پایان نامه بررسی پلورالیزم از دیدگاه مولوی و اشو

تعداد صفحات: 98 فرمت فایل: pdf - powerpoint - word کد فایل: 10001725
سال: 1392 مقطع: مشخص نشده دسته بندی: پایان نامه معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۱۶,۴۰۰ تومان
قیمت: ۱۴,۳۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه بررسی پلورالیزم از دیدگاه مولوی و اشو

    پایان نامه برای دریافت درجه­ ی

    کارشناسی ارشد عرفان اسلامی 

    چکیده: پایان­نامه حاضر، پژوهشی درباره­ی کثرت­گرایی دینی است یکی با توجه به تعالیم و آثار مولوی به عنوان عارف مسلمان و دیگر با توجه به دیدگاهها و صحبتهای اوشو به عنوان یکی از مدعیان روشن ضمیری در عصر حاضر می­باشد. هر یک از این دو نماینده تاریخ و فرهنگی متفاوت است. بعلاوه کثرت­گرایی دینی که خود نیز مکتبی مستقل و پدیده­ای معاصر می­باشد. مولوی به عنوان عارف مسلمان که اسلام را به عنوان دین کامل و خاتم می­پذیرد و معتقد به وحدت درونی ادیان آسمانی یا ادیان ابراهیمی می­باشد. حال آنکه پلورالیسم دینی همه ادیان اعم از توحیدی و غیر توحیدی را به یک میزان بهره­مند از حقیقت می­داند. در مقابل این دو اوشو است که همه ادیان گذشته را خالی از حقیقت می­داند. عقیده مولوی درباره وحدت ادیان و توصیه­های وی درباره روحیه تسامح و تساهل باعث شده که در مواردی بتوانیم او را کثرت گرا بنامیم. در این رساله سعی کردیم حد و مرز کثرت گرایی مولوی را مشخص کنیم. از طرف دیگر درباره­ی اوشو که آرای متضادی درباره دین دارد؛ یعنی در جاهایی همه ادیان راانکار می­کند و مواردی هم همه ادیان را متحد می­داند  تلاش مان این است که نسبت آراء ایشان را با کثرت گرایی بیان کنیم سپس با نظرات مولانا مورد مقایسه قرار دهیم.

    کلید واژه­ها: پلورالیزم- مولوی- اشو

    فصل اول

    کلیات

     

    مقدمه:

    تاریخ بشر بیانگر ظهور و تداوم ادیان و مذاهب و طریقه­های متعدد و متنوعی می­باشد که همگی مدعی نجات و کمال بشریت می­باشند و هر کدام گوهر حقیقت را نزد خود می­دانند. در این میان جویندگان حقیقت و پویندگان راه نجات و کمال حیران می­مانند که کدام دین و شریعت به حقیقت نردیکتر می­باشد و راه کمال و نجات چیست؟

    همین تنوع و گوناگونی مذاهب و حیرت و سرگردانی انسانها در بین این تشتت و اختلاف، سؤالاتی را در مورد حق و باطل بودن انواع مذاهب بوجود آورده که تلاش برای پاسخگوئی به این سؤالات را پدید       می آورند،در پاسخ این سوالات نظریات عمده­ای از قبیل: انحصار گرایی،   شمول­گرایی و کثرت­گرایی ارایه شده که در این میان انحصارگرایان مذهب خاصی را حق و سایر مذاهب را باطل می­دانند.

    شمول گرایان یک دین را حقتر از سایر ادیان و مذاهب می­دانند، گرچه سایر ادیان را نیز بی­نصیب از حقیقت نمی­دانند. اما در این میان کثرت­گرایان به تساوی ادیان و مذاهب در بهره­مندی از حقیقت، اذعان دارند و کمال و رستگاری را منحصر به دین خاصی نمی­دانند، بلکه همه ادیان را دارای بهره­ای از حقیقت می­دانند.

    در مورد مولوی با مطالعه و دقت در آثار وی، خصوصاً نمونه­های در مثنوی می­توان شواهدی از حسن ظن وی درباره­ی سایر ادیان و مذاهب مشاهده نمود. اما جای این سوال است که  این شواهد و این خوش مشربی درباره­ی سایر ادیان و مذاهب به چه میزان بیانگر یا منطبق با نظریه پلورالیسم می­باشد.

    در مورد اشو نیز با توجه به مشرب عرفانی ایشان سعی میکنیم حدود بروز و ظهور کثرت گرایی را در آراء و نظرات ایشان بررسی کنیم و آن را در قیاس با شواهدی از مولوی تبیین کنیم و تفاوت ها و شباهتهای این دو انسان جستجوگر را در این زمینه بیان میکنیم.

    این رساله در پنج فصل می باشد که فصل اول آن راجع به کلیات است و در فصل دوم به معانی و مفاهیم پرداختیم. در فصل سوم کثرت گرایی مولانا را مورد بررسی قرار دادیم سپس در فصل چهارم کثرت گرایی اشو را آوردیم و در فصل پنجم به مقایسه و مقارنه در باره ی کثرت گرایی مولانا و اشو پرداختیم که مبنای مقایسه و مقارنه در این رساله رای و نظر هر کدام از این دو درباره ی حقیقت و شریعت میباشد نهایتا با نتیجه گیری این رساله به پایان می رسد. 

     

    1 - 1 - بیان مسأله:

    یکی از مسائل بنیادین بشر همواره این بوده است که حقیقت چیست و راه رسیدن به حقیقت کدام است؟ در جواب چنین سوالهایی مکاتب و نحله­های مختلف در خور فهم و درک خود پاسخی دارند. در این بین نظریاتی مانند نظریه معرفتی کانت مطلقاً راه را بر تماس با حقیقت می­بندد. و انسان را از جستجوی حقیقت منع می­کند(رشاد 1384 ص 130). اما در مقابل مولوی مانند بسیاری از عرفا به این باور است که حقیقت واحد، چند لایه و منظرها متفاوت است. و مولوی باور دارد که لطف الهی به انحای گوناگون در ادیان مختلف تجلی یافته اما از میان صراط­های مستقیم «کامل­ترین صراط» وجود دارد. (صمصام و همکاران، 1384 ص 79).

    اهمیت شناخت حقیقت و راه رسیدن به حقیقت از یک طرف و اعتماد بسیاری از جویندگان حقیقت به مولانا و اهمیت نظر مولوی در نزد آنها، بررسی و شناخت درک و فهم ایشان را از حقیقت برای ما با اهمیت می­کند. نظر و عقیده ایشان درباره حقیقت و برخورد و منش او با سایر مشرب­ها و مذاهب می تواند تا حدود زیادی با کثرت گرایی منطبق باشد و عقیده مولوی دراین زمینه در مقایسه با اشو می تواند شباهت ها و تفاوتهایی داشته باشد.

     

    1 - 2 - فرضیات تحقیق:

    مولوی راههای خداشناسی زیادی را موجه می داند که انسانها از طریق آنها میتوانند رستگار شوند اما این به معنی یکسان بودن همه راهها در نظر مولوی نمی باشد بلکه دربین همه راهها به شاهراه باور دارد.

    اشو با توجه به اینکه درپی شناخت باطنی می باشد و توجه به درون دارد همه راههایی که به این درون جستجوگر انسان پاسخ می دهند را یکسان میداند.

    اشو و مولانا هردو در توجه به گوهر دین و تأثیر عشق در رسیدن به حقیقت باهم شباهت هایی دارند اما عقیده مولانا درباره شریعت و اصل حقیقت یعنی خداوند با اشو متفاوت می باشد.

    1 – 3 - سؤالات تحقیق:

    پلورالیزم دینی از دیدگاه مولانا چه کیفیتی داشته و چه مواردی را شامل می شود.

    چه شواهد و دلایلی بر کثرت گرایی اشو وجود دارد.

    میان آراء و نظرات مولانا درباره حقیقت و کثرت گرایی و آراء و نظرات اشو در همین زمینه چه تفاوتها و شباهت هایی وجود دارد.

     

     

    1 - 4 - اهداف تحقیق:

    هدف از این پژوهش تبیین نظر مولوی و اشو درباره­ی حق و حقیقت می­باشد و بیان اینکه نظر این دو چه اندازه به پلورالیسم و کثرت­گرایی نزدیک و یا چه اندازه از پلورالیسم فاصله دارد. و هدف نهایی تحقیق این است که ضمن بیان نظرات کثرت­گرایی هر کدام از این دو، بین نظرات آنها مقایسه و تطبیق شود. همچنین دراین رساله مهمترین مبانی کثرت گرایی مولانا و اشو نیز مورد بررسی قرار می گیرد.

    هدف و نتیجه این پایان­نامه درکنار بررسی وجوه تشابه و تمایز آرای مولانا، اشو و کثرت گرایان تبیین مسئله وحدت درونی ادیان بمنظور ایجاد زندگی مسالمت آمیز همراه با گفتگوی فرهنگ ها میان پیروان ادیان و مذاهب گوناگون است.

     

    1-5- پیشینه تحقیق:

    نگارنده با جستجو در کتابخانه­ها و مراکز تحقیقاتی، موضوعی که مطابق موضوع این پژوهش باشد پیدا ننمودم اما درباره کثرتگرایی بطور مستقل و درباره کثرت­گرایی مولوی نیز جداگانه نظریه پردازی­های گوناگونی شده است ولی پیرامون کثرت­گرایی اشو مطالب قابل توجه ارائه نشده است. عبدالکریم سروش در کتاب صراط های مستقیم می گوید: «حقیقت یکی است که سه پیامبر از سه زاویه به آن نظر کرده اند و یا به پیامبران سه گونه و از سه روزنه تجلی کرده است و لذا سه دین عرضه کرده­اند، بنابراین سرّ اختلاف ادیان فقط تفاوت شرایط اجتماعی یا تحریف شدن دینی و درآمدن دینی به جای دین دیگر نبوده است بلکه تجلیات گوناگون خداوند در عالم همانگونه که طبیعت را متنوع کرده است، شریعت را هم متنوع کرده است.» (سروش 1377 ص 13)

    جوادی آملی درباره صراط های مستقیم می گوید: «صراط مستقیم متعدد نیست راه خدا، یکی است و رسول خدا جز صراط الهی، راه دیگری ندارد.... چنین نیست که صراط های مستقیم متعدد باشد بلکه یک صراط است و این الصراط معرفه معلوم معهودی است که نبیین و صدیقین و شهدا و صالحین همگی بر آن هستند و غیر از این صراط حق، آنچه هست، ((ظلمات بعضها فوق بعضه)) است، نه حقیقتی غرق در حقیقت.» (جعفری 1376 ص 345-344)

    و همچنین درباره پلورالیزم مولوی آمده است که «در پلورالیزم مولانا، اختلاف برداشت­هاست. چون تعبیر­ها و تفسیرهای مختلف داریم و چون دستمان پر است و چند لایه از حقیقت در اختیار داریم پلورالیسم شده­ایم» (حمید صمصام و همکاران  1384 ص 94). درباره دیدگاه اشو، نظر اشو درباره ادیان ذکر شده است از جمله از ایشان آورده شده که یک دین برای بشریت کافیست دینی که مراقبه، حقیقت، عشق، درستی، اصالت و صداقت را ترویج کند بدون آن که بر چسب هندو، مسیحیت، زرتشتی و دیگر ادیان را داشته باشد. این دین نه اسلام است نه مسیحیت و نه یهود بلکه آیینی است که اشو برای انسان­هایی نو و مدرن آورده است (فعالی 1388 ص 83) باز اشو می­گوید خداوند در همه جا هست. پس چگونه می­تواند در آن بت­ها نباشد پس او در یک بت سنگی است. اگر او در یک قطعه سنگ معمولی وجود دارد، چرا در یک سنگ کنده کاری شده نباشد و پس نیازی نیست تا بت دیگری یا پرستشگاه دیگران را تخریب کنیم (خاتمی 1379 ص 284).

    در مورد پلورالیزم مولوی صدری  ضمن آن که پلورالیسم را به دو قسمت تجربی و پلورالیسم مقدر تقسیم می­کند و پلورالیسم سعدی و کوپر آمریکایی را پلورالیزم مجرب می­نامند، پلورالیزم مولوی را پلورالیزم مقدر می­داند و درباره مولوی می­گوید «مولانا راه دیگری را پیش پایمان می­نهد در اندیشه او چند گوناگونی و چند باورهای دینی ناشی از دیدگاه خاص فرهنگی و زبانی انسان­هاست نه ثمره گوهرهای ناهمگون معنوی در این منظر حقیقت ماورایی در تماس با فرهنگ و تاریخ است که تعیین مجازی بر می­گیرد». (صدری 1380 ص 54)

     

    1 - 6 - روش تحقیق:

    تحقیق به روش کتاب­خانه­ای و بصورت تحلیل محتوا است که در نهایت بر اساس

    کارکرد های مشابه آراء

    و نظرات دو شخصیت مورد پژوهش مقایسه و نتیجه گیری به عمل میآید.

    فصل دوم

    پلورالیزم

    معانی و مفاهیم

    معانی و مفاهیم :

    برای وارد شدن به بحث کثرت گرایی مولانا و اشو ما ابتدا به شرح مختصری از احوال و آثار آن دو می­پردازیم سپس معانی و مفاهیم پلورالیزم را بیان می­کنیم.

    2-1-  احوال و آثار مولانا:

    مولانا جلال الدین محمّد رومی در ربیع الاول سال 604 قمری در بلخ متولد شد. پدرش بهاء­الدین معروف به بهاء ولد از وعاظ مشهور بلخ و نزدیک به متصوفه بود. مادرش مؤمنه خاتون معروف به مامی بود. در سال 614 قمری در زمانی که جلال الدین محمّد حدود 10 سال سن داشت پدرش بهاءالدین، خراسان را به قصد زیارت خانه خدا بسوی عراق و از آنجا بسوی کعبه ترک کرد. در علت ترک خراسان علل متعددی آمده که از مهمترین آنها یکی اشاره به حسادت و سوء ظن خوارزمشاه نسبت به نفوذ بهاء ولد در بین مردم بود و اینکه بهاءالدین مریدان بسیاری داشت و دیگر اشاره به ترس و اطلاع بهاءالدین از حمله زود هنگام مغول به بلخ بود. و البته در این بین به نقش امام فخر رازی در تحریک خوارزمشاه بر علیه بهاء ولد نیز اشاره شده است. به هر حال بهاءالدین بعد از مسافرت به بغداد و رفتن به کعبه و زیارت خانه­ی خدا به بلخ بازنگشت بلکه از راه شام بسوی آسیای صغیر رفت. درباره­ی منازل طی شده از بغداد تا قونیه اشاره شد به رحل و اقامت بهاء­الدین و خانواده­اش در ارزنجان و همچنین چند سالی در آقشهر نزدیک ارزنجان به وعظ و تدریس پرداخت. از آنجا به لارنده رفت و چند سالی در آنجا بود. در لارنده دختر شرف الدین لا لا را یعنی گوهر خاتون را به تزویج جلال­الدین در آورد. بعد از لارنده به قونیه رفت و حدود دو سال بعد از ورود به قونیه وفات یافت. درباره­ی شهر قونیه یادآوری می­شود که مهمترین شهر اسلامی در روم بود و در این شهر مسلمانان و مسیحیان و یهودیان در کنار هم زندگی می­کردند. در زمان وفات  بهاء­ولد جلال­الدین حدود 24 سال سن داشت و بعد از پدر مسند وعظ و تدریس پدر به ایشان رسید. بعد از وفات پدر شاگرد بهاء­الدین یعنی سید برهان­الدین محقق ترمذی به روم آمد و تربیت مولوی تحت نظر و تأثیر وی قرار گرفت. البته مولوی قبل از ملاقات با برهان­الدین محقق به حلب رفته بود و آنجا فقه حنفی را آموخت و بعد برای تکمیل معلومات به دمشق رفت. بعد از وفات پدر برهان­الدین محقق بر تربیت و تعلیم مولانا تأثیر زیادی داشت. و سید در صدد بود تا مولانا در علم ظاهر و باطن کمال یابد. اما آنچه در تربیت و فکر مولانا تأثیر زیادی گذاشت برخورد و ملاقات مولانا و شمس تبریزی بود. مولوی که در قونیه به علم شهرت داشت و از وعاظ و مفتی­های مشهور آنجا بود وقتی سوار بر مرکب خود و طلاب هم با احترام پشت سر او در بازار شهر قونیه رد می­شد، شمس تبریزی جلوی او حاضر شد و عنان مرکب مولانا را در کشید و از او پرسید «با یزید بزرگتر است یا محمّد؟» جلال الدین جواب داد محمد ختم پیامبران بود و با یزید با او چه نسبتی دارد؟ شمس گفت پس چرا محمّد فرمود ما عرفناک حق معرفتک و با یزید گفت: سبحانی ما اعظم شأنی؟ که می­گویند مولانا پاسخ درخور به شمس داد و گفت محمد دریا بود سیر نشد و با یزید کوزه­ای بود با ذره­ای از معرفت سر ریز شده، ولی این جواب خود مولانا را راضی نکرد و در او احساسی ایجاد کرد که منجر به دعوت از شمس به خانه مولانا شد و بین آنها خلوتی ایجاد شد و شمس به مولانا یادآوری کرد که تو صاحب گنجی هستی که اگر بخواهی به آن گنج برسی باید هر چه داری ترک کنی. مولانا که مجذوب شمس شده بود به دستور شمس از همه آنچه مشغول بود دست کشید و از تدریس وعظ، کتاب و حتی خانه و فرزند روی برگرداند (زرین کوب،1369،ص 285-280)       

    گفت که دیوانه نه ای رو که از این دست نه ای 
    گفت که سرمست نه ای رو که از این دست نه ای
    گفت که تو شمع شدی قبله این جمع شدی
    گفت که شیخی و سری پیشرو و راهبری
    گفت که با بال و پری من پر و بالت ندهم
     

    رفتم ودیوانه شدم سلسله بندنده شدم
    رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم
    جمع نیم شمع نیم دود پراکنده شدم
    شیخ نیم پیش نیم امر تو را بنده شوم
    در هوس بال و پرش، بی­پر و پرکنده شدم
                           (دیوان کبیر غزل، 1393)

     

    آن گنجی که شمس به مولوی وعده داده بود گنج عشق بود. و بعد از این حادثه خود مولوی سر جاودانگی و کامیابی خود را در همین گنج عشقی بیان می­کند که بعد از ملاقات شمس به آن رسید. (سروش، 1379، ص 48)

    تابش جان بافت دلم وا شد و بشکافت دلم
    زهره بودم ماه شدم چرخ دو صد تاه شدم
     

    اطلس نو بافت دلم دشمن این ژنده شدم
      یوسف بودم زکنون یوسف زاینده شدم
                                 (همان)

     

     

    مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
     

      دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
                                                       (همان)

     

     

    و این در واقع تولد دوباره­ای برای مولوی بود.

    این چنین مولوی از یک مفتی و مدرس علوم رسمی به یک صوفی عاشق تبدیل می­شود. بعد از اینکه مولوی به اشاره­ی شمس کلاس­های درس و وعظ خود را تعطیل کرد. شاگردان مولوی به بدبینی و دشمنی با شمس پرداختند و نهایتاً شمس ترک قونیه می­کند و بعد از یک بار که او را بازگرداند، باردیگر از قونیه خارج و هرگز بازنگشت. و چشیدن طعم هجران برای مولوی تو در تو شد. یکی هجران از اصل هستی از کجا آمده­ام؟ دیگر هجران از بلخ و نهایتاً دوری از مولای خود شمس که همه­ی اینها آتش عشق را در مولوی شعله­ور کرده بودند و در اولین بیت مثنوی این سوز هجران قابل درک است. (همان، ص 286)

                                                                                                                     

     بشنو این نی چون شکایت می­کند
     

     

    از جداییها حکایت می­کند
                                             «مثنوی 1/1»

    خلاصه مولوی بعد از ملاقات و درک شمس بود که تمام وجود خود را وقف تجارب روحانی و عرفانی کرد و حتی رقص و سماع را که فقها و مفتیان وقت با آن مخالف بودند شیوه خود کرد. بعد از شمس تبریزی صلاح الدین زرکوب که فردی عامی بود خلیفه جلال­الدین گشت و بعد از مرگ صلاح­الدین زرکوب، حسام­الدین چلبی خلیفه او گشت که مثنوی که حاصل عرفان مولوی حتی حاصل عرفان اسلامی است به تشویق و اشاره حسام­الدین چلبی به وسیله مولانا سروده شد. بیشتر تسامح مذهبی مولوی تحت تأثیر عرفان عاشقانه­ای بود که بعد از ملاقات شمس پیدا کرده بود. چنانچه وقتی که حسام­الدین چلبی که بر مذهب شافعی بود خواست مذهب خود را به مذهب حنفی که مذهب مولوی بود تبدیل کند مولانا وی را منع کرد و گفت بر مذهب خویش بماند و فقط طریق عشق مولانا را تعلیم دهد عبدالحسین زرین کوب درباره تسامح مذهبی مولوی می­گوید :

    «در دومین حکایت مثنوی هم که چیزی از داستان بولس رسول را در قصه آن وزیر جهود عرضه می­کند. شاعر، خواننده را حتماً به این نکته توجه می­دهد که اختلاف مذاهب بیشتر ناشی از اغراض کسانی است که خواسته­اند از گمراهی خلق استفاده کنند نه ناشی از جوهر و حقیقت مذاهب.

    از این رو در تعالیم انبیاء نباید به اختلاف ظاهری آنها نگاه کرد. جوهر واقعی آنها را باید دید که یکی است و این نکته­ای است که جلال­الدین مکرر در جای حای مثنوی متعرض بیان آن شده است» (همان، ص 285-306)

    مولوی در نهایت در طی پانزده سال مثنوی را در شش دفتر به پایان رسید. و از آثار مهم دیگر مولوی دیوان شمس یا دیوان کبیر است که در زمان خود شمس هم شروع به سرودن آن کرده بود. مهمترین اثر منثور مولوی فیه ما فیه می­باشد و غیر از آن دیگر آثار مولوی عبارتند از مکتوبات مولانا و مجالس سبعه مولانا می­باشد. آخر­الامر مولوی در جمادی­الاخر سال 672 دار فانی را وداع گفت و در کنار قبر پدرش بهاء­الدین به خاک سپرده شد که آرامگاه او همچنان زیارت گاه عاشقان می­باشد.«در مراسم تدفین او که مشایخ شهر - صدرالدین و سراج­الدین - بر وی نماز خواندند نه فقط مسلمانان قونیه حاضر آمدند، بلکه تعداد زیادی یهود و نصاری شهر هم به خاطر تسامح معروف او، با علاقه و همدردی بسیار در این مراسم حضور یافته بودند.» (همان، ص 300)

  • فهرست و منابع پایان نامه بررسی پلورالیزم از دیدگاه مولوی و اشو

    فهرست:

    فصل اول: کلیات

    مقدمه.................................................................................................................................................... 2

    1 – 1 – بیان مساله ......................................................................................................................... 3

    1 – 2 – فرضیات تحقیق................................................................................................................. 3

    1 – 3 – سؤالات تحقیق.................................................................................................................. 3

    1 – 4 – اهداف تحقیق..................................................................................................................... 4

    1 – 5 – پیشینه تحقیق................................................................................................................... 4

    1 – 6 – روش تحقیق....................................................................................................................... 5

    فصل دوم: معانی و مفاهیم

    2 –1 – احوال و آثار مولانا.............................................................................................................. 7

    2 – 2 – احوال و آثار اشو................................................................................................................ 10

    2 – 3 – پلورالیزم............................................................................................................................... 11

    2 – 4 – پلورالیزم دینی................................................................................................................... 12

    2 – 5 – تاریخچه پلورالیزم دینی.................................................................................................. 12

    2 – 6 – توجه به کثرت دینی........................................................................................................ 13

    2 –7 – نگرش های متفاوت در مورد تکثر ادیان....................................................................... 14

    2-7-1-  انحصار گرایی دینی.......................................................................................................... 14

    2-7-2-  شمول گرایی...................................................................................................................... 15

    2-7-3-  پلورالیسم دینی................................................................................................................. 15

    2 – 8 – وجوه کثرت گرایی دینی................................................................................................ 19

     2 –8 – 1 – کثرت گرایی دینی حقیقت شناختی................................................................. 19

     2 –8– 2 – کثرت گرایی نجات شناختی.................................................................................. 20

     2 – 8 – 3 – کثرت گرایی معرفت شناختی........................................................................... 20

    2 – 9 – مبانی کثرت گرایی دینی................................................................................................ 21

     2 – 9 – 1 – تمایز میان حقیقت فی نفسه و حقیقت عندالمُدرِک................................... 21

      2 – 9 – 2 – تجربه کردن به عنوان(Experiencing)................................................... 22

    2 – 10 – پلورالیزم و مسأله وحدت درونی ادیان..................................................................... 24

    2 – 10 – 1 – پارادوکس یکتاپرستی و پلورالیزم.................................................................... 25

     2 – 10 – 2 – تبیین نظریه وحدت متعالی ادیان................................................................. 26

     2 -10 – 3 – اشتراک تجربه های عرفانی عرفا....................................................................... 26

    فصل سوم: کثرت­گرایی مولانا

    3 – 1 – مبانی شناخت معرفتی مولانا......................................................................................... 29

    3 – 1 – 1 – شریعت مولانا............................................................................................................ 29

    3 – 1 – 2 – صورت دین ، معنای دین در اندیشه مولانا...................................................... 32

    3 – 2 – وجوه اشتراک اندیشه عرفا............................................................................................. 33

    3 – 3 – مولوی و پلورالیزم دینی.................................................................................................. 34

    3 – 4 – دلایل برون دینی کثرت گرایی دینی.......................................................................... 34

    3 – 4 – 1 – تفکیک بین ظاهر و باطن دین از نظر مولانا.................................................... 34

    3 – 4 – 2 – توجه به تفاوتهای مفهومی و زبانی از نظر مولانا............................................. 39

          3 – 4 – 3 – تفاوت دیدگاه ها از نظر مولانا.................................................................... 42

          3 – 4 – 4 – تنگناهای معرفتی بشر از نظر مولانا......................................................... 46

    3 – 5 – انواع تجربه های عرفانی از نظر مولانا.......................................................................... 52

          3 – 5 – 1 – تجربه خیالی از نظر مولانا ......................................................................... 52

          3 – 5 – 2 – تجربه نشاطی از نظر مولانا ........................................................................ 54

    فصل چهارم: پلورالیزم از دیدگاه اشو

    4 – 1 – مبانی کثرت گرایی اشو................................................................................................... 64

          4 – 1 – 1 – اشو ، عشق و پلورالیسم.............................................................................. 64

          4 – 1 – 2 – توجه اشو به گوهر دین............................................................................... 66

          4 – 1 – 3 – شمول گرایی اشو ......................................................................................... 68

          4 – 1 – 4 – تجربه فردی بجای تعلیمات مذهبی نزد اشو......................................... 69

          4 – 1 – 5 – تنگناهای معرفتی بشر در عرفان اشو...................................................... 71

    فصل پنجم: مقایسه و مقارنه

    5-1 – تشابه دیدگاههای مولوی و اشو.......................................................................................... 74

         5-1-1– عشق نزد مولوی و اشو............................................................................................ 74

        5-1-2 – گوهر دین نزد مولوی و اشو.................................................................................... 76

        5-1-3 – تجربه دینی نزد مولوی و اشو................................................................................ 78

    5-2 – تفاوت دیدگاهای مولوی و اشو........................................................................................... 79

     5-2-1– دیدگاه مولوی و اشو درباره خدا................................................................................... 80

       5-2-2– شریعت نزد مولوی و اشو............................................................................................ 82

    نتیجه گیری........................................................................................................................................... 84

    منابع..........................................................................................................................................................89

    .

    منبع:

    قرآن کریم، 1374، ترجمه فولادوند، تهران: انتشارات دارالقرآن الکریم.

    1 – اخوان مهدی، 1387، تمهیدات زبان کثرت­گرایی دینی بر اساس روایت جان­هیک و پیتربرن، فصل­نامه اندیشه دینی، دانشگاه شیراز

    2 – استیس، والترت، 1379، فلسفه و عرفان، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران: انتشارات سروش.

    3 – اشو، 1380، الماس­های اشو، ترجمه مرجان فرجی، تهران: فردوسی.

    4 – 1380، و آن گاه نبودم، ترجمه سیروس سعدوندیان، چاپ اول، تهران، انتشارات نگارستان کتاب.

    5 - ، 1382، عشق پرنده­ای آزاد و رها، ترجمه مسیحا برزگر، چاپ اول، تهران: نشر دارینوش.

    6 - ، 1382،‌زوربای بودایی، ترجمه مسیحا برزگر، چاپ اول، تهران: نشر آویژه.

    7 - ، آفتاب در سایه، ترجمه عبدالعلی براتی، چاپ دوم، تهران: انتشارات نسیم دانش.

    8 - ، 1382، راز بزرگ، ترجمه روان کهریز، چاپ سوم، تهران: نشر باغ نو.

    9 - ، 1379، عشق، رقص زندگی، ترجمه بابک ریاحی و فرشید قهرمانی، تهران: نگارستان کتاب، نشر آویژه.

    10 - ، 1380، از سکس تا فراگاهی، ترجمه محسن خاتمی، هندوستان.

    11 - ، 1383، قطره­ای در دریا، ترجمه مجید پزشکی، اصفهان، انتشارات هورین.

    12 - ، 1383، زندگی موهبتی الهی است، ترجمه مجید پزشکی، اصفهان، انتشارات هورین.

    13 - ، 1383، دل به دریا بزن، ترجمه مجید پزشکی، اصفهان، انتشارات هورین.

    14 - ، 1383، آواز سکوت، ترجمه میر جواد سید حسینی، اصفهان، هورین.

    15 - ، 1381 ، آینده طلایی، ترجمه مرجان فرجی، تهران، انتشارات فردوس.

    16 - ، 1381، سرگشتگی، ترجمه حمید حیدری نژاد، چاپ اول، تهران: انتشارات آویژه.

    17 - ، ضربان قلب حقیقت مطلق، ترجمه لوئیز (مرضیه) شنکائی، چاپ اول، تهران: انتشارات فردوس.

    18 - ، 1381، آینده طلایی، ترجمه مرجان فرجی، چاپ اول، تهران: انتشارات فردوس.

    19 –  افلاکی، شمس الدین احمد، 1375، مناقب العارفین، به کوشش تحسین نازیجی، چاپ دوم، تهران: دنیای کتاب.

    20 – اکبری، رضا، 1384، مبانی معرفت شناسی نظریه کثرت­گروی جان­هیک، شماره 4، نامه حکمت.

    21 – الیاده، میرچا، 1375، دین پژوهی، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، چاپ دوم ، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

    22 – بسیج، احمدرضا، 8384، مولوی و پلورالیسم دینی، مجله کیهان فرهنگی، شماره 233.

    23 – پترسون، مایکل و دیگران، 1379، عقل و اعتقاد دینی. ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نراقی، چاپ اول، تهران: انتشارات طرح نو.

    24 – توفیقی، حسین، 1379، آشنایی با ادیان بزرگ، چاپ اول، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).

    25 – حییم، سلیمان، 1381، ویرایش 4، تهران: فرهنگ معاصر.

    26 – خاتمی، محسن، 1379، رازه، جلد 2، تهران: انتشارات فراروان.

    27 – خرمشاهی، بهاء الدین، 1373، قران پژوهی، چاپ دوم ، تهران: نشر مشرق.

    28 – دباغ، سروش، 1384، آئین در آیینه. مروری بر آراء دین شناسانه عبدالکریم سروش، تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.

    29 – دهباشی، مهدی، 1378، تحلیلی از مبانی نظریه تقابل در هستی در مثنوی مولانا، نشریه علمی و پژوهشی، دانشکده ادبیات علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره دوم، شماره شانزدهم و هفدهم.

    30 – راسل، برتراند، 1390، عرفان  و منطق، ترجمه نجف دریا بندری، تهران: نشر پرواز.

    31 – رشاد، علی اکبر، 1384، مباحثه با جان هیک. مجله پژوهشی قبستان.

    32 – ریچاردز، گلین، 1383، رویکردهای مختلف به پلورالیزم دینی، ترجمه رضا گندمی و احمد مفتاح، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مداهب.

    33 – زرین کوب، عبدالحسین، 1369، جستجو در تصوف ایران، چاپ چهارم، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر.

    34 – سجادی، ضیاءالدین ، 1386، میناگر عشق (شرح موضعی مثنوی)، چاپ پنجم، تهران: نشر نی.

    35 – سجادی، محمود، 1386، طریقت مولانا، شریعت مردم، کتاب ما، ادبیات شماره 6.

    36 – سروش، عبدالکریم، 1375، صراط های مستقیم، چاپ سوم، تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.

    37 - ، 1377، قبض و بسط تئوریک شریعت، نظریه تکاملی معرفت دینی، چاپ ششم تهران: انتشارات صراط.

    38 - ، 1379، قمار عاشقانه، چاپ اول، تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.

    39 – صدری، م، 1386، پلورالیسم مجرب و پلورالیسم مقدر، مجله کیهان فرهنگی.

    40 – صمصام، حمید و نجار، همایونفر، فرشید، 1384، نظری بر معرفت شناسی از منظر مولوی، مجله زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان بلوچستان،سال سوم،پاییزوزمستان1384 .

    41 – غنی، قاسم، 1374، تاریخ تصوف در اسلام، چاپ ششم، تهران: انتشارات زوّار.

    42 – فعالی، محمد تقی، 1381، نگرشی بر آراء و اندیشه­های اشو، چاپ اول، تهران: انتشارات عابد.

    43 – فنائی، اشکوری، 1391، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلال الدین مولوی، مجله معرفت، شماره 177.

    44 – قنبری، بخشعلی، 1384، نطق بی­بیان (بررسی تجربه­های عرفانی مولوی در مثنوی)، دو فصلنامه پژوهش اسلام پژوهی، شماره اول.

    45 – کاشانی، ملا محسن فیض، 1360، کلمات مکنونه، تهران: موسسه انتشارات فراهانی.

    46 – کامران، حسن، 1382، تکثر ادیان در بوته نقد، قسم، چاپ اول، دفتر نشر معارف.

    47 – لنگها وزن ، محمد ، 1379، اسلام و کثرت­گرایی دینی، ترجمه نرجس جواندل، چاپ اول، قم، موسسه فرهنگی، طاها.

    48 – مولوی، جلال الدین، 1362، فیه ما فیه، تصحیحات و حواشی بدیع الزمان  فروزانفر، تهران: انتشارات امیر کبیر.

    49 - ، 1375مثنوی معنوی، به تصحیح و پیشگفتار عبدالکریم سروش، چاپ اول، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.

    50 - ، 1389 مثنوی معنوی ، تصحیح نیکلسون، تهران: مؤسسه اندیشه کهن پرداز.

    51 - ، 1380، کلیات دیوان شمس تبریزی، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، چاپ اول تهران: انتشارات دوستان.

    52 - ، 1369، رباعیات، چاپ اول، چاپ امیرالمؤمنین.

    53 – میکائیلی، اشرف، 1384، کشف الابیات موضوعی مثنوی معنوی بر اساس نسخه نیکلسون، اردبیل: رهرو دانش.

    54 - ، 88 – 1378، بررسی دیدگاههای پلورالیستی در آثار مولوی و مقایسه آن با نظر جان هیک، دانشگاه محقق اردبیلی.

    55 – نبویان، سید محمد، 1385، میانی معرفت دینی، چاپ اول، قم: مؤسسه امام خمینی.

    56 –نصر، سید حسین، 1382، نیاز به علم مقدس، ترجمه حسن میانداری، قم: انتشارات طه.

    57 – هیک، جان، 1372، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد، چاپ اول، تهران، انتشارات بین المللی المهدی.

     

    - 58.   Hugh Hewitt, searching , fir Godin America:world publishing , 1996 , PP 75 – 96.

    برگرفته از گفت و گویی دیگر با سید حسین نصر ترجمه حسین توفیقی

    .

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت