پایان نامه بررسی تفاوت جرات ورزی و هوش هیجانی در افراد معتاد و عادی شهرستان اردبیل

تعداد صفحات: 83 فرمت فایل: word کد فایل: 10001793
سال: 1392 مقطع: کارشناسی دسته بندی: پایان نامه روانشناسی
قیمت قدیم:۱۴,۹۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه بررسی تفاوت جرات ورزی و هوش هیجانی در افراد معتاد و عادی شهرستان اردبیل

    پایان نامه جهت دریافت مدرک کارشناسی روانشناسی بالینی 

    فصل اول

     کلیات پژوهش

    مقدمه

     

    اعتیاد1 پدیده­­ای است که از زمان­های دور در جوامع بشری وجود داشته است و در حال حاضر نیز به موازات پیشرفت­­­های علمی و افزایش غیر قابل تردید سطح شعور و اگاهی مردم همچنان در حال گسترش می­باشد و هر ساله افراد زیادی را به دام خود می­کشد. اعتیاد تنها جنبه فردی ندارد بلکه یک آسیب اجتماعی نیز محسوب می­شود و علاوه بر تهدید سلامت جسم و روان افراد بر جنبه­های اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز اثرات زیان آور غیر قابل جبرانی وارد می­سازد (احمدوند، 1377).       

    امروزه استعمال به مواد مخدر یکی از چالش­های مهم سلامت عمومی است که همه جوامع با آن رو به رو هستند و یکی از معظلات عمدۀ بهداشتی که گروه­های جمعیّت مختلفی را مورد تهدید قرار می­دهد و بعد از بحران نابودی محیط زیست، بحران بمب اتمی و بحران فقر به عنوان چهارمین بحران جهان  مطرح است. در واقع گسترۀ مواد مخدر آن چنان است که پیر و جوان، مرد و زن، داغدار این شعلۀ سوزانده شده­اند. مصیبتی که زندگی میلیون­ها انسان را ویران و سرمایۀ کلان ملی را صرف مبارزه و یا جبران صدمات ناشی از آن می­نماید (احمدوند، 1377).

    اعتیاد به سوء مصرف مواد محرک در میان جوانان، یکی از معضلات بهداشتی­- اجتماعی و اقتصادی جهان امروز است که  تاثیر مستقیمی بر سلامتی آنها دارد  (دلاوری و همکاران،  2006). بر اساس مطالعات انجام شده، این مواد موجب تغییر در سطح هوشیاری شده و تمایلات عاطفی و احساسی فرد را افزایش می­دهد. بروز توهمات بینایی به همراه اختلال در تمرکز و تصمیم­گیری به دنبال مصرف مواد  محرک امری محتمل است و درک زمان و فضا برای مصرف­کنندگان، تغییر می­کند (سیّد فاطمی و همکاران، 2007). احساس غیر واقعی قدرت و موفقیت، تمایلات خودکشی و دیگرکشی و همچنین وابستگی شدید روانی از دیگر عوارض مصرف این مواد می­باشد (پورافکاری و همکاران،  2007).

    امروزه اعتیاد یک بیماری زیستی- روانی- اجتماعی قلمداد می­شود که عبارت است از، مصرف مکرّر و زیاد یک ماده که محرومیت از آن موجب علایم ناراحتی و میل شدید به مصرف دو باره می­شود و همچنین منجر به تباهی جسمی و روانی می­گردد. این اصطلاح، دیگر در نامگذاری رسمی استفاده نمی­شود و به جای آن از واژه وابستگی1 استفاده می­شود اما در گفتگوهای روز­مره کاربرد دارد (ارجمند و همکاران، 1389).

    برداشت های روانشناسان از کلمه ی هوش بسیار گوناگون است. برخی روانشناسان اولیه هوش را توانایی حل مسئله می دانستند و عده ای دیگر، آن را توانایی انطباق و یادگیری، براساس تجارت روزمره در نظر گرفتند (سانتراک ، 2003). رویکردهای هوش چندگانه در روانشناسی به عنوان دیدگاهی قابل قبول و مطرح در ادبیات روانشناختی، جایگاه خود را تثبیت کرده اند. در این دیدگاه از انواع هوش سخن به میان می آید. در بررسی انواع گوناگون هوش، اخیراً به دو نوع هوش عاطفی  و هوش معنوی  بر می خوریم که هر دو تأثیر بسزایی در جرات ورزی افراد دارند.

    بیان مسئله

    در واقعیت امر ما دو ذهن داریم، یکی که فکر می کند و دیگری که احساس می کند. این دو راه متفاوت شناخت، در کنشی متقابل، حیات روانی ما را می سازند. ذهن خردگرا همان مقام درک و فهم است که به مدد آن قادر به تفکر و تعمق هستیم. ولی در کنار آن نظام دیگری نیز برای دانستن وجود دارد، نظامی تکانشی و قدرتمند و گهگاه غیرمنطقی، یعنی ذهن هیجانی. تقسیم ذهن به دو بخش هیجانی و خردگرا تقریبا مانند تمایزی است که عوام میان «قلب» و «سر» قائلند. احساس یقین حاصل از «گواهی قلبی» بر درست بودن چیزی، متفاوت با گواهی عقلی و تا حدودی عمیق تر از آن است. نسبت کنترل عقلانی ذهن بر بخش هیجانی آن روند یکنواختی دارد; هر چه احساس شدید تر باشد، ذهن هیجانی مسلط تر و ذهن خردگرا بی اثر تر می گردد. به نظر می رسد که این ترتیب، از امتیازی سرچشمه می گیرد که تکامل طی اعصار متمادی به احساسات و ادراک های شهودی ما داده است تا راهنمای پاسخ های آنی ما در موقعیت های مخاطره آمیز باشند; زیرا گاها لحظه ای تامل برای فکر کردن درباره کاری که باید انجام شود، ممکن است به قیمت از دست دادن زندگی ما تمام شود. این دو ذهن در اکثر موارد بسیار هماهنگ عمل می کنند اما با این وجود، دو ذهن خردگرا و هیجانی نیروهای نسبتا مستقل از هم هستند. عملکرد ذهن هیجانی بسیار سریع تر از ذهن خردگراست. ذهن هیجانی بدون آنکه حتی لحظه ای درنگ کند تا بررسی کند که چه می کند، مانند فنر از جا می جهد و دست به عمل می زند. نقطه تمایز ذهن هیجانی از واکنش سنجیده و تحلیل گرایانه ای که مشخصه ذهن اندیشمند است، سرعت عمل آن است. اعمالی که از ذهن هیجانی سرچشمه می گیرند با قطعیت شدید و مشخص همراهند که حاصل روش جاری و آسان گیر ذهن هیجانی در نگریستن به اطراف است که می تواند برای ذهن خردگرا کاملا مبهوت کننده باشد. پس از فرو نشستن گرد و غبار یا حتی در میانه راه متوجه می شویم که داریم از خود می پرسیم «راستی چرا آن کار را کردم؟» این سوال نشانه ای از آن است که ذهن خردگرا در حال آگاهی یافتن از آن لحظه است اما نه با سرعت ذهن هیجانی. از متداول ترین پاسخ های هیجانی سریع و نپخته، ازدواج های غلط است; چرا که در حالات هیجانی ذهن انسان از تفکر منطقی خالی می شود و پس از فروکش کردن هیجان ها تازه می فهمیم که چه بلایی سر خود آورده ایم. ذهن هیجانی همانند یک شمشیر دولبه است; امتیاز بزرگ ذهن هیجانی در این نکته است که می تواند واقعیت هیجانی رادر یک لحظه دریابد (او از دست من عصبانی است، او دروغ می گوید، او فکر خطرناکی در کله دارد)، و دریک آن به قضاوتی شهودی دست بزند که به ما می گوید در مقابل چه کسی باید احتیاط کنیم، به چه کسی باید اعتماد کنیم و چه کسی درمانده است. ذهن هیجانی رادار ما برای اعلام خطر است. اگر ما (یا پیشینیان ما در طول دوران تکاملی) در برخی از این موارد منتظر ارزیابی عقل خردگرا می ماندیم نه تنها ممکن بود اشتباه کنیم، که حتی شاید زنده هم نمی ماندیم. اما همین ذهن هیجانی ممکن است دردسرساز شود; مشکل اینجاست که این برداشت ها و قضاوت های شهودی از آنجا که در یک لحظه صورت می گیرند ممکن است اشتباه یا گمراه کننده باشند. حال با این مقدمه بهتر می توانیم مفهوم «هوش هیجانی» را دریابیم. در روان شناسی نوین، به ویژه در روان شناسی سلامت، جرأت ورزی یکی از بنیان های دستیابی به رفتار سالم فرض شده است. شخص جرأت مند و جرأت ورز کسی است که به حقوق مفروض خود از طریق تلاشی که ازخود نشان می دهد، دست می یابد. به هر روی، پژوهش های گوناگون در اقصی نقاط جهان نشان می دهد، که عدم جرأت ورزی یا بهره مندی اندک از جرأت، مجموعه رفتارهای فرد را که زمینه سازگاری با محیط (اجتماعی و طبیعی) را ایجاد می کند، خدشه دار می کند. اگر امروز شاهد ناهنجاری های رفتاری نظیر اعتیاد، فرار از خانه، فرار از مدرسه، چاپلوسی، دزدی، فحشا و... هستیم، از عوامل بنیادی آن می توان به عدم جرأت ورزی اشاره کرد. در چارچوب خانواده، مدرسه، دانشگاه و هم در اجتماع باید زمینه ها یا بسترهایی را فراهم آورد که افراد بتوانند با اندیشه ورزی به حقوق مفروض خود دست یابند تا از ابتلا به رفتارهای ناسالم فردی و اجتماعی برحذر شوند. از پیش شرط های اساسی گام نهادن در راه آموزش و پرورش، جرأت ورزی و  پایه ریزی فضای رفتاری دموکراتیک است.

    با این توضیحات محقق در پی دستیابی به این هدف است که آیا بین جرات ورزی و هوش هیجانی در افراد معتاد و عادی تفاوت معناداری وجود دارد؟

    اهداف پژوهش

    هدف کلی : بررسی تفاوت جرات ورزی و هوش هیجانی در افراد معتاد و عادی

    اهداف جزئی

    بررسی تفاوت  هوش هیجانی در زنان و مردان

    بررسی تفاوت جرات ورزی در زنان و مردان

    اهمیت و ضرورت تحقیق

    دانشمندان زیادی عقیده دارند که می توان هوش هیجانی را در کودکان و حتی بزرگسالان پرورش و افزایش داد. اما چرا پرورش و رشد هوش هیجانی مهم است؟ به چند دلیل:

    ۱- بمنظور برخورد با موقعیتهای تهدید کننده و خطرناک: کودک ۳ ساله ای را درنظر بگیرید که در معرض خطر دزیده شدن توسط یک سارق کودک است. بچه ها معمولا به طور غریزی و از راه هیجانات خود متوجه خطرناک بودن موقعیت می شوند. اگر سارق به زور متوسل گردد ، او شروع به داد و فریاد و دست و پا زدن می کند ( کاری که شاید در موقعیتهای دیگر برای شما خوشایند نباشد) که باعث می شود احتمال نجات خود را افزایش دهد. تحقیقات نشان می دهد کودکان دارای هوش هیجانی بیشتر، موقعیتهای خطرناک را سریعتر تشخیص داده و عکس العمل نشان می دهند. و در نوجوانی نیز احتمال کمتری وجود دارد که جذب دوستان ناباب و انحرافات اجتماعی شوند.

    ۲- به منظور خشنودی و شادی: اگر هدف فرزندپروری، ارتقاء سطح سلامتی کودکان باشد، بنابراین باید برای افزایش یکی از عوامل مهم در سلامتی آنان ، یعنی شادی و خوشحالی در فرزندان تلاش کنیم. مطالعات نشان داده کودکان شاد و سالم در جامعه متمدن ،‌انسانهایی مسئولیت پذیر و شهروندانی خوب خواهند بود. هر چه هوش هیجانی بالاتر باشد، هیجانات و احساسات به ما کمک می کند تا اطلاعات مربوط به پایه و اساس سلامتی ، یعنی شادی را جمع آوری کرده ، اولویت بندی و پردازش کنیم تا به نحو احسن از آن استفاده گردد. کودکان دارای هوش هیجانی با توسل به مهارت خودشناسی می توانند به ریشه های پنهان شادی و یا غم خود آگاه شده ، و آن را مدیریت کنند.

    ۳- برای کمک به دیگران: حساسیت و هوش هیجانی بالاتر به کودکان کمک می کند تا نیاز های دیگران را درک کرده و حداقل با همدلی به آنان کمک کنند. با پیروی از هوش هیجانی ، بچه ها می آموزند که احساسات و هیجانات، نیازها و تمایلات همه انسانها به یکدیگر شبیه نیست. رسیدن به چنین درکی به افزایش شفقت و احترام به احساسات و تفاوتهای فردی دیگران منجر می گردد که این خود اساس همدلی (یکی از مهارتهای هوش هیجانی) می باشد. با پرورش هوش هیجانی فزندان ما پی می برند انسانها زمانی کامل می شوند و احساسات بهتری خواهند داشت که با یکدیگر همکاری کنن

     

  • فهرست و منابع پایان نامه بررسی تفاوت جرات ورزی و هوش هیجانی در افراد معتاد و عادی شهرستان اردبیل

    فهرست:

    فصل اول

    مقدمه. 1

    بیان مسئله. 3

    اهداف پژوهش... 6

    اهداف جزئی.. 6

    اهمیت و ضرورت تحقیق. 6

    فرضیه های تحقیق. 9

    تعاریف مفهومی و عملیاتی.. 10

    فصل دوم

    هوش هیجانی.. 10

    جرات ورزی.. 11

    هیجان چیست؟. 13

    هوش چیست ؟. 13

    چرا بعضی از آدم های با هوش کار احمقانه می کنند؟. 14

    تاریخچه هوش هیجانی.. 16

    نقش هیجانها در هوش... 18

    مفهوم هوش هیجانی.. 20

    مؤلفه های هوش هیجانی.. 22

    جرأت ورزی.. 25

    تعاریف جرأت ورزی.. 26

    انواع رفتارهای قاطعانه یا جرأت مند. 27

    اجزاء رفتارهای قاطعانه یا جرأت مند. 28

    ویژگی های آشکار. 28

    ویژگی های ناآشکار. 29

    اجزاء رفتار و جرأت مندان. 30

    اجزاء رفتاری غیر کلامی.. 34

    مهارت های فرایندیک... 35

    اجزاء رفتار نهان (نا آشکار) 36

    آمادگی.. 37

    گوش دادن انعکاسسی به پاسخ دفاعی.. 39

    تمرکز بر راه حل. 41

    تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور. 43

    فصل سوم

    روش تحقیق. 50

    جامعه آماری.. 50

    نمونه و روش نمونه گیری.. 50

    ابزار پژوهش... 51

    پرسش نامه هوش هیجانی.. 51

    پرسشنامه یا آزمون  جرات ورزی شرینگ (SH.AT) 53

    فصل چهارم

    یافته های توصیفی.. 55

    یافته های استنباطی.. 61

    فصل پنجم

    بحث و نتیجه گیری.. 66

    محدودیت پژوهشی.. 67

    منابع و ضمائم. 69

     

    .

    منبع:

    آسیب شناسی روانی : تالف : دیوید ال روزنهان. پی . سیلیگهن (ترجمه) یحیی سید محمدی. ناشر : ساوالان. نوبت چاپ دوم.

    روانپزشکی. تالیف. فرنک فیش (ترجمه) دکتر نصرالله پور افکاری. چاپ اول. نشر : انتشارات دانشگاه علوم پزشکی تبریز.

    خلاصه روانپزشکی . کاپلان . سادوک (ترجمه) دکتر حسن فرزین رضایی. ناشر . نشر سالمی ویراست هشتم.

    مبانی روانشناسی فیزیولوژی . تالیف: نیل آر. کارسون (ترجمه) دکتر مهرداد پژهان ناشر ، انتشارات غزل، چاپ سوم. 1380

    بررسی مقایسه ای هوش هیجانی معتادین خود معرف بر مراکز ترک اعتیاد و افراد عادی، دکتر توکل موسی زاده، پژوهشگر علی ندائی، 1388.

    سبحانی نژاد، مهدی و یوزباشی، علیرضا(۱۳۸۷). هوش هیجانی و مدیریت در سازمان(مبانی نظری، شیوه‌های آموزش و ابزارهای سنجش)، تهران: انتشارات یسطرون

    هوش هیجانی، دکتر تراویس برادبری، ترجمه مهدی گنجی، ویراستار: دکتر حمزه گنجی، نشر ساوالان، تهران، ۱

    - Bjorkqrist, k oysterman, k g kaukiainen , A (2000). Social intelligence- empathy= aggression. Aggression and viotent Behavior, (2) , 191-200 .

    - Sterzer, ph, stadler, ch, poustkaf & Andreas (2007). A structural neural deficit in adolescents with conduct disorder and its association with lack of empathy. Neuro image (37), 335-342.

    - MORIARTY, n, STOUGH, TIDMARSH, P, EGER, D & DENNISON, S (2001). Deficits in emotional intelligence underlying adolescent sex offending. Journal of Adolescence (24) , 743-751.

    -Quebbeman A & Rozell E (2001). Ematinal intelligence and aggression Human Resource Manaqement Review (1), 125-143.

    .

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت