روش تحقیق بررسی و عملکرد اثرات اشتغال بر سلامت زنان در سال 88-89

تعداد صفحات: 27 فرمت فایل: word کد فایل: 10003366
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: پایان نامه روانشناسی
قیمت قدیم:۵,۵۰۰ تومان
قیمت: ۴,۳۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه روش تحقیق بررسی و عملکرد اثرات اشتغال بر سلامت زنان در سال 88-89

    اثرات اشتغال بر سلامت زنان

    از دهه هفتاد میلادی مطالعات در زمینه نابرابری‌های موجود در مورد شاخص‌های سلامت و بیماری‌ و به‌ویژه تفاوت در مورد سلامت زنان و مردان در سطوح ملی و بین‌المللی در غرب آغاز شده است (Hunt & Annandale, 1999). از آن‌جا که دامنه مطالعات فوق‌الذکر عمدتاً به جوامع غربی محدود شده است، جای خالی تحقیق در این زمینه در ارتباط با جوامع دیگر در عرصه بین‌المللی به خصوص جوامع جهان سوم یا جوامعی که دارای فرهنگی متفاوت با جوامع غربی هستند، احساس شده است(Khlat et al. 2000). در کشوری چون ایران، که در منطقه خاورمیانه قرار گرفته، مطالعات در زمینه سلامت زنان و عوامل مرتبط با آن در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. تحقیقی(Ahmad-Nia, 2000)

    که در این مقاله به بخشی از نتایج آن اشاره می‌شود، تلاشی در راستای از میان بردن خلا موجود در زمینه مطالعه تفاوت‌های سلامت و بیماری در مورد مادران شاغل و غیرشاغل در سطح شهر تهران است که در چارچوب جامعه‌شناسی پزشکی و بهداشت به انجام رسیده است.[1]

     

    کلید واژه‌ها: اشتغال، تهران، زنان، سلامت

     

    مقدمه

    مطالعات انجام شده در کشورهای غربی حکایت از برتری نسبی وضعیت سلامت زنان شاغل در مقایسه با زنان غیرشاغل یا به عبارت دیگر زنانی دارد که صرفاً به ایفای نقش زن خانه‌دار محدود شده‌اند

    در مطالعات انجام شده بر اهمیت تکثر نقش‌ها و تاثیر مثبت آن در ارتقای وضعیت سلامت روحی و جسمانی زنان تأکید شده است. سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا ایفای نقش‌های متعدد و به ویژه در مورد زنان گسترش فعالیت‌های اجتماعی و شغلی در شرایط متفاوت فرهنگی به‌عنوان مثال در شرایط فرهنگی جامعه در حال گذار ایران نیز می‌تواند همان آثار مثبت مورد انتظار را در مقایسه زنان شاغل و خانه‌دار به همراه داشته باشد.

    1) مروری بر سوابق نظری و تجربی

    در چارچوب مدل‌های نظری تحلیل نقش در غرب دو روی‌کرد عمده یکی با دید مثبت و دیگری با دیدگاهی منفی به مسئله رابطه نقش اشتغال و سلامت در مورد زنان پرداخته است که در این‌جا به اختصار به فرضیه‌های عمده هریک از دو دیدگاه اشاره می‌شود.

    در چارچوب روی‌کرد منفی، گذشته از نظریه پارسونز در مورد تفکیک کارکردی نقش زنان و مردان و تاکید وی بر لزوم عدم اشتغال زنان خانه‌دار، می‌توان از فرضیه‌های تکثر نقش Multiple) (roles تضاد نقش (role conflict(Martikainen, 1995فشار بار اضافی نقش (role overloadWaldron et al. 1998فرضیه تقارب (convergence hypothesisفرضیه کمیابیscarcity hypothesis (Barnett, 1993)، و فرضیه فشار نقش (role strain hypothesisWaldron et al. 1998نام برد. هریک از این فرضیه‌ها به نوعی حکایت از این دارند زنانی که به کار در ازای دست‌مزد می‌پردازند، بیش‌تر احتمال دارد به دلایلی چون حجم بیش‌تر کار، افزایش انتظارات و مسئولیت‌های بیش‌تر و استرش ناشی از ایفای چند نقش توأمان، از نظر سلامت در وضعیت نامطلوب‌تری نسبت به زنانی که صرفاً به نقش‌های سنتی همسری و مادری می‌پردازند، قرار گیرند.

    در مقابل، در چارچوب مدل‌های روی‌کرد مثبت، به

    فرضیه اعتلای نقش                                (role enhancement) (Bartley, 1992)،

    نظریه بسط نقش                   (role expansion) (Sorensen & Verbrugge, 1987)

    و فرضیه تجمع نقش                       (role accumulation) (Waldron et al. 1998)

    می‌توان استناد نمود که طی آن نقش اشتغال که به‌عنوان نقش جدیدی به نقش‌های سنتی زنان اضافه شده، به‌عنوان یک امر مثبت و پرفایده در نظر گرفته می‌شود. در این‌جا مکانیزم تأثیرگذاری مثبت نقش اشتغال از طریق عزت نفس افزایش یافته، درآمد بیش‌تر، کسب حمایت اجتماعی گسترده‌تر که با اشتغال در ازای درآمد همبسته است در جهت ارتقای سلامت زنان مورد تاکید قرار می‌گیرد.

    آربر (1991) یادآور می‌شود که «اشتغال به کار زنان را می‌بایست هم به‌عنوان «نقشی دیگر» و هم به‌عنوان «متغیری ساختاری» در نظر گرفت. اشتغال به‌عنوان نقشی اضافه شده می‌تواند دربردارنده‌ی تعهدات و مسئولیت‌های بیش‌تر باشد، اما از سوی دیگر، زنان با جایگاهی که در بازار کار احراز می‌کنند، پاداش می‌گیرند و این امر حاکمیت بیش‌تر آن‌ها را بر منابع مالی در پی دارد و به آن‌ها این فرصت را اعطا می‌کند که بتوانند به نحو مثبتی بر شرایط زندگی خود و خانواده خود تأثیرگذار باشند.»

    بارتلی و دیگران (1992: 313) نیز معتقدند: «هرچند به تدریج ما در ادبیات نظری شاهد ظهور سنتزی از این دو روی‌کرد (مثبت و منفی) به رابطه اشتغال سلامت زنان، هستیم، برخی از عوامل درگیر در این رابطه همچنان مورد غفلت واقع شده‌اند». ایشان به ضرورت در نظر گرفتن ماهیت و میزان یا حجم کار، چه در مورد کار خانگی و کار زنان در بازار رسمی اشتغال اشاره داشته و تفاوت‌های موجود از نظر وضعیت سلامت را در مورد انواع مشاغل موجود مورد تاکید قرار می‌دهند. ایشان همچنین این مسئله که وضعیت سلامت خود تعیین‌کننده ورود افراد به مشاغل خاص است، یعنی نظریه انتخاب سلامت ((health selection را متذکر می‌شوند. لی (1998) نیز به برخی از تحقیقات در سطح کشورهای مختلف اشاره نموده که در آن‌ها فرضیات بار اضافی نقش و اعتلای نقش با یکدیگر انسجام یافته‌اند. شایان توجه است که بررسی‌های متاخر در دهه نود میلادی از پرداختن صرف به مسئله احراز نقش فراتر رفته و مسئله کیفیت و تجربه نقش را نیز شامل شده است. آنندال و هانت (2000) با مروری بر تحقیقات دهه مذکور، نتایج این تحقیقات را که حکایت از اهمیت یافتن کیفیت ایفای هر نقش به تنهایی، در عین اهمیت ترکیب نقش‌های متعدد‌ به عنوان عوامل تعیین‌کننده یا پیش‌بینی‌کننده سلامت زنان دارد مورد تاکید قرار داده‌اند.

     

    2) چارچوب نظری تحقیق

    به‌نظر می‌رسد برای شناخت رابطه سلامت کار زنان می‌بایستی گروه‌هایی از عوامل درگیر که در چارچوب دسته‌بندی کلی‌تری گروه‌بندی و تشخیص داده می‌شود، طی مدل نظری راهنمای تحقیق مورد توجه و تجزیه تحلیل قرارگیرد. نگارنده این گروه‌های عمده را در قالب نمودار شماره یک معرفی می‌نماید.

    در این مدل، گروه متغیرهای اجتماعی جمعیت‌شناختی یا به عبارتی متغیرهای زمینه‌ای شامل متغیرهایی چون سن، وضعیت تحصیلات، میزان تحصیلات همسر، درآمد خانواده، امکانات مالی خانوار، و پایگاه اقتصادی اجتماعی آن، شغل همسر، بعد خانواده، سن فرزندان، و این‌که زن به‌طور دائم به امر مراقبت از کسی (سالمند یا بیمار) اشتغال دارد، می‌شود.

    نمودار 1 مدل نظری عوامل موثر بر سلامت زنان

    گروه دوم از متغیرها که به متغیرهای حیطه کار و فعالیت مربوط می‌شود مشتمل بر متغیرهایی چون اشتغال/ عدم اشتغال و برخی از ویژگی‌های اشتغال زنان نظیر نوع کار از لحاظ پاره‌وقت یا تمام وقت بودن، درآمد، طبقه‌بندی شغلی،‌سابقه کار در ازای درآمد، و تصور زنان از شرایط فیزیکی و روانی اجتماعی کار بیرون و کار خانگی می‌شود.

    گروه سوم از متغیرها که به‌عنوان متغیرهای بینابینی در این مدل تلقی گردیده است، با عنوان کلی متغیرهای زمینه‌ی شرایط فردی/ اجتماعی زندگی زنان به‌طور قراردادی تعریف شده و شامل برخی از متغیرهای دیدگاه منفی نظیر تضاد نقش، و استرس و همچنین برخی از متغیرهای دیدگاه مثبت نظیر عزت نفس، حمایت اجتماعی، استقلال اقتصادی و رضایت (از نقش خانه‌ داری، رضایت از زناشویی، و رضایت از زندگی در کل) می‌شود. متغیرهای دیگری مانند حمایت و پشتیبانی همسر، تقسیم کار خانگی، و موافقت همسر با کار بیرون از منزل زن، نیز در این گروه قرار دارند. در این گروه از متغیرها به منظور اندازه‌گیری عزت نفس از مقیاس سنجش روزنبرگ (1965) استفاده شده است و حمایت اجتماعی به تعداد دوستان صمیمی فرد کسی که فرد بتواند در هر شرایطی بدون اطلاع قبلی به منزل وی مراجعه و درد دل خود را با او در میان بگذارد بازمی‌گردد. همچنین، رضایت از زندگی در ابعاد مختلف رضایت از کار، زندگی زناشویی، خانه‌داری و رضامندی کلی از زندگی در قالب طیف لیکرت مورد سنجش قرار گرفته است. در مورد متغیر استرس از پاسخ‌گو پرسیده شد تا چه حد در یک ماه گذشته احساس کرده که فشارها و استرس زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است. این شکل عملیاتی کردن از تحقیقات مشابه در پژوهش‌های انگلستان اخذ گردیده است. (کالیان و پرسکات کلارک، 1996)

    به منظور سنجش شرایط روانی اجتماعی کار و یا خانه‌داری نیز طیفی مرکب از آیتم‌های قراردادی به کار گرفته شد. برای مثال می‌توان به میزان تنوع کاری، کنترل کار، یک‌نواختی کار و ... اشاره کرد.

    در نهایت متغیر سلامت که هر دو بعد سلامت جسمانی و روانی را دربرمی‌گیرد، به‌عنوان متغیر وابسته اصلی در این مدل قرار داده شده است. برای سنجش متغیر سلامت با دو بعد جسمانی و روانی در تحقیق اصلی (Ahmad-Nia, 2000)نگارنده از متغیرهای مختلفی که در بررسی‌های سلامت سنجی غربی متداول است، استفاده کرده، که برخی از آن‌ها در این مقاله گزارش داده می‌شود (نک به جدول شماره 2). در این جا به منظور تحلیل‌های آماری چندمتغیری رابطه کار سلامت مادران در مورد سلامت جسمانی از معرف «ارزیابی شخص از سلامت خویش با توجه سن و سال خود» و برای سلامت روانی از معرف «مقیاس سلامت گولدبرگ» (1972) بهره گرفته شده است.

    3) روش تحقیق

    این بررسی با روش پیمایش (surver)در چارچوب روش‌های کمی تحقیق (quantitative research)در مورد مادران به‌عنوان واحد تحلیل و مشاهده در سطح شهر تهران به انجام رسیده است. تکنیک جمع‌آوری داده‌ها پرسش‌نامه دارای پرسش‌‌های باز و بسته و انواع گویه از نوع لیکرت بوده است. اطلاعات 1065 پرسش‌نامه معتبر که در نتیجه انجام مراحل نمونه‌گیری در مورد زنان شاغل و غیرشاغل در سطح شهر تهران جمع‌آوری شد، پس از استخراج دستی و کامپیوتری (سوالات بسته اسکن scan شد) از طریق کاربرد بسته نرم‌افزای SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت

    پاسخ‌گویان تحقیق از میان زنان در سنین 18 تا 60 سالگی، متاهل و دارای حداقل یک فرزند انتخاب شدند. افراد شاغل زنان دارای مشاغل تمام وقت و پاره وقت را دربرمی‌گرفت.

    از آن‌جا که دست‌رسی به فهرست مشخصی از زنان شاغل در تهران و در کشور امکان‌پذیر نبود تا به نحو ایده‌آل و دقیقی مبنای چارچوب نمونه‌گیری تحقیق قرار گیرد، محقق ناگزیر از کاربرد روش‌های جبرانی جهت دست‌یابی به افراد نمونه تحقیق شد. بدین ترتیب جهت دست‌یابی به نمونه‌ای نسبتاً معرف از زنان شاغل، جدول توزیع نسبی زنان در مشاغل مختلف شغلی در جمعیت نمونه مادران شاغل قرار گرفت. باتوجه به تمرکز زنان شاغل در مشاغلی که تحت عنوان «زنانه» دسته‌بندی می‌شود و با تمرکز تعداد زیادی از زنان در نهادهای عمده‌ای چون وزارت آموزش و پرورش و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کارخانجات، دسترسی به عمده زنان نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای میسر شد. در مورد پاسخ‌گویان گروه زنان غیرشاغل نیز با مشورتی که با مشاورین مرکز آمار ایران انجام شد، دست‌یابی به ایشان از طریق مناطق آموزش و پرورش تهران و با بهره‌گیری از روش نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای از طریق مراجعه به مدارس و مهدکودک‌های تهران و به واسطه فرزندان ایشان صورت گرفت. پرسش‌نامه‌های تحقیقی به صورت خود تکمیلی طراحی شده بود و در صورت بی‌سوادی یا کم‌سوادی پاسخ‌گو از پرسشگران آموزش‌دیده جهت تکمیل پرسش‌نامه کمک گرفته می‌شد. روایی Reliobilityمقیاس‌های به کار رفته در این تحقیق از طریق کاربرد سازگاری درونیInternal Consistency(Litwin, 1995مورد سنجش قرار گرفت. این شیوه سنجش روایی مبتنی بر محاسبه ضریب آلفای کرونباخ است که براساس میزان همبستگی تک‌تک آیتم‌های تشکیل‌دهنده مقیاس با کل مجموعه محاسبه می‌شود. در این تحقیق ضرایب بالای 70 درصد به عنوان حداقل ارزش مورد پذیرش قرار گرفته است

    مقیاس‌های به کار رفته در این تحقیق قبلاً در ایران در چارچوب تحقیقات روان‌شناختی به کار رفته و مشکل عمده‌ای از نظر هماهنگی با شرایط بومی ملاحظه نمی‌شد. با این حال، در زمینه کاربرد مقیاس‌های غربی به مسئله معادل مفهومی conceptual equivalence)و ترجمه مفاهیم اهمیت ویژه‌ای داده شد و تلاش شد دقت کافی در زمینه ترجمه مقیاس‌ها به عنوان مثال مقیاس عزت‌نفس روزنبرگ و پرسش‌نامه سلامت روانی گولدبرگ به عمل آید. برای این منظور محقق علاوه بر تلاش خویش در زمینه رعایت نکات ترجمه، از همکاری افراد دیگری نیز که هم بر فارسی و هم بر زبان انگلیسی تسلط نسبی خوبی داشتند بهره گرفت. علاوه بر این، انجام دو مرحله تحقیق مقدماتیpilot studyکه به منظور اصلاح و تجدید نظر در ابزار تحقیق صورت گرفت محقق را در دست‌یابی به این هدف یاری رساند. به این ترتیب، روش تعیین حجم نمونه همچنان که در بررسی‌های پیمایشی متداول است، مبتنی بر نتایج محاسبات آماری یافته‌های آزمون‌های مقدماتی (پایلوت اول و دوم) و پس از مشخص کردن الگوهای معنادار آماری در رابطه همبستگی متغیرهای مستقل نظیر سن و طبقه شغلی زنان و متغیرهای وابسته نظیر متغیرهای اصلی سلامت سنجی در مورد سلامت جسمانی و روانی به تفکیک بوده است. بر این مبنا حجم نمونه‌ای برآورد شده تا بتواند به کسب نتایج معنی‌دار آماری در مورد مهم‌ترین همبستگی‌های پیش‌بینی شده در طرح نظری تحقیق منجر شود. به این ترتیب حجم نمونه مورد نیاز بین 800 تا 1200 تخمین زده شد. نرخ پاسخ در مورد مادران شاغل 5/84 درصد و در مورد مادران غیرشاغل 1/88 درصد بوده و

    در نهایت 710 پرسش‌نامه در مورد شاغلین و 355 پرسش‌نامه در مورد مادران غیرشاغل استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

         4) یافته‌ها

        14) ویژگی‌های جمعیتی پاسخ‌گویان

    همچنان‌که در جدول شماره 1 ملاحظه می‌شود، مادران شاغل در مقایسه با مادران غیرشاغل از نظر متغیر متوسط سن ازدواج تفاوت معنی‌داری به لحاظ آماری دارند. زنان شاغل به‌طور متوسط در سن 22 سالگی و زنان غیرشاغل یا خانه‌دار در سن 7/18 سالگی ازدواج کرده‌اند. این امر می‌تواند تحت تأثیر عامل سطح تحصیلات قرار گرفته باشد که باز ملاحظه می‌شود که میزان تحصیلات زنان شاغل به طور معنی‌داری بالاتر از متوسط

    سال‌های تحصیل زنان غیرشاغل بوده است (زنان شاغل به‌طور متوسط 9/12 سال و زنان خانه‌دار 5/9 سال تحصیل کرده‌اند). به همین ترتیب در مورد تفاوت در سن زنان در اولین بارداری، تفاوت معنی‌داری میان این دو گروه زنان در تهران ملاحظه شد. زنان شاغل به‌طور متوسط در سن 9/23 سالگی و زنان خانه‌ دار در سن 5/20 سالگی برای اولین بار باردار شده بودند

  • فهرست و منابع روش تحقیق بررسی و عملکرد اثرات اشتغال بر سلامت زنان در سال 88-89

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

               References

    1- Ahmad-Nia, Shirin 2000 "Women's Work and its Impact on Their Mental and Physical Health: a Quantitative Study of Mothers in Tehran." Unpublished Doctoral Dissertation, Department of Sociology, The University of Warwick, England.

    2- Annandale, E. and Hunt K. 2000. "Gender Inequalities in Health: Research at the Crossroads." pp. 1-35. In E. Annandale and K. Hunt (eds.) "Gender Inequalities in Health." Buckingham: Open University Press.

    3- Arber, Sara. 1991. "Class, Paid Employment, and Family Roles: Making Sense of Structural; Disadvantage, Gender and Health Status". Social Science and Medicine 32: 425-436.

    4- Arber, S. and Cooper, H. 2000. "Gender and Inequalities in Health Across the Life-Course". pp. 123-149. In E. Annandale and K. Hunt (eds.) Gender Inequalities in Health. Buckingham: Open University Press.

    5- Barnett, R. C. 1993. "Multiple Roles, Gender and Psychological Distress". pp. 427-445. In L. Goldberger and S. Breznitz (eds.) Handbook of Stress: Theoretical and Clinical Aspects (2nd ed.) New york: The Free Press.

    6- Bartley, M., Popey, J., Plewis, I. 1992. "Domestic Condition, Paid Employment, and Women's Experience of Ill-Health". Sciology of Health and Illness 14(3): 313-343.

    7- Gove, W. R. and Tudor, F. 1973. "Adult Sex Roles and Mental Illness". American Journal of Sociology 78: 812-35.

    8- Goldberg, D. 1972. "The Detection of Psychiatric Illness by Questionnaire." London: Oxford University Press.

    9- Lee, C. 1998. "Women's Health. Psychological and Social Perspectives." London: Sage.

    10- Hunt, K., and Annandale, E. (1999). "Relocating Geder and Morbidity: Examining Men's and Women's Health in Contemporary Western Societies." Introduction to special issue on gender and health. Social Science & Medicine, 48(1), 1-5.

    11- Khlat, M., Sermet, C., & Le Pape, A. (2000) "Women's Health in Relation with their Family and Work Roles: France in the Early 1990s." Social  Science & Medicine, 50 1807-1825.

    12- Litwin, Mark, S. (1995) "How to Measure Surreg Reliability and Validity". London: Sage Publication.

    13- Martikainen, P. 1995. "Women's Employment, Marriage, Motherhood and Mortality: A Test of the Multiple Role and Role Accumulation Hypotheses". Social Science and Medicine 40 (2): 199-212.

    14- Nathanson, C.A. 1980. "Social Roles and Health Status Among Women: the Significance of Employment." Social Science and Medicin 14A: 463-71.

    15- Sorensen, G. and Verbrugge, L.M 1987. "Women, Work and Health". Annual Review of public Healt 8: 235-51.

    16- Waldron, I. and J. Jacobs 1989, "Effects of Labor Force Participation on Women's Health: New Evidence From a Longitudinal Study." Journal of Occupational Medicine 30: 977- 983

    17- Waldron, I., Weiss, C.C., Hughes, M.E. 1998. "Interacting Effects of Multiple Roles on Women's Health." Journal of health and social behavior (39): 216-236.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت