روش تحقیق تأثیر زوج درمانگری اسلامی در افزایش خود شناسی ، جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار

تعداد صفحات: 134 فرمت فایل: word کد فایل: 10003079
سال: 1381 مقطع: مشخص نشده دسته بندی: پایان نامه روانشناسی
قیمت قدیم:۲۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۷,۹۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه روش تحقیق تأثیر زوج درمانگری اسلامی در افزایش خود شناسی ، جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار

    چکیده پژوهش

        در این پژوهش که از نوع پژوهش شبه آزمایشی است به منظور دستیابی به داده های علمی در جنبه کاربردی، اثر بخشی روش زوج درمانگری اسلامی به عنوان متغیر مستقل در افزایش جهت گیری مذهبی، خودشناسی و سازگاری زناشویی زوجهای ناسازگار به عنوان متغیرهای وابسته مورد آزمایش قرار گرفت. بدین منظور از میان زوجهایی که از طریق اطلاعیه ای داوطلب شرکت در این پژوهش برای حل اختلاف های زناشویی خود شدند، 14 زوج (28 زن و شوهر) پس از ردیف شدن نمراتشان همتا شده و به طور تصادفی به دو گروه- آزمایشی و گواه- اختصاص یافتند.

       ابزارهای پژوهش شامل: 1) مقیاس 21 سوالی جهت گیری مذهبی آلپورت، برای اندازه گیری سطح کلی مذهب، جهت گیری مذهب بیرونی و درونی آزمودنیها، 2) مقیاس 32 سوالی سازگاری دو عضوی (زناشویی) اسپانیر و 3) پرسشنامه 29 سوالی خودشناسی برای تعیین سطح حالت های خودآزمودنی ها (نابالغانه/  والدینی /  کودکانه  ) بود. کلیه آزمونها در مرحله قبل و بعد از درمانگری اسلامی به طور انفرادی در شرایط کنترل شده در مورد هر دو گروه اجرا شدند.

       نتایج حاصل با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس تکرار سنجش، آزمون T وابسته و مستقل، آزمون توکی(HSD) و رسم نمودار مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها در پرتو پژوهش های گذشته و پنج فرضیه پژوهش حاضر نکات زیر را برجسته ساخت:

    با استفاده از روش زوج درمانگری اسلامی در گروه آزمایشی خودشناسی منفی نسبت به قبل از درمانگری (69/248= F) و نسبت به گروه گواه (28/39= F) کاهش، و همچنین سازگاری زناشویی آنها نسبت به قبل از درمانگری (07/116= F) و نسبت به گروه گواه (28/14= F) در سطح 99 درصد اطمینان افزایش یافت.

    زوج درمانگری اسلامی بر «خودبالغانه/» گروه آزمایشی (62/10= t) بیشتر از حالت های دیگر خود یعنی «خودوالدینی/ » (45/6=t) و «خودکودکانه / » 21/8=t) در سطح 99 درصد اطمینان تأثیر گذاشت.

    سازگاری زناشویی گروه آزمایشی با کاهش «خودبالغانه منفی/ (  ‍(76/0-= r)، بیشتر از کاهش حالت های دیگر خود یعنی «والدینی/ »(47/0-= r) و «کودکانه /» (57/0-=t) رابطه داشت .

    در سطح 99 درصد اطمینان با روش زوج درمانگری اسلامی در گروه آزمایشی جهت گیری کل مذهبی نسبت به قبل از درمان (17/103= F) و نسبت به گروه گواه (26/12= F) وهمچنین جهت گیری مذهبی درونی آنها نسبت به قبل از درمان (52/13= t) و به گروه گواه (93/8= t) افزایش یافت.

     

    مقدمه:

       خانواده، مهمترین واحد اجتماعی هر جامعه است که با بستن پیمان زناشویی بین زن و مرد تشکیل می شود. خداوند در سوره نساء آیه 20 می فرماید: «و زنان از شما میثاق محکمی گرفته اند» این آیه می رساند که پیمان ازدواج میان زن و مرد در قرآن میثاق محکمی است. در قرآن کلمه میثاق به معنی پیمان میان خدا و بندگان درباره توحید و احکام است و در هر جای قرآن کلمه میثاق با فعل «گرفتن» به کار رفته، نمایشگر پیمان الهی است . از این آیه می فهمیم که چقدر پیمان ازدواج در اسلام محکم و استوار است، و ازدواج نه تنها پیمانی میان زن و مرد بلکه پیمانی بین زوجین باخدا است که طبق آن با خدا عهد می بندند به دستورات قرآن در وظایف همسری و حقوق خانواده که جزئیات آن در سوره های مختلف قرآن و روایات معبتر آمده است عمل کنند (بی آزار شیرازی،136، صفحه 64).

      اما متأسفانه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که زوج ها درجامعه کنونی- به خاطر تغییرات سریع و بی سابقه در تمام جنبه های زندگی منجمله در باور ها و ارزش ها- مشکلات شدید و فراگیری را هنگام برقراری و حفظ روابط صمیمی و سازگارانه تجربه می کنند. افزایش روز افزون طلاق در دنیای کنونی، هر چند در مقیاسی بسیار کمتر، متأسفانه جامعه فعلی ما را نیز در بر گرفته است؛ و نارضایتی زن و شوهر از یکدیگر و نیز از هم گسیختگی کانون های گرم بسیاری از خانواده ها و تأثیرات سوء این جدایی بر افراد خانواده نیاز به رسیدگی و رفع این مشکل  را مطرح ساخته است (سهرابی، 1377، صفحه 3).

       با آنکه انجام  پژوهش های متعددی پیرامون بررسی کارآمدی رواندرمانگری های مختلف برای درمان اختلافهای زناشویی در خور توجه و تحسین است؛ اما با استفاده از روش های زوج درمانگری غربی که غالباً روش های جزئی نگر و موضعی نگر هستند. بعید به نظر می رسد که بتوان به شناخت همه جانبه «شخصیت انسانی انسان» و حکم و ضابطه ای مطابق با واقع دست یافت. بنابرانی برای دستیابی به ریشه و  علت ناسازگاری های زن و شوهرها و نیز حل و فصل این ناسازگاریها باید به منبع فیاض الهی روی آوریم و  با الهام از مضامین آسمانی و با واقع بینی علت همه گرفتاریهای بشر را وتمام ناسازگاریهای فردی، زناشویی و اجتماعی را و تمام بیماریهای روانی را به غفلت نسبت  دهیم، غفلتی که برای نفس فطری است و هیچ کس به اندازه خداوند به نفس و وسوسه گری های آن آگاه نیست (اسرا/ 25؛ ق/ 16) ؛ و به اندازه او راه های تزکیه، اعتدال و درمان آن را اعلام نکرده است. (حجتی، 1366). همه این راه ها چیزی جز شناخت حالتهای نفسانی/ خود نیست. شناختی که در همه ادیان الهی و به ویژه دین اسلام به آن تأکید شده و حتی در تمامی مکاتب رواندرمانگری غربی به صورت «ایجاد بینش در بیمار» به عنوان مهمترین اصل تغییر و درمان بر آن صحه گذاشته شده است. هر چند کسب بینش از سوی بیمار نسبت به حالتها و رفتارهای خود در جریان رو واندرمانگری  غربی،  عمق خودشناسی در ادیان الهی را ندارد. با این همه پژوهش ها نشان داده اند رواندرمانگرانی که ایجاد بینش در بیمار را سرلوحه کار خود قرار داده اند توانسته اند تغییرات چشمگیر و با ثباتی را در شخصیت مراجعان خود نمایان سازند. انسان تنها با شناخت و هشیاری نسبت به حالت های نفسانی خود (به تعبیر اسلام: اماره، لوامه، مطمئنه و به تعبیر روانشناسان غربی: کودکانه، والدینی، بالغانه) است که می تواند به تعمق و تفکر درباره راز آفرینش بپردازد و راه های ارتباط با خود خداوند را و دیگران را بشناسد. در چنین حالتی است که هیچ اثری از خود خواهی ترس و اضطراب، تباهی و آزردگی مشاهده نمی شود و آنچه به چشم می خورد رضای خداست.

       بنابر آنچه ذکر شد و با توجه به اهمیت شناخت و تدوین روش های مؤثر در درمان اختلاف های زناشویی از یکسو و استفاده از روشی که کاملاً مبتنی بر روانشناسی اسلامی باشد و برای خود شناسی و شناخت حالت های خود/ نفس، از منابعی چون قرآن کریم، و سیره رسول اکرم (ص)، ائمه معصومین (ع) و احادیث معتبر-  به سبکی که پژوهشگر بر اساس تجارب بالینی خود سازمان داده- مدد بگیرد، از سوی دیگر پژوهش حاضر طرح و اجرا گردید. تا اثر بخشی زوج درمانگری، اسلامی بر خودشناسی و حل اختلاف های زناشویی و افزایش جهت گیری مذهبی بررسی شود.

      گفتنی است که طرح پژوهش حاضر در قالب دو طرح تصویب گردیده است. این گزارش مربوط به طرح اول است که در آن روش زوج درمانگری اسلامی است. در طرح دوم از روش زوج درمانگری تحلیل ارتباط محاوره ای استفاده می شود و در گزارش نهایی نتایج دو روش از نظر افزایش جهت گیری مذهبی، خود شناسی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار مورد مقایسه و تحلیل قرار می گیرد.

     

    r فصل اول

    گستره علمی موضوع مورد پژوهش

    این نوشته حاصل مطالعه و پژوهشی است که در راه دستیابی به داده های علمی در جنبه های کاربردی و توسعه‌ای در قلمرو تأثیر زوج درمانگری اسلامی در افزایش خودشناسی، جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار به عمل آمده است.

      آنچه در این  فصل تصریح میشود، موضوع، ابعاد و هدفهای پژوهش، امکان بررسی مؤلفه های مورد نظر و ارتباط بین آن ها، اهمیت بررسی آن ها، سؤال ها و فرضیه های پژوهش، متغیرها و تعاریف عملیاتی آنها خواهد بود.

    1-موضوع و زمینه

      موضوع این پژوهش «تأثیر زوج درمانگری اسلامی در افزایش خودشناسی و جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار» است.

      ازدواج به عنوان سنگ بنای تشکیل خانواده با بستن پیمان زناشویی بین زن و مرد صورت انجام می گیرد. پایه و اساس تداوم و سلامت نسل های آینده و انتقال ارزش ها و اعتلای فرهنگ و پیشرفت هر جامعه ای در گرو روابط منطقی و سازگارانه زن و شوهرها نهفته است. ناسازگاری های زن و شوهر ها با یکدیگر چه به طلاق بیانجامد و چه به صورت فرسایشی کشمکش های طاقت فرسایی را به بار آورد آثار روانی- اجتماعی آن هم برای زن وشوهر و هم برای فرزندان آنها به صورت افسردگی، احساس پوچی، نا امیدی واز خود بیگانگی تجربه می شود، و ضربات مهلکی بر پیکر جامعه وارد می آورد. به همین جهت است که شناخت و درمان اختلاف های زناشویی برای هر جامعه ای با هر ایدئولوژی و مکتبی در درجه اول اهمیت  قرار دارد. روان شناسان و اندیشمندان هم از دیر باز با توجه به اهمیت مسأله روشهای متفاوت و حتی رواندرمانیهای چند بعدی را بر اساس چشم انداز خود به انسان، ابداع کرده اند و در این قلمرو کم و بیش موفق بوده اند.

       اما از سوی دیگر همانطور که خداوند در سوره اسراء آیه 25 می فرماید: «هیچکس به اندازه خداوند متعال به نفس و روان انسان آگاه نیست زیرا او موجد و آفریننده نفس است» خداوند در سوره ق آیه 16 می فرماید: «این ما هستیم که انسان را آ‎فریدیم واز وسوسه گری های نفس او آگاه هستیم» بنابراین انسان در تمام احوال، شخصیتی است که کاملاً بر خدا مکشوف و معلوم است. خداوند برای ارشاد، توفیق و رستگاری انسان در طی آیات کریمه روشن فرموده که تمام ناسازگاری ها، بیماری های روانی و نقایص انسان از غفلت بر می خیزد و غفلت برای نفس فطری است. اما نفس در حین شرایطی توانایی آن را دارد که بر  عیوب و نقائص خود آگاه شود و از رهگذر خودشناسی به خداشناسی برسد و از راه تربیت، تخلق وتمرین روانی به توحید برسد واز این طریق از آلودگی ها، هوس ها و جرم های خود پاکیزه شود. به مصداق «من عرف نفسه عرف به» انسان با شناخت حالت های نفسانی خود(امّاره، مطمئنه، لوّامه) می تواند خدای خود را انسان های دیگر را و راه های ارتباط با خود را، خدا را و دیگران را بشناسد. در چنین حالتی است که هیچ اثری خودخواهی، حرص و طمع، کشمکش و غفلت مشاهده نمی شود و آنچه به چشم می خورد امید و آرزو در خدا، برای خدا، به خدا، و ازخداست.

      بنابرآنچه گفته شد با توجه به اهمیت شناخت روش های مؤثر برای درمان و حل و فصل اختلاف های زناشویی از یکسو و پیروی از آیات قرآن و کلام روشنگر الهی از سوی دیگر کوشش پژوهش حاضر بر آن است تا تأثیر روش زوج درمانگری اسلامی را در حل اختلاف های زناشویی از طریق افزایش خود شناسی، جهت گیری مذهبی و رضایت زناشویی آنها مورد بررسی و تحقیق قرار دهد.

    2- ابعاد موضوع

    با تحلیل موضوع مورد پژوهش که در نظر دارد تأثیر روش زوج درمانگری اسلامی را برای حل اختلاف های زناشویی از طریق افزایش خود شناسی، جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی مورد بررسی قرار دهد، می توان ابعاد زیر را از یکدیگر متمایز ساخت و درصد پاسخگویی به آنها برآمد:

    چون روش زوج درمانگری اسلامی برای خودشناسی و شناخت حالت های «خود» (اماره/ کودکانه، لوامه / والدینی، مطمئنه/ بالغانه)از منابعی چون قرآن کریم، سیره رسول اکرم (ص)، ائمه معصومین (ع) و احادیث معتبر که مطابق با فطرت انسان ها است مدد می گیرد، به نظر می رسد بتواند خودشناسی زوج های  ناسازگار را افزایش دهد.

    تصور می شود با افزایش خودشناسی، جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار افزایش یابد.

    به نظر می رسد زوج درمانگری اسلامی بر خود بالغانه تأثیر می گذارد.

    تصور می شود خود بالغانه پیش از حالت های دیگر خود (کودکانه، والدینی) با سازگاری زناشویی و جهت گیری مذهبی رابطه دارد.

    به نظر می رسد با زوج درمانگری اسلامی جهت گیری مذهبی درونی بیش از جهت گیری مذهبی برونی افزایش می یابد.

    به نظر می رسد جهت گیری مذهبی درونی بیش از جهت گیری برونی با سازگاری زناشویی رابطه دارد.

    3- امکان بررسی موضوع و اهمیت آن

    واضح است برای آنکه نتایج حاصل از بررسی ابعاد مختلف موضوع مورد پژوهش، واجد اعتبار و پویایی های لازم باشند باید به صورت علمی و در قالب عوامل قابل وارسی و کنترل مورد تحقیق قرار گیرند. خوشبختانه امروزه با پیشرفت فن آوری ها و ابداع انواع آزمون های روان شناختی می توان به طور دقیق و علمی به اندازه گیری و سپس بررسی ابعاد مختلف موضوع مورد پژوهش پرداخت. اندازه گیری میزان خودشناسی و حالت های مختلف آن در زن ها و شوهر های ناسازگار قبل و بعد از زوج درمانگری اسلامی برای تبیین تأثیر روش های فوق در افزایش خود شناسی و سپس تبیین روابط بین خودشناسی و حالت های مختلف آن (کودکانه، والدینی، بالغانه) با جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی از یکسو و با سازگاری زناشویی از سوی دیگر می تواند یافته های پرارزش و جالب توجه و مهمی  به دست دهد و گستره دانش و اطلاعات ما را در قلمرو روش ها و شیوه های رواندرمانی و زوج درمانگری و همچنین روان شناسی خانواده نه تنها درسطح محلی بلکه در سطح کشوری افزایش دهد و افزون بر این ها زمینه مطالعات میان فرهنگی را نیز هموار سازد.

  • فهرست و منابع روش تحقیق تأثیر زوج درمانگری اسلامی در افزایش خود شناسی ، جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    قرآن کریم

    امام خمینی / ترجمه عبدالکریم بی آزار شیرازی. (1361). رساله نوین: 3- مسائل خانواده. انتشارات انجام کتاب.

    امام خمینی / : (1368)، چهل حدیث ، مرکز نشر فرهنگی رجا، تهران.

    اسلامی نسب، علی. (1373). روانشناسی اعتماد به نفس. چاپ اول. انتشارات مهرداد.

    احمدی، علی اصغر.(1374). روانشناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی. چاپ سوم. انتشارات امیرکبیر.

    امید مسعود. (1373). رابطه دین و اخلاق از نظر علامه طباطبایی (ره). پایان نامه فوق لیسانس. دانشگاه تربیت مدرس. دانشکده علوم انسانی.

    بارکر، فیلیپ، ترجمه محسن دهقانی و زهره دهقانی (1375). خانواده درمانی پایه تهران. انتشارات رشد.

    باقری، سیامک، (1377).عشق درمانی. چاپ اول. نشر میثاق.

    باقری، خسرو، (1370). نگاهی دوباره به تربیت اسلامی. چاپ دوم. انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

    براندن، ن، ترجمه جمال هاشمی. (1376)،  روانشناس حرمت نفس. انشارات جیحون.

    برنشتاین، ف، اج، برنشتاین، م ، تی، مترجم ح، ر،سهرابی. (1377). شناخت جیهون.

    بست، جان ترجمه حسن پاشاشریفی و نرگس طالقانی. (1379). روش های تحقیق در علوم تربیتی رفتاری، انتشارات رشد.

    بهشتی، احمد. (1360). تربیت از دیدگاه اسلام. دفتر نشر پیام.

    جان بزرگی، مسعود. (1378). بررس اثر بخشی روان درمانگری کوتاه مدت «آموزش خود مهارگری» با و بدون جهت گیری مذهبی (اسلامی) بر مهار اضطراب و تنیدگی. پایان نامه دکتری. دانشگاه تربیت مدرس. دانشکده علوم و روانشناسی.

    حسین سروری، علی اکبر. (1378). مباحثی چند پیرامون مبانی تعلیم و تربیت اسلامی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

    خلجی موحد، امان الله، (1368). خود شناسی در آیینه مذهب و روان شناسی. چاپ اول. (دفتر نشر فرهنگ اسلامی).

    رشید پور، مجید . (1368). مبانی اخلاقی و اسلامی. انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران.

    رضا زاده، حمید رضا. (1376). درآمدی به روانشناسی خود. چاپ اول. نشر آیینه.

    ستیر، ویرچینا، ترجمه بهروز بیرشک. (1380). آدم سازی در روانشناسی خانواده. تهران. انتشارات رشد.

    نشر قاوی، ح. م، ترجمه محمد باقر حجتی. (1366). گامی فراسوی روانشناسی اسلامی یا اخلاق و بهداشت روانی در اسلام. دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

    شولتز، دوان. ترجمه یوسف کریمی، فرهاد جمهری، سیامم نقشبندی، بهزاد گودرزی، هادی بحیرانی، محمدرضا نیکخو. (1378). نظریه های شخصیت، چاپ اول. نشر ارسباران.

    صادقی جانبهان، محمود با همکاری لعیا نجم عراقی. (1378). جایگاه دین در سلامت روانی. چاپ اول. انتشارات طریق کمال.

    کیمیای سعادت، مرکز انشارات علمی و فرهنگی. تهران.

    فرانلک ویکتوز. ترجمه و توضیحات از دکتر ابراهیم یزدی. (1375)، خدا در ناخودآگاه. چاپ اول. نشر رسا.

    فروم، اریک. ترجمه آرسن نظریان. (1354). روانکاوی و دین. چاپ دوم . انتشارات چاپار.

    فلسفی، محمد تقی. (1364). کودک از نظر وراثت و تربیت. چاپ بیست و یکم. نشر معارف اسلامی.

    فوردهام فریدا، ترجمه دکتر مسعود میربهاء. (1356)،مقدمه ای  بر روانشناسی یونگ. چاپ سوم، نشر گلشن.

    مختاری، عباس.(1379). بررسی رابطه جهت گیری مذهبی. (درونی- بیرونی) و مؤلفه های  خود پنداشت با میزان تنیدگی در دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس. پایان نامه فوق لیسانس. دانشگاه تربیت مدرس. دانشکده علوم انسانی.

    مطهری، مرتضی. (1358)، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، انتشارات صدرا، قم.

    مطهری، مرتضی. (1372). اخلاق و تربیت  اسلامی(1). انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج.

    میرزا بیگی، علی. (1368). نقش نیازهای روانی در بهداشت روانی و آموزش و پرورش. چاپ دوم. انتشارات اطلاعات.

    مینوچین، سالوادو، ترجمه باقرثنایی. (1373). خانواده و خانواده درمانی. تهران. انتشارات امیرکبیر.

    نراقی، ملااحمد. (1362). معراج السعاده. انتشارات ندای اسلام. مشهد.

    یونگ، کارل گوستاو، ترجمه فؤاد روحانی. (1354). روانشناسی و دین. چاپ دوم. نشر سکه.

    بارکر، فیلیپ، ترجمه محسن دهقانی و زهره دهقانی. (1375). خانواده درمانی پایه. تهران. انتشارات رشد.

    مینوچین، سالوادور. ترجمه باقر ثنایی. (1373). خانواده و خانواده درمانی. تهران. انتشارات امیرکبیر.

    ستیر، ویرچنیا. ترجمه بهروز بیرشک. (1380). آدم سازی در روانشناسی خانواده. تهران. انتشارات رشد.

     

    فهرست منابع خارجی

    Adrian, F. & Laurence, B. (1992). A neglected aspect of the psychology of religion. International Joyrnal for the pasychology of religion, 2 (1). 37- 45.

    Allport, G. W. & Ross, J.M (1967). Personal religious orientation and pehudice. Journal of presonality and socialk pshology, Vol 5. 432- 443.

    Beavers , W. & HamPsan , R.(1990). Successfulfamilies: Assessment and intervention , Ne york : W.W Norton.

    Beavers, W. , & Voeller , M.(1983). Family madels :Comparing and Contrasting the olson circumplesx model with the Beavers , system model. Family Process , 22, 85-98.

    Broota , K. D. (1989). ExPerimental design in behavioural research. Iley. Eastren limited.

    Bulter, M. H. , & Wampler, K. S. (1999). A meta- Analytical update of research on the couple Communication Program. American Journal of lamily therapy. Jul . sep. Vol 27(3):233- 237

    Calrlson . I, sperry , L, & Lewis , I. A. (1997). Family therapty.

    Contoni, L. E. , & Contoni , L. I. (1991). Theoretical under Piinning of practice in family servica agencies. Psychological reports. Jon. , Vol 66(3, pt1). 739- 753.

    Cloninger, S.C. (1996). Personality Description Dynamics and Development.

    Feldman. L. (1992). Intedrating individual and family therapy. New york: Brunner/ Mazell.

    Green , R. , Harris , R. , Forte, J. , & Rabinson , M. (1991a). Evaluating FACE- III and the circumplex model : 2, 440families. Hamily Process , 30 , 55- 73.

    Green , R. , Kolevzn , M. , & Vosler, N. (1985). The Beavers- Timberlawn model of family competance and the circumpkex model of family adaptability and cohesion: separate but equal?

    Family Process .24- 358- 398.

    13- Gorsuh, R. L. (1988). Psychology of religion. Annual of psyhology, Vol 39. 201- 221.

    Kaaiser , A. , Hablweg, k. , Fefm- wolfsdorf, G. , & Groth , T.(1998). The officacy of a compact pyschoeducationalgroup Traning pragram formarried couples. Journal of consulting and clincal psychology. Oct. , Vol 66(5): 753- 760.

    Kaldestad, E. (1995). The emprical relations of personality. Scandinavian Journal of psychology, Vol 36. 95- 108.

    Kaldested . E. (1995). “Relationships among religiousity, personality and mental health, delopment of assessment instument. And emprical studies of sucf relationhips.” Thesis from university of ols. Norway.

    Lee, C. (1988). Theories of family adaptibility: Toward a synthesesis of olson’s circumplex and the Beaverssystem model. Family Pricess, 27, 73- 85.

    Laimbock , A. (1995). Situational psychoavolytic short psychotherapt with a cuple zeitschrift – fuer.

    Psychoanalytische-theorie and – praxis. Vollo(1): 82-92

    Manthews Treadway, K.(1998). Religion and optimism. Models of the relationship. The student Journal of Psychology. 1- 13.

    Newman, J. S & paragment, K. I. (1990). The role of religion in the problem – solving prosses. Revie of religiousresearch, Vol 31. 390-403.

    Nichols , M. P. (1984). Family Therapy : concept and Methods New york : Gardner Press.

    Park, C. Chohen, K. H. & Herb, L. (1990). Intrinsic and Religious coping as life stress mondrators for catcholics versus protestant. Journal of personality and sociapsycholics versus protestants. Journal of personality and sicialpsychology, Vol 59. 562- 574.

    Rogge , R.D. , & Bradburrt . T.N . (1999). Till violence dose us Part: The dillering roles of Communication. Journal ol consulitig and clinical psychology. Jun. , Vol 67(3) : 340-351.

    Seagin, J. (1964). Prejudice and religiuse types: A Socused study of southern fundmentralists. Journal for the seientific studty of religion, 4. 3-13.

    Sperry. I. , & carlson , J. (1991). Pschopathogy and Psychthapy: From diagnosis to treatment Muncie, In: Accelearated Development .

    Wallsh , w. (1991). Case studies in family therapy: An integrated approoch. Boston: Allyn and Bacon.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت