فصل اول- کلیات طرح
1-1 بیان مسئله
بررسی سیر تاریخی زبان و ادبیات عرب در ایران از دوره صفویه تا قاجاریه که در آن با توجه به بازه زمانی بین سالهای 910ه..ق الی 1210ه..ق و با توجه به فارسی زبان بودن ایرانیان و و شاید حس کنجکاوی در مورد چگونگی و ضعیف ادبیات عرب در ایران در دوره اوج گیری شیعه و تقابل به وجود آمده با تسنن و چگونگی تسری و داخل شدن ادبیات عرب در ایران آن زمان مرا برآن واداشت تا این بررسی و سیر تحولی ادبیات عرب در این دوره را بررسی کنم و آشنایی بیشتر با این سیر تحولاتی را بیان نمایم.
1-2 هدف های تحقیق
به طور اجمال می توان هدف از تحقیق فوق را در چند مسئله بیان نمود به طوری که نه تنها اطلاعاتی از زبان ادبیات عرب بر ما آشکار سازد بلکه بتوان اطلاعاتی در زمینه ادبیات عرب در این دوره و شناختن بازه زمانی آن و همچنین تحولات این دوره را برای ما نمایان سازد که به اجمال به بیان اهداف مورد نظر به صورت فهرست وار می پردازم.
1- تاریخ ادبیات عرب از گذشته تا دوره فوق .2- واژه های مورد نیاز در ادبیات عرب.3- بررسی دوران صفویه و افشاریه و زندیه شامل سلاطین و وضعیت دوران فوق.4- علما و دانشمندان و نویسندگان و آثار علمی آنها که به نگارش در آمده و اطلاعات آن را در دسترس ما می باشد.
4- نمونه ای از ادبیات شعری در این دوره.5- تحلیل ادبی تعدادی از ابیات از نظر فنون شعری از دیدگاه غزل ،قصیده ، ملمع و...
اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن
1-3 باید اذعان نمود از آن جهت موضوع فوق اهمیت دارد که کمتر شخصی این زمان را مورد تحلیل قرار داده و در این زمان ادبیات عرب به نوعی دارای نقصان و افول قرار شده است چرا که از طرفی سلاطین به نوعی مخالفت خود را با ترویج ادبیات عرب اظهار داشته و از طرفی شاهان ایرانی زنده نگاه داشتن ادبیات فارسی را در فکر خود پرورش می دادند و انگیزه بیشتر من جهت انتخاب موضوع فوق ارتباط کاری و نوعی حس کنجکاوی بررسی وضعیت ادبیات عرب در آن زمان برایم به وجود آمده بود لذا بر آن شدم که موضوع را تحلیل نمایم.
سوالات فرضیه تحقیق
1-4 سوالاتی که برایم در این زمینه مطرح شد عبارتند از :
1- ادبیات عرب چگونه به زمان صفویه رسید و تاریخچه اجمالی آن چیست؟
2- دوران صفویه و افشاریه و زندیه چه زمانی می باشند.
3- چه دانشمندان و نویسندگانی در این دوره در ایران می زیسته و فعالیت می کرده اند؟
4- آیا نمونه ای از شعرا در زمینه ادبیات عرب توسط نویسندگانی ایرانی موجود می باشد.
5- آیا می شود تعدادی از آنها را تحلیل نمود.
فرضیه های تحقیق : شامل ادبیات عرب و چگونگی عدم شکوفایی در سه دوره فوق و نوسیندگان در دوره مورد نظر ، علل افول ادبیات عرب ، برخورد علما با ادبیات عرب ، چگونگی رفتار سلاطین با ادبیات عرب و علت پس رفت ادبیات عرب در این دوره.
1-5 مدل تحقیق
1-7 روش تحقیق کتابخانه ای و فیش برداری- اینترنت
1-8 قلمرو تحقیق : کتابخانه مجلس شورای اسلامی کتابخانه ملی- اینترنت- کتابخانه حوزه علمیه خوانسار.
1-10 مشکلات تحقیق : موجود نبودن تحقیق و پیشینه ای در رابطه موضوع فوق.
عدم دسترسی به منابع کتب که در دوره فوق به نکارش درآمده.
تازه بودن مسئله- کمی زمان برای جمع آوری اطلاعات.
فصل دوم
مقدمه
همواره تاریخ و ادب مقوله ای زیبا و دوست داشتنی برای نسل بشر به شمار می رفته همیشه مردم به سرگذشت پیشینیان علاقمند بوده و گاه به عنوان سرگرمی یا به منظور تجربه اندوزی از آن بهره می جستند با نگاهی به کتب و مطالب موجود در کتابخانه ها تعدد و بسیار بودن مطالب در رابطه با تاریخ به چشم می خورد مانند تاریخ اسلام - تاریخ ایران- تاریخ طبری و... کهً بسیاری از آنها انسان را به وجد و سرور می آورد.در این خصوص تاریخ عرب و علی الخصوص تاریخ ادبیات عرب که منظور نظر تحقیق اینجانب می باشد از جایگاه خاص خود در میان دانش پژوهان واستادان این حوزه برخوردار می باشد لذا بر آن شدم که گوشه ای کوچک از سرگذشت این ادبیات کهن را گردآوری نمایم بدین منظور در این فصل گذری بر ادبیات عرب و تعریف نمودن تاریخ به اجمال مطالبی را در حوزه ادبیات عرب ،شامل انواع شعر ، متون ادبی و خلاصه ای از ادوار تاریخ ادبیات عرب پرداخته و سپس به خلاصه ای از تاریخ صفویه ، افشاریه ، زندیه را بیان نموده ام و سپس به معرفی دانشمندان و فضلا و ادیبان این دوره های فوق پرداخته ام که دوره زمانی آن از 910 هجری قمری شروع شده و به سال 1210 هجری قمری ختم می شود.
هرچند در اثر جنگها و حتی حمله افغانها به اصفهان در دوره صفوی بسیاری از ارزش فرهنگی ایران زمین از بین رفته است و لیکن تنها آثار معماری بسیاری از دوره صفویه بر جای مانده که نشان از شکوفایی علوم در آن دوران در ایران دارد.
2-1 تاریخ
تاریخ علمی است که گذشته را زنده کرده و حوادث را به هم ربط داده و سیر عمومی تطور و تحول بشری را می نمایاند و با اسلوبی جالب و دلپسند که مورخ به وسیله آن در ضمن تفسیر گذشته به حال حاضر و نشان دادن گوشه های ناپیدا و پنهان آینده از دور وقایع و رویدادها اشاره می کند تا عقول را تنویر و روشن و نفوس را تزکیه و تهذیب کند و با آوردن مثالها و نمونه هایی از فداکاری و از خود گذشتگی و شجاعت و دلیری مردان خدمت گذار و میهن دوست به جوانان و مردان آینده و یک درس وطن خواهی و نوعدوستی و صفات جوانمردی و نیکوکاری بیاموزد (جرجانی 1378 ص22).
پس می توان گفت تاریخ آموزش دهنده و عبرت آموز بوده و خواهد بود و به نوعی انتقال دهنده دانش و معلومات گذشتگان برای آیندگان خواهد بود به مصداق آیه شریفه قل سیر و فی الارض افلا تعقلون را برای ما آویزه گوش قرار می دهد.
2-2 تاریخ ادبیات عرب
2-2-1 تعریف ادب و ادبیات
لفظ ادب در لغت عرب از مادبه (به ضم دال) و به معنی دعوت بر سر سفره و هیز طعام است در عصر جاهلیت و اسلام در معنی مکارم اخلاقی استعمال شده است سپس به معنی تهذیب نفس و تعلیم صفات نیک و آموختن معارف و اشعار اطلاق گردیده است از قرن سوم به بعد تعبیری بوده از معارف وعلومی که باعث کمال ذهنی انسان و برتری و فضل شخص گردد.مانند تمام علوم و فنون فلسفی و ریاضی و پزشکی و تاریخی و ادبی.در قرن ششم منحصراً در علوم لغوی و بلاغی در شعر و نثر و درک محاسن و نکات این دو دانش زبانی اطلاق و استعمال گشته است ولی اکنون ادب عبارت است از مجموعه آثار مکتوب که عقل انسانی در اثر انشاء یا فن نویسندگی در آن تجلی و خود نمایی کرده باشد.پس ادب این نیست که یک سری از جملات و عبارات و یک سلسله افکار و الفاظ پشت سر هم ردیف گردد ، بلکه ادب فنی است که به واسطه آن انسان قدرت پیدا می کند تا از روی فکر و اندیشه صحیح و مفید از مراد و مقصود خود با بیانی زیبا و شیوا و گویا تفسیر نموده و سخن گوید زیرا ادب بازگویی شخصیت ادیب وتصویر زندگانی و وصف خاطرات وافکار و احساسات گوینده و به عبارتی دیگر ادب آیینه تمام نمایی است از طرز زندگی و افراد و اقوام (ترجانی زاده ، 1348، 1).
فلذا ادبیات هر ملتی مجموعه ای است از آثار فکری و زبانی و قلمی که مولود اجتماع و زاییده افکار محیط و مظهر و جلوه گاه روحیه و اخلاق و چگونگی زندگی مادی و معنوی آن ملت است.ادبیات نیز مانند سایر امور و شئون مردم از تاثیر زمان و مکان دور نبوده وارتباط مستقیم با افکار و آیین و علوم متداول عصر و پیوستگی وناگسستنی با جریان تاریخ اقوام و ملل دارد از این رو ادیب خارج از محیط و خارق عادات و قیود و حدود زمان و مکان یعنی خود ساخته و وارسته از قید و بند تقلید و تعصب و عرف و عادت بس کمیاب و نادر و انگشت شمار است (همان منبع ، 2).
2-2-2 اقسام ادب
ادب بر دو گونه است.ادب انشایی و ابعادی و ادب وصفی یا موضوعی ادب انشایی آن است که ادیب با قوای فطری و غریزی با کسبی خود آن را ایجاد می نماید که خود بر دو قسم است.
2-3-2-1 الف) نثر که بیان مطلب به طور عادی و معمولی بدون مقید بودن به وزن و قافیه و خیال ادا می شود و جز به دوستی فکر در راستی گفتار و روانی بیان نیاز به چیز دیگری نمی باشد.
ب) شعر که در بیان آن از حیث معنی اتکا بر قوه خیال و از نظر لفظ اعتماد بر وزن و قافیه باشد و از احساسات و هیجانات درونی گوینده سرچشمه گرفته است و عواطف شنونده را تحریک می نماید.
ادب وصفی عبارت است از مطالعه و تحقیق و بررسی در ادب انشایی که آن نیز بر دو قسم است : الف) نقد ادبی که در آن از نظر اصل و ریشه عناصر صفاتی بررسی می شود و آن اثر را بصورتی فنی درآمده و روی عناصر و خصایص و امتیازات فنی آن اثر ارزیابی می کند و ارزش فنی و تاریخی و سایر فواید وتاثیرات آن تشخیص داده و تعیین گردد این عمل را تحلیل و نقد ادبی گویند.
ب) تاریخ ادب : اگر رسیدگی و بحث در ادبیات به ترتیب اعصار و ادوار تاریخی خود دسته بندی گردد و از جنبه قوت و ضعف و ترقی و انحطاط و سایر رویدادهای فنی هریک با بیان علل و عوامل آن ، فضا و داوری ، و یا حفظ ربط و پیوستگی لایق لاحق به مجموعه ادبیات یک قوم رسیدگی شود.این عمل را تاریخ ادب خوانند که معمولاً در کتب تواریخ ادب در یکجا و با هم تاریخ ادبیات و نقد ادبی را بیان و گردآوری می نمایند (همان منبع ، ص3).
2-2-3 عناصر ادب
ادب ساخته و پرداخته عقل بشری است و لازمه آن سه عنصر مهم فکر ، خیال و عاطفه می باشد.تالیف هر اثر ادبی از سه جز فوق (لاینفک بوده زیرا ایجاد افکار و اقامه احکام و تنظیم خیالها کار عقل می باشد.
لذا اساس ادب ابتدا فکر و موجد آن عقل می باشد بدین جهت آثار ادبی خالی از فکر یا آمیخته به اغواء و گمراهی نباید ادب حقیقی به شمار آید.
دوم قوه خیال که افکار را به صورتی محسوس درآورده در جماد روح حیات می بخشد و آن صورت و مظهر باید نو ، قوتی و الهام بخش باشد.
سوم عاطفه.یعنی انفعالات و تاثیرات وجدانی و درونی که سرچشمه آنها احساسات است و اساس تمام صفات عاطفی صدق و امانت است فلذا ذوق نیز کارش این است زشتی و زیبایی و محاسن و معایب آثار ادبی را از جهات لفظی و معنوی بسنجد (همان منبع ص 4).
2-2-4 خط و کتابت عربی
حروف و خط عربی از اصل به طور جداگانه وضع نشده بلکه از تطور و تنوع حروف نبطی که قبل از اسلام در شمال عربستان متداول بوده به دست آمده است بدینگونه که از خط مصری قدیم خط فنیقی و از آن خط مسند پیدا شد که دارای چهار نوع بوده که شامل خط صفوی ، نمودی ، لحیانی و سبئی یا حمیری و سپس از خط مسند خط کندی و نبطی به وجود آمد و از نبطی هم حیربی و انباری مشتق گشته و از خط انباری خط حجازی که همان خط نسخ عربی است پیدا شده است و خط کوفی که همان خط مجازی است که با دستکاری و آرایش و صنعت بدین صورت و شکل درآمده است (همان منبع 13 و 14).
2-2-5 متون ادبی
فنون ادب که مظاهر عمومی و فنی فکر بشریت است ممیزات و قواعد و مقرراتی خاص دارد که بر دو گونه است.الف) فنون شعری ، ب) فنون نثری.
الف : فنون شعری سخنی است منظوم که دارای آهنگ و هجای متوازن با مشخصات سه گانه.
معنی و موضوع : که غرض شاعر از سرودن شعر یعنی اغراض شعر
قافیه : یعنی حرف یا حروفی که شاعر در ادبیات خود در نظر گرفته و از آن تجاوز نخواهد کرد.
وزن که نوعی از آهنگ موسیقی مولف است از اجرایی به تزئینی مخصوص مثلاً معلقه امرءالقیس که در بحر طویل و بر روی لام است و باید در تمام ابیات از آن وزن و قافیه عدول نشود (احمد ترجانی زاده ، 1348 ، 16).
2-2-6 فنون ادبی شعر
الف) فن قصصی (داستانی) به عبارت دیگر شعر داستانی که در آن شاعر شخصیت خود را از یاد برده و به وصف کارزار- حوادث جنگی هنرنمایی و شجاعت پهلوانان با اغراق و خوارق شگفتی ها می پردازد مانند شاهنامه- ایلیاد هومر
ب) فن غنایی (آهنگی) که در آن شاعر از افکار و امثال خویش دم می زند و تصورات و تخیلات خود را درباره محیط بیان می کند و در دل خود را با زبان شعر بازگو نماید.
ج) فن تمثیلی (نمایشی) که در آن شعر یک حادثه تاریخی یا خیالی از حوادث بشری توسط کارگردان از طرف شاعر روی صحن نمایش آورده می شود.
د) فن تعلیمی (آموزشی) که شاعر به آموزش و پرورش عقل و قلب پرداخته و تنها منظور شاعر تربیت فکری است.(همان منبع ص 18).
2-2-7 انواع شعر
فن شعر غنایی عرب دارای انواع مختلفی است که به شرح آن می پردازیم.
1- غزل : یا تشبیب به معنی مغازله و عشق بازی یا توصیف یا تعریف ذکر احباب و اطهار شوق دیدار محبوب یا گریه و ناله و شکوی از دوری و مهجوری یار.
فخر : مدح و ستایش خویش و اقوام و بستگان شاعر که شعر حماسی نیز داخل این نوع است.
هجا یا هجو : شمردن نقاط و معایب ضعف دشمن و اهانت و بدگویی از او.
مدح : شمارش محاسن خویش با قومش.
رثاء : شرح و بیان مناقب مرده و اطهار تاسف و تاثیر بر او.
زهد : یاد مرگ و فنای دنیا و راز و نیاز با خدا و تشویق به خیر و جلوگیری از فساد و شر.
حکمت : سخن کوتاه و پر مغز مستخرج از تجربیات و معارف و ملاحظات خود که در بیتی یا دو بیت به منظور پند و اندرز گفته می شود.
وصف : بیان اقسام شی و شرح وضع و حال آن تا در ذهن شنونده حاضر و روشن گردد.شعر عربی نسبت به شعر اقوام دیگر کوتاه است و از قوام آن قصیده است که گاهی از ده بیت کمتر و گاه از صد بیت بیشتر است.
مقطوعه : از هفت بیت کمتر که نه تنها هر قصیده با مقطوعه خود و احدی مستقل بوده.بلکه هر بیتی نیز استقلال دارد و تنها وحدتی که دارند این است که تمام ابیات بر یک وزن می باشد.
ارجوزه که در آن هر بیت قافیه و وزن جداگانه دارد (همان منبع ، 18).
2-2-8 نهضت ها و عهدهای ادبیات عرب