اولین دروغی که گفتم کی بود؟
تا به حال فکر کرده اید که چرا و چقدر دروغ گفته اید ؟ حتی در پاسخ به این سوال هم قدری دروغ بگویید . بسیاری از ما دروغ گفته و می گوییم ولی اکثرا نمی دانیم از چه زمانی و به چه علتی دروغ گفته ایم انچه که در مورد دروغ گویی مهم و ناپسند است ، تاثر اختلاطی است که این عمل بر روابط انسانها بر جای می گذارد . چرا که زندگی اجتماعی انسانها بر اساس اعتماد نسبی متقابل استوار است و دروغ این اعتماد را سست می کند . روانشناسان تعاریف مختلفی از دروغ ارایه داده اند که یک عامل در همه انها مشترک است و ان نوعی تعریف حقیقت است . به طور قطع جنبه اجتماعی دروغ بسیار مهم است . در واقع دروغ برای فریفتن دیگری و قبولاندن گفتار و رفتاری است که با حقیقت مطابقت ندارد . انچه مسلم است دروغگویی هم مثل بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی ریشه در دوران کودکی دارد . بنابراین شناخت و جلوگیری از دروغگویی در کودکان ، در واقع پیشگیری از دروغگویی و یا حداقل عدم تقویت این رفتار در بزرگسالی است .
چرا و چگونه کودک دروغگویی را یاد می گیرد ؟
بعضی ها معتقدند کودک به هنگام تولد ، دروغگویی را نیز با خود می اورد . این اعتقاد خیلی هم دور از واقعیت نیست ، چرا که کودک در نتیجه ارتباط و زندگی اجتماعی ( محیط خانواده ، اولین اجتماعی که کودک در ان قرار می گیرد ) دروغگئویی را می گیرد و در می یابد که برای زندگی در اجتماع لازم است به برخی مخفی کاریها و یا فریب متقابل که به صورت ادب ، ابزار محبت ، بدخواهی و ... متجلی می شود دست زند . به این ترتیب کودک به مرور در می یابد که نم یتواند همواره افکار و احساساتش را به صورت واقعی به همان شکل یکه در درونش می گذرد – نشان دهد و در برخی مواقع لازم است آنها را از صافی بگذراند تا در روابطش با اطرافیان اختلاف پیش نیاید بنابراین گاهی دروغ های کودکانه ناشی از نوعی فشار اجتماعی است که شکل اولیه ان در خانواده و از جانب والدین ایجاد می شود .
علل دروغ در کودکان
دروغ واقعیتی است که بی تردید همه از ان بیزارند . بله دروغ یک واقعیت است زیرا با انکه حقیقتی در درون ان نیست متاسفانه موجود است . حتما شما هم با افاردی روبرو شده اید که این واقعیت ناخوشایند را در میان سایر وقایع اخلاقی خود جای داده اند . جالب انکه هر کس دلیل خاصی برای این عمل دارد و به گونه ای ان را توجیه می نماید . انچه مسلم است علل دروغگویی در بزرگسالان و کودکان متفاوت است .
کودک زمانیکه مرتکب تخلف یا نافرمانی می شود به دلائل مختلف به دروغ متوسل می وشد و این یک پاسخ طبیعی است و مهم ترین دلیل این عکس العمل این است که او اقندر قوی نیست که واقعیت را بیان کند و در حققت قادر به پذیرش مسئولیت خطائی که مرتکب شده و اقرار بدان نیست . در لحظه ارتکاب اشتباه ، نفس خردسالانه وی تصویر ناخشوایندی از او ترسیم می نماید و کودک خود را گناهکار می پندارد ، اما مایل نیست این تصویر در برابر چشم دیگران نیز ظاهر شود . او نمی خواهد اطرافیان گناهکارش بخوانند و تصور بدی از وی داشته باشند . لذا به این دلیل کاملا طبیعی و از طرفی به لحاظ انکه موقعیت دروغ گفتن را فراهم می بیند و راستگویی را باعث به درد سر افتادن خویش می یابد ، دروغ می گوید .
عوامل دروغ
مهم ترین عوامل سازنده دروغ عمدتا تظاهر و اخفا هستند . برخی کودکان تمایل زیادی به تظاهر و بزرگنمایی دارند و سعی می کنند در بیان توانایی ها و کسب موفیت هاشان اغراق کنند . این کودکان معمولا فعال ، پر هیجان و پر جنب و جوش هستند . ولی بر عکس کودکانی که بیشتر به مخفی کاری ، انکار و عدم انجام کاری تمایل دارند ، کودکانی بی قید ارام و ترسو هستند .
رفع نیاز
یکی از دلایلی که روانشناسان برای دروغگوی یدر کودکان بر شمرده اند ، رفع نیازهای کودک است . کودک قبل از یادگیری و استفاده از زبان از نوعی تخیل برخوردار است که خیلی زود اجازه فیب دیگران را به او می دهد . تصور کنید کودکی که گرسنه است و یا چیزی را می خواهد چطور با گریه و فریاد سعی در به دست اوردن ان می کند و وقتی به مقصودش رسید چقدر سریع گریه اش قطع می شود ! همینطور است کودکی که برای جلب نظر و توجه اطرافیان از خشم یا زیبایی خود استفاده می کند . طبیعی است که هر چه بیشتر کودک به این وسیله به اهدافش برسد این رفتار در او تقویت شده و درغگویی و رسیدن به هدف برای او تلقی می شود و این چیزی نیست جز نتایجی که کودک از اولین تحریف هایش در حقایق بدست اورده است .