پروپوزال مقایسه سیستم های مغزی رفتاری BIS BAS و باور های فراشناختی در دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای رضایت زندگی بالا و پایین

مقایسه سیستم های مغزی رفتاریBIS/BAS و باورهای فراشناختی در دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای رضایت زندگی بالا و پایین

عنوان پایان نامه به انگلیسی:

Comparison of brain-behavior BIS / BAS and metacognitive beliefs in female high school students with high and low life satisfaction

کلمات کلیدی:

سیستم مغزی رفتاری- باور های فراشناختی-رضایت زندگی- دانش آموزان دختر دبیرستانی

پرسش اصلی پژوهش :

بیان مسئله:

یکی از شاخص های بهداشت روانی میزان رضایت از زندگی است. مراد از رضایت زندگی، نگرش فرد، ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبه های زندگی، همچون زندگی خانوادگی و تجربه آموزشی است. (دینر،  سان،  لوکاس  و اسمیت ، 1994).

تصور ذهنی رضایت از زندگی از دو بعد دیگر متفاوت است. رضایت از زندگی بیشتر مقوله ای شناختی است در حالی که احساس منفی و مثبت مقوله ای احساسی و عاطفی به شمار می ورند (داینر، 1984؛ ادمونز  و داینر، 1985، به نقل از گرینسپون  و ساکلوفسکی ، 1998). احساس خرسندی و رضایت از جنبه های زندگی، از مولفه های نگرش مثبت افراد نسبت به جهانی است که در آن زندگی می کنند. رضایت از زندگی با ارزش ها ارتباط نزدیک اما پیچیده ای دارد و معیارهایی که افراد بر پایه آن درک ذهنی خود را از خوشبختی ارزیابی می کنند، متفاوت است.تجربه شادکامی و رضایت از زندگی هدف برتر زندگی به شمار می رود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف فرد شمرده می شوند (اناس ، 1993، به نقل از لاگلین و هیوبنر ، 2001).یکی از مولفه هایی که به نوعی در پیش بینی رضایت زندگی و به طبع آن بهداشت روانی دخیل است فراشناخت می باشد(متیوز و هیلیارد و کمپل،1999).فراشناخت مفهومی چند وجهی است که در بر گیرنده دانش، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت یا کنترل می کنند (ولز،2009). فراشناخت به معنای داشتن آگاهی و شناخت در مورد پدیده های شناختی خود است. فرایند های فراشناختی شامل آگاهی فرد از خود به عنوان یک عمل کننده در محیط و یک ذخیره کننده و بازیابی کننده عمومی اطلاعات است. (ولز 2000). فراشناخت را جنبه ای از سامانه پردازش اطلاعات می داند که به تنظیم، تفسیر، ارزیابی و مدیریت محتواها و فرآیندهای سازمان خود می پردازد. الگوی عملکرد اجرایی خود تنظیمی نخستین گام در مفهوم سازی عوامل چندگانه فراشناخت به عنوان عوامل موثر در کنترل پردازش اطلاعات است. این نظریه که به وسیله (ولز و میتوس، 1994). ارایه شده است، تلاشی است در راستای مفهوم سازی اختلال های عاطفی در یک چارچوب چند سطحی شامل فرآیندهای پویا و فراشناختی به شکلی که بر عوامل فراشناختی رشد و تداوم اختلال های عاطفی تاثیر می گذارند. این الگو در پی تبیین آن است که ذهن چگونه در یک الگوی تعریف شده و منفی پردازش درگیر می شود و چگونه پردازش های فراشناختی به افکار منفی، باورهای تحریف شده و هیجان های آشفته کمک می کنند (ولز، 1384). اگرچه آگاهی فراشناختی به عنوان برنامه ای اساسی برای هدایت شناخت و رفتار، مفهوم سازی شده، اما در اختلال های هیجانی، راهبردهای رفتاری و شناختی را به دنبال دارد که به تداوم اختلال های هیجانی می انجامد (اسپادا و ولز، 2005). این الگو با یک نشانگان شناختی/ توجهی مشتمل بر فکرهای منفی تکراری، رفتار مقابله ای ناسازگارانه و پایش تهدید مشخص می شود که نقش با اهمیتی در اختلال های هیجانی دارند (پاپا جیو و ولز، 2003). در سال های اخیر فراشناخت به عنوان پایه و اساس بسیاری از اختلال های روان شناختی مورد بررسی قرار گرفته است(ولز،2001). رویکرد فراشناختی بر این باور است که افراد به این دلیل در دام ناراحتی هیجانی گرفتار می شوند که فراشناخت های آنان به الگوی خاصی از پاسخدهی  به تجربه های درونی  منجر می شود که موجب تداوم هیجان های منفی و تقویت باورهای منفی می شود. این الگو سندرم شناختی توجهی  (CAS) خوانده می شود که شامل نگرانی، نشخوار فکری ، توجه تثبیت شده و راهبردهای خودتنظیمی  یا رفتارهای مقابله ای ناسازگارانه است(ولز،2009).بنابراین در بررسی ارتباط بین رضایت از زندگی و فراشناخت در میان تبیین های بسیار، بررسی بعد زیستی – عصبی که زیر بنای هیجان و رفتار است اهمیت خاص دارد. بسیاری از پژوهشگران دلایل این گونه رفتارها از جمله تنبیه خود را در این افراد، مربوط به نظام پاداش مغز دانسته اند(گری،1990). به اعتقاد گری سیستم های مغزی رفتاری اساس تفاوت های فردی می باشند و فعالیت هر یک از آنها به فراخوانی واکنش های هیجانی متفاوت نظیر ترس و اضطراب می انجامد. گری در بازنگری که از نظریه حساسیت به تقویت  (RST) خود داشت(گری 1991)یک الگوی زیستی شامل سه سیستم مغزی رفتاری ارائه نمود. اولین سیستم، سیستم فعال ساز رفتاری  (BAS) می باشد که به محرک های شرطی پاداش و فقدان تنبیه پاسخ می دهد. فعالیت و افزایش حساسیت BAS موجب فراخوانی هیجان های مثبت، رفتار روی آورد  و اجتناب فعال  شده(گری،2000) و همچنین نشان دهنده ی تکانشگری  فرد است. دومین سیستم، سیستم بازداری رفتاری  (BIS) است که به محرک های شرطی تنبیه و فقدان پاداش و همچنین به محرک های جدید و محرک های ترس آور ذاتی پاسخ می دهد. فعالیت BIS موجب فراخوانی حالت عاطفی اضطراب و بازداری رفتاری، اجتناب فعل پذیر، خاموشی و افزایش توجه می گرد(کور،2009). با توجه به مطالب فوق و به استناد به نظریه آسیب شناختی روانی مبتنی بر نظریه جفری آلن گری و آدریان ولز می توان گفت که احتمالاً بی نظمی سیستم های مغزی رفتاری، راهبردهای فراشناختی و کنترل فکر نادرست، از عوامل دخیل در رضایت زندگی می باشند.بنابراین محقق در پی پاسخ به این سوال است که آیا سیستم های مغزی رفتاریBIS/BAS و باورهای فراشناختی در دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای رضایت زندگی بالا و پایین متفاوت است؟

پیشینه پژوهش  (در بیان مختصر پیشینه پژوهش  دانشجو باید به کلیه مراجع ذکرشده در بخش فهرست مراجع اشاره کند رجوع به مراجع باید براساس شماره مرجع یا حروف اول نام نویسندگان  باشد بدیهی است که در صورت استفاده از هریک از حالت های فوق، مراجع معرفی شده در بخش فهرست مراجع نیز باید برحسب شماره مرجع یا حروف اول نام نویسندگان مرتب شده باشد):

فریش(2000) بدست آورد میزان کم بها دادن به پدیده های مربوط به زندگی باعث تاثیرات منفی در روحیات افراد گردیده، موجب بروز مشکلاتی در بهداشت روانی و بدنی افراد می شوند.

لاکلند(2001) در پژوهش اکتشافی بدست آورد رضایت از زندگی در میان دانشجویان ملیت های مختلف، عواملی هم چون تعداد دوستان، رضایت مالی، احساس تبعیض و اطلاعات دریافت شده اولیه (پیش از ورود به محل اقامت) از عواملی هستند که بر رضایت از زندگی دانشجویان تاثیر دارند.

ولز(2003)در پژوهشی بدست آورد میان توانش شناختی و سیستم مغزی رفتاری ارتباط وجود دارد.

گیلیگان(2002) در پژوهشی بدست آورد عوامل بیرونی مانند محیط یا خانواده موجب رضایت از زندگی نمی شوند. بلکه این مسئله به درون فرد و قضاوت خود او بستگی دارد. به همین دلیل است که افراد مختلف در موقعیت های مشابه به میزان یکسانی رضایت نشان نمی دهند.

اینگهارت(2004) در پژوهشی بدست آورد رضایت از زندگی بازتاب توازن میان آرزوهای شخص و وضعیت فعلی او می باشد. به بیان دیگر هر چه شکاف میان سطح آرزوهای فرد و وضعیت عینی وی بیشتر گردد، رضایتمندی او کاهش می یابد.

اینگهارت(2004) نیز بدست آورد رضامندی و تلقی مثبت از زندگی در گروه سنی نوجوانان یا دانش آموزان کاملاً متفاوت از بزرگسالان است و پژوهش در این زمینه نیازمند لحاظ نمودن مولفه ها آنان است. رضایتمندی نوجوانان و جوانان از زندگی زمینه ساز گسترش دامنه رضایت آنان به حوزه های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. افزایش تنش ها و مشکلات رفتاری، ناامیدی، اضطراب، افسردگی از جمله آثار منفی نارضایتی از زندگی است که پیامدهایی هم چون کاهش روحیه مشارکت جویی اجتماعی، تعاون و اعتماد اجتماعی و در پی آن باور های فراشناختی بهترخواهد داشت.