مقدمه:
مددکاری اجتماعی رشته است پیچیده که تخصص هایی گوناگون را در بر می گیرد و بر تعهدات والای اخلاقی و انسانی استوار است اهمیت این رشته در ایران به خصوص پس از جنگ تحمیلی که ضایعات روانی و جسمانی ظالمانه ای بر ما وارد کرد بیش از پیش آشکار شده است بنابراین با نگاهی به فلسفه علوم در می یابیم مبانی علم مددکاری اجتماعی رشه در باورهای مذهبی دارد که در طول شکوفایی علوم به یکی از رشته های علوم انسانی تبدیل گردیده است در طول این تحولات کشورهای رقیب با دستیابی به ارزش و جایگاه علم و حرفه مددکاری که بر پایه روابط انسانی و انسان ها استوار است به تاسیس مراکز آموزشی این رشته تا سطح دکترا پیش رفته اند و در حال حاضر متخصصین آن در اکثر مراکز و نهادهای انسانی از فرد و خانواده کوچکترین نهاد تا وسیعترین مجتمع های تجاری- صنعتی- بهداشتی- فرهنگی – اجتماعی سعی در شناخت ارزش ها و توانائیهای انسان و استفاده از استعدادهای او داشته و با مدد امکانات شناخته و ناشناخته تلاش در بهبود کیفی زندگی جوامع انسانی دارند این علم زمانی به این پیشرفت نائل آمده است و او راه خود را در میان سایر علوم متعدد انسانی باز شناخته که متفکران و رهروان خود،به امر مطالعه و تفکر پرداخته اند و دست آورد ها و تجربیات خود را به قلم تحریر درآورده اند. توسعه انتشارات در محدوده این علم آن را غنی و نیاز به تعالی علمی آن تاسطح دکترا طلب نموده است در کشور ما که سابقه علم مددکاری اجتماعی و اشتغال در حرفه مقدس آن چندان کم نیست منابع و کتب فارسی در زمینه آن بسیار معدود قلیل است و آنچه که هم اکنون در حداکثر مقطع کارشناسی آن بکار گرفته می شود آمیزه ای از ترجمه منابع خارجی و تالیفات مختصر و پراکنده داخلی است.
موقعیت جغرافیایی، طبیعی و اقلیمی استان کرمان:
استان کرمان،پهناورترین استان کشور با مساحت 714/181 کیلومتر مربع در جنوب شرقی فلات مرکزی کشور بین 25 درجه و 55 دقیقه تا 32 درجه عرض شمالی و 53 درجه و 26 دقیقه تا 59 درجه و 29 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است.
این استان مرتفع در حد شمالی با استانهای خراسان جنوبی و یزد، در حد جنوبی با استان هرمزگان، در حد شرقی با استان سیستان وبلوچستان و در حد غربی با استان فارس همجوار می باشد.
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، استان کرمان با تعداد 16 شهرستان، 57 شهر ،142 دهستان، 45 بخش حدود 11 درصد از مساحت کشور در جنوب شرقی فلات مرکزی ایران را می پوشاند. رشته کوه باریکی که در امتداد جنوب شرقی یزد واقع شده است کرمان را به دوق سمت شرقی و غربی تقسیم می کند و دشتهای وسیع استان را از هم جدا می سازد و ارتفاعات آن دنباله ی رشته کوههای مرکزی ایران است و تا بلوچستان امتداد دارد.
استان کرمان به علت پستی و بلندی ها و شرایط خاص اقلیمی و وضعیت محیطی و طبیعی و وسعت منطقه از تنوع آب و هوایی از گرم، شدیداً خشک،نه چندان خشک، سرد و ییلاق، متمایل به استپ و نیمه خشک تا کویری برخوردار است و در مجموع از نظر وضعیت آب و هوایی، کم نظیر و منحصر به فرد می باشد.
شهرستان های استان عبارت از: بافت،بردسیر، بم، جیرفت، راور، رفسنجان، زرند،رودبار جنوب، سیرجان، شهربابک، عنبرآباد،قلعه گنج،کرمان، کوهبنان، کهنوج و منوجان مرکز استان کرمان شهر تاریخی کرمان است که با آسمانی صاف و زلال، بر بلندای کویر لوت قرار گرفته و شبهای افسانه ای آن از شهرت خاصی برخوردار است.
وجه تسمیه ی کرمان: نام کرمان را در سنگ نوشته های داریوش می توان دید. در آنجا کرمان نام ناحیه ای است که از آن چوب (دیاک) برای کاخهای هخامنشی حمل می شود. نوشته های یونانی هم آن را کرمان خوانده و مردم کرمان را تیره ای از پارسیان گفته اند. کرمان از ریشه کر گرفته شده (کرمن) به معنی کار و کوشش و وظیفه،و نیز کارکن و کوشا، (کرمینه) به معنی ماهر و استاد (کرمان بندا) به معنی کاربنده یا وظیفه شناس و واژه های دیگر که از کرمان ساخته شده اند،همه معنای کار و کوشش را می رسانند. ریشه دیگر (کر) که به اوستا (کر) و به سنسکریت (کری) تلفظ می شود به معنی بریدن و کشتن و جنگیدن است و واژه های کارد،پیکار، و کارزار نیز از آن است اما از واژه هایی که از آن برآمده است هیچکدام به کرمان،کرمن نزدیک نیست.
اگر چه کرمان در گذشته نام های دیگری چون بوتیا، کارمانیا،گواشیر و غیره داشته اما در مجموع این نظر که نام کارمان (کار به معنی تلاش و سازندگی، و مان به معنای محل و مکان) در طول زمان به کرمان تبدیل شده بیش تر مانوس و منطقی است ، چرا که اصولا زندگی سخت و دشوار در کویر، همتی بزرگ و والا، و تلاشی افزون را می طلبیده.
آثار و بناهای تاریخی: از غنی ترین عناصر و فرهنگ مادی هر سرزمین که نشانه تمدن نیاکان آن جامعه و شناسنامه ای برای بیان موجودیت یک تاریخ است،آثار باستانی به جای مانده آن اقلیم می باشد.در جای جای سرزمین پهناور اسلامیمان، بخصوص در اقلیم ایرانیان باستان (کرمان )آثار و نشانه هایی از تاریخ کهن و دیرینه کشورمان وجود دارد که هر یک از آنها گوشه هایی از تمدن و تاریخ پر افتخارمان را باز می نمایند. حفظ و حراست از این آثار و ابنیه علاوه بر اینکه باعث پاسدرای از قدمت و دیرینگی تاریخی سرزمینمان را سبب می شود، می تواند زمینه ساز رشد و توسعه صنعت گردشگری نیز شود. اگر چه جاذبه هایی چون مشتاقیه، گنبد جبلیه، مسجد جامع، مسجد امام و... در کرمان و آثاری چون آستانه شاه نعمت الله ولی ، باغ شاهزاده، در ماهان و آستانه شاهزاده حسین در جوپار و ارگ تاریخی بم مورد بازدید قرار می گیرد اما آثاری با قدمت بیش تر در کرمان وجود دارد مانند تپه یحیی در صوغان بافت،مجموعه سنگی میمند،تل ابلیس در بردسیر، آقوس شهداد و ویرانه های شهر دقیانوس یا شهر دسیوس جیرفت که طول عمر برخی مانند مجموعه میمند به قریب 10 هزار سال پیش از این می رسد،اثری که رد پای تاریخ و فرهنگ این دیار به شمار می رود و نشان از انسانهائی است که فرهات گونه با تیشه عشق و ایمان ، دل سنگ را شکافته و نقشی از همت و حمیت خود را بر سینه کوه نشانده اند.
ارگ بم: بزرگترین شهر خشتی جهان بوده که حدود 2200 سال قدمت دارد این بنا در شمال شرقی بم بر فراز تپه ای آذرین قرار گرفته است و از چهار قسمت ، 38 برج دیده بانی، یک خندق و بارویی عظیم تشکیل شده بود، مساحت اگر حدود 20 هکتار است. دور تا دور ارگ، خندقی قدیمی بوده که طی قرنها این مجموعه را از یورش ها حفظ کرده است،مصالح اصلی بنا، خشت خام و گل رس است. به ندرت سنگ، آجر و تنه ی خرما نیز در بنای ارگ به کار رفته است.
از مکان های شناخته شده ی ارگ بم یک راهروی اصلی است که در گذشته بازار بوده و علاوه بر این در مجموعه ارگ بم آثاری از بقایای آتشکده دروه ساسانی، زورخانه، حمام عمومی، اصطبل، سرباز خانه، زندان، و عمارت چهار فصل نیز باقی بوده است. در این بنای بزرگ خانه های عمومی متصل به هم ساخته و به یکدیگر راه داشته اند و در بعضی از خانه ها آثاری از حمام های خصوصی دیده می شود و نیز اصطبل ها در مکانی جدا از خانه ها قرار داشته اند. تعدادی از خانه های ارگ دو طبقه ساخته شده بودند که این امر نشان از روند ازدیاد جمعیت در یکی از دوره های گذشته دارد.
گنبد جبلیه:پلان گنبد هشت ضلعی و روی اضلاع آن طاقنماهای متعددی به چشم می خورد این بنا مربوط به اواخر دوره ی ساسانی می باشد که در اوایل اسلام مرمت شده همچنین در بنای گنبد از ملات مخصوصی (شیر شتر) استفاده شده که هرگز پوسیدگی به خود نمی گیرد.
کرمان به روایت تاریخ، قلعه دختر و قلعه اردشیر از آثار دوران ساسانی در مشرق شهر کنونی کرمان که هنوز خرابه های آنها برجاست گواه بر این است که لااقل در زمان اردشیر، بابکان در همین محل،شهری آباد یا قلعه ای مهم وجود داشته است.
در حدود 220 پیش از میلاد به هنگام فتح کرمان به دست اردشیر این محل گواشیر نام داشته و مرکز ولایت کرمان بوده است بنا به گفته هرودت (کرمانیا) از قبایل دوازده گانه ی ایران می باشد و ساتراپی چهاردهم مشتمل بر ایالت کرمان بوده است.
در روایات اساطیری آمده است که کیخسرو، کرمان و کران را به رستم بخشیده همچنین نشانی هایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه می دهند و اینکه در زمان هخامنشیان، کوروش آن را تبعیدگاه «نبونیه» قرار داد، در زمان حکومت خلفای عباسی کرمان شورشهای مکرری داشته ، ولی هیچ یک به سامان نرسیده است، در عصر غزنویان،؛ فرمانروایان خونریز و هوسران،آرامش را از مردم گرفتند. تنها در عهد سلجوقیان- حکومت ملک قاورد و فرزندانش بود که کرمان روی رفاه و آسایش دید و آثاری چون مسجد ملک پدید آمد.
پس از حکومت حدود 150 ساله سلاجقه، باز بلای «غز» بر کرمان نازل شد. با حمله ی مغول «براق حاجب» از سرداران قراختائیان، کرمان را به تصرف در آورد. از اعقاب وی، ترکان خاتون بر کرمان فرمانروایی یافت که در آبادانی شهر کوشیه و دخترش پادشاه خاتون نیز حاکمی فاضل و حامی دانشمندان بود. تیموریان از سال 796 تا 834 بر کرمان حکومت کردند. سلاطین صفوی از 915 هجری، کرمان را به متصرفات خود افزودند. در 1005 هجری گنجعلیخان از سوی صفویه به حکومت کرمان رسید که بر اثر تدبیر و تداوم حکومت او، شهر، چندی روی آسایش و آرامش دید و زمانه برای ترقی و آبادانی مناسب شد.