پایان نامه جهت دریافت مدرک کارشناسی رشته مشاورهفصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
به گفته دانشمندان تمام بیماری های موجود در انسان از جهانی با استرس در ارتباط است.
این بیماری ها شامل امراض روانی با بیماری های روان تنی نمی گردد بلکه در بر گیرنده تمام امراض جسمانی از قبیل سرطان، سل و مانند آن نیز هستند (زارع 1382) از سال ها قبل در آزمایشگاه، دانشمندان با وارد ساختن استرس بر روانیسمان[1] با تحریک عصبی موش هایی که دچار سرطان بودند به وسیله شوک الکتریکی مشاهده کردند در موش هایی که در معرض تحریک عصبی بودند سرطان ب شدتر شد می کرد و رشد آن تسریع گردید (زارع 1382) هانس سیله روان پزشک اطریشی مقیم کانادا که پایه گذار پژوهش علمی در زمینه استرس بود از اولین کسانی است که رابطه بین استرس و بیماری را دقیقاً توجیه کرده است وی استرس را در واکنش نامعین روانی، فیزیولوژیک که به وسیله تغییرات زندگی ایجاد می شود تعریف کرد (بیاضی 1375). به عبارت دیگر کنش متقابل میان یک نیرو و مقاومت ارگانیزمدر مقابل آن نیرو، تنیدگی نامیده می شود و به وسیله یک نشانگان آشکار می گردد که وی آن را نشانگان سازگاری عمومی نامید این نشانگان سه مرحله ای است:
1 ) مرحله واکنش هشدار دهنده ؛ 2 ) مرحله مقاومت[2]؛ 3 ) مرحله تحلیل رفتگی[3] همانند سایر افراد دیگری مانند کلوربرنادر[4]، والترکانن[5]،فرد گورین[6]، جک.
بارگاس[7] افرادی بودند که بر جنبه های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی استرس کار کردند در اوایل دهه 1950 میلادی، وان پزشکی به نام توماس هلمز در پژوهش هایش به این نتیجه رسید که در ایجاد هر نوع استرس ضرورت و اجبار تغییر تحولات مهم زندگی است این پژوهشگر مشاهده کرد که بیماران مبتلا به سل، شروع بیماری غالبا متعاقب یک سلسله تفاوت و مانند آن ها بوده است (بیاضی1375). اما لازاروس در حیطه استرس نظریه جدید تری داشت. وی گفت استرس زمانی معنا پیدا می کند که ذهنیت و ادراک مورد توجه قرار گیرد.
در واقع هیچ حادثه ای به خودی خود استرس محسوب نمی گردد. بسیاری از حوادث که برای بعضی، درجاتی از فشار را دار است برای دیگری ممکن است.
بی تفاوت یا حتی مطلوب باشد (بیاضی 1375) مدی و کوباسا 1 (1979) اولین کسانی بودند که از شخصیت سخت روی به عنوان عامل تعدیل کننده میان استرس و بیماری سخن به می کرد.
آوردند البته قبل از آنان سلیقه به تفاوت های افراد در مواجهه با استرس اشاره کرد. بود (جمهوری 1380) سخت رویی یکی از ویژگی های شخصیتی است که به عنوان عاملی برای ارتقاء سلامت تلقی می شود. کوباسا سخت رویی را ترکیبی از باورها در مورد خویشتن و جهان می داند که فرد را در برابر فشارهای بیرونی و درونی مصون می سازد در واقع این ویژگی توانایی پردازش مناسب محرک های درونی و بیرونی است مفهوم سخت رویی را نباید صرفاً در نیروهای خاص برای تحمل فراوان فشارهای روانی خلاصه کرد بلکه وجود این سازه فرد را در شرایط سخت پیش می برد و او یاری می کند که وقایع تهدید آمیز را با موفقیت بیشتری پشت سر گذارد[8].
سخت رویی توانایی درک شرایط پیرامون و قابلیت تصمیم گیری مطلوب در مورد خویشتن است (جمهوری 1380) باورهای خود کار آمدی عبارت است از باورهای افراد در مورد لیاقت هایشان جهت اعمال کنترل روی حوادث موثر در زندگی (مژدهی 1381) در چهار چوب نظریه خود کار آمدی بندورا، چنین عنوان می شود که افراد که دارای باورهای قوی بر تواناییهای خود هستند در انجام تکالیف کوشش و پافشاری نشان می دهند و در نتیجه، عملکرد آنها در انجام تکالیف بهتر است (مژدهی 1381).
خود کار آمدی روی یادگیری و پیشرفت، انتخاب فعالیت ها، تلاش صرف شده، استقامت و پایداری در انجام تکالیف و دستاوردهای تکلیف تاثیر می گذارد. همچنین خود کار آمدی جز عواملی است که در دسترس به پیشرفت های تحصیلی و شغلی بالا نقش دارد (مژدهی 1381).
طرح مسئله و چهار چوب نظری آن :
سخت رویی نوعی سبک شخصیتی است که از مجموعه ای از صفات روانی تشکیل شده است افرادی که از این سبک شخصیتی برخوردار دارند در مقایسه با کسانی که در مقابل مشکلات به زانو در می آیند و تسلیم می شوند در سه زمینه متفاوتند. در درجه اول آن ها نسبت به فعالیت هایی که در بر در گیرند احساس تعهد می نمایند. یعنی درگیری ها زندگی را عمدتا تجربه های مثبت و مفید قلمداد کرده و نسبت به آن نوعی احساس تعهد می کنند.
نکته دوم این است که برای افراد سخت رو حوادث و فعالیت های روزمره چالش بر انگیزند، آن ها تجربه های زندگی را سر شار از معنا می دانند و بر خورد با آنها را آموزنده تلقی می کنند این در حالی است که بسیاری از مدم رویایی با حوادث زندگی را خسته کننده، ملال آور و یا حتی تهدید آمیز تلقی می نمایند افراد چالش طلب گاهی رویدادهای مصیب بار را در زندگی به تجربیات ارزشمند تبدیل می کنند. بالاخره افراد سخت رو شناسی نسبت به رویدادهای زندگی احساس کنترل بیشتری می نمایند آنها معتقدند که شخص در پی آمدهای زندگی نقش تعیین کننده ی داشته و کم و بیش این پیامدها در قلمرو کنترل آنان قرار دارد.
(جمهوری 1380) برخودار ی از چنین نگرش هایی باعث می شود که افراد سخت رو رویدادهای محیط را به گونه ای معنا دار ارزیابی کنند در حالی که افراد غیر سخت رو نسبت به رویدادهای زندگی دچار احساس بیگانگی، ناتوانی و تهدید می گردند.
یقیناً چنین برداشتی در شیوه ارزشیابی شناختی آنان نقش عمده ای ایفا می کند.
(جمهوری 1380) سخت رویی چیزی فراتر از جمع سه مولفه تعهد، کنترل و چالش طلبی است کوباسا و همکارانش اظهار داشتند که انعطاف پذیری روان شناختی افراد سخت رو صرفاً از تاثیر انفرادی این مولفه ها سر چشمه نمی گیرد بلکه ناشی از شیوه مقابله خاصی است که با ترکیب پویایی این سه مولفه هم خوان است.
[1] . Ascolaroaneceman
[2] . Resistance stage
[3] . Echansion stage
[4] . Kolorbernard
[5] . Walter conon
[6] . Fred gorin
[7] . Gack brkas
[8] . Maddigcobasa