1- 1 مقدمه :
هر چند از چسب در صنعت ، مخصوص آبنوس کاران و صحافان و بیشتر برای چسباندن قطعات چوبی و یا اشیای کاغذی بود. اما به تدریج دامنه کاربرد آن گسترش یافت. به طوری که امروزه به جای استفاده از میخ ، پیچ ، بست ، لولا و... برای اتصال قطعات فلزی ، چوبی ، کائوچویی ، ... از بخاری گرفته تا تهیه اسباب بازی , صنایع مونتاژ و حتی برخی از قسمتهای هواپیماهای مافوق صوت , از چسبهای گوناگون و ویژهای که به روش سنتزی تهیه میشوند , استفاده میشود.
سابقه استفاده از چسب توسط انسان را میتوان در واقع از عصر سنگ و دوران غارنشینی در تهیه تیر و کمان و یا نقاشی حیوانات غول پیکر بر روی تخته سنگها با استفاده از رنگدانهها دانست. بدون شک ، خون نخستین مادهای بود که بشر از آن به عنوان چسب استفاده میکرد که البته کیفیت خوبی نداشت و متداول نشد. به تدریج بشر به وجود مواد چسب دار طبیعی پی برد و استفاده از آنها را آموخت.در واقع اولین ماده چسب دار که بطور گسترده مورد استفاده قرار گرفته بود، مواد نشاستهای ، قندی ، صمغها ، و شیرههای برخی از گیاهان بود.
مثلا رومیان از سقز (ماده چسبدار و صمغی که از درختان برگ سوزنی نظیر سرو و کاج و یا درخت صنوبر ترشح میشود) در صنعت کشتی سازی استفاده میکردند. به تدریج مواد دیگری مانند موم ، عسل و یا مواد ژله مانندی از ماهی ، شاخ حیوانات یا شیر و تخم مرغ بکار گرفته شده بعدها ، با پیشرفت صنایع و استخراج و پالایش نفت ، از قیر و قطران چوب و ... به عنوان چسب استفاده به عمل آمد. اگر چه کائوچوی طبیعی (شیوه لاتکس) از مدتها قبل شناخته شده بود، اما چون حلال مناسبی برای آن موجود نبود، کاربردی به عنوان ماده چسبی پیدا نکرد تا اینکه با دستیابی به روغنهای نفتی که کائوچو را در خود حل کرده و مایع چسبناکی را به وجود می آورند، کاربرد آن به عنوان ماده چسبی متداول شد.
1 – 2 نام کامل طرح و محل اجرای آن :
تولید چسب عایق بندی خودرو
محل اجرا :
1 – 4 – دلایل انتخاب طرح :
توجه به خودکفایی این صنعت و همجنین نیاز بازار داخلی به تولید این محصول با توجه به این که تولید چسب عایق بندی خودرو می تواند به رشد و شکوفایی اقتصادی کشور کمکی هر چند کوچک نماید و با در نظر گرفتن علاقه خود به فعالیت های صنعتی این طرح را برای اجرا انتخاب کرده ام.
1 – 5 میزان مفید بودن طرح برای جامعه :
این طرح از جهات گوناگون برای جامعه مفید است ، شکوفایی اقتصادی و خودکفایی در تولید یکی از محصولات ، سوددهی و بهبود وضعیت اقتصادی ، اشتغالزایی ، استفاده از نیروی انسانی متخصص در پرورش کالای داخلی و بهره گیری از سرمایه ها و داشته های انسانی در بالندگی کشور .
1 – 6 - وضعیت و میزان اشتغالزایی :
تعداد اشتغالزایی این طرح 11 نفر میباشد .
تاریخچه و سابقه مختصر طرح :
از چسبها برای اتصال دادن پلاستیکها، چوبها، کاغذ، سرامیک و فلزات استفاده فراوانی میشود. خاصیت چسبانندگی یک بسپار به نیروهای چسبندگی آن بستگی دارد. بعضی از بسپارها به خاطر داشتن گروههایی با جاذبههای واندروالسی بیشتر چسبندگی خوبی دارند. بسپارهایی که چسبندگی خوبی نداشته باشند با افزودن یک اسید آلی یا موادی که گروههایی با جاذبه واندروالسی دارند، به صورت قابل اتصال در میآید. برای هر مادهای با توجه به جنس و ساختار و نوع استفاده باید چسب مناسبی انتخاب کرد.
نیروهای چسبندگی
دو نیرو در مکانیسم اتصال چسبها دخالت دارد که عبارتاند از نیروهای واندروالسی و پیوندهای شیمیایی. نیروهای واندروالسی اساس اکثر فرایندهای چسبندگی هستند. این نیروهای جاذبه بین چسب و جسم مورد نظر عمل میکنند. پیوندهای شیمیایی قویترین نوع چسبندگی را ایجاد میکنند. این نوع اتصال وقتی رخ میدهد که جسمی که چسب روی آن استفاده میشود دارای گروههای شیمیایی واکنش دهنده با چسب باشد.
برخی از گروههای شیمیایی در پدید آوردن نیروهای واندروالسی خیلی مؤثر هستند و در صورت وجود در چسب یا جسم مورد نظر سبب ایجاد پیوند خوبی میشوند. از این گروهها میتوان گروههای نیتریل، هیدروکسیل، کربوکسیل و آمید را نام برد.
کشش سطحی
برای ایجاد چسبندگی بین چسب و جسم لازم است که مواد با یکدیگر تماس پیدا کنند. در این حالت کشش سطحی تماس چسب با جسم جامد را کنترل میکند. تمام مواد دارای نیروهای سطحی هستند که در مایعات کشش سطحی و در جامدات به انرژی سطحی معروفند. کشش سطحی عامل ایجاد قطره در یک مایع است.
اگر انرژی سطح در جامد بیشتر از کشش سطحی مایع باشد، قطره چسب پخش شده و در سطح جسم جامد پخش و باعث خیس شدن و بهترشدن چسبندگی میشود. بنابراین با افزایش انرژی سطحی جامد و یا با کاهش کشش سطحی مایع میتوان خیس شدن سطح جامد را بهبود بخشید.
کشش سطحی بحرانی کشش سطحی بحرانی، کشش سطحی لازم برای خیس کردن سطح جامد است. کششهای سطحی بحرانی فلزات تمیز و اکسیدهای فلزی بیشتر از کشش سطحی مواد آلی و آب است و بسپارهای آلی جامد کشش سطحی بحرانی کمتر از آب دارند. تشکیل اتصال با پلی اتیلن، CFCها و سیلیکونها به علت کمتر بودن کشش سطحی بحرانی آنها از کشش سطحی بحرانی اکثر چسبها به دشواری صورت میگیرد.
آماده سازی سطح برای چسبندگی (ایجاد اتصال)
برای بالا بردن استحکام یک اتصال، ایجاد یک سطح تمیز لازم است. زیرا تمیزی سطح باعث افزایش کشش بحرانی سطح و پخش شدن بیشتر چسب و در نتیجه افزایش چسبندگی میشود. برای آماده سازی سطح فلزات باید سطح جسم عاری از گریس و روغن باشد. اکسیدهای سطح جسم را بهوسیله ترجیحا روشهای شیمیایی مثل استفاده از محلول اسید کرومیک میتوان پاکسازی کرد.
همچنین در اثر ترکیب کروماتها با سطح جسم، ماده در برابر اکسایش محافظت میشود و رطوبت نمیتواند به داخل نفوذ کرده و باعث تخریب سطح تماس فلز و چسب شود (برای زدودن اکسیدها از سطح فلز میتوان از روش سایش مکانیکی هم استفاده کرد). آلودگی هوا و رطوبت میتواند باعث کاهش اتصال پذیری و همچنین کاهش استحکام اتصالات بین چسب و سطح مورد نظر شود.
روش آماده سازی سطوح بسپاری
برای چسباندن پلی اتیلن، پلی پروپیلن، تفلون و استالها با چسبهای معمولی سطح مورد نظر نیاز به آماده سازی ویژهای دارد. تمیز کردن دقیق و مناسب این سطوح ضروری است. روشهای مختلفی برای آماده سازی این اجسام برای ایجاد اتصال وجود دارد. تفلون میتواند پس از شستشو با سدیم ایجاد اتصال کند. این امر سبب انتقال فلوئور از سطح جسم شده و لایه قهوهای رنگ کربنی باقی میگذارد
صنعت چسبسازی
چسبها دستهای از بسپار و ماکرومولکولی ها میباشند که قابلیت متصل کردن اشیا به یکدیگر را دارند. از چسب برای چسباندن قطعات چوبی و یا کاغذی و فلزی استفاده میشود. ولی کاربرد آن گسترش یافته به طوری که امروزه به جای استفاده از میخ، پیچ، اسباب بازی، صنایع مونتاژ و برخی از قسمتهای هواپیماهااز چسبهای مخصوص استفاده میشود.
انواع چسب
استفاده از چسب توسط بشر از دوران عصر سنگ و همچنین غارنشینی دیده شدهاست. به تدریج انسان به وجود مواد چسب دار طبیعی پی برد. رومیان از نوعی ماده چسب دار به نام سقز در صنعت کشتی سازی استفاده میکردند. کم کم مواد دیگری مانند موم، عسل به عنوان چسب استفاده به عمل آمد.
طبقه بندی چسب های صنعتی
چسب کانی
مانند فسفاتها و سیلیکاتهای قلیایی که در اتصال اشیای سرامیکی ، کوارتزی و شیشهای کاربرد دارند. و بر خلاف چسب های گیاهی و حیوانی در مقابل گرما و آب مقاوماند. از این رو از آنها در ساختن اجاقهای برقی و گازی و آجرهای نسوز استفاده میشود.
چسب سنتزی
الاستومرها : که شامل چسبهای کائوچویی مصنوعی است و در صنعت کشتی سازی و صنایع هواپیما سازی کاربرد دارند. مانند چسب لاستیک که محلول کائوچو در بنزین است و یا چسب «اوهو» و مشابه آن که از مشتقات وینیلی در حلالهایی نظیر استون و اسید استواستیک حاصل می شود، این نوع چسبها قدرت چسبانندگی همه چیز (غیر از لاستیک) را دارند. از این رو ، کاربردهای گوناگون و مهمی در صنعت ، تجارت و منازل پیدا کرده اند.
ترموپلاستها :
که شامل پلی اکریل و سیانواکریلاتهااند که به «چسب فوری» معروفاند و اتصال محکم بین قطعات مختلف ایجاد میکند. (در حد چسبهای اپوکسی). برخی معتقدند که سیانواکریلات یک منومر فعال است که در مجاورت مختصر رطوبت موجود در هوا بصورت پلیمر در میآید. از این رو ، برای محیطهای خشک مناسب نیست.
چسب اپوکسی :
که از تراکم دی فنیلو پروپان و اپیکلرهیدرین حاصل میشود. نوعی از آن در تجارت به نام چسب دوقلو متداول است که شامل دو قسمت است، یک قسمت ماده چسبدار ، و قسمت دیگر یک ماده کاتالیزور است که موجب تغییر در ماده چسبدار و عمل چسبانندگی آن میشود. قدرت چسبانندگی چسب اپوکسی فوقالعاده زیاد است و در هواپیما سازی ، ساختن اطاق خودروها ، و پل سازی و ... کاربرد دارد.
چسب بتونهای
بتونهها ، خمیرهای نرم و چسبناکیاند که به کندی در هوا خشک میشوند و برای پرکردن شکافها و منافذ ، بویژه در بخاری مصرف میشود. مهمترین انواع بتونهها عبارت است از :
بتونه شیشه :
که از مخلوط پودر کربنات کلسیم و روغن کتان تهیه میشود و در هوا نسبتا به سرعت خشک و سخت میشود. اما پس از سخت شدن ، دوباره در روغن کتان به صورت خمیر نرم و قابل استفاده در میآید.
بتونه آبی :
که در تهیه آکواریم مصرف دارد و از مخلوط کردن پودر اکسید سرب (Pbo) با روغن کتان بدست میآیند.
بتونه گلسیرین و اکسید سرب :
از اختلاط اکسید سرب و گلسیرین تهیه میشود و در مقابل آب ، اسید و قلیا مقاوم است و پس از 45 دقیقه سفت میشود و برای بتونه کردن چوب ، شیشه ، چینی ، سرامیک و اشیای سنگی مصرف دارد.
گرد بتونه :
که به صورت آرد سفید رنگی شامل چهار قسمت گچ پخته و یک قسمت صمغ عربی است و در موقع استفاده ، آن را در آب و یا محلول اسید بوریک به صورت خمیر در میآورند و با آن اشیای ظریف ساخته شده از سنگ سفید ، چینی ، و شاخ سفید را بتونه میکنند.
مواد تشکیل دهنده :
مواد پلیمری
چسبها ، همگی حاوی پلیمر هستند یا پلیمرها در حین سخت شدن چسبها بوسیله واکنش شیمیایی پلیمر شدن افزایشی یا پلیمر شدن تراکمی حاصل میشوند. پلیمرها به چسبها قدرت چسبندگی میدهند. میتوان آنها را به صورت رشتههایی از واحدهای شیمیایی همانند که بوسیله پیوند کووالانسی به هم متصل شدهاند، در نظر گرفت.
پلیمرها در دماهای بالا روان میگردند و در حلالهای مناسب حل میگردند. خاصیت روان شدن آنها در چسبهای حرارتی و خاصیت حل شوندگی آنها در چسبهای بر پایه حلال ، یک امر اساسی میباشد. پلیمرهای شبکهای در صورت گرم شدن جریان نمییابند، ممکن است در حلالها متورم گردند، ولی حل نمیشوند. تمامی چسبهای ساختمانی ، شبکهای هستند، زیرا این مورد خزش (تغییر شکل تحت بار ثابت) از بین میبرد.
افزودنیهای دیگر
بسیاری از چسبها ، علاوه بر مواد پلیمری دارای افزودنیهایی هستند از قبیل:
مواد پایدار کننده در برابر تخریب توسط اکسیژن و UV.
مواد نرم کننده که قابلیت انعظاف را افزایش میدهد و دمای تبدیل شیشهای (Tg ) را کاهش میدهد.
مواد پر کننده معدنی که میزان انقباض در سخت شدن را کاهش میدهد و خواص روان شدن را قبل از سخت شدن تغییر میدهد و خواص مکانیکی نهایی را بهبود میبخشد.
مواد تغلیظ کننده.
معرف های جفت کننده سیلانی.
تئوریهای چسبندگی
درباره چسبندگی شش تئوری وجود دارد که عبارتند از:
تئوری جذب فیزیکی
جذب فیزیکی شامل نیروهای واندروالسی در بین سطوح میباشد که در بر گیرنده جاذبههای بین دو قطبیهای دائم و دو قطبی القایی و نیروهای لاندن میباشد.
تئوری جذب شیمیایی
تئوری پیوند شیمیایی در مورد چسبندگی ، بر اساس تشکیل پیوندهای کووالانسی ، یونی و هیدروژنی بین سطح میباشد. مدارکی مبنی بر اینکه پیوندهای کووالانسی با عوامل جفت کنندگی سیلانی تشکیل میشود، وجود دارد و ممکن است که چسبها شامل گروههای هیدروکسی یا آمین باشند که با اتمهای هیدروژن فعال از قبیل گروههای هیدروکسیل ، اگر چوب یا کاغذ اجزا مورد عمل باشند، پیوند هیدروژنی ایجاد میکنند.
تئوری نفوذ
تئوری نفوذ این دیدگاه را مطرح میکند که پلیمرها هنگام تماس ممکن است در همدیگر نفوذ کنند. بنابراین مرز درونی سرانجام برداشته میشود و نفوذ پلیمرها در صورتی اتفاق میافتد که زنجیرهای متحرک و سازگار باشند. به عبارت دیگر ، دما باید از دمای تبدیل شیشهای بالاتر رود.
تئوری الکتروستاتیک
تئوری الکتروستاتیک ، از این طرح سرچشمه گرفته است که وقتی دو فلز در تماس با یکدیگر باشند، الکترونها از یکی به دیگری منتقل میشوند و بنابراین یک لایه مضاعف الکتریکی تشکیل میگردد که نیروی جذب را نشان میدهد. چون پلیمرها ، نارسانا هستند، مشکل به نظر میرسد که این تئوری برای چسبها کاربرد داشته باشد.
تئوری پیوند درونی مکانیکی
اگر سطحی را که میخواهیم روی آن چیزی بچسبانیم، دارای سطحی نامنظم باشد آنگاه ممکن است چسب در ناهمواریهای سطح ، قبل از سخت شدن داخل شود. این ایده ، باعث ظهور این تئوری شد که به اتصالات چسب با مواد متخلخل از قبیل چوب و نسوجات بسط داده شد. مثالی از این قبیل ، عبارت از استفاده از اتو در لایه چسب و در لباس میباشد. لایه چسبها ، حاوی چسبهای ذوبی هستند که پس از ذوب در پارچه نفوذ میکنند.
تئوری لایه مرزی ضعیف
تئوری لایه مرزی ضعیف ، پیشنهاد میکند که سطوح تمیز ، پیوندهای قویتری با چسب ایجاد میکنند. اما برخی آلودگیها از قبیل زنگ و روغن یا گریسها ، لایه ای ایجاد میکنند که چسبندگی ضعیفی دارد. همه آلودگیها ، لایه مرزی ضعیف تشکیل نمیدهند، زیرا در برخی حالات ، آنها توسط چسب حل خواهند شد. در این محدوده ، چسبهای ساختمانی آکریلیک ، برتر از اپوکسیدها هستند و این ، بدلیل توانایی آنها برای حل کردن روغنها و گریسها میباشد.
آماده سازی سطح برای چسبندگی
آماده سازی نامناسب یا نادرست سطح ، احتمالا دلیل عمده شکسته شدن اتصالات چسبی میباشد. آماده سازی سطح یک جسم با روشهای زیر انجام میگیرد: روش های سائیدگی ، استفاده از حلالها ، تخلیه شعله وکرونا ، حک کردن تفلون ، حک کردن فلزات ، آندی کردن فلزات ، استفاده از چند سازه ها.
انواع چسبها
چسبهایی که توسط واکنش شیمیایی سخت میشوند