تحقیق مقاله نگاهی به مکاتب شرق‏ شناسی در اروپا

تعداد صفحات: 27 فرمت فایل: word کد فایل: 4073
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۵,۷۰۰ تومان
قیمت: ۳,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله نگاهی به مکاتب شرق‏ شناسی در اروپا

    اولین اقدامات اروپاییان برای مطالعه درباره سرزمین‏های شرقی به خصوص شرق اسلامی به قرن‏های سیزدهم و چهاردهم میلادی همزمان با نهضت ترجمه متون اسلامی به زبان‏های اروپایی بازمی‏گردد که با تأسیس دانشگاه‏های اختصاصی از قرن هجدهم میلادی این مطالعات به صور ت آکادمیک درآمدند. مطالعات شرق‏شناسی در کشورهای مختلف اروپایی، با توجه به انگیزه‏ها و اهداف مختلف سیاسی، مذهبی و علمی، خصلت و خصوصیات گوناگونی داشته است که بر این اساس می‏توان آن را به مکاتب متفاوت تفکیک کرد. مقاله حاضر که ترجمه بخشی از نوشتار دکتر فتح ا لله الزیادی در کتاب «تاریخ الاستشراق الاروبی» است، به این مقوله پرداخته است.

    ●مقدمه‏

    تصور بر این است که شرق‏شناسی علی‏رغم این که در محیطهای گوناگون و متعدد صورت گرفته ماهیتی واحد و خصلت‏هایی مشترک دارد و اهداف و انگیزه‏ها و اسباب آن را می‏توان بر هر یک از شرق شناسان و فعالیت‏هایشان در هرجایی تطبیق داد. زیرا شرق‏شناسی پدیده‏ای غربی با ماهیتی تکاملی است که اگر چه برخی رویکردها و گرایش‏های آن متفاوت هستند، ولی رشته‏های مطالعاتی مختلف آن با یکدیگر توافق دارند. امّا این تصور چندان درست نمی‏نماید. زیرا در عمل مشاهده می‏کنیم مطالعات شرق‏شناسی به لحاظ اهداف و انگیزه‏ها، ماهیت، محتوا و... تفاوت‏هایی با یکدیگر دارند و برای شناخت دقیق‏تر این پدیده لازم است آن را در قالب مکتب‏هایی تقسیم بندی کرد. البته این کار به سبب کم بودن منابع و مصادر قابل دسترس بسیار دشوار است و حتی کسانی که تاریخ شرق‏شناسی را رقم زده‏اند به آن راه نیافته‏اند و اغلب تحق یقاتشان را به بررسی انتقادی و تحلیلی فعالیت‏های شرق شناسان متمرکز کرده‏اند. در این میان برخی هم به دسته بندی مکاتب شرق‏شناسی توجه نموده‏اند مثلاً بعضی از محققان، شرق شناسان را در سه مکتب جای داده‏اند.

    ۱. مکتبی که به مباحث قرآنی اختصاص دارد.

    ۲. مکتبی که به پیامبر اسلام مربوط است.

    ۳. مکتبی که به تاریخ عربی - اسلامی اختصاص یافته است.۲

    البته این تقسیم بندی قابل اعتماد نیست، زیرا به شرق‏شناسی از این منظر که فقط مربوط به اسلام و مسلمانان است، نگریسته است و این پذیرفتنی نیست، زیرا شرق‏شناسی حوزه‏ای وسیع‏تر است که همه فعالیت‏هایی را که به شرق مربوط می‏شود، در بر می‏گیرد خواه اسلامی باشد ی ا غیر اسلامی، دینی باشد یا زبان‏شناسی و یا هر گونه‏ای دیگر.

    از کسان دیگری که به این امر توجه داشته‏اند نجیب العقیقی [نویسنده مصری ]است که فصلی از کتابش، المستشرقون، را در چاپ اوّل به این موضوع اختصاص داده بود و شرق‏شناسی را به دو مکتب منتسب کرده بود:

    ۱. مکتب سیاسی که در حوزه ادبیات به معنای کلّی آن تحقیق می‏کند.

    ۲. مکتب باستان‏شناسی که به آثار و ابنیه بازمانده از گذشته توجه دارد.۳

    با این حال او در بقیه کتابش به بررسی شرق شناسان بر اساس تقسیمات کشوری و جغرافیایی پرداخته و البته به ویژگی‏ها و خصوصیات مناطق و محیطهای فعالیت این شرق شناسان توجه نداشته و فقط تلاش خود را به ذکر نام شرق شناسان و آثارشان متمرکز کرده است. به طوری که کتاب او عبارت است از فهرستی بزرگ، مشتمل بر نام شمار زیادی از مردانی که در حوزه شرق‏شناسی ظهور کردند. بدین ترتیب عقیقی به تقسیم بندی جغرافیایی روی آورده و از تقسیم اول خود صرف‏نظر نموده است. به طوری که چاپ بعدی کتاب وی فاقد فصلی خاصّ درباره مکاتب شرق‏شناسی و ت قسیم‏بندی آنهاست. در واقع جای دادن شمار زیادی از شرق شناسان که دارای نژادهای مختلف، زبان‏های متفاوت و گرایش‏های متنوع و اهداف متعدد بودند، در یک تقسیم منسجم کاری بس دشوار است و به نظر می‏رسد، تقسیم‏بندی آنان براساس تقسیمات جغرافیایی - کشوری - میسّرتر باش د. از این رو در ادامه به بررسی مکاتب شرق‏شناسی و ویژگی‏های آن‏ها در قالب همین تقسیم بندی خواهیم پرداخت.

    ●مکتب بریتانیا

    انگلستان از دوران بسیار قدیم با مشرق زمین در ارتباط بود و این ارتباط به سالهای پیش از ظهور اسلام باز می‏گردد. به طوری که بعضی ذکر کرده‏اند، روابط ایرلندی‏ها با نواحی شرقی از نیمه قرن سوم میلادی آغاز گردید، یعنی زمانی که گروهی از راهبان جهانگرد مسیح ی در سفر خود به اراضی مقدس به مصر، سوریه و فلسطین وارد شدند. امّا با وجود این سفرهای قدیمی، نوشته‏های انگلیسی‏ها درباره شرق فقط در قرن اوّل هجری/هفتم میلادی ظاهر شدند یعنی زمانی که «ویلبلاد»۴ جهانگرد انگلیسی مطالبی درباره سفرش به سرزمین‏های عربی نوشت و ا ز آن پس دیگر زائران و تاجران و مسافران که به شرق سفر می‏کردند از وی پیروی کرده به نوشتن شرح سفرهایشان دست زدند.۵

    شرق‏شناسی انگلیسی دارای ویژگی‏های خاصّی بود در واقع، شرق‏شناسی بریتانیایی برخاسته از انگیزه‏های ذاتی بود که در تماس و ارتباط دانشمندان انگلیسی با اندلس و صقلیه به منظور آموختن زبان عربی و آگاهی از فلسفه یونانی در خلال آثار ترجمه شده به عربی در این زمینه ، جلوه‏گر شد. این انگیزه‏ها به تدریج به انگیزه‏های دینی تغییر یافتند که هدف آنها فعال‏سازی نهضت اعزام هیئت‏های تبشیری همراه با آموختن زبان عربی و برخی علوم دینی بود و در نهایت در شرق‏شناسی انگلیسی انگیزه‏های استعماری بروز کرد که در روابط نظامی و استعماری انگلستان در کشورهای شرقی تجلّی یافت. بدین ترتیب دو هدف مسیحی‏سازی شرق و استعمار نقش بارزی در تعیین مسیر و حرکت شرق‏شناسی انگلیسی بازی کردند.

    مطالعات شرق‏شناسی انگلیسی، بر زبان عربی و آن چه که با ادبیات و بلاغت و نقد ادبی و دیگر علوم مربوط به زبان عربی مرتبط بود، متمرکز شده بود. دانشگاه‏های کمبریج و آکسفورد مهم‏ترین مراکزی بودند که شرق‏شناسی انگلیسی در آنها پا گرفت و رشد یافت. شماری از شرق شن اسان انگلیسی به طرق مختلف به عنوان اعضای فعال به مجامع مطالعات زبان عربی راه یافتند که از آن جمله می‏توان مارگلیوث‏۶، نیکلسون‏۷ و آلفرد گیوم‏۸ را نام برد. هم‏چنین در بسیاری از دانشگاه‏های انگلستان کرسی‏های مطالعات شرقی تأسیس شدند و شمار آموزشگاه‏ها و مؤس ساتی که به مطالعه در خصوص زبان عربی می‏پرداختند، فزونی یافت و در کنار آن‏ها تعداد کتابخانه‏ها و چاپخانه‏هایی که در انتشار کتاب‏ها و نشریات مربوط به مطالعات شرقی فعالیت داشتند، زیاد شدند. در این قرون اخیر هم توجه شرق شناسان انگلیسی به مطالعات اسلامی در زم ینه‏های مختلف، افزایش یافت.

    با توجه به اهداف تبشیری و استعماری انگلستان تحقیقات و توجهات شرق شناسان انگلیسی به برخی سرزمین‏های شرقی مانند هندوستان، مصر و شام معطوف گردید. و در همین راستا برخی شرق شناسان این کشور در کارهای نظامی و دیپلماسی وارد شدند و شماری از آنان به عنوان کارمند یا مستشار سیاسی یا نظامی در وزارت خانه امور خارجه یا وزارت مستعمرات به کار پرداختند مثلاً ریچارد بورتون (۱۸۲۱-۱۸۹۰ م) شرق شناس مشهور انگلیسی که پس از تحصیل در آکسفورد به خدمت ارتش بریتانیا در هند درآمد و به بسیاری از کشورهای عربی سفر کرد و از حجاز و شهره ای مقدس آن دیدار نمود و مدتی کنسول انگلستان در سوریه بود.۹ هم‏چنین چارلز مورواتسون (۱۸۴۴-۱۹۱۲ م) فارغ التحصیل دانشکده دوبلین در رشته علوم عربی و زبان‏شناسی که مدت‏ها در ارتش بریتانیا در مصر خدمت کرد.۱۰ همین طور اکتشاف نفت در برخی کشورهای اسلامی در افزایش توجه انگلستان به شرق و در نتیجه افزایش آمورشگاه‏ها و مؤسساتی که به آموزش و مطالعه زبان‏های شرقی و در رأس آنها عربی اهتمام داشتند، تأثیر بسزایی داشت.

    ●مکتب آلمان‏

    ارتباط آلمان با شرق به قرن دهم میلادی می‏رسد، یعنی زمانی که اوتو امپراتور آلمان در سال ۹۵۶ میلادی راهبی را با نام یوحنا به عنوان سفیر خود به نزد عبدالرحمن الناصر (۳۰۰-۳۵۰ ه/۹۱۳-۹۶۳ م) حاکم مسلمان اندلس روانه کرد و الناصر نیز به نوبه خود یکی از کشیش ‏های سرزمینش را به عنوان سفیر به دربار امپراتور آلمان فرستاد.۱۱ امّا اولین آلمانی که به تدریس زبان عربی توجه کرد، کرستمنا (۱۵۵۴-۱۶۱۳ م) بود که کتابی را برای آموزش زبان عربی و چگونگی نوشتن به این زبان تدوین کرد.۱۲ به دنبال او شرق شناسان آلمانی به فعالیت د ر مطالعات عربی و اسلامی روی آوردند. در خصوص شرق‏شناسی آلمانی دو نکته قابل توجه است که اکثر محققانی که به بررسی شرق‏شناسی آلمانی پرداخته‏اند به آن اشاره کرده‏اند و این دو نکته عبارتند از: ۱. آلمان در کشورهای عربی مستعمراتی نداشت از این رو شرق‏شناسی آلمانی از یوغ مسائل سیاسی آزاد بوده است. ۲. آلمانی‏ها فعالیت‏های تبشیری و مسیحی‏سازی نداشتند، لذا شرق شناسان آلمانی از دست کاری و تحریف در تاریخ اسلام مبرّی هستند.

    این دو نکته نیاز به دقت و تأمل بیشتری دارند، زیرا به نظر می‏رسد بر مدارک و اصول علمی استوار نیستند. در خصوص نکته اوّل اگر شرق‏شناسی را به مفهوم عام آن در نظر بگیریم یعنی هر فرد غیر مسلمانی که درباره اسلام مطالعه می‏کند و در یکی از شاخه‏های علوم اسلامی ت خصص می‏یابد و در مفاهیم آن‏ها دست اندازی و دست کاری می‏کند، می‏توان قسمت اوّل آن - یعنی این که آلمان مستعمراتی در کشورهای عربی و شرق نداشت - را پذیرفت امّا اگر شرق‏شناسی را به مفهوم دانشگاهی آن در نظر بگیریم، یعنی هر غربی که به مطالعات شرقی توجه دارد، هم ین را هم نمی‏توانیم بپذیریم زیرا کشور آلمان هم در مشرق زمین مستعمراتی داشت و منافع مختلفی در آنها برای خود فراهم ساخته بود و مناطق وسیعی از افریقا و آسیا تحت استعمار این کشور قرار داشتند. امّا درباره قسمت دوم این نکته یعنی رها بودن شرق‏شناسی آلمانی از یو غ سیاست؛ شاید در خصوص شرق‏شناسی قدیمی آلمان درست باشد ولی در ادوار متأخر بدون شک شرق‏شناسی به نحوی مطیع سیاست شد و به خصوص اگر به قضیه اکتشاف نفت در کشورهای شرقی و به دنبال آن دگرگونی روابط آلمان با شرق توجه کنیم، این امر بعید به نظر نمی‏رسد. امّا درباره نکته دوم می‏توان گفت اصلاً درست نیست و سخنی بدون تعمق در تاریخ آلمان و نهضت شرق‏شناسی در آن کشور می‏باشد و بنابه دلایل زیر می‏توان آن را رد کرد: 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله نگاهی به مکاتب شرق‏ شناسی در اروپا

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    . دانش آموخته حوزه علمیه قم و دکتری تاریخ اسلام.
    ۲. اسماعیلیویچ، احمد، فلسفه الاستشراق و اثرها فی الادب العربی، ص ۲۱۹.
    ۳. نک: العقیقی، نجیب، المستشرقون، فصل اوّل، چاپ اول.
    ۴. wiliblod.
    ۵. حُجا، میشال، الدراسات العربیه و الاسلامیه فی اروپا، ص ۲۷.
    ۶. مارگلیوث (۱۸۵۸-۱۹۴۰) - margoliouth: مستشرق معروف انگلیسی که از دانشگاه آکسفورد در رشته زبان‏های شرقی فارغ التحصیل شد و به عنوان استاد در آن جا به تدریس پرداخت و فعالیت‏های گوناگونی در این زمینه داشت.
    ۷. رینولد آلن نیکلسون (۱۸۶۸-۱۹۴۵) - r.a. nicholson: فارغ التحصیل از دانشگاه کمبریج در رشته ادبیات باستانی بود و زبانهای عربی و فارسی را هم فرا گرفت وی به خصوص در ادبیات فارسی و عربی و تصوف اسلامی مطالعات بسیاری داشت.
    ۸. آلفرد گیوم (متولد ۱۸۸۸ م) - a. guillaume: از دانشگاه آکسفورد فارغ التحصیل گردید مدت‏ها به عنوان استاد زبان‏های شرقی در کشورهای مختلف فعالیت داشت و آثار قلمی متعددی در حوزه ادبیات عربی اسلامی دارد.
    ۹. حُجا، پیشین، ص ۳۹.
    ۱۰. همان.
    ۱۱. همان، ص ۷۵.
    ۱۲. المنجد، صلاح الدین، المستشرقون الآلمان، دارالکتاب الجدید، بیروت، ۱۹۸۲، ص ۷.
    ۱۳. میدانی، عبدالرحمن، اجنحه المکر الثلاثه، دارالقلم ص ۵۰.
    ۱۴. سیلوستر دوساسی (۱۷۵۸-۱۸۳۸ م) s. desacy: او تحصیلات خود را در رشته ادبیات لاتینی و یونانی آغاز کرد و زبانهای عربی و فارسی و ترکی را هم فرا گرفت و به تدریس آنها پرداخت وی از بزرگترین متخصصان و محققان در ادبیات عربی و شرقی است و بسیاری از شرق شناسان ار وپایی شاگردان وی به شمار می‏روند.
    ۱۵. فردیناند ووستنفلد (۱۸۰۸-۱۸۹۹ م) f. wustenfeld: در رشته زبان‏های شرقی از دانشگاه‏های برلین و گوتینگن فارغ التحصیل شد و شمار زیادی از آثار اسلامی عربی را تصحیح و منتشر کرد.
    ۱۶. یوهان رایسکه (۱۷۱۴-۱۷۷۹ م) - j. riseche: تخصص خود را در رشته زبانهای شرقی در برلین گرفت و در زبان عربی تبحر یافت. او تعداد زیادی از آثار ادبی به زبان عربی را به چاپ رسانید.
    ۱۷. حُجا، پیشین، ص ۱۸۴.
    ۱۸. المنجد، پیشین، ص ۸ .
    ۱۹. فریتاج (۱۷۸۸-۱۸۶۱ م)، g.w. freytag: اصول ادبیات عربی را در آلمان و ترکی و فارسی رادر فرانسه نزد دوساسی آموخت. او مدت‏ها استاد زبان عربی در دانشگاه بُن بود و آثاری را در این زمینه منتشر کرد.
    ۲۰. تئودورنلدکه (۱۸۳۶-۱۹۳۰ م) - th. noldeke:زبان‏های سامی، فارسی و ترکی را در گوتینگن آموخت و تحصیلات خود را تکمیل کرده دکترای خود را گرفت و از آن پس استاد زبان‏های شرقی در آلمان بود و شاگردان بسیاری تربیت کرد و آثاری را منتشر ساخت.
    ۲۱. هانس ویر (۱۸۰۵-۱۸۴۴ م) - h.f. weijers: وی متخصص در زبان‏های شرقی و سامی بود و استادی این زبان‏ها را در دانشگاه لیدن [هلند] داشت و تحقیقاتی در متون عربی اسلامی انجام داد.
    ۲۲. کارل بروکلمان (۱۸۶۸-۱۹۵۶ م) - karl brockelman:وی نزد شرق شناسان و زبان شناسان بزرگ زبان‏های مختلف شرقی را آموخت و تدریس و به تحقیق در ادبیات عرب پرداخت از آثار ارزنده وی تاریخ ادبیات عرب است.
    ۲۳. حُجا، پیشین، ص ۱۹۲.
    ۲۴. انولیتمان e. litmann: متخصص و استاد زبان‏های شرقی که در آلمان، مصر و آمریکا و برخی کشورهای دیگر تدریس داشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد.
    ۲۵. برگستراسر (g. bergstrasser): او در زبان‏های سامی و علوم اسلامی تخصص یافت در کنار تدریس در دانشگاه‏های مختلف آلمان و خارج از آن به تحقیق و نشر متون عربی اسلامی پرداخت.
    ۲۶. پل کراوس (p. krause): متخصص و استاد زبان عربی در دانشگاه‏های آلمان.
    ۲۷. ژوزف شاخت joseph schacht (۱۹۰۲-۱۹۶۹ م): استاد دانشگاه‏های آلمان بود که در آخر عمر به آمریکا رفته و استاد دانشگاه کلمبیا شد و بطور تخصصی در فقه و حقوق اسلامی تحقیق می‏کرد.
    ۲۸. ادوارد سعید، الاستشراق، ص ۵۳.
    ۲۹. لئون کایتانی (l. caetani): از مشهورترین شرق شناسان ایتالیایی است که به تعصب علیه اسلام معروف می‏باشد این امر در کتاب او درباره تاریخ اسلام پیدا است.
    ۳۰. دیویدسانتیلانا (۱۸۵۵-۱۹۳۱) - david santillana: دکترای خود را در رشته حقوق از دانشگاه رم اخذ کرد و در فقه و فلسفه اسلامی شهرت یافت وی فعالیت‏های تحقیقی و آموزشی در کشورهای شمال افریقا مثل تونس و مصر داشت و در دانشگاه رم فقه اسلامی تدریس می‏کرد.
    ۳۱. کارلونللینو (۱۸۷۲-۱۹۳۸ م) - carlo alfonso nallino: پس از تکمیل تحصیلاتش در ادبیات عرب سفری به شرق داشت و مدتها استاد عربی در دانشگاه‏های ناپل و رم بود وی تحقیقات گسترده در علوم اسلامی به خصوص ستاره‏شناسی و جغرافیا انجام داد.
    ۳۲. اگناتیوس گویدی (۱۸۴۴-۱۹۳۵ م) - ignazio guidi: وی بزرگ شرق شناسان ایتالیایی در رشته زبان‏های سامی به شمار می‏رود که مدت‏ها استادی دانشگاه‏ها را به عهده داشت و تحقیقات ارزنده‏ای در این زمینه انجام داد.
    ۳۳. فارنچسکوگابرییلی (۱۹۰۴- ) -francesco gabrielli : بزرگترین استاد زبان و ادبیات عرب در دانشگاه رم که تحقیقاتش در شعر عربی و تاریخ اسلام بروز یافت وی آثار بسیاری از متون عربی اسلامی را تصحیح و منتشر کرد.
    ۳۴. ماریا نللینو (۱۹۰۸- ) - maria nallino: در کنار پدرش به تحصیل و تحقیق در ادبیات اسلامی و عربی پرداخت از وی مقالات و کتاب‏های تحقیقی چندی درباره شعرای اسلامی منتشر شده است.
    ۳۵. اُلگاپنتو olga pinto: مقالات متعددی در زمینه ادبیات و شعر عربی در مجلات معتبر شرق‏شناسی مانند مجله مطالعات شرقی از وی به چاپ رسیده است.
    ۳۶. آنجلا کوداتزی (angela codazi): وی برخی از آثار نجومی دوره اسلامی را تصحیح کرده و نشر داد.
    ۳۷. استربانتا (ester banetta): از او کتاب‏ها و مقالات متعددی در تاریخ و فرهنگ لیبی موجود است.
    ۳۸. مایکل آنجلوگویدی (۱۸۸۶-۱۹۴۶ م) - michelangelo guidi: استاد زبان و ادبیات عربی در دانشگاه رم بود و مدتی در قاهره تدریس داشت او کتاب‏ها و مقالات بسیاری درباره تاریخ و فرهنگ اسلامی دارد.
    ۳۹. فلوگل (۱۸۰۲-۱۸۷۰ م) - g. flugel: زبان‏های شرقی را در آلمان فرا گرفت و مدتی در وین به تحقیق و تدریس پرداخت پس از بازگشت به آلمان آثار تحقیقی ارزنده‏ای ارائه داد. از جمله تهیه فهرست مخطوطات عربی، فارسی و ترکی کتابخانه وین.
    ۴۰. فلایشر (۱۸۰۱-۱۸۸۸ م) - h.l. fleischer: وی تحصیلات خود را در الهیات در آلمان تمام کرد و از همین طریق به اسلام علاقه‏مند گردید و علاوه بر عربی زبانهای ترکی و فارسی را آموخت. مدتی در کشورهای عربی مثل مصر و لبنان تحقیق کرد و کتاب‏های بسیاری چاپ و منتشر کرد.
    ۴۱. اینیاکراکوفسکی i. kratchkovski (۱۸۸۳-۱۹۵۱ م): از بزرگترین شرق شناسان عربی دان است که تحقیقات گسترده‏اش در حوزه زبان عربی مورد توجه همه شرق شناسان بوده است آثار مختلف وی در این زمینه به ۴۵۰ کتاب و مقاله می‏رسد.
    ۴۲. الکساندرکریمسکی (۱۸۷۱-۱۹۴۱ م) - a.e. krymysky: او زبان‏های عربی و فارسی و ترکی را آموخت او استاد دانشگاه‏های روسیه و سرپرست برخی مؤسسات تحقیقی بود و بر دایرهٔالمعارف‏ها در روسیه اشراف داشت.
    ۴۳. ولادیمیرایوانف (w. ivanow).
    ۴۴. رومااسکویچ (roma skowich).
    ۴۵. آسین پلاسیوس (۱۸۷۱-۱۹۴۴م) - p.m. asin palacios: از فارغ التحصیلان آموزشگاه‏های دینی بود که عربی را آموخت و مدرک دکترایش را از دانشگاه مادرید دریافت کرد او درباره اخلاق و تصوف اسلامی تحقیق بسیار کرد و آثار متعددی از خود به جای گذاشت.
    ۴۶. پدر ریموند (reymondo): از پیشگامان شرق‏شناسی در اسپانیا بود.
    ۴۷. dario.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت