در مناسبات دنیاى کنونى و گزینه هایى که رفتار و نوع تعامل را در جهان امروز تصویر مى کنند، دستیابى و استفاده از زیرساخت هاى ارتباطى و اطلاعاتى ضرورت هر جامعه نوینى است. در این راستا و در جهت نیل به توسعه اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و علمى، نقش مدیریت و دانش و درک فرایند توسعه و تکنولوژى و مدیریت فناورى مهم و پربهاست.
همگونى دانش و مهارت هاى مدیریتى و مدیریت فناورى، فراگرد آگاهانه خلع دانش و اطلاعات، تصمیم مبتنى برآن و برنامه سازى راهبردى و اثربخش در راستاى کاربرى فناورى هاى نوین در کشور است.
گفت وگوى حاضر با مهندس امیرعلى خانزاده، عضو هیأت علمى گروه کامپیوتر دانشگاه فردوسى مشهد پیرامون اهمیت مدیریت در توسعه و کاربرى فناورى اطلاعات در ایران است که در پى مى آید.
* موضوع فناورى اطلاعات چندى است در کشور مورد توجه مدیران، مسؤولان، دانشگاهیان و صاحبنظران این حوزه قرارگرفته است و در رویکرد کلان، دولت در راستاى توسعه و کاربرى فناورى هاى ارتباطى و اطلاعاتى برنامه تکفا را در حال اجرا دارد.
چالش مدیریتى براى کاربرى IT در ایران چیست؟
- طبیعت سازمانهاى امروزى و نیاز آن به اطلاعات به عنوان پشتوانه اى براى حیات غیرقابل انکار است. مدیران در سازمانهاى امروزى از روندهاى متغیر در محیط پیرامون خود و پیشرفت هاى تکنولوژیکى اجتناب ناپذیر، یاد مى گیرند که ساز و کار مناسب براى بقا و حیات در این محیط را پى ریزى کنید.
و حال در عصر ارتباطات و فناورى هاى اطلاعاتى، مدیران بایستى با استفاده هوشمندانه از IT، روال ها و فرایندهاى سنتى را دچار دگرگونى کنند. روندى که خود چالش اساسى در کاربرى فناورى هاى نوین در ساختارهاى سنتى بویژه در کشورهاى در حال توسعه است. طبیعى است که سیستم تغییر را هضم نخواهدکرد و آگاهانه و آشکار یا به طور پنهانى سدى در برابر آن خواهدبود.
مدیران امروزى براى این که در صف مدیران تحول آفرین IT قراربگیرند نیازمند دانش و شناخت مى باشند. دانش و دانش مدارى لازمه مدیریت نوینى است که
مى خواهد مبتنى بر فناورى هاى ارتباطى و اطلاعاتى، نظام توسعه پى ریزى نماید.
تولید دانش، پروسه اى است که با همکارى نهادهاى آکادمیک و علمى و سیاست هاى پشتوانه اى و حمایتى سازمان هاى اجرایى فراهم مى شود. ظرفیت بالقوه در نهادها و مؤسسه هاى علمى و پژوهشى ایران امکان فوق العاده اى براى همکارى و هماهنگى در راستاى دستیابى به توسعه پایدار در کشور را ایجاد کرده است. براى حداکثر بهره بردارى از این توان علمى، مدیریت علمى و اجرایى باید با نگاه تعاملى و تقویت اهداف مشترک و با استفاده از کارکرد مثبت IT در برنامه ریزى و تصمیم سازى، همگون با سیاستهاى علمى در جهان حرکت کنند و فرصت پیش آمده براى تحول در توانمندى علمى و تکنولوژیکى ایران را با بى سلیقگى هاى مدیریتى و اتلاف وقت به تهدید تبدیل نکنند.
نقطه قوت هم در این راستا، توان علمى جوانان و استعدادهاى پژوهشگران ایرانى، حمایت کلان در مجموعه نظام و حمایت مردمى و احساس نیازى آنان است و نبود روحیه همکارى در بین مدیران و کارشناسان نقطه ضعفى در این حرکت جهش گونه علمى و فناورانه به حساب مى آید. مدیران سرزمین هزاررنگ ایران (ویژگى منحصر به فرد برخوردارى از منابع طبیعى) باید بدانند که براى اثربخشى در محیط محلى و ملى و دست یازیدن به رتبه هاى جهانى باید مدیریت برپایه فناورى اطلاعات و فناورى هاى نوین را بیاموزند و از امکان آن براى پیشرفت استفاده کنند.
* پیتر دراکر در گفتارى تأکید مدیریت آینده را تصمیم گیرى عنوان مى کند، البته زمانى که این سخن منتشر شده است حتماً منظور او مدیریت در دوران و عصر جدید بوده است. خب، اگر اساس تصمیم گیرى را هم اطلاعات بدانیم، جمع آورى، تولید و کاربرى اطلاعات اهمیتى بسیار در روند تصمیم سازى و مدیریت دارد. گمان مى کنم این مقدمه براى شروع بحث کافى باشد،
سه گانه اطلاعات، تصمیم و مدیریت چیست؟
- باید به این سه گانه، دو پارامتر دیگر نیز اضافه کنیم، داده، که وقتى ما صحبت از اطلاعات مى کنیم، فرایندى است که از جمع آورى و پردازش داده ها منتج شده است و اطلاعات را مى رسازد و نتیجه اش مى شود دانش که برمبناى آن تصمیم حاصل مى شود. پس نباید نقش داده و از همه مهمتر دانش را در این روند نادیده بگیریم. هم اکنون روابط دنیاى کنونى برمبناى قدرت و ثروتى تعریف مى شود که پشتوانه آن اطلاعات و دانش است و براین مبنا تعریف قدرت و مفاهیم وابسته به آن دچار دگرگونى شده است.
مدیریت امروز به دنبال بهره گیرى از اطلاعات براى اثربخشى بیشتر است، پس مدیریت و مدیریت اطلاعات مفاهیمى مشترک شده اند که در سازمان هاى امروزى به دنبال اثربخشى بهره ورى در تصمیم سازى و اجرا هستند. فراموش نکنیم که این فرایند، یک فرایند صرفاً کمى نیست بلکه کیفیت در اطلاع رسانى و کاربرد اطلاعات، بسترى را آماده مى سازد که مى توان برپایه آن به برنامه ریزى جامع و استراتژیک دست یافت. از این رو برپایه این نگرش است که فناورى هاى اطلاعاتى و ارتباطى را کلید دستیابى به توسعه پایدار معرفى مى کنیم.
* دست یازیدن به توسعه پایدار ملى نیازمند پى ریزى نظام هاى توسعه اى محلى است. منظورم نظام هاى توسعه شهرى است. بیشترین اطلاعات و داده هاى ملى هم در شهرها تولید مى شود.