صفات ذاتی و ویژگیه ای نژادی اهالی یک کشور چون قدرت کار، از خوگذشتگی، شهامت، هوش، استعداد و همچنین صفات اخلاقی مانند وظیفهشناسی و درستکاری در دستاورد کار یک ملت تاثیر شایسته دارد وبه این جهت دولت و زمامداران ملت وظیفه دارندکه در پاکیزگی اخلاق وتشویق افراد فعال و درستکار کوشش های جدی مبذول دارند.
آموزش فنی و تربیت کارگران متخصص دانستگی ها و آگاهی های در کیفیت کار آنان بسیار کارساز است و به این سبب کشورهای بزرگ به مسئله آموزش فنی و تربیت کارشناسان و کارگران آزموده اهمیت زیادی میدهند. در رژیم اصناف تربیت کارگران و آموزش فنی آنان برعهده روسای اصناف و کارفرمایان بود ولی امروز در صنایع بزرگ غالباً توده کارگران نیاز زیادی به آموزشهای قبلی و کارشناسی در شغل خود ندارند و در صنایع کوچک هم کارفرما اهمیی بتربیت و آموزش کارگران نمیدهد وکارگران غالباً در نتیجه سختی معیشت و هزینه زیاد آموزش و پرورش بدون اینکه قبلا اطلاعات لازم را بدست آورده باشند بعنوان کارگر ساده برای دریافت فوری مزد وارد کار میشوند، باشند باین جهت است که در بیشتر کشورهای صنعتی نوعی بحران ویژه در بخش آموزش فنی دیده میشود.
پیرازیست طبیعی و چشمههای زیرزمینی :بودن زمینهای بارور و آب و هوای معتدل و سرچشمههای زیرزمینی در ارزش کار و فعالیت اقتصادی یک ملت کارآترین عامل ها بشمار میآیند. کشورهای بزرگ اقتصادی آنهائی هستند که دارای سرچشمهها و منابع طبیعی سرشاری هستند و از این روی قادر به رقابت با کشورهای دیگرند.
میزان سرمایه و سازمان صنعتی و کشاورزی: ماشینها و اسباب و افزار کار یک ملت از دید کیفیت کار در درجه یکم اهمیت است. کشوری که با ماشینهای کهنه و افزار صنعتی فرسوده و قدیمی کار میکند نمیتواند با کشورهای دیگر که دارای کارخانهها و وسائل نوین تولید هستند رقابت نمایند.
روش کار تقسیم کار و سیستمهای علمی چون سیستم تیلور[1] که بعداً خواهیم دید و فرآوری و محصول کار را زیاد میکند و در مقابل از هزینه تولید میکاهد. باینجهت کشورهای بزرگ صنعتی به روش کار در کارخانه ها و بنگاههای اقتصادی اهمیت زیادی میدهند.
کارنسلهای گذشته افزار و وسائل کاری را که امروز افراد یک کشور در راه تولید بکار میبرند. غالباً دستاورد کار و زحمت نسلهای گذشته است. کارخانههای موجود، راهها، ساختمانهاو سرچشمههای زیرزمینی که اکنون مورد استفاده هستند ساخته شده و یا کشف و شروع باستخراج آنها شده است میزان کار و فعالیت اقتصادی نسل حاضر مؤثر در نتیجه کار و خوشبختی نسلهای آینده است همان گونه که عملیات گذشتگان در کیفیت کار امروز ما کارسازند.
کمیت کار و جمعیت
هر جامعه در برگیرنده عده افرادی است که برای رفع نیازهای خود کارهای اقتصادی انجام میدهند و مواد مورد نیاز را تهیه و مصرف مینمایند. این افراد تشکیل گروههایی را میدهند که مهمترین آنها ابتد گروه خانواده و پس از آن ملت و جمعیتها واتحادیهها است.
خانواده
خانواده بطور کلی تشکیل میشود از مجموع اشخاصی که با هم نزدیکی نسبی یا سببی دارند و بمعنی اخص اطلاق میشود به افرادی که در یک طبقه هستند و زیر نظر رئیس خانواده در یک محل زندگی میکنند. خانواده جدید اکنون یگانگی گذشته خود را از دست داده و روابط میان افراد آن به استواری گذشته نیست با اینحال خانواده امروزی را هم باید مهمترین واحد اجتماعی بشمار آورد.
ملت
پس از خانواده دستهها و جمعیتهای بزرگتری هستند که در زمانهای گذشته به نام قبیله و ایل معروف بودند و امروز ملت نامیده میشوند. ملت اجتماع گسترده افرادی است که در سرزمین معین و مشخصی زندگی میکنند و دارای عادتها و باورها و اخلاق و سوابق تاریخی و منافع مشترک و غالباً زبان و مذهب واحد میباشند ولی زبان و مذهب ملاک اصلی ملیت نیست و ممکن است اشخاصی که به زبانهای مختلف تکلم میکنند و از حیث باورهای مذهبی اختلاف دارند یک ملت واحد را تشکیل دهند چون ملت سویس یا ملت آمریکا.
کشور و تقسیمات جزء آن چون استان و شهرستان و بخش و دهستان و غیره دارای شخصیت حقوقی هستند و میتوانند چون اشخاص طبیعی از حقوق گوناگون بهرهمند شوند.
جمعیتها و اتحادیههای اختیاری
اتحادیه اجتماع اشخاصی است که بمیل خود دور هم گرد میایند و برای منظور معینی تشریک مساعی میکنند. این جمعیتها ممکن است جنبه مذهبی اخلاقی، علمی، ادبی، بهداشتی، نیکوکاری یا تعاونی داشته باشند.
تقسیم سکنه روی زمین
جمعیت روی زمین به بیش از شش و نیم میلیارد نفر رسیده است. که تقریباً نصف آن در آسیا و بیش از یک میلیارد آن در اروپا و 300 میلیون در امریکا و بقیه در سایر قارهها پراکنده اند.
تراکم جمعیت[2]
جمعیت روی زمین بیک نسبت در تمام نواحی بخش نشده است. نسبت جمعیت را بوسعت زمین که غالباً مقیاس اندازه آن یک کیلومتر مربع است درجه تراکم گویند در پارهای از کشوره چون بلژیک تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع تقریباً 272 نفر و در برخی چون ایران در حدود 14 نفر است. تراکم جمعیت ارتباط مستقیم با حاصلخیزی زمین و منابع زیرزمینی و توسعه صنایع و سایر عوامل اقتصادی دارد.
تمرکز جمعیت و پیدایش شهرهای بزرگ
مسئله درجه تراکم را که معدل جمعیت یک کشور به نسبت وسعت آنست نباید با مسئله تمرکز جمعیت در نقاط مختلف کشور اشتباه نمود. در بعضی از کشورها که دارای جمعیت کمی هستند شهرهای بزرگ ایجاد شده است چون بوئنوس آیرس[3] پایتخت آرژانتین که حدود پنج میلیون جمعیت دارد در صورتیکه در سراسر کشور پهناور آرژانتین فقط 31 میلیون تن زندگی میکنند. همچنین تهران که تقریباً 11 میلیون تن و نیم جمعیت دارد در صورتیکه مجموع جمعیت تمام ایران بین 66 تا 69 میلیون نفر میباشند[4].
تقسیم کار و نظام علمی کار
تقسیم کار یکی از قانونهای طبیعی است که حتی در زندگانی برخی از حشرهها مانند مورچه و زنبور عسل نیز دیده میشود و در زندگی انسانی مفهوم آن همان تخصص است که در همهی شئون علمی و اقتصادی و اجتماعی حکمفرماست. فلسفه تقسیم کار بین افراد جامعه اینست که هر فردی، برای اینکه بتواند از نیروهای مادی و معنوی خود بیشترین استفاده را ببرد، باید همهی کوشش و اندیشه خود را متوجه انجام امور معینی کند.
از زمانهای گذشته تقسیم کار میان افراد یک جامعه وجود داشته است. اولین شکل تقسیم کار روی اختلاف جنسی یعنی فرق بین زن و مرد دیده میشود باین ترتیب که زنان بامور خانگی و مردان بکارهای دشوار کشاورزی اشتغال داشتند و هنوز هم تقسیم کار باین صورت در اغلب کشورها وجود دارد. پیشههای گوناگون بتدریج پیدا شدند وهر کس شغل و کار معینی را اختیار کرد. نکته قابل توجه اینست که تقسیم کار در سدههای گذشته غالباً فاقد جنبه اقتصادی بود و جهات اجتماعی و مذهبی آن را ایجاب میکرده است مثلاً دررژیم اصناف، افراد یک صنف نمیتوانستند وارد در صنف دیگری شوند، همچنین در نظام طبقاتی هندوستان برای اشتغال به هر پیشه و شغلی، شرایط مذهبی و اجتماعی ویژهای لازم بود.
تقسیم کار به صورتیکه امروز دیده میشود از دونظر قابل رویکرد و دقت است یکی تقسیم کار از جهت پیشهها و رشتههای گوناگون اقتصادی و از لحاظ سرزمینهای یک کشور یا میان کشورهای گوناگون و دیگر تقسیم کار در یک بنگاه اقتصادی:
1 نوع اول تقسیم کار گونههای مختلف کارهای اقتصادی را بطور کلی میتوان به چند رشته بزرگ بخش کرد: کشاورزی بازرگانی و پیشه های آزاد. اکنون افراد طبقه کوشا و مولد دارایی یک کشور میان رشتههای مزبور بطور مشخص بخش شده و در هر رشته تقسیم کار بصورت شدیدی حکمفرماست. افزون بر این، پیشههای کهن و حرفههای سابق هر یک به بخشهای تازهای تقسیم شدهاند به طور مثال: کار پزشکی که در گذشته پیشه واحدی تصور میشد اکنون به صورت رشتههای جداگانه درآمده است که برای هر یک معلومات و اطلاعات ویژهای لازم است.همچنین در نتیجه گسترش نیاز های بشر و ترقی امور اقتصادی، مشاغل جدیدی مانند عکاسی، رانندگی اتومبیل و کامیون و تراکتور و غیره پیدا شده است. از سوی دیگر، بنگاههای اقتصادی هر یک در بخش ویژهای کارشناسی پیدا کرده و بساختن یک گونه کالا یا انجام خدمات معینی اشتغال دارند. این گونه تقسیم کار در دهه های اخیر بسیار پیشرفت کرده، بطوریکه حتی هر کارخانه و واحد فنی در ساختن یک یا چند نمونه از یک نوع کالا کارشناسی پیدا کرده است. به طور مثال: در قسمت کاغذسازی، هر یک از انواع گوناگون کاغذ چون کاغذ لوکس، کاغذ روزنامه یا کاغذ معمولی در کاخانه مخصوصی تهیه میشود.
2 رشتههای گوناگون اقتصادی برای نشان دادن اهمیت نسبی رشتههای گوناگون اقتصادی، آمارهائی از لحاظ شمار کارگران تنظیم شده است.
این نوع آمارها در اغلب کشورهای مترقی هر چند سال یکمرتبه تهیه میشود به طور مثال طبق آمارهای تنظیمی در ایالات متحده امریکا در سال 1870 کشاورزان 53% و کارگران صنعتی 23% و صاحبان مشاغل آزاد و کارکنان دستگاههای بازرگانی و بنگاههای خصوصی و دولتی 24% جمعیت فعال را تشکیل میدادند و این ارقام در سال 1940 بترتیب به 8/18% و 5/31% و تغییر یافت و در سال 2005 تحول چشمگیری در آمارهای نامبرده دیده شد بنابراین مرتباَ از تعداد کشاورزان کاسته شده و بر تعداد کارگران صنعتی و صاحبان کار و پیشه آزاد و کارمندان بنگاههای دولتی و ملی اضافه گردیده است بعقیده کلین کلارک[5] اقتصاددان آمریکایی در کتاب «شرط پیشرفت اقتصادی» [6]مرحله آخر رشد و توسعه اقتصادی موقعی است که در نتیجه توسعه ماشین در صنعت و کشاورزی بین 85% تا95% جمعیت فعال در امور بازرگانی و پیشههای آزاد و بنگاههای ملی و دولتی بکار اشتغال ورزند و ایالات متحده آمریکا از لحاظ تقسیم جمعیت میان رشتههای گوناگون به این مرحله روز بروز نزدیکتر میشود.
در آمریکا آمارهائی از حیث بهای فرآوردههای متنوع تنظیم میشود که از نظر اقتصادی اهمی بیشتری دارد. در این کشور طبق آمارهای اخیر ارزش کلی میزان تولدی ملی به نسبتهای زیر بین رشتههای اقتصادی تقسیم میگردد: صنعت کشورهای صنعتی بزرگ تهیه شده است میتوانچنین استنباط نمود که بطور کلی اهمیت نسبی رشتههای مختلف اقتصادی ازلحاظ قیمت مواد تولیدی بقرار زیر ات: تولید صنعتی %50 تولید مواد فلاحتی از قبیل خواربار و مواد اولیه %40 و استخراج مواد معدنی %10
3 تقسیم کار بین نواحی مختلف کشور در کشورهای جدید غالباَ بین نواحی مختلف یک نوع تقسیم کار دیده میشود. مثلا در یک منطقه مواد فلاحتی و خواربار و در منطقه دیگر کالاهای صنعتی و مواد معدنی تهیه و استخراج میگردد. در رشتههای صنعتی این تقسیم کار شدیدتر بوده و معلول علل اقتصادی است.
4 تقسیم جهانی کار امروز هر یک از کشورهای جهان بعلت موقعیت جغرافیایی و منابع اقتصادی خود در تهیه کالاها و مواد معینی تخصص پیدا کرده است. مثلا آلمان در صنایع شیمیایی و رنگ و اتومبیل، فرانسه در ساختن اشیاء لوکس و عطر و اتومبیل و بعضی از مشروبات، انگلستان در صنایع نساجی استرالیا در تهیه پشم، برزیل درقهوه، کانادا در گندم، ایران در قالی و مانند آن.
5 تقسیم فنی کار در کارگاه این نوع تقسیم کار رویکرد ویژه مخصوص اقتصادشناسان است. آدام اسمیت سه فصل از کتاب خود را به این اختصاص داده است. در کارگاههای جدید، ساختن هر کالائی به بخشهای گوناگون مختلف تقسیم شده و هر قسمت را دسته معینی از کارگران انجام میدهند. به طور مثال: ساختن سنجاق در زمان آدام اسمیت به 18 عمل مختلف بخش میشده، ژان باتیست سی ساختن کارتهای بازی را مثال میزند که در دوره او شامل 70 نوع عمل مجزی بوده، باباژ[7] ساختن ساعت را بعنوان شاهدتقسیم کار میآورد. که درزمان او به 152 قسمت تقسیم میشده است. ولی در دوره حاضر این مثالها کهنه و قدیمی شده و با پیدایش صنایع بزرگ و کامپیوتر و توسعه ماشینیسم، تقسیم کار بمراتب بیشتر شده است مثلا امروز در کارخانههای آمریکا دوختن کفش از 173 قسمت و ساختن ساعت از 1088 قسمت مجزی ترکیب میشود.[8]
6 نتایج تقسیم کار تقسیم کار از نظر پیشهها نتایج خوبی دارد زیرا هر کارگری تخصص در پیشه و کار معینی پیدا میکند و از این را بیشترین بازده از تلاش کارگر را بدست میآید، این گونه تقسیم کار ارتباط و نیازمندی افراد جامعه را بیکدیگر کاملا ثابت میکند. اکنون هیچ کس بدون همکاری سایر افراد جامعه نمیتواند زندگانی خود را تأمین و نیازمندیهای خویش را مرتفع کند. چنین است در مورد تقسیم کار میان کشورهای گوناگون که لزوم همیاری و اتحاد جهانی را نشان میدهند. انگلستان بدون گندم کانادا و پشم استرالیا ، ایتالیا بدون ذغال سنگ انگلستان ، اسپانیا بدون نیروی برق فرانسه به هیچ گونه قادر بتأمین زندگی اقتصادی خود نیستند. همین وضع در مورد سایر کشورها نیز دیده میشود.
موضوع نتایج تقسیم کار بمعنی اخص یعنی تقسیم کار در کارگاه مهمتر بوده و همین امر است که مورد بحث و اختلاف نظر اقتصاددانان میباشد. این مسئله را باید از نظر کارفرمایان و کارگران جداگانه مورد بررسی قرار دهیم.از دید کارفرمایان، تقسیم کار از یک سوی موجب ازدیاد میزان بازده و از سوی دیگر باعث کاهش هزینه تولید میشود. کارگری که همیشه یک کار را انجام میدهد آزمودگی زیادی بدست میآورد. بعلاوه کارفرما ممکن است صفات ذاتی و معلومات هر کارگری را در نظر بگیرد و حداکثر استفاده را از کار او بدست آورد و به این سان آموزش فنی کارگران هم آسانتر میشود. آدام اسمیت گفته است در یک کارخانه با رعایت اصل تقسیم کار، ده کارگر تعداد 48000 سنجاق در روز یعنی هر یک 4800 سنجاق میسازند در صورتیکه اگر هر کارگری مستقلا کار کند قادر بساختن 20 تا 10 و حتی یک سنجاق هم نمیباشد. صرفهجوئی در ماشینآلات و ابزار کار که موجب تقلیل هزینه تولید است فایده دیگر تقسیم کار میباشد: اگر هر کارگری کارهای گوناگونی را در کارخانه انجام دهد باید انواع ماشینها و افزارهای کار در دسترس او گذاشته شود، بعلاوه برای تغییر محل دادن و از دستگاهی بدستگاه دیگر رفتن، مقداری وقت تلف میشود و دراین فاصله دستگاه ها و ماشینها مدتی بیکار و بدون مصرف میمانند.
از دید کارگران،تقسیم کار بدون هیچگونه تردیدی دارای فوائد زیادی است و طبقه کارگر که خود در شمار طبقه مصرف کننده بشمار میآید، در درجه یکم از کاهش قیمتها و مرغوبیت اجناس ساخته شده استفاده میکند. در مقابل، انجام کار یکنواخت به وسیله نیروی انسانی قوای روحی کارگران را با توان و خسته مینماید و توان ابتکار و شخصیت آنها را از بین میبرد. کراگر در کارخانههای جدید بصورت ماشین در میآید که فقط حرکات معینی را انجام میدهد و قادر بکارهای دیگر نیست و اگر از کارخانه اخراج شود، برای پیدا کردن شغل جدیدی ممکن است دچار اشکالات زیادی بشود. برای رفع این معایب لازم است که ساعات کار کاهش داده شود تا کارگران وقت بسنده برای رفع خستگی و تکمیل معلومات خود داشته باشند.[9]