کلید واژه ها :
پیشرفت تحصیلی، رغبت، هدایت تحصیلی ، سلامت جسمانی , سلامت روانی , دانش آموز
مقدمه :
یکی از برنامه های راهنمایی و مشاوره در مدرسه، هدایت تحصیلی است. هدایت تحصیلی یک جریان منظم است، که هدف خاصی را دنبال می کند و ابتدا و انتهای مشخصی ندارد. از طریق هدایت تحصیلی به فرد کمک می شود تا خود را بشناسد، با خصوصیات رشته های مختلف و نیازهای جامعه آشنا گردد، رشته مناسبی را انتخاب کند و بطور موفقیت آمیزی در آن رشته تحصیل کند. هدایت تحصیلی از دوره ابتدایی می تواند پی ریزی گردد، در دوره راهنمایی و دبیرستان استعدادهای دانش آموز کشف و رشته های مختلف تحصیلی شناخته شود تا در نهایت دانش آموز، رشته متناسب با علاقه و استعداد خود را انتخاب کند. راهنمایی شغلی هم هر چند از دوره ابتدایی پی ریزی می گردد، اما رسماً در پی هدایت تحصیلی ادامه پیدا می کند.
بیان مسئله :
پژوهش حاضر قصد بررسی برنامه هدایت تحصیلی را دارد. ارزشیابی و بررسی هر برنامه ای یکی از ارکان لازم برای رشد آن برنامه است. مسئله کلی این است که آیا برنامه هدایت تحصیلی موفق بوده است یا نه؟ و آیا به هدف نهایی خود که همان کمک به دانش آموز برای انتخاب بهینه رشته تحصیلی است، رسیده است یا نه؟
اهداف :
هدف اصلی تحقیق حاضرمشخص کردن رابطه پیشرفت تحصیلی با هدایت تحصیلی است. از جمله اهداف فرعی تحقیق ، بررسی هدایت تحصیلی و تبیین اثر بخشی فعالیتهای مشاوره ، تجزیه هدایت تحصیلی به بخشهای مختلف و تعیین متغیرهای مختلف می باشد
فرضیه های تحقیق:
هدایت تحصیلی با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد بین نمرات راهنمایی مرتبط با رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد بین نمرات دبیرستان مرتبط با رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد بین امتیاز نمرات در رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد بین امتیاز مشاوره ای در رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد.
جامعه و نمونه :
جامعه مورد مطالعه در این پژوهش عبارتست از دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان در سطح اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران . از این تعداد 500 نفر آزمودنی با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند.
ابزار گرد آوری داده ها :
فرم شماره یک هدایت تحصیلی به اضافه کارنامه تحصیلی ترم سوم دانش آموزان، ابزار اصلی تحقیق حاضر بوده اند.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای توصیفی، فراوانی، درصد، میانگین و واریانس نمرات مختلف و در بخش استنباطی از روش رگرسیون و تحلیل واریانس بهره گرفته شده است.
قریب بر 51% از جمعیت ایران زیر 19 سال هستند ، در دبستان تا دبیرستان تحصیل میکنند و مهارتهای آنها کامل نشده است. در نتیجه در شرایط سنی آسیب پذیر در معرض ابتلا به بیماریهای عفونی خطرناک ، حوادث ، سوانح و خشونت قرار دارند. بنابراین نیاز به توجه خاص و تامین بهداشت و سلامت عمومی در این قشر عظیم از جمعیت پویا و آینده ساز کشور امری ضروری است که در ارتقا سطح بهداشت جامعه و مملکت نقش اساسی خواهد داشت.
وظیفه اصلی حفظ سلامت کودکان و نوجوانان بر عهده والدین است ولی همگام با آن مسئولین خدمات بهداشتی ودرمانی به خصوص متولیان بهداشت مدارس در این وظیفه مهم سهیم می باشند و به عهده ایشان است تا بتوانند با تشخیص سریع، نقایص جسمی و روانی دانش آموزان را برای درمان شناسایی کنند.
هم اکنون واحد سلامت نوجوانان ، جوانان و مدارس در معاونت بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شده است و مسئولین که برنامههایی جامع برای ارزیابی وضعیت بهداشت مدارس و سلامت دانش آموزان تدوین کرده است. واحد بهداشت مدارس نیز در وزارت آموزش و پرورش طرحها و برنامههایی هماهنگ با وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی ارایه کرده است.
برنامههای ملی و همگانی زمانی بهترین تاثیر را خواهند داشت که اولین و کوچکترین واحدهای جامعه یعنی خانواده و مدرسه که کودکان و نوجوانان را در بیست و چهار ساعت روز نگهداری میکنند و پرورش میدهند ، همگام و در ابعاد کوچکتر سعی بر ارتقا سلامت و بهداشت محیط در مدارس داشته باشند.
مناطق آموزش و پرورش و مدارس تحت نظارت آنها به نوبه خود با برنامههای مشارکتی بین والدین و اولیای مدارس میتوانند در سطح مناطق به ارتقا سلامت و بهداشت دانش آموزان کمک کنند .
ازجمله اقداماتی که مسئولین مدارس میتوانند برای ارتقا بهداشت و حفظ سلامت کارکنان و دانش آموزان در مدرسهها انجام دهند :
- تهیه پوسترهای آموزشی درباره مباحث بهداشت فردی ، بهداشت محیط و بهداشت حرفه ایست که با تکرار مطالب و استفاده از تصاویر متنوع آگاهی دانش آموزان را درباره بهداشت و سلامت بالا میبرد.
این پوسترها می توانند با همکاری دانش آموزان و مربیان بهداشت ، معلمین علوم و و دبیران زیستشناسی تهیه و یا خریداری شوند.
- هر مدرسه و محیط آموزشی و جمعی از نطر ساختمان و شرایط محیط داخلی و خارجی بر بهداشت عمومی محیط و سلامت ساکنان و کارکنان دائمی آن تاثیرگذار است .
تهیه گزارش جامع از شرایط فیزیکی ساختمان ، وضعیت سرویسهای بهداشتی ، نظافت کلاسها ، لولهکشی آب ، سیم کشی برق ، سیستم فاضلاب و دفع زباله با همکاری مسئولین مدرسه ، آموزگاران و دانش آموزان قدمی اساسی برای شناسایی عواملی است که میتوانند بر سلامت دانش آموزان و اولیا مدرسه اثرات منفی یا مثبت داشته باشند.
- در جلسات دورهای با مشارکت مدیران و اولیا مدارس ، والدین دانش آموزان ، نمایندگان دانش آموزان و مربیان بهداشت اشکالات محیطی و فیزیکی و امکاناتی که برای ارتقا سلامت ، ایمن سازی و سالم سازی مدرسه ضروری هستند ، شناسایی و اولویت بندی شوند. اهداف دراز مدت و کوتاه مدت برای رفع اشکالات و ایجاد امکانات و امکانات موجود چه از نظر انسانی و چه از نظر مالی ارزیابی شوند تا برخی از اولویتها که بدون نیاز به بودجه بالا قابل دستیابی هستند برای اقدام انتخاب شوند. سپس برنامههای مقطعی با راه حلهای مقدور ارایه و در اسرع وقت نسبت به رفع مشکلات و یا اضافه کردن امکانات اقدام شود.
برخی از مشکلات بهداشتی مدارس با استفاده از راههایی ساده مثل اضافه کرن سطل زباله، نوشتن شعارهای بهداشتی آموزشی ، اضافه کردن مواد شوینده و صابون ، تعمیر شیرهای آب و سرویس های بهداشتی ، نظافت و غبارزدایی از کلاس ها و سرویسهای بهداشتی حل میشوند.
- انتخاب یک مبصر بهداشت از میان دانش آموزان هر کلاس که موظف باشد نظافت کلاسها را بازرسی کند و نکات ساده بهداشتی مثل نریختن زباله در حیاط مدرسه را ضمن زنگ تفریح به همکلاسیهای خود یادآوری کند.
روسای مناطق آموزش و پرورش نیز مستقل میتوانند با تشویق و همکاری با مسئولین مدارس به ارتقاء سطح بهداشت و سلامت در واحدهای آموزشی تحت نظارت خود کمک کنند.
- درخواست گزارش از مدارس هر 6 ماه یکبار تا وضعیت سلامت دانش آموزان از نظر بیماریهای واگیردار ، مشکلات روحی و میزان رشد جسمی بررسی شود.
- تقاضای تکمیل پرونده بهداشتی ، سلامتی و ارزیابی وضعیت موجود پس از گذشت هر 6 ماه
- تشکیل پرونده های بهداشتی برای کارکنان مدارس از جمله آموزگاران
- تقاضای استخدام مربی بهداشت برای مدارسی که هنوز مربی بهداشت در آنها حضور ندارند.
- تهیه آمار مقایسهای از تعداد سوانح در هر مدرسه ، تعداد دانش آموزان غایب به دلیل بیماری های واگیردارو غیر واگیردار ، بررسی موفقیت یک مدرسه در پیشگیری از بیماریهای واگیردار، موفقیت اولیای مدرسه در تغییر عادت غذایی و موفقیت اولیا مدرسه در حفظ بهداشت محیط مدرسه .
- معرفی مدرسه نمونه از نظر سلامت و بهداشت در هر سال و تشویق سایر مدارس به پیروی از برنامههای بهداشتی که نتیجه مثبت داشتهاند.
- توجه به نیازهای مالی اولیای مدارس برای رفع مشکلات ایمنی و بهداشتی اصلی و اساسی که وجود آنها مستقیم به سلامت دانش آموزان لطمه میزنند و زندگی آنها را به خطر میاندازند.
- هماهنگی با تمام طرحها و برنامههای مشترک و پیشنهادی وزارت بهداشت و درمان و وزارت آموزش و پرورش که برای گسترش سلامت در جامعه و مدارس طرح ریزی شده اند.
- تدوین استانداردهای منطقه ای به عنوان الگو تا مدارس با توجه به آنها برای ارتقا سلامت و بهداشت تلاش کنند.
آموزش و پرورش نقشی منحصر به فرد در ارتقا کیفی سلامت و آموزش کودکان دارد، پس سرمایه گذاری اولیا مدارس و روسای مناطق آموزش و پرورش در امر سلامت و آموزش بهداشت به دانش آموزان امری زیربنایی محسوب میشود.
آیا به راستی این مهم می تواند در شکوفایی و رشد استعدادهای دانش آموزان به اندازه زیادی مؤثر باشد؟ آیا منظور از محیط آموزشی، صرفا فضای آموزشی است یا گزینه هایی دیگر هم در آن اثر می گذارد؟
ویگوتسکی یکی از معروف ترین نظریه پردازان رشد شناختی معتقد است: «کنش متقابل میان یادگیرنده و محیط اجتماعی او اهمیت بسزایی دارد.»
او بر این باور بود که رشد ذهنی کودکان، عموما به مردمی که در دنیای، اطراف آنها زندگی می کنند، وابسته است و افراد بسیاری از اندیشه ها، نگرشها و ارزشهای خود را در تعامل و رابطه متقابل با دیگران ارتقا می دهند.(۱)
بنابراین، چنین به نظر می رسد که اگر مطالب درسی در یک محیط فرهنگی و اجتماعی آموزش داده شود، رشد ذهنی یادگیرندگان قطعی خواهد بود. به این روی، مشارکت اجتماعی یکی از شرایط مهم یادگیری است(۲)هر چند که داشتن فضای آموزشی وسیع یک شرط لازم در امر تعلیم است، اما به تنهایی کافی نیست، محیط آموزشی هدفمند محیطی است که فرصت های متنوعی را برای تعامل با افکار و آراء گوناگون به وجود می آورد.جیمز مک دونالد که اندیشه هایش ریشه در نظریات روان شناسان انسان گرا دارد، در دهه ۱۹۸۰ شرایط و کیفیت محیط آموزشی مناسب را چنین شرح می دهد: «یادگیری باید در محیطی صورت گیرد که ارائه کننده فرصت های تازه و جدید برای هر دانش آموز باشد، چنین محیطی باعث می شود تا یادگیرنده خود و محیط اطرافش را با روش خود کشف کند، مسلما چنین شرایطی می تواند برای معلمان نیز فرصت هایی را بیافریند تا راههای مختلف برخورد با دانش آموزان را بیابند.»(۳)
پیش از مک دونالد نیز، انسان گرایانی چون راجرز، بر تأثیر نقش سازنده معلم در یادگیری تأکید داشتند به نظر راجرز معلمان به عنوان حمایت کننده و راهنمایی کننده، می توانند باعث تسهیل روند یادگیری شوند. در یک محیط آموزشی سازنده معلم با شاگرد همکاری و مشارکت پی گیر داشته و گام به گام با دانش آموز پیشرفت می کند، او با ایجاد حس اعتماد و پذیرش دوجانبه و عاری از سلطه و برتری جویی، انگیزه بیشتری را برای رشد و ارتقای درسی در یادگیرندگان فراهم می آورد. در این شرایط، دانش آموز احساس می کند که موجودی شایسته و قابل احترام بوده و می تواند خود به کاوش، بررسی و پژوهش بپردازد و لذا در مسیر تعالی و پیشرفت قرار می گیرد.(۴)
از نگاه راجرز، موردم و سایر روان شناسان انسان گرا، در یک محیط آموزشی فعال و پویا معلمان به جای طرح درس و استفاده از روش های سنتی، می توانند با تدارک منابع تجربی، عملا دانش آموزان را به جست وجو و کشف پاسخها هدایت کنند، به این ترتیب یادگیرندگان در عمل، تلخی و شیرینی پژوهش و یافتن را تجربه می کنند. در این شرایط شاگردان می آموزند که چگونه بیاموزند.
دریسکول یکی از پیروان اصلی روش شاگرد محوری در سال ۱۹۹۹ معتقد است که آموزگاران می توانند از راه درگیر کردن یادگیرندگان با تکالیف چالش انگیز و نزدیک به موقعیت های واقعی شاگردان را متحول سازند و این بهترین و مناسب ترین فرصت برای آموزگاران است تا نقش سازنده خود را به نحو احسن اجرا کرده و دانش آموزان را در یافتن منابع مورد نیاز یاری دهند.(۵)
به طور مسلم از طریق ارتقای کیفیت محیط آموزشی و یا به وجود آوردن نگرش مثبت نسبت به موضوعات درسی و مدرسه می توان انتظار جامعه ای فعال، سالم و پویا را داشت