بررسی تاثیر سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در بین دو مدرسه راهنمایی طاهره و سمیه در درس دینی و عربی سال 90-91
مقدمه
آمار عنوان دانشآموزان با توجه به استعدادها، علایق، توان و تفاوتهای فردی در راستای پیشرفت تحصیلی از اهداف اصلی نظام تعلیم و تربیت هر کشوری میباشد در صورتی که این مهم اتفاق بیافتد قطعاً مردان و زنان آینده این جامعه با علاقه و جدیت در عملکرد خود موفقتر بوده و جامعهای ایدهآل را میسازند. لذا تمامی دستاندرکاران تعلیم و تربیت و محقق جامعه باید سعی داشته باشند به شناسایی عوامل عدم موفقیت و موفقیت دانشآموزان را در جهت پیشرفت تحصیلی سوق دهند تا اهداف مورد نظر نظام تعلیم و تربیت محقق شود. به عبارت دیگر با اینکه چرخ تکامل علم بشریت چنان با سرعت پیش میرود که تشخیص مقصد نهایی این حرکت شتابدار، کاری بس دشوار است ولی بازهم جوامع بشری حین پیشرفت به سوی تکامل علمی مواجه به مشکلات لاینحل و صعبالعبوری است که وظیفه مسئولان نظام تعلیم و تربیت و محققان را سنگینتر میکند. از همه مهمتر آفتهای نظام آموزشی کشور ما افت تحصیلی است که همه ساله به صورت گوناگون مقدار بسیار زیادی از استعدادهای بالقوه انسان و منابع اقتصادی جامعه را هدر داده و نابسامانیهای فردی، اجتماعی را به جای میگذارد همه ساله این پدیده در ایران به صورت جنبههای مختلف شکست تحصیلی چون غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایه تحصیلی، غیبت میان سؤالات تحصیلی دانشآموزان کیفیت عزل تحصیلات دانشآموزان در مقایسه با آن چه باید باشد. کسب محفوظات به جای معلومات جلوه مینماید که آثار اجتماعی روانی، اخلاقی، عاطفی و اقتصادی زیاد مترتب است. بنابراین باید شرایطی پیشبینی کرد که پیشرفت تحصیلی مطلوب حاصل و افت تحصیلی به حداقل ممکن بر سر یکی از راههای که میتوان در جهت افزایش پیشرفت تحصیلی کمک گرفت شناخت. مسائل و مشکلاتی است که مانع رسیدن دانشآموزان بر پیشرفت تحصیلی و برطرف عنوان این موانع است. بر همین اساس اینجانب تحقیق خود را به بررسی پیشرفت تحصیلی و موفقیت کنونی آن درروند تعلیم و تربیت و نقش سواد والدین اختصاص داده و حاصل کاوشهای خود را در این مقاله گرد آوردهام.
اساس هر جامعه خانواده های آن جامعه است، به عبارت دیگر خانواده است که تا حد زیاد چگونگی گذشته، حال و آینده هر فرد و جامعه را پی ریزی کند. چگونگی ارتباط والدین و اعضای خانواده بی تأثیر از سطوح معلومات و اطلاعات والدین نیست. والدین به منظور آگاهی بیشتر از مسائل تربیتی به یادگیری و آموزش هایی نیاز دارند، نقش پدر و مادر در تربیت و پیشرفت تحصیلی فرزندان برکسی پوشیده نیست و نقش آنان مهم و تعیین کننده است، زیرا والدین شکل دهندگان و معماران شخصیت فرزند خود هستند. در جامعه امروزی ممکن است هر پدر و مادری در یک یا چند رشته اطلاعات تخصصی داشته باشند و در زمینه چگونگی برقراری روابط خانوادگی آگاهی ها و تجربیات در خانه پدری خود کسب کرده باشند. اما آنچه مسلم است شیوه زندگی امروز مانند شیوه زندگی قبل نیست، زیرا نیازهای جامعه امروزی با نیازهای جامعه نسل گذشته همانندی ندارد. تحصیلات والدین و داشتن اطلاعات به روز آنان موجب می گردد که والدین و داشتن اطلاعات به روز آنان موجب می گردد که والدین محیط مناسبتری برای رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه فرزندان خود فراهم آورند و فرزندان کمتر دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی می گردند، ولی در خانواده هایی که اولیاء فاقد حقی سواد خواندن و نوشتن هستند، قادر به برقراری ارتباط صحیح با فرزندان خود نبوده و حتی در امر آموزش و تحصیلات، اکثراً فرزندانشان دارای مشکل هستند، ولی این امر در خانواده های کم سواد تا حدودی فرق می کند، زیرا آنان گرچه اطلاعات به روز ندارند ولی قادر به خواندن و نوشتن و حساب کردن در حد ابتدایی می باشند و می توانند تا حدودی در امر تحصیل فرزندانشان را کنترل نمایند.
هدف ما در این تحقیق روشن ساختن این مسئله است که آیا فقط تحصیلات والدین در پیشرفت فرزندان کفایت می کند یا علل و عوامل دیگری در این امر دخیل است؟
بیان مساله
قدم اول درموفقیت این است که پیروز شدن را بخواهیم، تنها به این صورت است که اصول موفقیت را به آسانی خواهیم آموخت. موفقیت درتحصیل به عوامل گوناگونی بستگی دارد واین عوامل در مجموعه ای فردی، آموزشگاهی، خانوادگی واجتماعی طبقه بندی می شود. بی تردید پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به عوامل مختلفی نظیر درآمد، سطح تحصیلات والدین، رفتاروالدین، محیط خانواده، نوع مدرسه، امکانات آموزشی، رفتار معلم و... بستگی دارد.
دراین تحقیق من عامل دوم یعنی سطح تحصیلات والدین را مورد بررسی قرار می دهم.
سطح تحصیلات والدین همانند سایر عوامل موثربر پیشرفت تحصیلی به اشکال مختلف در پیشرفت تحصیلی ویا افت تحصیلی تأثیر می گذارد.
والدین، علم و دانش آموز سه عنصر و سه سیستم در درون نظام آموزشی هستند که به یکدیگر وابسته و رشد یکی موجب رشد دیگری می شود. از اینرو محققان همواره درصددند تا درک کنند که چه فرایندها و رفتارهایی موجب می شود تا اثربخشی معلم یا والدین بیشتر گردد. نقش والدین به مراتب باارزشتر ازنقش معلم است، چرا که او ساعات بیشتری را در کنار فرزند خود حضور داشته و بیش از معلم نمایش دهنده الگوهای رفتاری ( عملی ) می باشند که روی کودک اثرات منفی یا مثبت را به جا می گذارد. طرز مراودت کودک و والدین و نوع اثری که از این تعامل بجا می ماند همواره مد نظر محققان بوده، چرا که آنان ضرورت شناسایی رفتارهای مثبت و منفی والدین و چگونگی اثر آن بر موقعیت تحصیلی را متذکر می شوند. در دنیای امروز که کودکان و نوجوانان بیش از گذشته درگیر مسائل تحصیلی و حرفه ای هستند نقش والدین بویژه در زمینه مسائل تحصیلی فرزندان، با اهمیت تلقی می گردد.
پدران و مادران باید بدانند که چگونه برای تحقق هدف خود بکوشند، یعنی ما باید هدف مشخصی از تربیت فرزندان داشته باشیم و مهم ترین هدف باید رشد و تکامل شخصیتی آنان باشد. برای بهبود کیفیت آموزشی و نیز دستیابی مطلوب تر به اهداف آموزشی عمومی، لازم است بجز مدرسه به همکاری و همفکری بنیادهای اجتماعی دیگری که به نحوی در پرورش افرا موثرند، از جمله خانواده توجه نمود. تحقیقات فراوان نشان داده اند که اگر اولیاء علاقه مند به مسائل آموزشی فرزندان باشند، کودکان و فرزندان آنان نیز با ذوق و شوق بیشتری تحصیل خواهند نمود. تحقیقات نشان داده است که بخش بزرگی از تغییرات پیشرفت تحصیلی ناشی از تفاوتهای محیط خانوادگی است.