پایان نامه مقایسه نارسایی هیجانی و نشخوار ذهنی در نوجوانان دارای سابقه خود زنی و عادی

تعداد صفحات: 96 فرمت فایل: word کد فایل: 10002368
سال: 1394 مقطع: مشخص نشده دسته بندی: پایان نامه روانشناسی
قیمت قدیم:۱۶,۲۰۰ تومان
قیمت: ۱۴,۱۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه مقایسه نارسایی هیجانی و نشخوار ذهنی در نوجوانان دارای سابقه خود زنی و عادی

    پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد (M.A )

    رشته روانشناسی گرایش: بالینی

    چکیده

    هدف پژوهش حاضر مقایسه نارسایی هیجانی و نشخوار ذهنی در نوجوانان دارای سابقه خود زنی و عادی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دارای آسیب خودزنی و نوجوانان عادی که به پزشکی قانونی شهرستان اردبیل مراجعه بودند. بدین منظور 25 نوجوانان دارای آسیب خود زنی و 25 نفر از نوجوانان عادی به روش نمونه ­گیری در دسترس  انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بوده و برای جمع آوری داده­ها از پرسشنامه نارسایی هیجانی تورنتو-20(FTAs) و مقیاس 22 سوالی نولن- هوکسما و برای تجزیه تحلیل داده­ ها نیز از روش آماری Manova استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین نوجوانان دارای آسیب خودزنی و عادی در متغیرهای نارسایی هیجانی و مؤلفه­های آن­ها و نشخوار ذهنی تفاوت معناداری وجود دارد یعنی نوجوانان دارای آسیب خودزنی از نظر نارسایی هیجانی و مولفه های آن و نشخوار ذهنی در سطح بالایی هستند. بنابراین یافته­ های این پژوهش علاوه بر مشخص نمودن این متغیرها در نوجوانان دارای آسیب خود زنی و نوجوانان عادی می­تواند راهبردهای آموزشی، تربیتی و کاربردی ارزنده­ای به مسئولین و کارشناسان مسائل تربیتی ارائه نماید.

    کلیدواژه­ها: نارسایی هیجانی، نشخوار ذهنی،  آسیب خود زنی.

    فصل اول

    کلیات تحقیق                                                                  

    1-1-    مقدمه

    بهداشت روانی نوجوانان در سال های اخیر مورد توجه متخصصان قرار گرفته است(کلیتر و همکاران[1]،2010). نوجوانی مرحله ای انتقالی در زندگی محسوب می شود این دوره با تغیرات روانشناختی و جسمانی و افزایش تمرکز بر بدن همراه است. رفتار های خود آسیبی تحت عنوان تخریب عمدی یا تغییر بافت های های بدن بدون قصد آشکار خودکشی تعریف شده است(فاوازا[2]،1998) رفتارهای خود آسیبی به میزان زیادی در همه فرهنگ ها یافت می شود و از شایعترین مشکلات در میان نوجوانان است(جاکبسون و گولد[3]،2007) رفتار های خود آسیبی پدیده تازه ای نبوده و از سال 1880 مورد توجه محققان قرار گرفته است.منینگرنخستین کسی بود که رفتار های خود آسیبی را از رفتار های منتهی به خودکشی متمایز کرد. اگر چه خودکشی حد نهایی رفتار خود آسیب رسان است، اما اصطلاح رفتار های خود آسیب رسان برای رفتار های غیر کشنده به کار گرفته می شود(جنیفر و همکاران[4]،2008) البته بسیاری از محققان، سایر رفتار هایی که در طولانی مدت و به طور غیر مستقیم نیز باعث آسیب به خود می شوند، نظیر سوء مصرف دارو، مصرف فراوان الکل و رژیم های غذایی سخت را از جمله رفتار های خود آسیب رسان ذکر کرده اند(دلو و هولر[5]،2004). به طور شایع این رفتار با اختلال روانی یا تروما همراه است. رویداد های آسیب رسان زندگی نظیر آزار یا غفلت در دوران کودکی می تواند رشد ویژگی های نارسایی هیجانی را از طریق ایجاد اختلال در کارکردهای بهنجار هیجانی افزایش دهد. به عبارت دیگر، اعمال آزار روانی بر فرد باعث شکل گیری تدریجی احساساتی مانند خشم معطوب به خود(خود آژآری) شرم، حقارت و حالات تجزی های شده و زمانی که این حالات هیجانی به صورت تعمیم یافته و پایدار در آیند، منجر به نارسایی های هیجانی می شوند(دی پرینس و فرید[6]،1999) از این رو افرادی که موفق به ارزیابی هیجان های خود نیستند به عبارت دیگر دچار نارسایی هیجانی هستند، باعث بروز نشخوار ذهنی می شود. نارسایی هیجانی سازه شخصیتی است که با فقدان خیالپردازی، ظرفیت کم برای افکار سمبولیک و ناتوانی برای تجربه و بیان هیجانات مشخص می شود،  نارسایی هیجانی به حالتی اطلاق می شود که در اثر آن فرد در درک، پردازش و بیان هیجانات خود مشکل  دارد (سیفنوس،2011). شواهد نشان می دهد  که نارسایی هیجانی  به دلیل  رخدادهای دوران کودکی  ایجاد می شود (مونتباروسی،2004). در مطالعه ای نشان دادند که نارسایی هیجانی با عدم صمیمیت  و نزدیکی با دیگران و اشکال در روابط  بین فردی همبستگی مثبتی دارد(مونتاباروسی،2004).در مطالعه ای دیگر نشان دادند که  افراد دارای نارسایی هیجانی کارکرد جسمی و اجتماعی کمتر، مشکلات هیجانی  بیشتر و بهزیستی هیجانی پایین نسبت به افراد سالم دارند (کاویانی،2000). دیویس و کلارک (1998) در بررسی تاثیر تنظیم هیجان بر نشخوار ذهنی دریافتند افرادی که در هنگام رویارویی با یک رویداد استرس زا دچار نارسایی هیجانی می شوند باعث پدید آوردن نشخوار ذهنی پس از آن رویداد می شود. بنابراین به دلیل نارسایی هیجانی، افراد دچار کاهش منابع شناختی و افزایش توجه مبتنی بر خود، فراوانی افکار و در نتیجه نشخوار ذهنی را زیاد می کند.نشخوار فکری به عنوان اشتغال دائمی به یک اندیشه با موضوع و تفکر درباره آن شناخته می شود. نشخوار فکری طبقه ای از افکار آگاهانه است که حول یک محور مشخص می گردد و بدون وابستگی به تقاضاهای محیطی، این افکار تکرار می شوند. نشخوار فکری مجموعه ای از افکار منفعلانه هستند که جنبه تکراری دارند، ومانع حل مساله سازگارانه شده وبه افزایش عاطفه منفی می انجامد (نولن، 2000). طبق  نظریه سبک های پاسخ نالن هوکسما، نشخوار فکری به عنوان تفکر تکرار شونده دربارۀ علائم خود آزاری ، علل احتمالی و پیامدهای این علائم تعریف شده است، شدت و سیر خود آزاری پیامد ارزیابی فرد از علائم خودآزاری را به واسطه افزایش تفکر منفی، حل مساله ناکارآمد، تداخل با رفتار هدفمند وکاهش حمایت اجتماعی شدت وتداوم می بخشد(منصوری و همکاران 2010). متغیر مرتبط دیگر نارسایی هیجانی است.  لذا تمرکز پژوهش حاضر به بررسی نشخوار ذهنی و نارسایی هیجانی در نوجوانان دارای سابقه خود زنی و عادی معطوف می باشد.

    1-2- بیان مسئله

    نوجوانی یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی محسوب می شود. به دلیل تغییرات فناورانه، فرهنگی و اجتماعی سریع و پرشتاب جوامع امروز، دوران نوجوانی برای تعدادی از نوجوانان با بروز مشکلات فراوان، جسمی، روانی و اجتماعی همراه است و پایه بسیاری از رفتار های پرخطر و آسیب های اجتماعی ناشی از آن در این دوره در آنان گذاشته می شود.(حاتمی،1391) یکی از رفتار های پرخطر که در این دوران بروز می کند رفتار آسیب به خود یا همان خود زنی می باشد. خودزنی عملی است عمدی، تکانه ای، غیر کشنده که باعث صدمه به بدن شخص می گردد(روانپزشکی آکسفورد،1369) خود زنی به خود ویرانگری موضعی و آگاهانه ای اطلاق می شود که ناشی از ناتوانی در مدارا با تکانه های پرخاشگرانه درون فکنی شده فرد، برای تنبیه خود یا دیگری می باشد. تقریباًً یک درصد جمعیت در طول عمر خود برای مدارا (coping) با موقعیت یا احساس فلج‌کننده پیش آمده از آسیب بدنی به شکل جرح خویشتن استفاده می‌کنند. آسیب به خود افراد را ناقص می‌کند. درک این پدیده رفتاری مشکل است و به شکل خیلی ساده یا در یک موقعیت احساسی که فرد تحت فشار است رخ می‌دهد، شیوع کلی خود زنی در جمعیت 4 درصد و در نمونه های بالینی 21 درصد گزارش شده است که در مردان 3 برابر زنان است.(سیموین، استنلی، فرانسز،مان، وینکل و استنلی[7]، 1992) شروع آن در اوایل نوجوانی است و می تواند اولین تظاهر یک بیمار روانی شدید باشد(آرماندو[8] ، 1988)در مورد رفتار خودزنی چندین مدل مطرح شده است یک مدل، مدل Affect- Regulation   است که رفتار خود زنی را یک اقدام جبرانی برای تسکین عصبانیت، اضطراب یا ناراحتی هیجانی می داند در مدل دیگری عنوان شده که اکثر بیماران قبل از آسیب به خود یک احساس ناخوشایند تنش دارند و با آسیب رساندن به خود این احساس ناخوشایند را در خود کم می کنند (مک کی و همکاران[9]،2000)  اکثریت عمده بیماران مبتلا به خود زنی به اختلال شخصیت مرزی مبتلایند(کاپلان و سادوک[10]، 1998) علیرغم نامتجانس بودن نشانه های این اختلال، امروزه یک اجماع نظر کلی وجود دارد که نارسایی هیجانی مشخصه اصلی اختلال شخصیت مرزی می باشد. پژوهشگران متعددی معتقدند که اختلال شخصیت مرزی اختلالی است که به واسطه نارسایی های معنادار در توانایی درک و تنظیم هیجان ها و خلق مشخص می شود(ین؛ زلوتونیک و کاستلو[11]، 2002) ار آنجا که این اختلال با نارسایی در تنظیم و پاسخ دهی هیجانی مرتبط است از این رو افراد مبتلا به این اختلال در زمینه های متعدد از جمله کار و توسعه روابط بین فردی مشکلات فراوانی دارند(باگه و همکاران[12]، 2004) همچنین نشانه های از قبیل تکانشگری، خود آسیبی، ترس از رها شدگی و نشانه های تجزیه ای نشانگر پاسخ های نابهنجار به هیجان ها می باشد.(زیدنر ؛ماتیوس و رابرتس[13]، 2009) نارسایی هیجانی[14] عبارت از ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان است. این مفهوم در حیطه روانپزشکان و درمانگران اختلالات روان تنی قرار دارد و در بسیاری ازبیماران روان تنی دیده شده است. نارسایی هیجانی،  بعنوان یک پدیده هیجانی به اختلال خاص در کارکرد روانی اطلاق می­گردد که در نتیجه فرایند بازداری خودکار اطلاعات و احساسات هیجانی بوجود می­آید(مددی و قائلی، 2002). ویژگی های اصلی نارسایی هیجانی عبارت است از: ناتوانی در بازشناسی وتوصیف کلامی هیجانهای شخصی،  فقرشدید تفکر نمادین که آشکار سازی با برخورد­ها، احساسات، تمایلات وسائق­ها را محدود می کند.ناتوانی در بکارگیری احساسات بعنوان علایم مشکلات هیجانی، تفکر انتفاعی در مورد واقعیت های کم اهمیت بیرونی، کاهش یادآوری رویاها، دشواری درتمایز بین حالتهای هیجانی وحس های بدنی، فقدان جلوه های عاطفی چهره،  ظرفیت محدود برای همدلی و خود آگاهی(تول، مداگلیا و رویمر[15]، 2005). شیوع اختلال نارسایی هیجانی در جمعیت بزرگسال مرد حدود 9 تا 17 درصد و در زنان 5 تا 10 درصد گزارش شده است.(کوکونن و همکاران به نقل از کیامرثی و ایل بیگی،1391 ) فتحی آشتیانی و اسلامی(1380) دریافتند که وقتی افراد دچار احساس شدید تنهایی شده و فرصتی برای دریافت کمک پیدا نمی کنند دچار آشفتگی های هیجانی می شوند که اغلب به واکنش های بی باکانه مثل اقدام به خود زنی و خودکشی منجر می شود. متغیر دیگری که در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت نشخوار ذهنی می باشد. نشخوار ذهنی به عنوان افکاری مقاوم و عود کننده تعریف می شود که حول یک موضوع معمول می گردد و بدون وابستگی به تقاضاهای محیطی، این افکار تکرار می شوند. این افکار به طریق غیر ارادی وارد آگاهی می شوند و توجه را از موضوعات مورد نظر و اهداف فعلی منحرف می سازند(جورمن[16]، 2006)‌ و مانع حل مساله سازگارانه شده و به افزایش عاطفه منفی می انجامد(نولن هوکسما[17]،2000) پژوهش های زیادی نشان داده اند که بین افکار نشخواری و انواع مختلف اختلالات هیجانی رابطه تنگاتنگ وجود دارد(نولن هوکسما، 2000) هاروی و همکاران نشخوار فکری را به عنوان نمونه ای از افکار منفی عود کننده مطرح کرده و آن را فراآیندی فرا تشخیصی می دانند که در بسیاری از آسیب های روانشناختی اتفاق می افتد(پرسون و همکاران[18]، 2008) علاوه بر این شواهد حاکی از آن است که نشخوار ذهنی پیش بینی کننده سطوح اضطراب بوده و با بسیاری از رفتار ها از جمله رفتار خود زنی و تفکر خودکشی رابطه دارد.(رود و همکاران[19]، 2009) لذا پژوهش حاظر به دنبال بررسی  این موضوع اس آیا بین نارسایی هیجانی و نشخوار ذهنی در  بین نوجوانان دارای سابقه خود زنی و عادی تفاوت وجود دارد؟

    Abstract:

    This study aims to scale alexithymia and rumination in adolescents with a history of self-mutilation and normal. The study sample included all adolescents with self harm and normal adolescents who were referred to the coroner city of Ardabil. For this purpose, 25 adolescents with self harm and 25 normal adolescents were selected by convenience sampling. The research was descriptive and causal-comparative. Toronto Alexithymia questionnaire to collect data from -20 (FTAs) and Noelan- Hocsemia scale of 22 questions was used. Anova statistical methods used to analyze data as it is. The results showed that adolescents with self harm and common variables and alexithymia and components rumination them there is a significant difference. This means that adolescents with self harm in terms of alexithymia and its components and rumination are high. The findings of this study to identify the variables in adolescents and young adults affected ordinary woman could instructional strategies, educational and valuable applications provide training to officials and experts.

    Keywords: alexithymia, rumination, self injury.

  • فهرست و منابع پایان نامه مقایسه نارسایی هیجانی و نشخوار ذهنی در نوجوانان دارای سابقه خود زنی و عادی

    فهرست:

    چکیده............................................................................................................................................................د

    فصل اول

    کلیات تحقیق

    1-1-         مقدمه- 2

    1-2- بیان مسئله- 3

    1-3- اهمیت و ضرورت موضوع- 6

    1-4- اهداف پژوهش-- 7

    1-4-1- هدف کلی پژوهش-- 7

    1-4-2- اهداف جزئی پژوهش-- 7

    1-5- فرضیههای پژوهش-- 7

    1-6- تعریف متغیرهای پژوهش-- 7

    فصل دوم

    پایه های نظری و پیشینه تحقیق

    2-1- آسیب خود زنی- 11

    2-1-1- طبقه بندی رفتار جرح خویشتن(SIB) 13

    2-1-1-1- جرح خویشتن قالبی- 13

    2-1-1-2- جرح خویشتن عمده 13

    2-1-1-3- جرح خویشتن وسواسی- 14

    2-1-1-4- جرح خویشتن تکانشی- 14

    2-1-3- مدل های تبیینی خود زنی- 14

    2-1-3-1- مدل جنسی/ سادو مازوخیسم- 14

    2-1-3-2- مدل مسخ شخصیت-- 15

    2-1-3-3- مدل ضد خودکشی- 16

    2-1-3-4- مدل فیزولوژیکی/ بیولوژیکی- 16

    2-1-3-5- مدل تنظیم عاطفه- 17

    2-1-3-6- مدل محیطی- 18

    2-1-4- تحلیل تحولی از رفتار جرح خویشتن- 18

    2-1-5- سطوح احساس کفایت و نقش آن در جرح خویشتن- 19

    2-1-5-1- سطح انگیزشی- 19

    2-1-5-2- سطح نگرشی- 20

    2-1-5-3- سطح ابزاری- 21

    2-1-5-4- سطح هیجانی- 22

    2-1-5-5- سطح ارتباطی- 22

    2-2- پیشینه نظری نارسایی هیجانی- 23

    2-2-1- نارسایی هیجانی- 23

    2-2-2-تاریخچه- 25

    2-2-3-انواع نارسایی هیجانی- 25

    2-2-3-1-ساختار انواع نارسایی هیجانی- 26

    2-2-4-انواع نارسایی هیجانی و اختلالات شخصیتی- 27

    2-2-5- رابطه بین انواع نارسایی هیجانی  و شخصیت-- 28

    2-2-6- رابطه بین ویژگی های شخصیتی و انواع نارسایی هیجانی: 28

    2-2-7- همه گیرشناسی- 37

    2-2-8-نارسایی هیجانی به عنوان پیش بینی کننده یا تعدیل کننده نتایج درمانی- 38

    2-2-9-مداخله برای  تغییر نارسایی هیجانی- 40

    2-3- نشخوار ذهنی- 40

    2-3-1- مقدمه- 40

    2-3-2-تعاریف نشخوار ذهنی- 41

    2-3-3- نشخوار ذهنی در مقابل افکار اتوماتیک منفی- 42

    2-3-4- نشخوار ذهنی در مقابل توجه خود متمرکز و خودآگاهی خصوصی- 42

    2-3-5- نشخوار ذهنی در مقابل نگرانی- 42

    2-3-6- نظریه های نشخوار ذهنی- 43

    2-3-6-1-  نظریه سبک پاسخ- 43

    2-3-6-2- نظریه فراشناخت نشخوار ذهنی و مدل عملکرد اجرایی خودنظمی(S-REF) 44

    2-3-6-3- نظریه نشخوار ذهنی به عنوان عملکرد پیشبرد هدف و عملکرد نیمکره های مغزی- 45

    2-3-7- نتیجه گیری کلی از مبحث نشخوار ذهنی- 46

    2-4- پیشینه تحقیقاتی پژوهش-- 48

    پیشینه مربوط به نارسایی هیجانی- 48

    پیشینه های مربوط به نشخوار ذهنی- 49

    جمع بندی- 50

    فصل سوم

    روش شناسی

    3-1- مقدمه- 53

    3-2- روش پژوهش-- 53

    3-3- جامعه آماری- 53

    3-3-1- نمونه و روش نمونه گیری- 53

    3-4- ابزار گردآوری دادهها 54

    3-4-1- مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو-20(FTAs) 54

    3-4-2- مقیاس نشخوار ذهنی- 54

    3-5- روش اجرای پژوهش-- 54

    3-6- روش تجزیه تحلیل آماری داده‌ها 55

    فصل چهارم- 56

    تجزیه و تحلیل دادهها 56

    4-1- مقدمه- 57

    4-2- یافته های جمعیت شناختی- 57

    4-3- یافته های توصیفی- 60

    4-4- شاخص‌های استنباطی متغیرهای مورد مطالعه- 61

    فصل پنجم

    بحث و نتیجه گیری

    5-1- مقدمه- 71

    5-2- بحث و تفسیر یافته‌های پژوهش-- 71

    5-3- محدودیت‌های تحقیق- 73

    5-4- پیشنهادات پژوهشی- 73

    5-5- پیشنهادات کاربردی- 74

    منابع- 75

    ضمایم و پیوستها 86

    منبع:

    منابع

    بشارت، محمد.(1387).نارسایی هیجانی و سبک های دفاعی.مجله علمی پژوهش اصول بهداشت روانی، سال دهم، شماره 3، ص 190-181.

    پاپاجورجیو، کاستاس؛ ولز،آدرین(1386) نظریه های جدید در اختلال افسردگی. ترجمه یوسفی، زهرا؛ بهرامی، فاطمه؛ برکتین، مجید. اصفهان: انتشارات اردکان دانش.

    پورافکاری نصرت اله. ترجمه رواپزشکی آکسفورد، گیلدرام(مولف). تبریز انتشارات ذوقی 1369

    حاتمی قره خان بیگلو، قادر(1391) اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، ابراز وجود و روابط بین فردی در بین دانشجویان. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی. دانشگاه محقق اردبیلی.

    خسروی، معصومه؛ مهرابی، حسین علی  و عزیزی مقدم، میعاده. (1387). بررسی مقایسه ای مولفه های نشخوار فکری در بیماران افسرده، وسواس اجباری وافراد عادی. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی سمنان، دوره دهم، شماره1، ص:73- 65.

    کیامرثی، آذر؛ ایل بیگی، رضا(1391) ارتباط احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دختر دارای نشانه های بیش فعالی. مجله روانشناسی مدرسه؛ دوره 1 شماره 1 ص 92-72.

    محمدخانی، پورمند وحسن آبادی. (1392). بررسی آزمون تجربی مدل فراشناختی نشخوار فکری وافسردگی در جمعیت غیر بالینی دانشجویی . فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی، دوره چهارم، شماره 2، ص:184-163.

    Abramowitz JS, Deacon BJ, Woods CM, Tolin DF.( 2004) Association between protestant religiosity and obsessive-compulsive symptoms and cognitions. Depression and Anxiety;20:70-6.

    Albach.F. Moorman. P.P., & Bermond, B. (1996). Memory recovery of childhood sexual abuse. Dissociatiopn. 9, 258-269.

    Alloy, L. B., Abramson, L. Y., Hogan, M. E., Whitehouse, W. G., Rose, D. T., Robinson, M. S. (2000). The Temple–Wisconsin Cognitive Vulnerability to Depression Project: Lifetime history of Axis I psychopathology in individuals at high and low cognitive risk for depression. Journal of Abnormal Psychology, 109, 403–418.

    Andrews L, Troop N, Joseph S, Hiskey S, Coyne I.( 2002) Attempted versus successful avoidance: associations with distress, symptoms, and strategies for mental control. Personality and Individual Differences;33(6):897-907.

    Armando R.( 1988)   Favazza chronic  self-mutilators  Community Mental  Health  Journal Karen Conterio  The  plight  of  March Pages: 22 – 30.

    Bagby , R.M., Parker , J.D.,Taylor, G.J. (1994). The Twenty-item Toronto Alexithymia  Scale: Item Selection and Cross-validation of the Factor Structure. Journal Psychosomatic Research;38(1);23-32.

    Bagge C, Nickell A, Stepp S, Durrett C, Jackson K, Trull TJ.( 2004) Borderline personality disorder features predict negative outcomes 2 years later. Journal of Abnormal Psychology; 113: 279–88.

    Becker- Stoll, F. & Gerlinghoff, M. (2004). The impact of a four – mounth day treatment programme on alexithymia in eating disorders, E uropean Eating   disorders Revew, 12, 159-163.

    Beeghly, M., & Cicchetti, D. (1994). Child maltreatment, attachment, and the self system: Emergence of an internal state lexicon in toddlers at high social risk. Development and Psychopathology, 6, 5–30.

    Bermond,B.,Vorst ,H.C.M.,& Moormann,P.P.(2006).Cognitive neuropsychology  of  alexithymia:Implications for personality typology. Cognitive neuropsychiatry. 11 ,332-360.

    Borkovee, T, D, Rabinson, E, Pruzinsky, T, Depree,J,A.(1993)Preliminary exploration of worry: some characteristics and processes. Behaviors Research and Therapy,21,1-16.

    Burch. J.P. (1995). Alexithymia and  Dissociation. University of Oregan in partial fulfillment of  the  requirements.

    Camras, L., Sachs-Alter, E., & Ribordy, S. (1996). Emotion understanding in maltreated children: Recognition of facial expressions and integration with other emotion cues. In M. Lewis, & M. W. Sullivan (Eds.), Emotional development in atypical children ( pp. 203–225). Mahwah, NJ: Erlbaum.

    Carpenter, K.M., & Addis, M.E. (2000). Alexithymia, gender and  responses to depressive symptoms. Sex Roles. 43, 629-644.

    Caver, C.S.,& Scheier, M. F.(2000). Perspectives on personality (4th ed). Needham Heights, MA: Allyn &  Bacon.

    Cleland, C., Magura, S., Foot, J., Rosenblum, A., & Kosanke, N. (2005). Psychometric properties of  the Toronto Alexithymia Scale (TAS-20) for substance users. Journal of psychosomatic research, 58, 299-306.

    Cloutier,P. Martin.J. Kennedy.M. , & Muehlenkamp.J.(2010). Characteristics and Co-occurrence of Adolescent Non-Suicidal Self - Harm and Suicidal Behaviours in Pediatric Emergency Crisis ServicesPaulaCloutier.Journal of Youth and Adolescence,39, 259-269.

    Clyne, C., & Blampied, N.M. (2004). Training in emotion reglation as  a treatment for binge eating: a preliminary study. Behaviour Chenge, 21, 269-281.

    Conway, M., Csank, P. A. R., Holm, S. L., & Blake, C. K. (2000). On assessing individual differences in rumination on sadness. Journal of Personality Assessment, 75, 404 – 425.

    Crockett LJ, Petersen A.(1993) Adolescent development: Health risks and opportunities for health promotion. New York: Oxford University; 13-37.

    Davies, M. I., & Clark, D. M. (1998). Thought suppression produces a rebound effect with analogue posttraumatic intrusions.Behavior Research and Therapy, 36, 571-582.

    De Groot, J.M., Rodin, G., & Olmsted, M.P.(1995). Alexithymia, Depression , and treatment outcome in bulimia nervosa. Comprehensive Psychiatry, 36, 53-60.

    Deleo,D.& Holler,T.S.(2004).who are the kids who self-harm? An Australian selfreport school survey.Medical Journal of Australian, 141.140-144.

    DePrince, A. P., & Freyd, J. J. (1999). Dissociative Tendencies, Attention, and Memory. Psychological Science, 10(5), 449-452.

    Fathi-Ashtiani A, Eslami H.( 2001) Assessment  of  suicide  risk factors  and  causes  of  trauma  in  soldiers.  Mil  Med  J.;4:245-50. [Persian]

    Favazza,A.R.(1998).The coming of age of self-mutilation. Journal of nervous and mental disease, 186,259-278.

    Fergusson DM, Horwood LJ.(1995) Transitions to cigarette smoking during adolescence. Addict Behav; 20(5): 627-42.

    Firestone, R. W., & Seiden, R. H. (1990). Suicide and the continuum of self-destructive behavior. Journal of American College Health, 38, 207–213. Novotny, P. (1972). Self-cutting. Bulletin of the Menninger Clinic, 36, 505–514.

    Fortune, D. G., Richards, H. L., Griffiths, C. E., &  main, c.j. (2004). Targeting cognitive – behavior therapy to patients, implicit model of psoriasis: results from a patient preference controlled trial. Britich journal of Clinical Psychology, 43, 65-82.

    Friedlander, L., Lumley, M. A., Farchione, T., &  Doyal, G. (1997). Testing the alexithymia hypothesis: Psychological and  subjective responses during relaxation and  stress. Journal of Nervous & Mental Disease, 185- 233-239.

    Gratz, K. L., & Roemer, L. (2008). The relationship between emotion dysregulation and deliberate self-harm among female undergraduate students at an urban commuter university. Cognitive Behaviour Therapy 37, 14-25.

    Horney, K. (1993). New ways in psychoanalysis. New York: N orton. Hoy.

    Jacobson CM & Gould M. (2007). the epidemiology and phenomenology of nonsuicidal self-injurious behavior among adolescents,a critical review of the literature. 11(2):129-47.

    Jang, K. L., Paris, J., Zweig-Frank, H., & Livesley, W. J. (1998). Twin study of dissociative experience. The Journal of Nervous and Mental Disease, 186(6), 345-351.

    Joormann, J. (2006). Differentioal effect of rumination and dysphoria on the inhibition of irrelevant emotional material: Evidance from a negative priming task. Cognitive and Research Therapy, 30, 149- 160.

    Joukamaa, M., (2004). Alexithymia- epidemiological findings. Journal of psychosomatic Research, 56, 581-673.

    Kakatsaki, D., Chatziandreou, M., Vaslamazis, G., Daphnes, O., Loutrades, D. S.,& Christodoulou, G. N. (2004). Anxiety, depression, alexithymia and personality traits: are they related  with the outcome of in vitri fe rtilization? Psychiatriki, 15, 27-36.

    Kaplan,H;  Sadock,B.(1998)Synopsis  of  Psychoiatry  Behavioral Sciences» 8th ed; Baltimore; Williaam&Wwilkins 

    -Kaviyani H, Poornaseh M(2005). [The validation and sttandardization of temperament and character inventory cloningers (persian)]. Tehran University Medical Journal; 63(2):89-98.

    Kesking,G.(2008).Relationship between mental help ,parental attitude and attachment style in adolescence.Journal of psychiatry, 9(3).139-147.

    Klonsky, E(2007) The functions of deliberate self-injury: A review of the evidence. Clinical Psychology Review 27. 226–239

    Laye-Gindhu,A.&Schonert-Richl,K.A(2005).non suicidal self-harm amongst community adolescents: understanding the “whats” and “why” of self – harm. Journal of youth and Adolescent, 34,447-457.

    Levant, R.F. (2001). Desperately seeking language: Understanding, assessing, and  treating normative male alexithymia. In G.R. Brooks $ G.E. Good (Eds), The new  handbook of psychotherapy and  counseling with men?: a comprehensive guide  to settings, problems, and  treatment approaches (pp. 424-443). San Francisco, CA: jossey- Bass/ Pfeiffer.

    Linehan. M.M. (1993). Cognitive – behavioral therapy of borderline personality disorder. New York: Guilford press.

    Loas, G., Fremaux, D. Otmani, O., Lecercle & Delahousse, J. (1997). Is  alexithymia a  negative factor for maintaining abstinence? Afollo w – up Study. Coprehensive Psychiaery, 38, 296-299.

    Lumley, M. A., Downey, K., Stettner, L., Wehmer, F.&  Pomereau, o. F. (1994). Alexithymia and  negative effect: relationship to cigarette smoking, nicotine dependence, and smoking  cessation. Psychotherapy $ psychosomatics, 61, 156-162.

    Madadi,A A.,Ghaeli.P.(2002).Effect of floxitin on alexithymia in patient with major depression disorder.Available from ; //www.iran pa.org/second congress of clinical psychology.htm.

    Martin L. and Tesser A. (1989), “Toward a Motivational and Structural Theory of Ruminative Thoughts”, in Uleman J. and Bargh J. eds, Unintended thought, NY : The Guiliford Press, 306-326.

    Martin L. and Tesser A. (1996), “Some Ruminative Thoughts”, in Wyer R. eds, Ruminative thoughts, Advances in Social Cognition, Hillsdale : Erlbaum, 9, 1-47.

    Mc Kay D, Kulchycky S, Danyko S.(2000) Borderline personality and obsessive-compulsive symptoms J Personality Dis.; 14: 57-63.

    Mc Williams, N. (1994). Psychonanlytic diagnosis. NewYork: Guilford Press.

    McCallum, M., Piper, W. E., Ogrodniczuk, J. S., & Jouce, A.S. (2003). Relationships  among psychological mindedness, Alexithymia and  outcome in four forma of shory – term psychotherapy. Psychology $ psychoterapy, 76, 133-144.

    Messer, J. M., & Fremouw, W. J. (2008). A critical review of explanatory models for self-mutilating behaviours in adolescents. Clinical Psychology Review, 28 (1), 162-178

    Millon.T.& Davis.R.(2000).Personality disorders in modern life.New York:Wiley.

    Montebarocci, O., Codispoti, M., Baldaro, B., & Rossi, N. (2004). Adult attachment style and alexithymia. Personality and Individual Differences, 36, 499–507.

    Montebarocci, O., Codispoti, M., Baldaro, B., & Rossi, N. (2004). Adult attachment style and alexithymia. Personality and Individual Differences, 36, 499–507.

    Moormann. P. P.&  Pijpers R. (2004). Scoren Tussen de  oren: De  theorie en praktijk van individuele mantale training [Believing is achieving: theory and  practice of  individual mental training]. Lisse. The Netherlands: Harcourt International.

    Moormann. P. P., Brand, N., Behrendt, E., &  Albach. F., & Van Drop. I. (1997). The  etiology of  alexithymia  from the perspective of childhood sexual abuse. In A.J.J.M. Vingerhoets. F.J.Van Bussel, &  A.J.W. Buelhouwer (eds). The (non) evpression of emotions in health and  disease (pp. 139-153). Tilburg, The Netherlands: Tiburg University Press.

    Moran P, Coffey C, Romaniuk H, Olsson C, Borschmann R, Carlin JB.(2012) The natural history of self-harm from adolescence to young adulthood: A population-based cohort study. Lancet; 379(9812): 236-43.

    MUEHLENKAMP, J. J., KERR, P. L., BRADLEY, A., & ADAMS-LARSON, M. (2010). Abuse subtypes and non-suicidal self-injury: Preliminary evidence of complex emotion regulation patterns. Journal of Nervous and Mental Disease, 198, 258–263.

    Niedtfeld, I., Schulze, L., Kirsch, P., Herpertz, S. C., Bohus, M., & Schmahl, C. (2010). Affect regulation and pain in borderline personality disorder: A possible link to the understanding of self-injury. Biological Psychiatry, 68, 383.

    Nisen, M.A.J. (2001). Emotionnaliteit en cognitive gevoelscontroleals invloed rijke factoren in person lijkheid: Het alexithymia constract nader onderzocht [Emotionality and  cognitive feeling control as influential factors in personality: Further investigation on the Alexithymia construct]. Master's thesis. Amstrerdam, The Netherland: Department of Psychology, University of  Amsterdam.

    Nolen-Hoeksema, S. (1991). Responses to depression and their effects on the duration of depressive episodes. Journal of Abnormal Psychology, 100, 569-582.

    Nolen-Hoeksema, S. (2000). Responses to depression and their effects on the duration of depressive episodes. Journal of Abnormal Psychology, 100(4), 569–582.

    Nolen-Hoeksema, S. Parker, L., & Larson, J. (1994). Ruminative coping with depressed mood following loss. Journal of Personality and Social Psychology, 67, 92–104.

    Nolen-Hoeksema, S., & Morrow, J. (1996). A prospective study of depression and posttraumatic stress symptoms after a natural disaster: The 1989 Loma Prieta earthquake. Journal of Personality and Social Psychology, 61, 115–121.

    Nolen-hokesema S, and Davis CG.(1999) Thanks for sharing that; Ruminations and their support networks. J Pers Soc Psychol; 77: 801-814.

    O'Connor RC, Rasmussen S, Miles J & Hawton K.( 2009).Self-harm in adolescents: self-report survey in schools in Scotland. Br J Psychiatry. 194:6872.

    Ogrodniczuk, J. S., Piper, W.E., & Joyce, A. S. (2005). The  negative effect of alevithymia on the outcome of group therapy for complicated grief: what role might the therapist play? Comprehensive Psychiatry, 46, 206-213.

    Oldham. J. M., &  Morrise, L. B. (1990). The new Personality self- portrait. New York:Bantman Books.

    Papageorgiou, C., & Wells, A. (2001). An empirical test of a clinical metacognitive model of rumination and depression. Cognitive Therapy and Research, 27, 261–273.

    Papageorgiou, C., & Wells, A. (2004). Depressive Rumination: Nature, Theory and Treatment.Chichester, UK: Wiley.

    Paul, T.Schroeter, K.Dahme, B & Nutzinger, DO.(2002). Self-injurious behavior in women with eatingdisorders.American Journal of Psychiatry 159: 408–411.

    Pearson M, Brewin CR, Rhodes J, McCarron C.( 2008) Frequency and Nature of Rumination in Chronic Depression: A Preliminary Study. J Cognitive Behaviour Therapy.; 37(3): 160–8.

    Pennebaker, J.W., & Beal, S. K. (1986). Confronting a traumatic  avant: Toward and understanding of  inhibition and  disease. Journal of Abnormal Psychology, 95-274-281.

    Porcelli,P.,De Carne,M.,Todarello,O.(2004).Prediction of treatment outcome of patient with functional gastrointestinal disorders by the diagnostic criteria for psychosomatic research. Psychotherapy& psychosomatics,73,166-173.

    Pyszczynski, T., & Greenberg, J. (1997). Self-regulatory perseveration and the depressive self-focusing style: A self-awareness theory of reactive depression. Psychological Bulletin, 102, 1–17.

    Riggio, E.R. (1986). Assesment of Basic social skills. Journal of Personality and  Social Psychology. 51, 649-660. 

    Riggs,S.A.(2010).Childhood emotional abuse and the attachment system across the life cycle: What theory and research tell us. Journal of Aggression.Maltreatment &Trauma, 19.5-51.

    Roesenblum, A., Cleland, C., Magura, S., Mahmood, D., Kosanke, N., &  Foote, J. (2005). Moderators of effects of motivational enhancements to cognitive behavioral therapy. American Journal of  Drug and  Alcohol Abuse, 31-35-58.

    Rood L, Roelofs J, Bögels SM, Nolen-Hoeksema S, Schouten E.( 2009) The influence of emotion-focused rumination and distraction on depressive symptoms in non-clinical youth: A meta-analytic review. Clinical  Psychology Review.; 29(7):607-16.

    Rufer, M., Hand, I., Braatz, A., Alsleben, H., Fricke, S., &  Peter, H. (2004). A prospective study of Alexithymia in obsessive – compulsive – compulsive patients treated whit multimodal cognitive- behavioral therapy. Psychotherapy &  Psychosomatics, 73, 101-106.

    Sartorius, N., Ustun, T. B., Lecrubier, Y., & Wittchen, H. U. (1996). Depression comorbid with anxiety: Results from the WHO study on psychological disorders in primary health care. British Journal of Psychiatry, 30(Suppl.), 38–43.

    Selekman, M. D. (2009). The adolescent and young adult self-harming treatment manual: A collaborative strengths-based brief therapy approach. New York:Norton

    Sifneos  , P.E.(2011).the  Prevalence  of   Alexithymic  characteristics  in  Psychosomatic  Patients  Psychothera   Psyehosom  , PP. 22:255-62. 62-68. patients. Epilepsy Behav;10:437–41.

    Sifneos,P.E.(1973).The Prevalence of AlexithymiaCharacteristics in psychosomatic patients.Psychology and Psychosomatics,262,225-262.

    Simeon D, Stanley B, Frances A, Mann JJ, Winchel R, Stanley M.(1992) «Self-mutilation in personality disorders: psychological and biological correlates». Am J Psychiatry.; 149:221-226.

    Simeon, D., & Favazza, A. R.(2001). Self-injurious behaviors: Phenomenology and assessment. In D.

    Sroufe, L. A., Egeland, B., & Carlson, E. (1999). One social world: The integrated development of parent–child and peer relationships. In W. A. Collins, & B. Laursen (Eds.), Relationships as developmental context: The 30th Minnesota symposium on child psychology ( pp. 241–262). Hillsdale, NJ: Erlbaum.

    Stanley, B., & Brodsky, B. S. (2005). Suicidal and self-injurious behaviours in borderline personality disorder. In Gunderson, J. G. & Hoffman, P. D. (Eds.), Understanding and treating borderline personality disorder (pp. 43-63). Washington, DC :AmericanPsychiatric Publishing.

    Suyemoto, K. L. (1998). The functions of self-mutilation. Clinical Psychology Review, 18, 531-554.

    Suyemoto, K. L., & MacDonald, M. L. (1995). Self-cutting in female adolescents. Psychotherapy, 32, 162.

    Taylor, G. J. (1994). The  alexithymia construct: Conceptualization, Validation, and  relationship with basic dimensions of personality. New Trends in Experimental and  Clinical Psychiatry, 10, 61-74.

    Taylor,G.J.,& Bagby,M.(2000).An overview of the  Alexithymia constract. In:Bar-On R ,Parker JD.(editor).The handbook of Emotional intelligence.1 St ed.San Francisco:Jossey-Bass;263-276.

    Thomas. A., &  Chess. S. (1977). The behavioral study of temperament. In. J. Strelau. F. H. Farley. &  A. Gale (Eds.). The biological basis of personality and  behavior: Theories, measurement techniques, and  development (Vol. I, pp. 213-255). Washington, DC: Hemisphere.

    Tull ,M T.,Medaglia,E.,Roemer,L.(2005).An Investigation of The Constract Validity of the 20 item Toronto Alexithymia Scale Through The use  of a Verbalization Task. Journal of Psychosomatic Research,59(2),77-84.

    Uterwijk, J. (1998). Constructive en validering van een Social Intelligentie Schaal (Constructionand Validation of a social intelligence Scale). Unpublished intern report. Psychologische Metodenleer. Amsterdam. The Netherlands: University of AmsterdamBantam.

    Vaillant GE. An empirical derived hierarchy of adaptive mechanisms and its sefulness as a potential diagnostic axis. Acta Psychiatr Scand 1985; 71: 171-80.

    van der Kolk, B. A., & Fisler, R. E. (1994). Childhood abuse and neglect and loss of self-regulation. Bulletin of the Menninger Clinic, 58, 145–168.

    Vgerhoets. A.D., Ivan. N., Johan. D. (2008). Emotion Regulation. Conceptual and Clinical issue. Springer. 26-246.

    Wells , A. Mattews, G.(1996) Modeling cognition in emotional disorder the SREF model. Behaviors Research and Therapy.34, 881-888.

    Wells , A.(2000) Empirical disorder and Meta cognition: Innovative cognitive Therapy.Chi chester.Uk: Wiley& Sons.

    Woods, G. R. (1988). Scrape behavior and physical characteristics of scrapes and rubs of  white-tailed deer. Master of Science Thesis. Southwest Missouri State University.

    Yates, T. M. (2004). The developmental psychopathology of self-injurious behavior: Compensatory regulation in posttraumatic adaptation. Clinical Psychological Review, 24, 35–74.

    Yen S, Zlotnick C, Costello E.(2002) Affect regulation in women with borderline personality disorder traits. Journal of Nervous and Mental Disease; 190: 693–96

    Zeidner M, Matthews G, Roberts RD.( 2009) What we know about emotional intelligence : how it a.ects learning, work, relationships,and our mental health. Massachusetts: The MIT Press;: 182-90.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت