را داشته اند.
- زیرا در کمتر از یک دهه با استفاده از همین نظام توانسته اند، جایگاه خود را ثبت کنند.
- برای همین نیز به خوبی برای آن مثال هایی دارند.
* اگر به اختلاف خود نگاه کنیم در هر اداره ای که رئیس با کارمندان رفتاری صمیمانه و قلبی دارد و به آن ها بی جهت تحکم نمی کنند.
- نمونه دیگر آن رئیسی است که در اداره خود با کارمندان خود روابط عادی دارد.
- در هیچ شرایطی نیست به آن ها حکم های گمراه نمی کند.
- و همواره رابطه صمیمی و قلبی خود را با آن ها حفظ می کند.
* همه با اکثریت کارمندان او را دوست دارند و در هنگام کنار گذاشتن یا رفتن این رئیس، کارمندان غم و نارضایتی خود را با احساسات زیادی ابراز می دارند.
- کارمندان او نیز نسبت به او احساس احترام و صمیمیت می کنند.
- و اگر این رئیس بخواهد از بین آن برداشته شود.
- آن ها نارضایتی خود را اعلام می دارند و نسبت به او احساسات خود را ابراز می کنند.
* در جبهه های جنگ رئیس بود.