جامعه شناسی تاریخی خانواده
چکیده
در این تحقیق مطالعاتی در مورد زنان و کار و اینکه چه موانعی بر سر راه اشتغال زنان است و مانع پیشرفت آنها می شود و همچنین منافعی که زنان شاغل را در بر می گیرد و راهکارهایی برای بهتر شدن سطح فعالیت و کاربرای زنان و بررسی علل و عوامل رویکرد زنان به اشتغال انجام شده ، و با هدف بهتر شدن وضعیت کاری و شرایط مناسب تری برای زنان تهیه شده است .
امیدواریم که زنان ما بتوانند با کیفیت بالاتر و مشکلات کمتر در جهت فراهم شدن زندگی بهتر برای آنان به اشتغال بپردازند .
نتیجه تحقیق :
از 9 فرضیه موجود در تحقیق 4 فرضیه رد و 5 فرضیه اثبات شد که در زیر به شرح آنها می پردازم :
فرضیه های رد شده : 1- کسب ثروت مهمترین انگیزه مادی آنها نبود ، 2- کار در خانه مانعیتی برای آنها وجود نیاوده بود، 3-استقلال مالی در گرایش زنان به اشتغال اثر ندارد، 4- بالا رفتن سن تأثیری در کم شدن رویکرد زنان به اشتغال نداشت .
فرضیه های اثبات شده : 1- برخورداری از تحصیلات بالاتر سبب روی آوردن بیشتر زنان به اشتغال می شود ، 2- اگر فرصتهای شغلی بیشتر باشد زنان سریعتر به اشتغال روی می آوردند ،3- زنان شاغل خیلی کم و یا هیچ کمکی به اقتصاد جامعه نمی کنند ، 4- کسب مقام و موقعیت اجتماعی تمایل زنان را به اشتغال بیشتر می کند ، 5 – رفاه خانواده مهمترین انگیزه خانوادگی زنان شاغل است .
اهداف پژوهش
1-آیا تحصیلات در گرایش زنان به اشتغال مؤثر است .
2-آیا سن در میزان تمایل زنان به اشتغال مؤثر است .
3-آیا انگیزه مادی کسب ثروت در میزان رویکرد زنان به اشتغال مؤثر است .
4-آیا انگیزه خدمت به جامعه در گرایش زنان به اشتغال مؤثر است .
5-آیا کسب موقعیت اجتماعی در تمایل زنان به اشتغال مؤثر است .
6-آیا انگیزه خانوادگی در رویکرد زنان به اشتغال مؤثر است .
7-آیا انگیزه استقلال مالی در میزان گرایش زنان به اشتغال مؤثر است .
8-آیا وجود فرصتهای شغلی در میزان تمایل زنان به اشتغال مؤثر است .
9-آیا کار در خانه در میزان رویکرد زنان به اشتغال مؤثر است .
فرضیه ها
هر چه زنان از تحصیلات بالاتری برخوردار باشند به اشتغال بیشتر گرایش دارند .
2- هر چه سن بیشتر شود میزان تمایل زنان به اشتغال بیشتر است .
3- هر چه کسب ثروت بیشتر باشد رویکرد زنان به اشتغال بیشتر است .
4- هر چه انگیزه خدمت به جامعه بیشتر باشدگرایش زنان به اشتغال کمتر است .
5- هر چه کسب موقعیت اجتماعی بیشتر باشد تمایل به اشتغال در زنان بیشتر می شود .
6- هر چه انگیزه خانوادگی بیشتر باشد رویکرد زنان به اشتغال بیشتر می شود .
7- هر چه استقلال مالی بیشتر شود میزان گرایش زنان به اشتغال بیشتر می شود .
8- هر چه فرصت های شغلی بیشتر باشد تمایل زنان به اشتغال بیشتر است .
9- هر چه کار در خانه بیشتر باشد میزان رویکرد زنان به اشتغال کمتر است .
تعاریف و مفاهیم
تحصیل : حاصل کردن ، فراهم آوردن ، بدست آوردن ، درس خواندن ، دانش آموختن .
(حسن عمید/ 1380 /ص378 )
سن: 1-شمار سال های زندگی انسان یا موجود زنده دیگر ،مدت عمر 2-دوره یا مرحله ای از زندگی .
(دکترحسن انوری / 1382 /ص 1325 )
فرصت: وقت مناسب برای کاری ، پروای کار ، جمال ، نوبت .
(حسن عمید / 1380 /ص 909 )
ثروت: مال، دارایی، بسیاری مال .
(همان /ص 444 )
خدمت : کار کردن برای کسی .
(همان / ص546 )
جامعه : گروهی از مردم که با هم وجه اشتراک داشته باشند ، صنفی از مردم ، مردم یک شهر یا کشور .
(همان /ص 451 )
موقعیت اجتماعی : هویت اجتماعی که فرد در گروه یا جامعه معینی دارد ، موقعیت اجتماعی ممکن است ماهیتی بسیار کلی داشته باشد . (مانند موقعیتهایی که در ارتباط با نقشهای وابسته به جنسیت است ) یا ممکن است خیلی مشخص تر باشد (مانند موقعیتهای شغلی).
(علیرضاشایان مهر / 1377 /ص515 )
رفاه : به معنای وسیع کلمه به آسایش فکری و جسمی اطلاق می شود ، به معنای اخص به کوششهایی گفته می شود که جهت پیشرفت وضع عمومی بهداشت و خوشبختی و آسایش مادی و معنوی جامعه به کار می رود . این کوششها ممکن است از طریق اعمال سیاستهای حکومت محلی یا مرکزی و یا از طریق شرکتهای خصوصی یا مؤسسات دیگر صورت بگیرد .
استقلال:آزادی داشتن ، به آزادی کاری کردن ، بدون مداخله کسی کار خود را اداره کردن .
(سید مهدی مجتبوی / 1372 / صص164-165 )
اشتغال در خانه : به خدمت گرفتن فرد یا افرادی خارج از خانوار جهت انجام کار و ارائه خدماتی در آن در برابر کارکنان خانوادگی (فرزندانیکه در خانواده و زیر نظر پدر به کار
می پردازند ) که هنوز هم نسبتی بالنسبه قابل توجه از جمعیت فعال جامعه ایران را شامل
می شود . نسبت خانه و شاغلان ( افرادی که خارج از خانه به کار در آن گمارده می شوند ) سخت رو به کاهش است .
(دکتر باقر ساروخانی / 1380 / صص370-371 )
معرفی انواع متغیرهای پژوهش
متغیر وابسته: گرایش زنان به اشتغال
متغیر مستقل : از عوامل شخصی ، خانوادگی ، اجتماعی و اقتصادی تشکیل شده است .
عوامل شخصی = تحصیلات، سن ،کار در خانه، استقلال مالی، خدمت به جامعه .
عوامل خانوادگی = رفاه خانواده .
عوامل اجتماعی = فرصتهای شغلی ،موقعیت اجتماعی .
عوامل اقتصادی = کسب ثروت .
مقدمه
انسان به طور طبیعی ، گرایش به رشد و تکامل دارد و اصیلترین تفاوت او با دیگر موجودات داشتن تفکر و خلاقیت است . این انسان متفکر، علی القاعده می باید بر اساس تفکر علمی ، روشهای نوین و شیوه های جدید در زندگی و محیط مادی اطراف خویش بیافریند . در نتیجه دینامیک بودن ، آفریدن و خلق کردن و حرکت به سوی تکامل جزو ذاتی انسان است . به طور طبیعی از انسان انتظار رشد و تکامل می رود و اگر سکون و ایستایی بردوره ای از تاریخ بشرحاکمیت دارد و یامللی علی رغم تحولات توسعه صنعتی هنوز زندگی دوران معیشتی را سپری می کنند ، بدون تردید موانعی در مقابل رشد و ترقی آنها وجود دارد .
با رفع این موانع و آماده سازی زمینه های رشد ، جامعه باید در یک روند طبیعی به تحولات مادی و توسعه صنعتی نایل آمد . با توجه به این فرض انسان محور و کلید اصلی توسعه به شمار می آید.
یکی از موضوعات اساسی در برنامه ریزیهای خرد و کلان اقتصادی کشورها توجه به نیروی انسانی است چنانچه این نیروی انسانی ماهر و متخصص باشد ، سهم زیادی را در رشد و توسعه خواهد داشت .
(زنان حدود نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند ) . نقش آنان عمدتاًدر برنامه های ملی و بین المللی ، در رابطه با نحوه برخورد با مقاطع بحران اقتصادی و توسعه سرمایه گذاری ، در مناطق در حال پیشرفت نادیده گرفته شده است . بنابراین می توانند در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی سهیم بوده و با کسب آموزش در جهات مختلف ، از جمله حرفه ، در بالا بردن سطح تولید و بهره وری بیشتر از نظر اقتصادی و رشد و توسعه کشور سهم به سزایی را داشته باشند .
مرد و زن هر دو کار می کنند ، ولی کار آنها از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوت است . نظیر: کل ساعات کار ، نوع کار ، میزان پرداخت ، سن ، مشارکت ، خانه داری که درتمامی این موارد زنان بطور عمده نقش فعالتری نسبت به مردان دارند .
از سال 1970 ، نقش زنان در نیروی کار افزایش یافته است و تقریباً در همه جا زنان بیشتر در خارج از خانه کار می کنند .
تجزیه و تفکیک شغل و تفاوت دستمزد ، تقریباً در همه جا بر شکاف بین آنچه را که به دست می آورند تأ کید می کند ، آنها همچنین به پول و آموزش دسترسی کمتری دارند .
کار زنان کم ارزش تلقی شده و یا بسیاری از موارد ثبت نمی شود. امروز تجدید نظر در مفاهیم اشتغال و بیکاری و خانه دار بودن یکی از کارهای مهم و اساسی می باشد .
زنان فعالیتهای مختلفی را در خانه و در خارج از خانه دارند . چنانچه کار را در معنای معمول آن ، هر نوع اشتغالی که پاداش مالی بر آن مرتبت باشد ، بدانیم بسیاری از فعالیتهای زنان در این مقوله نمی گنجد ، زیرا پاداش مالی ندارد . لذا با توجه به اینکه زنان بخش عظیمی از فعالیتهای داخل خانه را انجام می دهند و در صورتی که این کارها به بیان اقتصادی سنجیده می شد ، هزینه بالایی را برای خانواده بوجود می آورد ، ولی به هر حال امروز این فعالیتها جزو کار و اشتغال به معنای معمول آن نیست .
فعالیت زنان در روستاها به طور معمول همیشه انجام شده است . در شهرهای قدیمی ، زنان علاوه بر کارهای مربوط به خانه ، به مشاغلی چون خیاطی . آرایشگری ، مامایی ، قالیبافی و کارهای دستی سنتی می پرداختند و یا به صورت خدمه در خانه های دیگران به کار مشغول بودند . بعد از انقلاب صنعتی و ایجاد کارخانه ها و کارگاههای مختلف ، سرمایه داران به دنبال نیروی کار ارزان بودند و زنان بهترین این نیروها به حساب می آمدند . به خصوص در صنعت نساجی زنان بیشتر از بقیه صنایع حضور پیدا کردند. کم کم زنان به دستمزد نا عادلانه و کار زیاد خود معترض شده و گروهها و اتحادیه هایی را تشکیل دادند تا در برابر شرایط نابرابر کار و تبعیضات موجود مبارزه کنند .
عدم تخصص و پایین بودن سواد زنان و فقدان تجربه کاری باعث شد آنان بیشتر به سوی کارهایی که نیروی غیر متخصص نیاز داشت ، روانه شوند . بخش خدمات تا حدی پذیرای این نیروها گردید . تمرکز در این بخش ، برای زنان شانس کمتر برای یافتن شغل به دلیل رقابت بیشتر را به دنبال داشت .
یکی از مشکلاتی که زنان در همه جوامع با آن درگیر هستند ، مسئولیت پرورش فرزندان و اداره امور خانه می باشد . به واسطه این مسئله آنان امکان دسترسی به تخصصها و آگاهیهای سطوح بالا را کمتر دارند و همچنین زمانی را که می توانند در شغل و حرفه خود صرف نمایند محدود می باشد . بنابراین به مشاغلی روی آوردند که هم نیاز به تخصص بالا نداشته باشد و هم وقت کمتری را بیرون از خانه صرف کنند . آنان نسبت به مردان از اوقات فراغت کمتری برخوردارند زیرا به محض تمام شدن وقت کار در بیرون ، خود را به منزل می رسانند تا به مراقبت از بچه ها و رسیدگی به امور منزل بپردازند .
شرایط نا برابر کار برای زنان نسبت به مردان چه از جهت استخدام ، دستمزد و امکان ارتقای به سطوح بالاتر ، باعث می شود اشتغال زنان ویژگیهایی داشته باشد که با توجه به ساختار فرهنگی اقتصادی و اجتماعی هر جامعه فرق می کند .
(دکتر خدیجه سفیری / 1377 / صص 7-9 )
کار و شغل
پدیده اشتغال و کار از ابتدای زندگی اجتماعی بشر مورد توجه بوده است. هریک از اندیشمندان به نوعی درباره این مسأله سخن گفتهاند. اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و درخانه، امری عادی تلقی میشد. هرچند تفکیک نقشها و وظایف جزء اصلی اشتغال محسوب میگردید.