والادیمیر ایلیچ اولیانوف نیکلای لنین در سیم بیرسک(اولیانووسککنونی) بدنیا آمد. پدر لنین بازرس آموزشگاهها واجداد وی تاجرپیشه و دارای عنوان اشرافی بودند.
وضعیت اجتماعی روسیه :
روسیه سرزمینی پهناور ودارای حکومتی به شدت ستمگر و کشاورزانی بسیار تهیدست بود. عدهای از روشنفکران برای برانداختن بنیاد این همه ستمگری و ظلم ، به چارهاندیشی پرداختند.
گروهی، چاره را در برافکندن حکومت استبداد و ریشهکن کردن ظلم و ستم خشونت و زور میدانستند . این عده طرفداران حزب اراده مردم و حزب توده بودند.
از جمله این افراد مبارز ، برادر لنین بود که الکساندر نام داشت . الکساندر که جوانی روشنفکر و خواهان اصلاحات بود به جرم مقدمه چینی و اقدام به قتل تزار زندانی و بدار آویخته شد. شاید این واقعه هولناک ذهن و فکر لنین را بخود مشغول داشت و در بر افکندن بنیاد زورگوئی و ستم او را مصمم تر ساخت.
شرح حال لنین
پس از چهارماه که از اعدام الکساندر گذشت به لنین اجازه ورود به دانشگاه غازان و تحصیل در رشته حقوق دادند، اما چون در دسامبر همان سال (1887) در اغتشاشات دانشجویان شرکت داشت ، از دانشگاه اخراج و جایی خارج از شهر یعنی املاک جد مادری اش ، تبعید شد .
لنین در این محل به مطالعه کتاب معروف مارکس یعنی سرمایه مشغول گردید.
او در سال 1891 به طور داوطلب اقدام کرد و امتحانات نهائی دانشگاه سن پطرزبورک (لنین گراد بعدی ) را با موفقیت گذرانید و دارای مدرک حقوق شد .
او در سال بعد به کار وکالت پرداخت و رسالهای به نام تأثیر مارکسیسم در ادبیات بورژواژوا تألیف و منتشر کرد و در اوایل سال 1895 شروع به اقدام سیاسی جدی نمود . یعنی از خارج از کشور روسیه ، مطبوعات و کتب ممنوع را به روسیه می فرستاد .
تبعید های داخلی و خارجی
لنین در دسامبر همین سال دستگیر و محکوم به 3 سال تبعید در سیبری گشت. لنین در این ناحیه بسیار سرد و نزدیک به آب و هوای قطبی ، کتاب فلسفه و طرز عمل تردید یونیونیسم را که از آثار فابیانهای سوسیالیست انگلیس بود به زبان روسی ترجمه نمود و نام آن را به دموکراسی صنعتی تغییر داد.
او همچنین در سال 1899 کتاب نمو کاپیتالیسم یعنی چگونگی رشد و توسعه نظام سرمایه داری را پدید آورد.
چون دوران تبعید وی از سیبری به سر رسید به مونیخ رفت و روزنامه ای انقلابی به نام حرفه را منتشر نمود . این روزنامه بع هدف توزیع میان فراریان روسی و ارسال پنهانی آن به روسیه چاپ می شد . چندی بعد به لندن رفت و سپس به شهر ژنو عزیمت نمود . در شهر مونیخ بود که تروتسکی با وی آشنا شد.
منشویک ها و بلشویک ها
در جریان مبارزه با حکومت روسیه ، میان مبارزان اختلاف افتاد . این اختلاف که در همان شرایط تبعید یا فرار در خارج از کشور روسیه به وجود امده بود ، بر سر سرپرستی روزنامه جرقه در گرفت . این اختلاف میان مارکسیست های روسی آنها را دو قسمت نمود . اقلیت افراد مبارز را اصطلاحا مانشویکها می نامیدند و اکثریت را بالشویکها می گفتند .
منشویک ها ، به عمل ملایم و دوری از تندروی و حرکت های خشونت آمیز اعتقاد داشتند . خصوصا اینکه می گفتند باید جامعه را به مرور ، اصلاح کنیم و تغییر بدهیم تا تأثیراتی که مورد نظر نظام مارکسیستی است ، در آن اعمال شود.