تحقیق مقاله امام صادق (ع) و پزشکی

تعداد صفحات: 21 فرمت فایل: word کد فایل: 1754
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله تاریخ
قیمت قدیم:۵,۱۰۰ تومان
قیمت: ۳,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: امام صادق - پزشکی - درمان
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله امام صادق (ع) و پزشکی

    دانش پزشکى امام صادق علیه السلام و طبیب هندی

    بدون تردید، علوم حضرات معصومین علیهم السلام اکتسابى نیست و آنچه از ذهن شفاف و نورانى آن بزرگواران انعکاس مى‏یابد، اشعه‏هایى از انوار الهى است که از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله تا معصوم ‏چهاردهم امام زمان(عج) نسلى بعد از نسل، به یادگار مانده و زمینیان را بهره‏مند ساخته است. اگر غیر از این بود، مى‏بایست علوم آنها مقطعى و زودگذر باشد و جز در عصر خویش، کاربردى آن هم در همه ‏زمینه‏ها، بدون کمترین تخلف نداشته باشد و در برخورد با شخصیت‏هاى علمى هم عصر خود و عالمان قرون بعد، منفعل گردد.

    جستجوى مفصل این نکته را به عهده خوانندگان محترم گذاشته و تنها مناظره زیر را که به علم پزشکى امام صادق علیه السلام اشاره‏ دارد. نقل به مضمون مى‏کنیم.

    روزى امام صادق علیه السلام به مجلس منصور دوانیقى وارد شد. طبیب هندى ‏کنار خلیفه نشسته بود. او کتاب‎هایى که در موضوع «علم طب‏» نگاشته شده بود را براى خلیفه مى‏خواند تا ضمن سرگرم ساختن او بر معلومات خلیفه بیفزاید.

    امام صادق علیه السلام در گوشه‏ى مجلس نشست. بارانى از هیبت و ابهت از چهره حضرت مى‏بارید. مدتى گذشت. هنگامى که طبیب از خواندن کتاب‎ها فارغ شد، نگاه‏اش به امام صادق علیه السلام دوخته شد. لحظاتى مشغول‏ تماشاى سیماى حضرت شد. ابهت و صلابت امام تنش را لرزاند. نگاه‏اش‏ را به سوى خلیفه برگرداند و با این سؤال سکوت را شکست:

    - این مرد کیست؟

    - او عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله) است.

    - آیا میل دارد از اندوخته‏هاى علمى من بهره‏مند گردد؟

    - نگاه خلیفه روى امام قرار گرفت. قبل از این که چیزى بگوید،امام لب به سخن گشود:

    - نه!

    - طبیب که از پاسخ امام شگفتش زده بود، پرسید:

    - چرا؟

    - چون بهتر از آنچه تو دارى، در اختیار دارم.

    - چه چیز در اختیار دارى؟

    - گرمى را با سردى معالجه مى‏کنم و سردى را با گرمى، رطوبت را با خشکى درمان مى‏کنم و خشکى را با رطوبت و آنچه را که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرموده به کار مى‏بندم و نتیجه کار را به خداوند وامى‏گذارم.

    سپس به سخن جدش رسول الله اشاره کرده، افزود: «معده خانه ‏هر بیمارى و پرهیز، سر هر درمان است.»

    طبیب هندى براى این که سخنان امام را سبک جلوه دهد، پرسید:

    - مگر طب غیر از این‏ها است که گفتى؟!

    - امام فرمود:

    - گمان مى‏کنى من مثل تو این‏ها را از کتاب‎هاى طبى آموخته‏ام؟!

    - حتما، غیر از این، راهى براى فراگیرى علم طب وجود ندارد.

    - نه، به خدا سوگند، جز از خداوند، از دیگرى نیاموخته‏ام. اکنون ‏بگو کدام یک از من و تو در علم طب داناتریم؟

    - کار من طبابت است و حتما در طب از شما عالم‏ترم.

    - پس لطفا به سوال‎هایم پاسخ گویید.

    - بپرسید.

    - چرا سر آدمى یک پارچه نیست و از قطعات مختلف به وجود آمده ‏است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا پیشانى مانند سر انسان از مو پوشیده نیست؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا بر روى پیشانى خطوط مختلفى نقش بسته است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا ابروها در بالاى دیدگان انسان قرار گرفته است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا چشم‎هاى انسان به شکل لوزى ساخته شده است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا بینى میان دو چشم قرار گرفته است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا سوراخ‎هاى بینى در زیر آن خلق شده است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا لب فوقانى و سبیل در قسمت ‏بالاى دهان آفریده شده است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا دندان‎هاى جلو، تیز و دندان‎هاى آسیاب، پهن و دندان‎هاى ‏انیاب (نیش)، دراز آفریده شده است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا کف دست و پا، مو ندارد؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا مرد ریش دارد ولى زن فاقد ریش است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا ناخن و موهاى سر انسان روح ندارند؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا قلب، صنوبرى شکل آفریده شده است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا ریه در دو قسمت آفریده شده و در جاى خود متحرک است؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا کلیه‏ها مانند لوبیا خلق شده‏اند؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا کاسه زانوها رو به جلو قرار دارد؟

    - نمى‏دانم.

    - چرا میان کف پا، گود است و با زمین تماس ندارد؟

    - نمى‏دانم.

    - اى طبیب هندى! ولى من به فضل خداوند، به حکمت و پاسخ این ‏سوال‎ها آگاه‏ام.

    طبیب که چاره‏اى جز تسلیم شدن نداشت، گفت:

    - پاسخ‎ها را بگویید تا بهره‏مند گردم.

    آن‏گاه امام به ترتیب به یکایک سوال‎هاى مطرح شده، چنین پاسخ‏ گفتند:

    - به این جهت ‏سر از قطعات مختلف تشکیل شده و شکاف‎هایى برایش ‏قرار داده شده است تا صداع (سردرد) آن را نیازارد.

    - خداوند مو را بالاى سر رویانده تا به وسیله آن روغن لازم به ‏مغز برسد و بخار مغز از طریق موها خارج شود. همین طور، پوششى ‏براى سرما و گرما باشد. ولى در پیشانى مو نیافریده تا چشم‏ها مزاحمى نداشته باشند و بتوانند به راحتى نور بگیرند.

    - ابروها را بالاى چشم قرار داد تا به اندازه کافى به چشم‏ها نور برسد و نیز از رسیدن نور زیاد جلوگیرى کند. چون زیادى نور، چشم‏ را آزار داده و زمینه معیوب شدن آن را فراهم مى‏سازد.

    - چشم‏ها به شکل لوزى آفریده شده تا داروهایى که با سرمه ‏استعمال مى‏شود، به آسانى وارد چشم شده، چرک و مرض به آسانى از آن به وسیله اشک خارج شود.

    - به این جهت ‏بینى را میان دو چشم قرار داده است که بینى نور را به دو قسمت مساوى تقسیم مى‏کند تا نور به طور اعتدال به ‏چشم‏ها برسد.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله امام صادق (ع) و پزشکی

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    طب الصادق، تحقیق علامه عسکرى، ص 21، به نقل از بحارالانوار، ج 14، ص 478/ مناظرات علمى بین شیعه و سنى، ص 98، به نقل از طب‏الصادق، محمدعلى خلیلى، ص 64.

    کتاب مغز متفکر جهان شیعه، امام صادق علیه السلام، ترجمه ذبیح الله منصوری .

    سایت دانشکده علوم پزشکی تهران

    .

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت