پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی در رشته مشاوره
مقدمه
افسردگی یکی از رایج ترین انواع ناراحتیهای روانی است که باعث مراجعه به روانپزشکان ،روانشناسان و دیگر متخصصان بهداشت رو انی می گردد . از این لحاظ افسردگی با سرما خوردگی در میان ناراحتیها ی جسمی قابل مقایسه است . در هر لحظه از زمان 15 تا 20 در صد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه های مختلف افسردگی شدید را از خود نشان دهند .حداقل 12 درصد از جمعیت کشور های پیشرفته در طی عمر خود برای معالجعه علایم افسردگی شدید به متخصصان روانی مراجعه می کنند و حدس زده می شود که 75در صد افرادی که در موسسات درمان روانی بستری میشوند دچار افسردگی هستند . به دلایلی که هنوز کاملاًروشن نیست در صد بیشتری از بانوان دچار افسردگی می شوند ،نسبت زنان به مردان افسرده در ممالک پیشرفته صنعتی تقریباً2به1 می با شد . افسردگی از زمان باستان شایع ترین نوع ((نا بسامانی عاطفی )) شناخته شده است و در بسیاری از مدارک زمان گذشته می توان آثار آن را مشاهده کرد در حدود 450 سال پیش از میلاد مسیح ،بقراط از این بیماری به نام ملانکولی یاد کرده است . از مطالعه تاریخ چنین بر می آید که دانشمندان ایرانی مانند ابو علی سینا ور ازی این بیماری را می شناختند و از آن به عنوان عارضه ای روانی یاد کرده اند در سال 1986 کراپلین ،افسردگی را جزء بیماریهای عاطفی (اختلالات خلقی )طبقه بندی کرد . از آغاز دوره پیش سنگ تا قرون 16تا 17 تکامل بشر از لحاظ ساز گاری اجتماعی و آسایش زندگی بسیار پایین بود . باانقلاب صنعتی همه چیز شروع به تحول نمود . صنعت رشد فزاینده ای پیدا کرد ،شهر های متمدنی مثل لندن ،نیویورک و توکیو به سرعت توسعه یافتند ،جمعیت شهرها به چندین برابر رسید و سطح در آمد مردم به شکل قا بل توجهی افزایش یافت اغلب مردم غربی در کمال رفاه و آسایش زندگی می کردند اما ساختمان جسمانی و عقلانی بشر در چند هزار سال گذشته تغییر بسیار جزِِئی حاصل کرد ،انسان مجبور بوده است تطابق و تغییر موقعیت را بیاموزد لیکن وا کنشهای اساسی و غریزه ای او هنوز هم شباهت بسیار نزدیکی با حیوانات عالی تر دارد و این همان مطلبی است که اریک فرام در تئوری خود در بارهٌ شخصیت گفته ، و آن اینکه انسان زمانی که برای آزادی از اصل خود ، یعنی طبیعت جدا شده و به زندگی متمدن شهری روی آورده ، احساس تنهایی می کند و این احساس موجب اضطراب و افسردگی او شده است که این مطلب ازدیاد افسردگی را در جوامع صنعتی تأیید می کند .
ناراحتیهای گوناگون روانی و از جمله افسردگی طبیعتاٌ در درجات شدید خود جسم آدمی را هم تحت تأثیر قرار می دهد و شخص را تا حد بیماریهای روان تنی (1) پیش می برد.
حد نهایت آسیبی که ناراحتیهای روانی ، از جمله افسردگی ایجاد می کنند خود کشی (2) می باشد . بیماریهای روان تنی ناشی از تأثیراختلالات روانی مانند اضطراب و افسردگی بر روی جسم انسان است . به عقیده تعدادی از دانشمندان و به خصوص پژوهشگران انگلیسی که در این مورد تحقیقات متعددی انجام داده اند علت بسیاری از بیماریهای جسمی (مثل زخم معده ، ناراحتیهای قلبی و عروقی ، سکته های مغزی ، فشار خون و تعدادی از درد های مفاصل و...) را ناشی از فشار ها و استرسهای روانی میدانند ،
عده ای عقیده دارند تعداد این بیماریهای روان تنی بیش از 60 در صد بیماریهای جسمی می باشد .
افسردگی درجات و انواع مختلفی دارد و از عوامل متعددی ممکن است ناشی گردد.
این عوامل شامل : سرشت طبیعی (3) ، وراثت ، اختلال در فعالیت شیمیایی و هورمونی بدن ، تجارب خانوادگی (بخصوص داشتن پدر و مادر افسرده یا الکلیک)،
از دست دادن یکی از والدین بخصوص مادر در اوایل زندگی یا محرومیت از علاقه و محبت والدین ، حوادث ناراحت کننده و منفی در سالهای اخیر زندگی ، گرفتاری با همسر یا زوجه ای خشن و پر خاشگر ، نداشتن روابط اجتماعی نزدیک با افراد قابل اعتماد ، بر خوردار نبودن از حمایت اجتماعی کافی و بالاخره نداشتن یا از دست دادن حسن احترام یا اعتماد به خود می باشد و یا می توان افسردگی را ناشی ازنگرش منفی نسبت به خود یا استدلالهای غلط در مورد وقایع مختلف زندگی و شناخت نادرست نسبت به آنها دانست .
یکی از افسردگی های شایع در بین زنان افسردگی پس از زایمان (1) یا جنون
پس از زایمان می باشد که ناشی از بهم ریختگی هورمونی پس از زایمان ، ضربه ای که در هنگام زایمان به مادر وارد می شود و برداشت مادر از اینکه قسمتی از وجودش از او جدا شده است . افسر دگیهای پس از زایمان اگر خفیف باشد ، عادی تلقی می شود و در صورتی که افسردگی شدید باشد و به حالت صدمه زدن به خود (مادر ) و نوزاد در آید خطرناک میباشد و احتیاج به در مان فوری دارد .
در مورد مردان قسمتی از جامعه آماری افسرده ها مربوط به افراد معلول و جانبازمی با شد که علت افسردگی در آنان به چند عامل مهم بر می گردد:
غمگین بودن آنها َ به خاطر نقص در یکی از اعضای بدن و یا از دست دادن عضوی از بدنشان .