بخشی از هنر موزاییک اثر آنتونیو گائودی در Park Güell در بارسلونا
مُعَرَّقکاری یا موزاییک سازی یکی از رشتههای صنایع دستی است.
معرق سازی در ایران از سده ۶ هجری و دوره سلجوقیان با ساخت کاشی معرق پیشرفت کرد و در سده هشتم کاملتر و ظریفتر شد. در سده نهم و دهم هجری نیز رشد بسیار زیادی کرد. شهرهای اصلی معرق سازی در این دوره اصفهان ، یزد ، کاشان ، هرات ، سمرقند و آران و بیدگل بودند.
هنر موزاییک از دیرزمان شناخته شده بود و تا به امروز نیز کاربرد دارد. در بین النهرین و مصر باستان نوعی موزائیک در اندازههای کوچک و برای مصارف تزئینی و زینتی ساخته میشد ولی رومیان آن را چون یک قالب هنری همپایهی دیوارنگاری به کار میبردند . صنعت موزاییک سازی توسط هنرمندان صدر مسیحیت ادامه یافت و در اوایل قرون وسطی به خصوص در قلمرو امپراتوران بیزانسی به اوج شکوفایی خود رسید ( مثلاً موزاییکهای کلیسای سان وتیله در راونا )
معرق چیست؟
در دایرهالمعارف هنر (نوشته رویین پاکباز)، در تعریف معرق چنین آمدهاست: معرق (موزائیک Mosaic) طرح پیک نما یا انتزاعی ساخته شده از قطعات سنگ ، شیشه ، سفال ، چوب رنگین بر روی دیوار ، سقف ، زمین و غیرهاست.
انواع معرق
معرق چوب
معرق کاشی
معرق موزائیک
معرقکاری در ایران
در بعضی از منابع به اشتباه گفته شدهاست که معرق چوب برگرفته از کاشی معرق است و معرق در ایران از هند وارد شدهاست. در حالیکه در سبک هندی چوب زمینهی کار یک تکهاست و به علاوه جنس چوب از فوفل است ..شیوهای کار در سبک هندی به این شکل است که ابتدا طرح را بر روی چوب پیاده کرد و سپس شکلها را بریده و بعد با تکههای مختلف چوب پر میکنند.
طبق آخرین کاوشهایی که در شهر سوخته واقع در زابل انجام گرفتهاست، شانهای پیدا شدهاست که بر روی آن گلی با تکههای چوب کار شدهاست. این شانه متعلق به ۵۰۰۰ سال پیش است. پیدا شدن این شانه دلیلی بر بطلان دو نظریه فوقالذکر میباشد. علاوه بر این طرح گل روی شانه با طرح گلی که بر روی سفالینهها کشف شدهاست یکی میباشد که نشان میدهد شانهی یافت شده نمیتواند از جایی وارد ایران شده باشد.(بر اساس کاوشهای استاد مهران امیر اینانلو)
معرق نوین
معرق به شکل امروزی یک هنر نوین است که در سال ۱۳۰۹ هجری شمسی اولین کارگاه آن توسط حسین طاهرزاده ایجاد شد که کارگاه منبت بود و توسط احمد امامی و پسرانش خلیل و علی در سال ۱۳۱۰ در رشته معرق و مشبک به کارگاه منبت فوقالذکر اضافه شد.از اساتید آن زمان میتوان به برادران امامی و استاد زابلی اشاره کرد. از استادان معاصر میتوان به استاد اینانلو اشاره کرد که ابداع کننده سبک تفکیک رنگ میباشند. در این سبک تکنیکهای نقاشی را روی معرق پیاده میکنند. تکنیکهایی مانند پرسپکتیو- سایه روشن - نور و.. ولی در معرق سنتی به صورت مینیاتور(نقاشی ایرانی) کار میشد و بیشتر طرحهای به کار رفته از اثار استاد محمود فرشچیان بود. در معرق سنتی مبحثی به عنوان تفکیک رنگ وجود نداشت و به صورت کلی فرمها یک تکه و با کمک خط اره نشان داده میشدند.
تاریخچه هنر معرق روی چوب
مقدمه تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد . از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند. وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد. یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است: مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند. از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد. در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت. این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می کردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت. در آن ایام، شیوه معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق که هنرمندان ابتدا به وسیله کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را روی شیء مورد نظر مطابق طرح می کندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیله ی مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و ارّه ای به نام چکی، دوربُری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند. نخستین تاریخی که در مورد اشباع نقش های کنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال 1313 با نقش دوسوار کار است که به وسیله احمد رعنا ساخته شده و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یک زن است که توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است. هم اکنون دو تابلوی مذکور در نمایشگاه اداره کل هنرهای سنتی نگهداری می شوند. عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود ، به جای کندن سطح چوب به فکر ایجاد زمینه در اطراف نقش ها افتاد و از کنار هم قرار دادن قطعات چوب زمینه ای در اطراف نقش ها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بود . نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است که نقش پیکار دو سوار با یک شیر را نشان می دهد. این تابلوها مربوط به امتحان کلاس معرق «علی و خلیل امامی» است و هم اکنون در موزه هنرهای ملی نگهداری می شوند.