آغاز آفرینش
سالهای متمادی یا قرنهای بسیاری که تنها خدا میداند چه اندازه بوده بر این جهان بیکران گذشته که جز خدای بزرگ و آفریننده آن موجودی نبود، سپس مشیت ازلی حق تعالی بر آن تعلق گرفت که موجودی یا موجوداتی بیافریند و بدین منظور آسمانها و زمین و ستارگان دیگر را آفرید و آنها را در این فضای بیکران معلق فرمود، در اینکه آسمانها قبل از زمین خلق شده است، اساسا” اولین مخلوق چه بوده است، از عمر این آسمان و زمین و سایر موجودات جاندار و غیر جاندار چقدر میگذرد، زمین چیست و چگونه در آن پدید آمد، ما نمیدانیم و هنوز نظر قاطعی درباره هیچ کدام از سؤالات فوق ابراز نشده است و شاید قرنهای دیگری هم بر عمر بشر بگذرد و نتواند جوابی برای آنها به دست بیاورد یا حتی به عجز خود در این باره اقرار کند.
به دنبال این تحولات و پس از خلقت آسمانها و زمین و سایر موجودات، خدای سبحان اراده فرموده تا سرآمد مخلوقات و اشرف آنها یعنی انسان را بیافریند و او را خلیفه و جانشین خویش گرداند و زمین را جولانگاه او سازد و بدین منظور به فرشتگان خود فرمود: « من در زمین جانشینی قرار میدهم.» فرشتگان گفتند: « در زمین کسی را قرار میدهی که تباهی کند و خونها بریزد و ما تو را به پاکی میستاییم و تقدیس میگوییم.» خداوند در پاسخ گفت: « من چیزی میدانم که شما نمیدانید.» 1
(1)سوره بقره ، آیه 30
آغاز آفرینش آدم (ع) و نافرمانی شیطان
پس گفتگوی اجمالی که میان خدای تعالی و فرشتگان انجام شد، خداوند آغاز به خلقت آدم ابوالبشر و سر سلسله نوع بشر فرمود، چنانکه در قرآن کریم بدان تصریح شده است، انسان را از گل آفرید و سپس در آن از روح خویش دمید2 به دنبال این موضوع فرشتگان را مأمور کرد که به آدم سجده کنند و آنان نیز همگی بجز ابلیس بر آدم سجده کردند و فرمان الهی را انحام دادند.3تنها شیطان بود که تکبر کرد و از روی حسدی که به مقام آدم برد از انجام این فرمان سرپیچی نمود و تا هنگام رستاخیز رانده درگاه الهی شد.
1- چنانکه در بالا اشاره شد، قرآن کریم نسل انسان را از نسل جداگانه و مستقلی می داند که سر سلسله آنها آدم ابوالبشر بوده است و او را نیز از خاک آفریده است و موضوع تبدل انواع که چند سال است در اروپا مورد بحث قرار گرفته و طبق آن انسان را از نوع کاملی از سایر حیوانات فرض کرده و نسل انسان را به میمون یا نوعی از ماهیها رساندهاند پایه و اساس عملی ندارد و فرضیهای بیش نیست.
2- آنچه در اینجا مورد بحث جمعی از مفسران و دانشمندان قرار گرفته این مطلب است که این سجده فرشتگان بر آدم (ع)چگونه سجدهای بود؟ در صورتی که سجده برای غیر خدا جایز
نیست؟ و اجمال پاسخهایی که دادهاند و در بحارالانوار،ج11،ص 140 بدانها اشاره شده است، این است که سجده عبادت ذاتی نیست بلکه سجده به معنای غایت خضوع و احترام برای موجود برتر است، ولی اگر این خضوع و احترام به عنوان پرستش صورت گیرد باید برای خدا باشد، و اما اگر به سبب احترام شخص بزرگ و برتری باشد، بخصوص که خدای تعالی هم بدان فرمان و دستور دهد، دلیلی بر حرمت و ناروا بودن آن وجود ندارد
وقتی که خداوند سبحان علت این سرپیچی و تمرّد را از وی پرسید: و فرمود که « چه چیز مانع سجده تو شد؟ » شیطان گفت: « من از او بهترم چون مرا از آتش آفریدهای و او را از گل خلق کردی.»4 و با این سخن از روی خصلت نکوهیده و نفرت انگیزی که در درون وی زبانه میکشید پرده برداشت و تکبر و سرکشی خود را آشکار ساخت.
آری سرکشی و تمرّد یا حسدی که به مقام آدمن برد او را از درگاه پر فیض الهی محروم ساخت و رانده درگاه الهی کرد و برای همیشه مطرود رحمت حق گردید و این فرمان دربارهاش صادر شد.
فاخرج منها فانک رجیم و ان علیک لعنتی الی بوم الدین5
شیطان که ناگهان متوجه شد همه رنجها و مشقتهایی را که از راه عبادت و پرستش کشیده بود تا به مقام قرب حق تعالی برسد از بین رفت، نومیدانه معروض داشت: « پروردگارا حال که چنین است پس مرا تا روز بازپسین مهلت بده و زندهام بگذار!»1خدای تعالی قسمتی از حاجتش را برآورد و بدو فرمود: « تو تا آن روز معین مهلت داری و زنده خواهی ماند.»2 « اما بدان که محققا‘‘ جهنم را از تو و پیزوانت پر خواهم کرد…. و وعدهگاه گمراهانی که از تو پیروی کنند دوزخ خواهد بود…. و همگی بدانند که حزب شیطان مردمان زیانکاری هستند.»3
4- سوره اعراف، آیه 12.
5- سوره ص، آیه 77 و 78.
1و 2 - سوره ص، آیات 79 - 80 .
3- سوره ص، آیه 85، سوره اسراء، آیه 163، سوره مجادله ، آیه 19.
خلقت حوا
بدین ترتیب آدم ابوالبشر آفریده شد و مسجود فرشتگان گردید و به این مقام و شخصیت بزرگ نایل آمد که شایسته منصب خلیفه اللهی حق شود. اما هدف از این خلقت پر اهمیت و با ارزش و امتیازاتی که بدو داده شد، تنها شخص دیگر و انسانهای بیشتری به وجود آورد و ارزش واقعی و گوهر اصلی این نوع خلقت را میان افراد با تقوی و بندگان با اخلاص خود به فرشتگان بنمایاند. برای انجام این منظور به خلقت فرد دیگری از این نوع احتیاج داشت تا زوج وی گردد و نسل آدم از آن دو در جهان پدید آید.
خدای تعالی «حوا » را از زیادی گلی که آدم را از آن خلق فرموده بود، خلق کرد و جان و روح در کالبدش دمید و همانند خود آدم خلقتش را کامل گردانید.
ضمنا‘‘ خداوند به آن دو گوشزد فرمود که کینه و عدواتی را که ابلیس از شما در دل دارد فراموش نکنید و از دشمنیش غافل نشوید و مواظب باشید که کاری نکنید تا شما را از بهشت بیرون کند.
«فقلنا یا ادم ان هذا عدولک و لزوجک فلا بخرجنکما من الجنه فتشقی»4
اما به دلیل فریب شیطان آدم و حوا از بهشت خارج شدند و مجبور به زندگی در زمین شدند سپس از آن دو فرزندانی به نامهای هابیل و قابیل متولد شدند بعد از مدتی آدم که در امتحانات خداوند موفق نشد فردی به نام شیث را جانشین خود ساخت این جانشینیها و ازدواج نسل آدم را بزرگ کرد تا به حضرت عیسی(ع) رسید.