پیشگفتار :
در جهان امروز توانمندی ، قدرت اقتصادی و رفاه هر کشوری در گرو استفاده بهینه از امکانات ،منابع و نیروی انسانی آن کشور است . در این راستا هر چه نیروی کار شایسته تر و کارآمدتر باشد پیشرفت و توفیق آن کشور در عرصه های گوناگون اقتصادی و اجتماعی بیشتر خواهد بود. بدون شک در عرصه رقابتهای اقتصادی کارآمد بودن فرد، مؤسسه یا یک کشور در برابر رقبا در صورتی امکان پذیر است که بتوان کار یا فعالیتی مشخص را با کیفیت برتر، سرعت بیشتر و کوشش کمتر انجام داد. از این رو، سرعت و مهارت از عوامل سازنده کارآمدی به شمار می آیند. در این مورد کارشناسان و پژوهش گران بر این باورند که کارآمدی هر فرد به عواملی گوناگون مانند استعداد، هوش ، انگیزش ، کیفیت ماشین و ابزار کار مورد استفاده ، آموزش و تخصص مورد نیاز، شرایط محیط کار، ملاحظات خستگی زدایی و... بستگی دارد.
کلید واژه :
نظام آموزشی ، فرسودگی شغلی
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه :
اهمیت شناخت شیوه های خستگی زدائی بدین منظور است که با راهکارهای مناسب بتوان از فرسودگی و خستگی بیشتر پیشگیری کرد و این عارضه را در صورت بروز فرسودگی درمان نمود. در بررسی این عارضه فرسودگی باید بر این نکته آگاه بود که خستگی همانا پیامد کار مداوم و یکنواخت است که با استراحت آثار آن تدریجاً از بین می رود، اما نشانه های بیماری فرسودگی شغلی متعدد است و نباید این نوع خستگی مزمن را با خستگی های معمولی و زودگذر اشتباه نمود. یکی از معضلات افراد مبتلا به فرسودگی ناشی از کار که از فرسایش جسمی رنج می برند، قدرت آنان برای کار کردن کاهش می یابد و بیشتر اوقات خسته وناتوان هستند. افزون بر این ، نشانه های بیماری فیزیولوژیک مانند سردردهای مکرر، تهوع ، اختلال در خوابیدن و تغییر عادات مربوط به غذاخوردن (مانند از دست دادن اشتها) در این افراد است .
بیان مسئله :
در این پژوهش به بررسی رابطه میان نظام آموزشی و فرسودگی شغلی در فرهنگیان استان قزوین می پردازیم ، مشکل دیگر این افراد فرسودگی هیجانی است . افسردگی ، احساس درماندگی و نیز احساس به دام افتادن در کار و شغل خود، بخشی از مشکلات هیجانی آنها است . افراد گرفتار خستگی شغلی غالباً دچار فرسودگی نگرشی (از این اختلال غالباً به عنوان دگرسان بینی خود یاد می شود) نیز هستند. این افراد نسبت به دیگران بدگمان می شوند، این تمایل در آنان ایجاد می شود که با دیگران بیشتر مانند یک شی ء رفتار کنند تا به عنوان یک انسان و ضمناً نسبت به آنان نیز نگرشی منفی پیدا می کنند. افرادی که دچار فرسودگی شغلی هستند این تمایل را پیدا می کنند که خود یا شغلی که به عهده دارند، سازمان محل کار خویش و به طور کلی ، زندگی خود را بی اعتبار جلوه دهند.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
امروزه سازمان ها (در معنای وسیع کلمه) رکن اصلی اجتماع کنونیاند و مدیریت، مهمترین عامل در حیات، رشد و بالندگی و یا مرگ سازمان هاست. مدیر، روند حرکت از "وضع موجود" به سوی "وضعیت مطلوب" را هدایت میکند و در هر لحظه، برای ایجاد آیندهای بهتر در تکاپوست. نیاز به مدیریت و رهبری و اصول آنها، در همه زمینههای فعالیت اجتماعی، محسوس و حیاتی است. این نیاز، بهویژه در نظامهای آموزشی اهمیت بسیاری دارد، زیرا آموزش نقشی اساسی در گردش امور جامعه و تداوم بقای آن برعهده دارد و رهبری ومدیریت اثربخش، لازمه تهیه و اجرای برنامههای آموزشی نتیجهبخش و کیفی است.
مدیریت با توجه به ارزشهای حاکم بر جوامع و زیربنای اعتقادی و فلسفه اجتماعی آن تعریف میشود. به زعم دکتر کیمبل وایلز؛ مدیریت و رهبری آموزشی دارای معانی و مفاهیم مختلفی است و هر کس بر حسب تجارب و احتیاجات و مقاصد خود؛ برای آن مفهومی در نظر میگیرد( وایلز؛ ۱۳۷۶).
فرهنگ لغت بینالمللی تعلیم و تربیت، مدیریت آموزشی را " به کاربردن تکنیکها و روشهای اداره سازمانهای تربیتی با در نظر گرفتن هدفها و سیاستهای کلی تعلیم و تربیت" تعریف میکند(وایلز؛ ۱۳۷۶).
مدیریت آموزشی، در مقایسه با سایر مدیریتها، به تجربه و قدرت یادگیری همراه با توانایی تصحیح قواعد تصمیمگیری مدیران آموزشی نیاز دارد و به لحاظ تاثیری که میتواند بر جریان و فعالیتهای بهسازی کارکنان و در نتیجه بهبود کیفیت تولیدات سازمان بگذارد؛ واجد اهمیت بسیاری است(بهرنگی؛ ۱۳۸۰).
هدفهای کلی تحقیق :
مدیریت آموزشی به مانند دیگر علوم انسانی نیازمند آن است که به صورت ملی و بومی به آن نگریسته شود تا بتوان آن را متناسب با زیربنای فلسفی و اجتماعی مسلط بر جامعه؛ مورد مداقه و بررسی قرار داد. در کشور ما نیز چند سالی است که به صورت جدی و دقیق مدیریت آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. چرا که افزایش تعداد افراد تحت پوشش نظام آموزشی، گسترش واحدهای آموزشی و اداری و افزایش متولیان آموزشی؛ نیاز به مدیران آموزشی بیشتری را برای مدیریت این مجموعه عظیم ایجاد میکند و در نتیجه اهمیت توجه به مدیریت آموزشی را از نظر کمی و کیفی بیش از پیش نمایان میکند.
در سالهای اخیر؛ اقداماتی در جهت بهبود کیفی مدیریت آموزشی انجام شده و دورهها و مراکز آموزشی مدیریتی در نقاط مختلف کشور ایجاد گردیده است؛ ولی تا رسیدن به حد مطلوب هنوز راهی طولانی در پیش است. برای اینکه این مسیر به درستی طی شود، ضروری مینماید تا آسیبهای وارده به مدیریت نظام آموزشی به خوبی تشخیص داده شود و سپس با ارائه راهکارهایی مناسب به رفع منشاء بروز آنها پرداخت. مسلما پرداختن به این مهم نیازمند توجه به علم مدیریت است. اما به اعتقاد متخصصان مدیریت آموزشی، در حال حاضر مدیران ما اهمیت چندانی برای علم مدیریت قائل نیستند و در عمل اولویت آن را به رسمیت نمیشناسند. جو حاکم بر ادارهها و موسسههای آموزشی ما بیش از آنکه مشوق بهکارگیری مدیریت آموزشی به عنوان علم باشند، موید برداشتهای شخصی و ذهنگرایی است و در نتیجه مدیران آموزشی در ایران فاقد دید و بینش علمی هستند. در واقع موسسههای آموزشی تحت تولیت حرفهای مدیریت آموزشی قرار ندارند و مطالعات و نوشتههای علمی نظامدار و به خصوص با رنگ و بوی ایرانی وجود ندارد(عباس زاده؛ ۱۳۷۴).
با این نگاه اولیه به موضوع مدیریت نظام آموزشی و اهمیت پرداختن به آن، در ادامه به آسیبشناسی مدیریت نظام آموزشی و تاثیرات آنها بر وضع موجود نظام آموزشی خواهیم پرداخت. ترتیب مطالب بدین صورت خواهد بود که در ابتدا آسیبهای مدیریت نظام آموزشی و تاثیرات آنها بر وضعیت موجود نظام آموزشی ذکر میگردد و سپس منشاء پیدایش آنها تشریح و در آخر راهکارهایی به منظور کاهش و رفع آنها ارائه میگردد. از جمله مواردی که در اینجا به عنوان مهمترین آسیبها و مشکلات مدیریت نظام آموزشی به آنها خواهیم پرداخت، عبارتند از:
عدم نوآوری و خلاقیت، عدم مشارکت، عدم برنامهیزی استراتژیک (راهبردی) و فقدان ارزیابی آموزشی.
فرضیه ها :
فرضیه اصلی تحقیق : H1
میان نظام آموزشی در کشور و فرسودگی شغلی فرهنگیان رابطه معنی داری وجود دارد .
فرضیه فرعی : H2
میان نظام آموزشی در کشور و فرسودگی شغلی فرهنگیان رابطه معنی داری وجود ندارد .