چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه عزت نفس و سرسختی روان شناختی دانش آموزان پرداخته است.برای انجام این تحقیق با توجه به فرضیات تحقیق از روش همبستگی استفاده شده است.از بین دانش آموزان (دختر مقطع متوسطه شهر ملکان در سال 91-90)نمونه ای به تعداد 100 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شده اندو ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه سرسختی روان شناختی اهواز و عزت نفس روزنبرگ می باشد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است و نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه سرسختی روان شناختی و عزت نفس دانش آموزان معنا دار است.
کلید واژه:سرسختی روان شناختی،عزت نفس،دانش آموزان مقطع متوسطه.
فصل اول:
کلیات تحقیق
1-1مقدمه
عزت نفس عبارت است ازارزیابی مداوم شخصیت نسبت به ارزشمندی (خویشتن)خودعزت نفس نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجود خود است این صفت درانسان حالت عام دارد محدود و زودگذر نیست روانشناسی به نام کوپراسمیت با به کاربردن مفاهیم روشهای راجرز در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که کودکانی که عزت نفس بیشتری دارند افرادی هستند که احساسی اعتماد به نفس،استقلال،خلاقیت و خود اعمالی میکنند و به راحتی تحت تاثیر و نفوذ عوامل محیط قرار نمی گیرند(روانشناسی شخصیت،سعید شاملو،1382،ص144)
....عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن عزت نفس وخود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت دانش آموزان محسوب میشود حس ارزشمند بودن هر فرد از مجموع افکار احساس ها،عواطف و اودر طول زندگی ناشی میشود مجموعه برداشت ها و تجربه های که فرد از خویش داردبا عث میشود که نسبت به خود احساس خوشایند ویا برعکس احساس بی ارزشی بنماید عزت نفس از مهمترین عوامل تعدیل کننده فشار روانی اجتماعی بوده و بر زمینه های روابط خانوادگی تعامل های اجتماعی،موفقیت تحصیلی،تصور بدنی،احساس خود ارزشمندی کلی مبتنی است ومیزان اهمیت این زمینه ها با توجه به تفاوت های فردی در رشد فردی تعغیر میکنند(بر گرفته شده از گوگل)
ریشه های مفهومی این سازه بر خلاف دیدگاه های متفاوت به واکنش انفعالی انسان که در اغلب کارها در زمینه ی فشارهای روانی وبیماری مشاهده میشود بر گرفته از مجموعه ای از رویکردها در خصوص رفتار انسانی است که مدی (1973) در مقوله بندی نظریه های عمده شخصیت آنها را نظریه تکامل می نامد(به نقل از کیامرثی،1377،ص2)
شخصیت سرسختی که کوباسا(1979)صورت بندی کرد بر پایه نظریه های است که روانشناسان وجودی در مورد درجه وشدت یک زندگی صحیح مطرح کرده اندکوباسا در سال(1988)با استفاده از نظریه های وجودی در شخصیت،سر سختی را ترکیبی از باورها در مورد خویشتن وجهان تعریف می کند که از سه مولفه ی تعهد،کنترل و مبارزه جویی تشکیل شده است شخصی که از تعهد بالایی برخوردار است باید به اهمیت،ارزش و معنای اینکه چه کسی است و چه فعالیت هایی انجام می دهد معنایی بیابد و کنجکاوی خود را برانگیزد.
ازدیدگاه کوباسا سرسخت کسی است که سه مشخصه ی عمومی دارد:
الف)اعتقاد به اینکه قادر به کنترل با تاثیرگذاری بر روی حوادث است و فشارزاهای روانی را قابل تغییر می داند
ب)توانایی احساس عمیق در امیختگی و یا تعهد نسبت به فعالیتهایی که فرد انجام میدهد
ج)انتظار اینکه تغییر یک مبارزه ی هیجان انگیز برای شدت بیشتر است و آن را جنبه ای از زندگی می داند (کریمی، یوسف، روانشناسی اجتماع ، ،1379،ص90)
عزت نفس مخصوصا در روابط متقابل اشخاص بهتر خود نمایی میکند کسانی که نسبت به خود دید خوبی دارنددیگران را دوست دارند وضعفهای خود را بهتر می پذیرند.این افراد به دلیل احساسات مثبتی که به دیگران دارند و آنها را می پذیرند بهترین دوستان را به دست می آورند(گنجی،ناشر،نشر ساوالان،پاییز،1386،ص21)
2-1بیان مسئله
طبق نظریه راجرز احساسات عزت نفس و اثر نیاز به نظریه مثبت دیگران به وجود می آید،نیاز به نظریه مثبت دیگران در قالب بازخوردها برخوردهای گرم و محبت آمیز، احترام ،صمیمیت،پذیرش ومهربانی از طرف محیط و به خصوص اولیای کودک دریافت می شود،راجرز معتعقد است که کودک از همان اول زندگی به محبت و مهربانی احتیاج دارد و اگر اولیاء طفل،محبت بدون قیدوشرط به او بکند بعدها ار چنان عزت نفس برخوردار می شود که لزومی به طرد کردن تجارب واقعی نمی بینند(شاملو،سعید،مکتب ها و نظریه های شخصیت،1382،ص،144)
تحقیقات مربوط به عزت نفس اغلب ناکام و دلسرد کننده است،چون درجه رضایت شخصی با تعداد بیشماری ار عناصر تشکیل دهنده عملکرد ذهنی همراه است.پژوهشگران،علاقه خود به مطاله عزت نفس را از دست داده اند اما نباید این واقعیت را ندیده بگیریم که اگر بخواهیم رفتار یک شخص را در تعداد زیادی از موقعیتها عزت نفس با توانایی سازگاری همراه است(حمزه،گنجی،ارزشیابی شخصیت،پاییز1386،ص،22)
عزت نفس،یعنی نظر شخص در باره خود این نظر ار طریق ارزیابی شخص از رفتارها،ظاهر،هوش،موقعیت اجتماعی خود و از طریق ارزیابی دیگران از آنها رشد می کنند بنابراین عقیده در باره خوبی یا بدی رفتارها ژشتی یا زیبایی قیافه،کمی یا زیادی هوش،موفقیتها یا شکستهای اجتماعی خود با عقیده ای که دیگران در باره رفتارها شکل ظاهری،میزان هوش و موفقیعتها یا شکستهای ما دارند و آنها را منعکس می کنند.کنش متقابل پیدا می کند و عزت نفس ما را تشکیل می دهند(لیندا فیلد،مرتجم،گنجی،عزت نفس،1386،1382،ص،21)
اولیاء خانه و مدرسه نقش بسیار مهم و موثری در شکل دادن به آینده ی کودکان دارند پرورش دادن عزت نفس،اعتماد به نفس،خویشتنداری،صبر،شکیبایی،گذشت و فداکاری موضوعهایی هستنند که مانند تقویت عضلات بدن،نیاز به تمرین و پرورش دارند.عزت نفس به معنای احساس شایستگی و ارزشمندی کردن است در این نوشته هشت راه را برای شکل دادن و پرورش عزت نفس ارائه داده است.
1)والدین همواره با فرزندان خود ومربیان مدرسه با دانش آموزان خود صادقانه برخورد کنند.
2)مسولیت پذیر بودن کودکان
3)از افرادی که اعتماد به نفس و عزت نفس کمی دارند دوری کنید.
4)به بالا بردن عزت نفس دیگران نیز کمک کنید.
5)آرزوهای دور و دراز خود را مطرح کنید.
6)اهمیت مربیان و والدین بیش از خودتان است،7)سالم باشید،8)به فعالیتهایی بپردازید که اهمیت دارند(گرفته شده از سایت گوگل،ص،5)
3-1اهمیت و ضرورت تحقیق:
هر چند که امروزه اصطلاحعزت نفس را در مکالمات روزمره کمتر به کار می بریم مفهوم عقده خود کم بینی را که می توان با عزت نفس پایین مترادف باشد بهتر می شناسیم.
دون ها.یک مولف کتاب بسیار ارزشمند درباره عزت نفس معتقد است که عقده خود کم بینی هفت شاخص دارد
1)حساسیت به انتقاد:کسانی که عقده خود کم بینی دارند با اینکه میدانند نقایصی دارند ،دوست ندارد که دیگران آنها را گوشزد کنند . انها هر نوع انتقاد را صرف نظر از اینکه با چه لحنی بیان شود یا جنبه سازندگی داشته باشد یک جمله شخصی به حساب می آورند باید به حال کار فرما یا سر کارگری گریست که کارمندان یا کارگرانشان از عقده خود کم بینی رنج می برند .
2)واکنش نامناسب در مقابل خوش خدمتی:این ویژگی به دو صورت خود نمایی میکند برخی اشخاص با ناامیدی می خواهند که توجه مثبت دیگران را جلب کنندو همیشه در جستجوی تعریفهای دیگران هستند برخی از دیگران هر نوع ستایشی که در مورد آنها انجام گیرد رد می کنند زیرا این کار با احساسات خاص آنها در یک چارچوب قرار نمی گیرد.
3)نگرش بینش انتقادی : کسانی که خود را با ارزش نمی دانند در ارزش قائل شدن به دیگران دشواری دارند انها سعی می کنند کوچکترین معایب دیگران را بزرگ کنند و بدین وسیله متقاعد شوند که آنها شایستگی عزت و احترام را ندارند این اشخاص نمی توانند خود را با هوش،جذاب و شایسته بدانند در نتیجه کسی را نیز با هوش و جذاب تصور نمی کنند.
4)تمایل به سرزنش کردن:برخی اشخاص ضعفهای خود را به دیگران نسبت می دهند تا ناراحتی حاصل از احساس خود کم بینی را کاهش دهند در واقع آنها دیگران را به خاطر شکستهای خودشان سرزنش می کنند.
5)احساس آزار :سرزنش کردن دیگران ممکن است تا آنجا پیش برود که فرد متقاعد شود دیگران فعالانه در پی آزار او هستند ومثلا اگر فردی از کار خود اخراج شود برایش مفید خواهد بود که معتقد باشد کارفرما با او مخالف است این اعتقاد موجب می شود که مسولیت شکست خود را به عهده نگیرد.
6)احساسات منفی نسبت به رقابت:کسانی که احساس خود کم بینی دارند،می خواهند هم در بازیها وهم در رقابتها از همه ببرند با این همه تمایل ندارند خطر کنند.زیرا باطنا معتقد هستند که نمی توانند ببرند به نظر آنها برنده نشدن نشانه ی شکست است.
7)تمایل به انزوا و کم رویی:اشخاصی که از عقده حقارت رنج می برند چون خود را به اندازه دیگران با هوش و جالب نمی دانند،خیال می کنند دیگران نیز درباره آنها همین نظر را دارند .
بنابراین سعی میکنند از روابط اجتماعی دوری جویند (حمزه گنجی،ناشر ،نشر ساوالان ،پاییز 1386،ص،22)
عزت نفس و جاذبه نیز رابطه نزدیک دارند.یکی از مهم ترین منابع ارزیابی مثبت از خود ،دوست داشته شدن از سوی دیگران و ما در دوره های شک به خود وعزت نفس پایین به روابط مثبت با دیگران ارج وارزش خاصی می دهیم .
سطح عزت نفس ما نیز در تعیین نوع طرفهای ما نقشی بر عهده دارد وقتی احساس نا ایمنی و افسردگی می کنید طرد شدن فوق العاده رنج آور است،پس استراتژی عاقلانه اینست که محتاطانه وطوری با طرفها رفتار کنید که احتمالا واکنش مثبتی نشان دهند به نظر می رسد که وقتی عزت نفس ما پایین است دوست داشته شدن حائز بیشترین ارزش و احتمالا دو سویه می باشد (روانشناسی تعامل اجتماعی،تالیف جوزف.پی،فرکاس،ترجمه،بیگی،فیروز بخت،1380ص،14)
شخصیت سرسختی که کوباسا(1979) صورت بندی کرد،بر پایه نظریه های است که روانشناسان وجودی در مورد درجه ی شدت یک زندگی صحیح مطرح کرده اند از دسته ی این نظریات می توان به نظریه ی وایت(1959) در صورت شایستگی،آلپورت(1959) در مورد تلاش اختصاصی و اریک فروم(1947) در مورد جهت گیری بارور اشاره کرد(به نقل از ورودی،1380)
افرادی که در مولفه کنترل قود هستنند رویدادهای زندگی را قابل پیش بینی و کنترل می دانند و بر این باورند که قادرند با تلاش آنچه را که در اطرافشان رخ می دهد تحت تاثیر قرار دهند.چنین اشخاصی برای حل مشکلات به مسولیت خود،بیش از اعمال یا اشتباهات دیگران تاکید می کنند.
مبارزه جویی نیز باور با این امر است که تغییر،نه ثبات و امنیت بلکه جنبه ای طبیعی از زندگی است.اشخاصی که مبارزه جویی بالایی دارند موقعیتهای مثبت یا منفی را که به سازگاری مجدد نیاز دارند،فرصتی برای یادگیری و رشد بیشتر می دانند تا تهدیدی برای امنیت و آسایش خویش،چنین باوری،انعطاف پذیری شناختی،قدرت تحمل رویدادها و موقعیتهای مبهم و ناراحت کننده ای از زندگی را به همراه دارد(کوباسا،1988،مدی،1990)
پدیده سرسختی به صورت قیاصی از هستی گرائی مشتق شده است که کوباسا این دیدگاه هستی گرایانه ی سرسختی را به مفهوم دقیق از زندگی واقعی،شایستگی،تلاش و سوگیری خلق بدل کرد(لامبرت،1987،به نقل از کوباسا،1988)
سرسختی چیزی فراتر از جمع سه مولفه ی تعهد،کنترل و مبارزه جویی است،انعطاف پذیری روان شناختی افراد سرسخت،صرفا از تاثیر انفرادی افرادی این سه مولفه سر چشمه نمی گیرد،بلکه ناشی از شیوه ی مقابله ای خاصی است که با ترکیب پویایی این سه مولفه همخوان است(پارکرورندال،1988،به نقل از ورودی 1380،گرفته شده از گوگل)
4-1طبقه بندی متغییرها:
هدف کلی:برسی رابطه ی عزت نفس و سرسختی روان شناختی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ملکان.
عزت نفس:ملاک
سرسختی:پیش بینی
فرضیه:بین سرسختی روان شناختی و عزت نفس دانش آموزان رابطه وجود دارد.
سوال فرضیه:آیا بین سرسختی روان شناختی و عزت نفس دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
5-1تعاریف نظری:
عزت نفس به قضاوت شخصی پیرامون ارزش خویشتن اتلاق می شود و عبارتست از ارزیابی و ارزشیابی مداومی که شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن دارد.
آدلر اختصاصا به عزت نفس می پردازد و آن را به عنوان یک متغییر با نفوذ و با اهمیت عنوان می نماید تئوری شخصیتی است که آدلر ارائه نموده است(بیابانگرد، ،1372،ص،12)
سرسختی روان شناختی:شخصیت سرسختی که کوباسا(1979)صورت بندی کرد.بر پایه نظریه هایی است که روان شناسان وجودی در مورد درجه وشدت زندگی صحیح مطرح کرده اند،از دسته این نظریات می توان به نظریه وایت(1959)در مورد شایستگی،آلپورت(1995)در مورد تلاش اختصاصی و اریک فروم(1947)در مورد جهت گیری بارور اشاره کرد.
6-1تعاریف عملی:
عزت نفس نمره ای که فرد در پرسشنامه روزنبرگ کسب می کند میزان عزت نفس فرد را مشخص می کند.
سرسختی روان شناختی:نمره ای که فرد در پرسشنامه سرسختی اهواز کسب می کند میزان سرسختی فرد را مشخص می کند .