انسان موجودی است که از دوجنبه مورد بررسی قرار می گیرد ؛ (1) جنبه مادی و حیوانی (2) جنبه روحی و معنوی. بنابراین اعمال و رفتار انسان نیز در دو حوزه قرار می گیرد که رفتار های حیوانی و رفتار های انسانی دو نامی هستند که می توان بر این حوزه ها نهاد. در واقع این رفتار ها پاسخ به نیاز های او در این حوزه هاست.انسان با ازدواج کردن ، هم به یک سری نیاز های حیوانی و مادی خود پاسخ می دهد و هم به یک سری نیاز های روانی و معنوی که انسان از این جهت در بین موجودات منحصر به فرد است.البته در بعضی افراد برآورده کردن نیاز های مادی مهمتر از برآورده کردن نیاز معنوی است ، و در بعضی برعکس ، اما آن چه مسلم است ، این است که دوام این پیوند و کامیابی در آن بستگی به رفتارهای طرفین دارد . این رفتارها هم رفتار های جنسی طرفین را در بر می گیرد که به آن بهداشت زناشویی می گوییم و هم رفتار های انسانی که زیر مجموعه ایی از اخلاق انسانی است.به نظر شما با تحکیم روابط جنسی می توان به دوام پیوند امیدوار تر بود یا با تحکیم رفتارهای زوجین ؟ اگر چه روابط جنسی در جای خود مهم و قابل توجه است ، اما مطمئناً نمی تواند جز پایه هایی زندگی باشد ، در واقع در همسر داری آنچه اصل است ؛ توع روابط انسانی است و آنچه فرع است ، نوع و میزان و کیفیت روابط جنسی است.دلیل این امر روشن است ، زیرا اولا آنچه محیط را صمیمی می کند ، برخورد طرفین نسبت به همدیگر می باشد ، اگر این برخورد بر اساس معیار های الهی باشد ، محیطی گرم شکل می گیرد و نگاه ها به نگاه های انسانی و الهی تغییر خواهند کرد و اینجاست که خدا به وعده خود عمل می کند و بین زن و شوهر مؤدت و رحمت برقرار می کند ؛ در این نوع فضا حساسیت های طرفین نسبت به هم تا حد صفر کم می شود و فضای اعتماد و آرامش شکل می گیرد. هنگامی فضای آرامش در محیط خانواده شکل بگیرد ، نه تنها فقط در کنار هم بودن به زوجین آرامش می دهد ، بلکه کوچکترین دیدار و نظر افکندن نیز مایه آرامش است. مسلما روابط جنسی و عاطفی نیز لذت بخش تر خواهد بود.این را با زمانی مقایسه کنید که این نوع روابط به اجبار صورت گیرد و از ترس از هم پاشیدن خانواده صورت می گیرد. مصداق اول برای زندگی سرشار از عواطف ، زندگی امام علی (ع) و همسر ایشان است که دائما برای خانواده و همدیگر جانفشانی می کردند و حتی از دیدار یکدیگر احساس آرامش می کردند. (برای مطالعه بیشتر به قسمت مقاله -- ائمه و اولیا خدا مراجعه کنید) و مصداق گروه دوم ، زندگی عده کثیری از مردم دنیاست.
اما چه چیز باعث شد تا محیط خانه علی (ع) با آن همه سادگی و فقر به آن محیط با نشاط تبدیل شود ؟ آیا جز این بود که خداوند به معنای واقعی کلمه مودت و رحمت را میان آن دو بزرگوار برقرار ساخته بود؟ دقیقا ًهمان چیزی که در قرآن به آن وعده داده است.
اما این سوال مطرح می شود که چرا بین زنان و شوهران امروزی این مودت و رحمت برقرار نیست ؟
جواب این سوال روشن است ، اگر به سیره و رفتار های آن فاطمه (س) و علی (ع) مطالعه کنیم ، و رفتارهای آن دو را مورد بررسی قرار دهیم جواب بسیار روشن خواهد شد.همان طور که گفته شد باید دیدگاه نسبت به همسر یک دیدگاه بر اساس معیار های انسانی باشد و نه بر آورده کننده نیاز های جنسی ! باید اخلاق حاکم بر خانواده یک اخلاق انسانی باشد ، باید هدف ها و نیت ها رضای خدای متعال باشد.اگر مرد و زن به این هدف با هم زندگی مشترکی را به دور از گناه و آلودگی شروع کنند ، مطمئناً به وعده خدا خواهند رسید. اما در عصر ما شروع زندگی به مبادله اقتصادی بیشتر شباهت دارد تا ازدواج ! اهداف طرفین کمتر مسائلی مانند رضای خداست . و این اهداف بیشتر رفع نیاز است ! (دقت کنید رفع نیاز اصل نیست بلکه فرع است) ، اگر خانواده بر اساس رفع نیازهای جنسی شکل بگیرد ، پس از مدتی خستگی طرفین نسبت به هم را در پی خواهد داشت ، و این باعث تضعیف بنیاد خانواده خواهد شد.و خود همین خستگی ها عدم اعتماد را به همراه خواهد داشت ، و حساسیت های شدیدی را در میان زن و مرد به وجود خواهد آورد.
اما چه طور اخلاق انسانی را برقرار کنیم ؟
اسلام نسبت به دوست سفارش های زیادی را کرده است ، اگر بپذیریم یکی از بهترین دوستان همسران ما هستند ، که سالیان سال در کنار ما هستند ، موظف خواهیم بود علاوه بر حقوق همسری ، حقوق دوست را هم در برابر او رعایت کنیم ، که در اینجا پاره ایی از این حقوق را برای شما نوشته ایم :
1. وقتی به هم رسیدید ، به هم سلام کنید ؛ لبخند بزنید و با هم دست بدهید ، و روی همدیگر را ببوسید.
2. به او بگویید دلت برایش تنگ شده و همواره از در کنار او بودن احساس آرامش می کنید. (البته از درون با اشتیاق و نه از روی اجبار)
3. با او با تواضع و به نرمی برخورد کنید ، و جمله هایی که دوست دارید به شما بگویند (محبت آمیز) به او بگویید. و برای او آرزوی خوشبختی و سلامتی و ... کنید.
4. از زبان بدن استفاده کنید ، یعنی با حالات صورت و چهره احساس قلبی خود را به او بگویید.
5. بهترین سخن ها را بگویید ، از گفتن مسائلی که طرف مقابل نسبت به آن حساس است ؛ خودداری کنید . تند خو و خشن نباشید.
6. به او احترام بگذارید و با کلمات زیبا صدایش کنید.
7. نقاط مشترک را پر رنگ کنید و از دست گذاشتن بین اختلافات شدیدا خودداری کنید ؛ و سعی کنید اختلافات را با گذشت از بین ببرید و کمرنگ کنید.
8. ایتدا خود را جای او بگذارید و سپس با او حرف بزنید .
9.همواره به حرف های او گوش دهید ، و نسبت به صحبت های او بی میلی نکنید و نظرات او را بشنوید.
10. او را شاد کنید.
11. اگر درباره کاری عذری داشت ، آن را بپذیرید.
12. در حقش همواره دعا کنید ، و این را به او اعلام کنید. (دعا از با تمام وجود در حق همسر اثرات عجیبی دارد که جز ناشناخته های جهان هستی است.)
13. باعث انس و الفت و آرامش او باشید ، طوری که او از در کنار شما بودن احساس لذت و شادی و آرامش کند.
14. گاه گاهی و به مناسبت های مختلف و حتی به خاطر دلتنگی و یا هر بهانه ایی به او هدیه ایی بدهید ! حتی یک شاخه گل
15. هر چه که به حال او مفید است را به او بگویید. و همراز او باشید.
16. اگر در حقش نیکی کردید ؛ آن را کوچک شمار و آن را اعلام نکن.
17. از گفتن اشتباهات نهراسید و از عذرخواهی کردن ، احساس شکست غرور نکنید. (غرور مخصوص ذات خداست نه بندگان او)
18. در شناخت روحیات او تلاش کنید و سعی کنید او را درک کنید.
19. کوچکترین ستمی به او نکنید و هرگز او را به تمسخر نگیرید.
20. هرگز سعی نکنید به خاطر خودی نشان دادن ، از اتمام بحث طفره بروید ، بلکه نشانه بلوغ شما فروبردن خشم است.21. هرگز او را با گفتار و رفتار تحقیر نکنید ، از چاپلوسی نیز شدیدا پرهیز کنید. آن چه هست همان را با قدر شناسی بگویید.
22. از لج بازی و ناسزا گویی و اتهام زدن شدیدا پرهیز کنید.
23. او را فریب ندهید ، و به او دروغ نگویید ، این را فراموش نکنید که ما چیزی به عنوان دروغ مصلحتی نداریم.
24. هرگز نسبت به او بغض و کینه و حسادت نداشته باشید که این نشانه بدبختی شماست و عاملی برای تخریب زندگی خو شما.
و در آخر همسر شما زمانی که شریک جنسی شماست ، خیلی ناچیز تر از زمانی است که دوست شماست ، همسر شماست و امانت دار شما ، پس فراموش نکنید به او به عنوان یک انسان نگاه کنید و به عنوان مکمل و لباس ! لباسی که برای پوشاندن بدی ها است .
بهترین زندگی زمانی است که طرفین به هم در رسیدن به اهداف الهی همکاری کنند ، و این مهمترین وظیفه انسان ها در طول زندگی است ؛ و این مهم ترین وظیفه اجتماعی ! هرگز نگذارید عرف ساختگی مردم که خارج از حدود الهی است ، حرف و حدیث مردم شما را از اهداف و چهارچوب های الهی دور کند.