پایان نامه بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی

تعداد صفحات: 100 فرمت فایل: word کد فایل: 10002577
سال: 1392 مقطع: کارشناسی ارشد دسته بندی: پایان نامه روانشناسی
قیمت قدیم:۱۶,۶۰۰ تومان
قیمت: ۱۴,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی

    پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد

    در رشته علوم اجتماعی

    چکیده : 

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی انجام گرفته است .

    روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی بوده و جامعه آماری آن تمام زنان 20 سال به بالای شهر گرمی را شامل می شود که در حدود 9127 نفر بوده و بر طبق حجم نمونه مورگان تعداد 368 نفر از این زنان به عنوان نمونه انتخاب شده ا ند. روش نمونه گیری تصادفی ساده است داده ها بوسیله پرسشنامه هایی که محقق ساخته ودر قالب طیف لیکرت طراحی شده جمع آوری شده اند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرنباخ سنجیده شده است . از نرم افزار spss و آزمون های آماری ضریب همبستگی اسپرمن و پیرسون ، تحلیل واریانس یک طرفه ، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل و آزمون فرضیه ها استفاده شده است .از میان عوامل اجتماعی چهار عامل ( میزان استفاده از رسانه های جمعی ،وضعیت اشتغال ، میزان تحصیلات و میزان ارتباط با همسالان ) به عنوان متغیرهای مستقل و میزان آگاهی سیاسی زنان مورد مطالعه به عنوان متغیر وابسته انتخاب شده اند . بر اساس یافته های پژوهش بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و میزان آگاهی سیاسی رابطه وجود دارد . میزان تحصیلات بالاتر باعث بالا رفتن میزان آگاهی سیاسی می شود . بین میزان ارتباط با گروه همسالان و میزان آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد . و میان اشتغال زنان در بیرون از خانه و میزان آگاهی سیاسی آن ها رابطه قوی و مستقیم وجود دارد . نتیجه دیگری که جدا از آزمون فرضیه ها آن را محاسبه کردیم میزان آگاهی سیاسی زنان گروه نمونه است که در حد متوسط می باشد . طبق یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون حدود 3/96 در صد از میزان آگاهی سیاسی زنان مورد مطالعه توسط چها متغیر ( میزان استفاده از رسانه ها ، میزان ارتباط با همسالان ، میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال ) تبیین می شود .

    واژه های کلیدی : عوامل اجتماعی ، آگاهی سیاسی ، گروه همسالان ، رسانه های جمعی .

    مقدمه

    بدون شک یکی از مسائلی که از ابتدای زندگی بشر تاکنون نقش مهم و اساسی ایفا نموده است و جوامع مختلفی را دچار سقوط و صعود کرده بحث آگاهی داشتن وشناخت افراد جامعه از محیط سیاسی و اجتماعی پیرامون خود می باشد. آگاهی سیاسی در برگیرنده طرز تلقی ها و ارزیابی از مسایل خاص سیاسی و یا از شخصیت ها و حوادث سیاسی است(داوسون،1382). این آگاهی و بینش، متحرک و ایده آل ساز و آفریننده است که آن را می توان به معنای اعم ایدئولوژی، خود آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی وتاریخی، علم کمال و رهبری، شعور انقلابی و دگرگون کننده، درک مکتبی و مسلکی،درک آرمانی و بعثت اجتماعی خواند. آگاهی سیاسی یک معرفت ویژه فوق علوم و فنون است(زکریایی،1376). به عبارت دیگر منظور از آگاهی سیاسی در اینجا،آگاهی ها، اطلاعات و دانسته های شهروندان درباره مفاهیمی مانند دولت، ملت، سیاست،حکومت، قدرت، اقتدار، مشروعیت، نفوذ سیاسی و غیره است که آنها را هرچه بیشتربرای احراز شأن شهروندی در جامعه ای مردم سالار آماده سازد. میزان آگاهی سیاسی مردم موتور پرقدرتی است که تاثیر بسزایی در سعادت یک جامعه دارد. مردم آگاه از مسائل سیاسی نه اجازه حکومت به افراد نالایق و ستمگر میدهند و نه در جریان حکومت به مسئولان اجازه می دهند که از مسئولیت هایشان تخطی کنند و با انتقادهای سازنده خویش مسئولین اجرایی را متنبه می سازند و نمی گذارند افرادخاص حرکتشان به جای منافع اکثریت، منافع و رفاه اقلیت افراد باشد. لذا وجود تشکلها،انجمن ها و به شکل قوی تر احزاب در هر کشور نشانه بلوغ و رشد سیاسی مردم آن کشور است(فلاح،1388).

    مقام معظم رهبری نیز درباره ضرورت آگاهی سیاسی مردم می فرماید: (یکی از خطوط ظریف موضع خود را شناختن و در اوج قرار گرفتن و هوشیاری سیاسی و شم سیاسی  و قدرت تحلیل سیاسی داشتن به دور از ورود به دسته بندی های سیاسی شدن است). همچنین ایشان می فرمایند تحلیل سیاسی به شکل صحیح و پروراننده ذهن یک چیز بسیار مهمی است. ذهن باید پروریده شود. دوران دشوار هر انقلاب آن دورانی است که  حق و باطل در هم ممزوج شود(مهدوی،1389).

     در راستای اهمیت آگاهی سیاسی در حکومتهای مردمی و اینکه افراد برای آنکه شهروندانی شایسته باشند باید به اندازه کافی از سیاست آگاهی داشته باشند، کارپینی و کیتر استدلال می کنند که احتمال مشارکت شهروندان مطلع، در سیاست بیشتر است و آنان بهتر می توانند منافع شخصی خود را تشخیص دهند، بهتر می توانند نفع فردی خود را با افکار و اید ه های خاص درباره دنیای سیاست ارتباط دهند، به احتمال زیاد دارای افکاری هستند که از انسجام کافی برخوردارند و در طول زمان ثابت می مانند و به احتمال زیاد افکارشان را به گونه های عقلانی و معنادار، به مشارکت سیاسی خود ارتباط می دهند. از نظر آنها، هر چه شهروندان بیشتر مطلع باشند، به احتمال زیاد سایر لوازم و شرایط شهروندی مطلوب، نظیر مدارای سیاسی را از خود نشان می دهند(دیلی ، کارپینی و کیتر 1996).

    بر این اساس می توان گفت آگاهی سیاسی سلاحی است که قدرت بالقوۀ مردم را به قدرت بالفعل تبدیل می کند. مردم ناآگاه از لحاظ سیاسی، قدرت دارند، اما این قدرت راکد است و به کار نمی افتد. آگاهی سیاسی مردم، مجرایی را برای به جریان افتادن قدرت مردم باز می کند. سوأل اساسی این است که چگونه به مردم آگاهی سیاسی داده شود؟ به عبارت دیگر چگونه مردم ساکت و مسئولیت گریز و غیر فعال با مجهز شدن به سلاح آگاهی سیاسی به مردم صاحب آواز، مسئولیت پذیر و فعال تبدیل خواهند شد؟

    1 -1- بیان مسئله

    از زمانی که افلاطون و ارسطو، برای نخستین بار در زمینه آگاهی سیاسی مردم بحث کرده اند، این امر روشن شده است که حکومت های مردمی به شهروندانی مشارکت جو نیاز دارند. شهروندانی که آگاهی، شایستگی و ویژگی هایشان، مناسب نظام های غیر مردمی نیست (مارش و اولسون، 2000). امروزه این فرض پذیرفته شده است، برای آنکه شهروندان به نحوی مطلوبتر بتوانند ترجیحات خود را ابراز و نمایندگانشان را انتخاب نمایند، باید از حداقل آگاهی در زمینه نظام سیاسی برخوردار باشند (نایمی و جون، 1998). در واقع، یکی از اثرات مهم آگاهی سیاسی در نظام های مبتنی بر مشارکت این است که شهروندان از ابزار و ساز و کارهای گوناگون کنترل مقامات منتخب برای پیشگیری از عدول از قدرت خود و نیز پاسخگو نگهداشتن آنها در برابر مردم بهره می گیرند. برخی از مهمترین این راهبردها عبارتند از: محدود کردن قلمرو فعالیت حکومت به صورت نهادی، توزیع قدرت دولت میان عوامل گوناگون، ایجاد بنگاه ها و عوامل کاملاً مستقل، تضمین آزادی های سیاسی و مدنی و ایجاد انتخابات رقابتی. به طور کلی فرضیه پذیرفته شده این است که شهروندان برای این منظور باید از اطلاعات کافی درباره سیاست و موضوعات عمومی برخوردار باشند تا سیاستمداران را در زمینه رفتارشان در مسند قدرت، پاسخگو نگهدارند. چنانچه شهروندان از این ویژگی اساسی، یعنی آگاهی از موضوعات سیاسی و عمومی بی بهره باشند، در آن صورت باید گفت که حکومت مبتنی بر رای و نظر مردم، طرحی نامطمئن است.در راستای اهمیت آگاهی سیاسی در حکومت های مردمی و اینکه افراد برای آنکه شهروندانی شایسته باشند باید به اندازه کافی از سیاست آگاهی داشته باشند، دیلی ،کارپینی و کیتر  استدلال می کنند که «احتمال مشارکت شهروندان مطلع، در سیاست بیشتر است و آنان بهتر می توانند منافع شخصی خود را تشخیص دهند، بهتر می توانند نفع فردی خود را با افکار و ایده های خاص درباره دنیای سیاست ارتباط دهند، به احتمال زیاد دارای افکاری هستند که از انسجام کافی برخوردارند و در طول زمان ثابت می مانند و به احتمال زیاد افکارشان را به گونه ای عقلانی و معنادار، به مشارکت سیاسی خود ارتباط می دهند. از نظر آنها، هرچه شهروندان بیشتر مطلع باشند، به احتمال زیاد سایر لوازم و شرایط شهروندی مطلوب، نظیر مدارای سیاسی را از خود نشان می دهند (دیلی- کارپینی و کیتر، 1996).

    پژوهش ها در حوزه آگاهی سیاسی در کشورهای اروپایی و آمریکایی، با افزایش علاقه محققان و سیاستمداران به اینکه آیا کاهش نارضایتی و نیز مخالفت گزارش شده جوانان نسبت به سیاست، نشان دهنده پدیده نسلی جدید است (برای مثال، آیا جوانان امروز در مقایسه با نسل های پیشین، بیشتر سرخورده هستند؟)، یا اینکه تئوری چرخ زندگی  هنوز می تواند مصداق داشته باشد، نشات گرفته است. از یک سو، تئوری های نسلی بر این اعتقادند که بسیاری از نگرش ها، در آغاز زندگی شکل گرفته و در طول زمان نسبتاً ثابت باقی می مانند، (آلوین و اسکات، 1996)، از سوی دیگر، ایده چرخه زندگی سیاسی معتقد است که علاقه به فعالیت های سیاسی، با توجه به سن و مسئولیت افزایش می یابد (باتلر و استوکس، 1969). در این راستا، استدلال می شود که جوانان امروز همانند نسل های پیشین خود، علاقه به سیاست را با افزایش سن کسب خواهند کرد، زیرا از آن پس، سیاست بیشتر به زندگیشان ارتباط پیدا خواهد کرد. (جوانل و پارک، 1998) و همراه با مسئولیت های مالی و خانوادگی، علاقه به سیاست نیز افزایش خواهد یافت (ریچارد سون، 1990؛ وایت، بروک و ریتچی، 2000). از دید این محققان، سطوح پایین علاقه جوانان به سیاست، بیش از آنکه به تغییرات نسلی مرتبط باشد به تغییرات در محیط اجتماعی- اقتصادی که جوانان در آن زندگی می کنند، مربوط است. از نظر آنان، تاخیر در ورود به محل کار، وابستگی به حمایت والدین را طولانی می کند و این امر سبب تاخیر در شروع مسئولیت های مالی و خانوادگی می شود و در نتیجه سنی را که افراد به سیاست علاقه مند می شوند به تاخیر می اندازد (کیمبرلی، 1998). لیکن تحقیقات انجام شده نشان داده است که جوانان و نوجوانان از آگاهی و فهم اندکی در زمینه سیاست برخوردارند. بسیاری از محققان از این امر آگاهی دارند که امروزه افراد، به ویژه جوانان و نوجوانان، کمتر روزنامه می خوانند و درباره تاریخچه جامعه خود هیچگونه آگاهی ندارند. هیرش ، از این پدیده با عنوان «بیسوادی فرهنگی»  یاد می کند. سواد فرهنگی، شبکه ای از اطلاعات است که همه خوانندگان شایسته دارا هستند. افزون بر این، سواد فرهنگی متشکل از اطلاعات زمینه ای است که در ذهن افراد ذخیره شده و به آنها کمک می کند تا روزنامه را در دست گیرند و آن را در سطحی جامع و مناسب بخوانند، نکات اصلی و برجسته آن را پیدا کنند و دلالتهاشان را بفهمند (هیرش، 1987). به تبعیت از هیرش، برخی از محققان فقدان فهم سیاسی در میان افراد یک سیستم سیاسی را به عنوان جنبه های خاصی از بیسوادی فرهنگی تلقی کرده اند (شوور و ویس، 2000).در زمینه اندک بودن سواد سیاسی نوجوانان و جوانان، پژوهشی انجام شده است که بر اساس نتایج حاصل از آن فارغ التحصیلان دبیرستانی 15 تا 16 ساله انگلیسی، فقط توانستند شخصیت های اصلی را بشناسند، آنها آگاهی اندکی از قانون اساسی داشتندو به زحمت موضوعاتی را می شناختند که احزاب را از یکدیگر متمایز می ساختند (استرادلینگ، 1997).  گانتر و فارنهام  نیز دریافتند که جوانان 10 تا 22 ساله، شخصیت های مهم سیاسی را می شناختند، ولی فاقد اطلاعات در زمینه چگونگی عملکرد سیستم سیاسی بودند (فارنهام و گانتر، 1987). همچنین در پژوهشی که انجمن جوانان بریتانیا انجام داده است مشخص شده که در حدود 10 درصد از جوانان 16 تا 24 ساله، نام نخست وزیر، 54 درصد، اسم رهبر دموکرات لیبرال و 60 درصد نیز اسم محافظه کار را نمی دانسته اند (انجمن بریتانیا، 1998). لاتکوس، در پژوهشی بر مبنای تقسیم بندی ارزیابی ملی پیشرفت آموزشی[1]   به این نتیجه رسید که 35 درصد از دانشجویان ارشد به بالا، از نظر آگاهی سیاسی، زیر خط پایه قرار داشتند که دلالت بر فقدان آگاهی مدنی می کرد. 39 درصد دیگر، در سطح پایه قرار داشتند. از نظر وی، این مقدار از آگاهی سیاسی، بسیار کمتر از آگاهی کارآمد تلقی می شود که شهروندان شایسته بدان نیاز دارند (لاتکوس و دیگران، 1999).

    طی چند دهه ی گذشته جامعه ی زنان تحولاتی را از سر گذرانده است. با افزایش آگاهی و گسترش آموزش عالی، آنان توانمندی های خود را ارتقا داده اند و دیگر نمی توان زنان را در حاشیه ی مناسبات سیاسی - اجتماعی نگه داشت. اکنون آنها خواهان پایگا ههایی هستند تا به موقعیت های بهتری دست یابند. واقعیت این است که زنان ایران امروز مصلحت اندیشی های موجود درباره ی حضور و مشارکت در مدیریت های کلان جامعه را به چالش کشیده اند. دیدگاه ساختی؛ تأکید می کند که زنان در بزرگسالی موانع ساختی را در تمایل خود به فعالیت سیاسی تجربه می کنند. تفاوت های جنسی در امور سیاسی در دوره ی کودکی بروز نمی کند، بلکه تفاوت وقتی ظاهر می شود که مجموعه ی نقش زن در خانواده تغییر می یابد(هیوز،1987). دیدگاه وضعیتی؛ معتقد است از آنجا که زنان در امور خانه و خانواده درگیر شده اند، فرصت کمتری برای فعالیت سیاسی دارند و یا به دلیل تجربه ی اندک سیاسی کمتر به آن توجه نشان می دهند. زنان به دلیل تأکید جامعه بر حفظ و نگهداری کیان خانواده ارتباط کمتری با فعالیت سیاسی که اساساً امری بیرونی است، دارند(لیپست،1984). دیدگاه کارکردی؛ کارکرد زنان را به امور خانوادگی محدود دانسته وبر این باور است که واگذاری نقش اقتصادی و سیاسی به زنان سبب تخریب کارکردهای کنونی جامعه می شود (پارسنز،1951). به عقیده ی پارسنز زنان در خانواده نقش عاطفی ایفا می کنند و از آنجا که آزادی زنان از خانواده به آشفتگی جامعه منجر می شود، کارکردی ندارد. مشارکت سیاسی درگیر شدن فرد در سطوح مختلف نظام سیاسی را شامل می شود. مشارکت سیاسی با اجتماعی شدن سیاسی رابطه دارد.در مشارکت سیاسی باید سه جنبه را بررسی کرد: شیوه ی مشارکت، شدت و کیفیت آن(پری،1990).بنابراین محقق در پی یافتن نقش عوامل اجتماعی درمیزان آگاهی سیاسی زنان گرمی است .

    1-2- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

    مجهز شدن به دانش و آگاهی های سیاسی از مهمترین ضروریات جوامع انسانی و اسلامی است.به این دلایل:

    1- خداوند متعال انسان را مختار آفریده و راه هدایت وضلالت را مشخص نموده وبه او اختیار داده است که هر کدام را خواست اختیار نماید.وحی عقل اندیشه واراده ابزار این انتخابند-انسانی می تواند راه صحیح را انتخاب نماید که شناخت وآگاهی داشته باشد و زمانی می تواند اثرگذار باشد که تحلیل صحیح از وقایع وحوادث محیط ونتایج امور داشته باشد واگر شناخت و تحلیل نداشت یا به بیراهه می رود ویا دنباله رو می شود و یا منزوی و کناره گیر می گردد ویا اینکه سرگردان ومتحیرراه به جایی نمی برد.پس انسان وجوامع انسانی برای شناخت راه وچاه نیاز به آگاهی و دانش دارند وبرای بهره مندی از امکانات وفرصت ها و پیشگیری از حوادث ناگوار نیاز به تحلیل وقایع دارند.علم سیاست و امورسیاسی ازمهمترین امور جوامع بشری بوده وهست.انسان هایی که آگاهی سیاسی ندارند ویا قادر به تحلیل مسائل سیاسی نمی باشند از بدیهی ترین حقوق انسانی که حق حاکمیت انسان بر خویش است بی بهره می مانندو جوامع بی اطلاع از سیاست بهترین طعمه های استکبار و استعمار خواهند بود

    .2-اسلام افراد جاهل ونادان را به شدت مذمت می کند و انسان را آگاه آزاد روشن وروشنگر انتخابگر رسالت دار وحاضر در صحنه و مبشر ومنذر و آمر به معروف و ناهی از منکر می خواهد وچنین انسانی شرعا واخلاقا نمی تواند بی شناخت وآگاهی از امور سیاسی باشد.و از این روست که در حدیث نبوی آمده است:(کسی که وارد روز شود درحالی که اهتمام و کوشش در اصلاح امور مسلمین ندارد او مسلمان نیست)واهتمام در امور مسلمین نیاز به شناخت و آگاهی صحیح سیاسی وتحلیل مسائل داخلی و واقعیت های جهانی دارد و آشنایی به مبانی وقواعد واصول ومعیارها و روش های سیاسی وشناخت دوست و دشمن و نیروهای مثبت ومنفی و اطلاع از گذشته ها واشراف بر مسائل روز و قدرت پیش بینی آینده را می طلبد.اگر دین عبارت از برنامه و روش اداره انسان واجتماعات انسانی و سعادتمند ساختن آنها در دنیا و آخرت است پس در حقیقت دین یعنی "سیاست"به مفهوم گسترده واصلی آن وبه فرموده آیت الله شهید مدرس " سیاست ما عین دیانت ماست ودیانت ما عین سیاست ماست " .بنابراین همانطور که هر مسلمانی باید با اصول عقیدتی مکتب اسلام آشنایی یابد براو لازم است که با سیاست وتحلیل امور سیاسی آشنایی مفید وکافی بیابد.    

    1-3- اهداف پژوهش

    هدف کلی:

    بررسی رابطه عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان گرمی

    اهداف جزئی:

    تبیین نقش رسانه جمعی بر آگاهی سیاسی زنان گرمی

    تبیین نقش میزان تحصیلات بر آگاهی سیاسی زنان گرمی

    تبیین نقش همسالان بر آگاهی سیاسی زنان گرمی

    تبیین نقش وضعیت اشتغال بر آگاهی سیاسی زنان گرمی

    فرضیه های پژوهش

    فرضیه کلی:

    عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان گرمی در ارتباط  است.

    اهداف جزئی:

    _بین تحصیلات دانشگاهی و آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی رابطه وجود دارد .

    - میان استفاده از رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی و آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی رابطه وجود دارد.

    - بین اشتغال زنان در بیرون از خانه و میزان اگاهی سیاسی آنان رابطه وجود دارد.

    - بین ارتباط با گروه همسالان و میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی رابطه وجود دارد.

     

    تعاریف مفهومی و عملیاتی

    آگاهی سیاسی

    منظور از آگاهی سیاسی آگاهی ها، اطلاعات و دانسته های شهروندان درباره مفاهیمی مانند دولت، ملت، سیاست، حکومت، قدرت، اقتدار، مشروعیت، نفوذ سیاسی و غیره است که آنها را هرچه بیشتر برای احراز شأن شهروندی در جامعه ای مردم سالار آماده سازد(فلاح،1386).در این پژوهش میزان آگاهی سیاسی با استفاده از پرسشنامه که محقق ساخته ارزیابی خواهد شد .

    عوامل اجتماعی

    به مجموعه عوامل (فرهنگی،قومی، سیاسی، و منطقه ای) که باعث ایجاد تفاوت در زندگی وفعالیت روزمره شخص میشود به طوری که کاستی یا افزایش آن به نحوی باعث اختلال در زندگی فرد شود ،عوامل تاثیر گذار اجتماعی نامیده می شود(محرمی،1388).

    لینک دانلود پروپوزال این پایان نامه

  • فهرست و منابع پایان نامه بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی

    فهرست:

    فصل اول

    کلیات پژوهش

    مقدمه. 1

    1 -1- بیان مسئله. 2

    1-2- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق. 5

    1-3- اهداف پژوهش... 6

    فرضیه های پژوهش... 7

    تعاریف مفهومی و عملیاتی.. 7

    فصل دوم

    ادبیات و پیشینه پژوهش

    مقدمه. 9

    آگاهی.. 13

    مسأله تبیینی آگاهی.. 13

    تعاریف و تاریخچه فرهنگ سیاسی.. 13

    تعریف و سنخ شناسی فرهنگ سیاسی.. 17

    اهمیت فرهنگ سیاسی.. 22

    عناصر فرهنگ سیاسی.. 24

    چهارچوب مفهومی و نظری آگاهی سیاسی.. 28

    الگوهای رفتار سیاسی زنان. 31

    مفهوم مشارکت سیاسی.. 33

    مشارکت سیاسی در دو سطح قابل طبقه بندی است‌‌ 34

    موضع اسلام در آگاهی‌بخشی.. 34

    مشکلات آسان و دشوار. 35

    شکاف تبیینی.. 37

    چگونگی موانع مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت.. 38

    موانع اجتماعی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت.. 39

    مشارکت سیاسی زنان از دیدگاه قرآن ، روایات ، و نگاه بزرگان. 41

    زنان و تصدی مناصب مدیریتی.. 44

    نگاه تطبیقی به وضعیت مدیریتی زنان در ایران و سایر کشورها 44

    گزارش توسعه انسانی دفتر توسعه ملل متحد در این زمینه : 44

    پیامدهای عدم مشارکت زنان. 45

    ضرورت اصلاح نظام اداری و قوانین.. 46

    چهارچوب مفهومی و نظری آگاهی سیاسی.. 49

    پیشینه پژوهش... 52

    فصل سوم

     روش شناسی پژوهش

    3-1- روش پژوهش... 56

    3-2 - جامعه آماری.. 56

    3-3 - حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 56

    3-4 - ابزار گرد آوری اطلاعات.. 57

    3-5 - روش تجزیه و تحلیل داده ها 57

    فصل چهارم

    تجزیه و تحلیل داده ها

    4-1- بخش اول:آمار توصیفی.. 59

    4-2-  بخش دوم:آمار استنباطی.. 70

    فصل پنجم

    بحث ونتیجه گیری

    بحث و نتیجه گیری.. 83

    محدودیت های پژوهش: 88

    منابع. 89

     

      

     

    منبع:

    - اطاعت، جواد،1376، «مشروعیت، مقبولیت و مشارکت سیاسی»، مجموعه مقالات مشارکت سیاسی، تهران، نشر سفیر

    - فیرحی، داود،1377؛ «مفهوم مشارکت سیاسی» فصلنامه علوم سیاسی، سال اول، شماره اول، ص 44.

    - تبریز نیا، حسین،1371، علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران، (تهران: مرکز نشر بین الملل

    - عالم، عبدالرحمان،1376، بنیادهای علم سیاست، (تهران: نشرنی)ص 203.

    - نهج البلاغه، ترجمه محمددشتی، نامه 62

    - مدرسی، سید محمدتقی،1380، آزادی و مسئولیت زن، ترجمه حمیدرضا آژیر،(تهران:محبان . الحسین(ع)

    - حکیمی، محمدرضا،1371، ترجمه الحیات، ج 2، (قم: دفترفرهنگ اسلامی)،ص 296.

    - مهریزی، مهدی،1381، زن در اندیشۀ اسلامی، (تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)،ص 81.

    - صحیفه امام، ج 18 ص 403.

    - رضائیان، عباس،1388 «بررسی تأثیر عوامل اقتصادی- اجتماعی بر میزان تمایل به مشارکت سیاسی زنان در شهر بوشهر»،

    - قاسمی، وحید 1379،«تحلیلی بر وضعیت مشارکت سیاسی زنان در استان اصفهان»، (دفترامور بانوان اصفهان)

    - محسنی تبریزی،1384، علیرضا ودیگران «طرح ملی بررسی مشارکت سیاسی زنان در 28 مرکز استان کشور» ( دفتر امور بانوان وزارت کشور)

    بشیریه، حسین (۱۳۸۵)؛ جامعه‌شناسی سیاسی، نقش نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی؛ تهران: نشر نی

     آراسته خو، محمد. نقد و نگرش اصطلاحات علمی– اجتماعی ، تهران : نشر گستره.

     - ایوبی ، مجدالله.1379، مشارکت انتخاباتی. مجموعه مقالات مشارکت سیاسی. تهران :‌ نشر سفیر .

    - طهماسبی گنجور ، طاهره.1384، قالبهای ذهنی تبعیض جنسی در برنامه های خردسالان ، کودکان و نوجوانان ، پایان‌نامه کارشناسی ، دانشگاه فردوسی مشهد.

    - طهماسبی گنجور ، طاهره.1379، سنجش گرایش دانشجویان دختر نسبت به مشارکت سیاسی و عوامل مؤثر بر آن ،‌ پایان‌نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه الزهرا(س) .

    - فخرایی ، سیروس. 1376،موانع ساختاری مشارکت زنان در ایران ، مجموعه مقالات گردهمایی سیمای زن در جامعه ،‌ دانشگاه تبریز .

    - نوری ، مهدی.1376، جایگاه زنان در جامعه مدنی ، تهران : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی .

    - پالمر،1367، نگرش جدید علم سیاست، ترجمه، منوچهر شجاعی، تهران.

    - راسل، برتراند،1349، قدرت، ترجمه، نجف دریابندی، تهران.

    - عبدالرحمن عالم، بنیاد های علم سیاست، نشر نی، تهران  

    - رابرت دال،  تجزیه و تحلیل علم سیاست، ترجمه حسین ظفریان، تهران، 1364.

    - بیرو ، آلن (1375) . فرهنگ علوم اجتماعی ، ترجمه ی دکتر باقر ساروخانی . تهران : سازمان انتشارات کیهان. صفحه ی :272.

    - قوام ، عبدالعلی (1389). چالشهای توسعه سیاسی . تهران : نشر قومس. صفحه ی :105.

    - قوام ، عبدالعلی (1389). سیاستهای مقایسه ای . تهران : سمت. صص:158157   

    - سریع القلم ، محمود. (1389) ، فرهنگ سیاسی ایران ، تهران : نشر فرزان روز. صفحه ی :21

    - عالم ، عبدالرحمن. (1388)، بنیادهای علم سیاست ، تهران: نشرنی . صص:113112  

    - سریع القلم ، محمود. (1389) ، فرهنگ سیاسی ایران ، تهران : نشر فرزان روز. صفحه ی :11

    - ملکی ، مهدی (1389) ، " طلوعی نه چندان سیاه؛ کاوشی در اندیشه ی نیکولو ماکیاوللی". تهران : دانشگاه تربیت معلم تهران.

    - سید محمد تقی آل غفور، ( نقش فرهنگ در ساختار ایران معاصر)، مجله نقد و نظر، شماره های 3 و 4 ، سال 1375،صص 114112.

    - قدرت الله بازیگر،سهراب مرادی،سنجش میزان آگاهی سیاسی دانش آموزان شاهد مقطع متوسطه استان لرستان،پایگاه اطلاع سانی فرهنگ و ایثار و شهادت 1383.

    مجید فلاح،بررسی میزان آگاهی سیاسی دانشجویان دانشگاه شاهد،پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه علوم انسانی دانشگاه شاهد ،1376.

    Leeson, T., Peter, “Media Freedom, Political Knowledge and Participation”, Journal of Economic Perspectives, Vol. 22, No. 2, 2008, pp. 16-155.

    Fournet, M., “Stereotype Threat and the Gender Gap in Political Knowledge”, Paper Presented at the 2005 Rice Undergraduate Conference, (Houston: Texas, January 14-16, 2005).

    Gronlund, K., “Political knowledge and the Internet”, Paper Prepared for Presentation at the XIV Tri-annual Conference of the Nordic Political Association (NOPA0, Reykjavik 11-13

    Claassen, L. R., and Highton, B., “Policy Polarization among Party Elites and the Significance of Political Awareness in the Mass Public”, Political Research Quarterly, Sep 2009. Vol. 62, Iss. 3; pp. 14 & 538.

    Lipset,S.M (1973), Political Man, New York, Free Press.

    Parry,G. and Moyser,G. (1990), A map of Political Participation in Britain, Government and Opposition, vol. pp147- 69.

    Parsons, T. (1951) The Social System, Free Press.

    Alwin, D. F., and Scott, J. (1996). Attitude change: Its measurement and interpretation using longitudinal survey. In Taylor, B., and Thomason, K. (eds) understanding change in social attitudes. Aldershot: Dartmouth.

    Butler, D., and Stokes, D. (1969). Political change in Britain. London: Macmillan.

    Delli- Caprini, M. X., & Keeter, S. (1996). What American know about political & why it matters. New Haven: Yale University Press.

    Hirsch, E. D. (1987). Cultural literacy: what every Amirican need to know. Boston: Houghton.

    Jowell, R., and Park, A. (1998). Young people, politics and citizenship: A disengaged generation? London: The Citizenship foundation.

    Kimberlee, R. (1998). Politically apathetic: youth: A new generation?. Renewal. 6(2): 87-90.

    Lutkus, A. D., Weiss, A. R., Campbell, J. R., Mazzeo, J., & Lazer, S. (1998). NAEP 1999: Civics reportcard for the nation, NCES 20001157. Washington, DC: National Center Education State.

    March, J. G., & Olson. J. P. (2000). Democracy and schooling: An Instructional perspective. In: McDonnell et al (eds): Rediscovering the democratic purposes of education. Lawrence: University of Kansas press.

    Niemi, R., & Junn, J. (1998). Civic education: what make students learn. New Haven: Yale University Press.

    Richardson, A. (1990). Talking about commitment. The views of young people on citizenship and volunteering. London: Social and Community Planning Research.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت