پایان نامه اثربخشی درمان بازسازی شناختی و شیوه های صحیح مطالعه در کاهش علایم اضطراب امتحان در دانش آموزان دختروپسر پایه سوم دبیرستان شهرستان خلخا ل

تعداد صفحات: 160 فرمت فایل: word کد فایل: 10001689
سال: مشخص نشده مقطع: کارشناسی ارشد دسته بندی: پایان نامه روانشناسی
قیمت قدیم:۲۲,۶۰۰ تومان
قیمت: ۲۰,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه اثربخشی درمان بازسازی شناختی و شیوه های صحیح مطالعه در کاهش علایم اضطراب امتحان در دانش آموزان دختروپسر پایه سوم دبیرستان شهرستان خلخا ل

    کلیات تحقیق:

    طرح مسئله

    1-1مقدمه

    2-1 بیان مسئله

    3-1 اهمیت و ضرورت

    4-1 اهداف

    5-1 سوالات و فرضیه های پژوهش

    6-1 تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

     

    فصل اول:

    مقدمه

    یکی از گسترده ترین قلمروهای تحقیق درچند دهه ی گذشته ،اضطراب وحوزه های وابسته به آن بوده است .بررسی های اخیر نشان داده اند که اختلالات اضطرابی ،واجد بیشترین فراوانی در سطح کل جمعیت هستند (دادستان ،1376).«اضطراب امتحان [1] » ،به عنوان شکلی از اضطراب وپد یده ه ای متداول ومبهم آموزشی ،به حالتی اشاره دارد که فرد درباره ی توانایی هایش درانجام یک وظیفه ،دچار ترس می کند { کورسینی [2],1999} وپیامد آن کاهش توان مقابله باموقعیت هایی مانند موقعیت امتحان است.برخی از محققان اعتقاد دارند ،اضطراب امتحان فردرا فقط برای مطالعه ی بهتر مهیا می سازد { هولمز,2001[3]}.برخی گزارش می دهند که کاهش اضطراب ،عملکرد رابه طور واقعی بهبود می بخشد {هولسز[4],1995}بنابراین می توان فردی راکه دچار اضطراب امتحان است ،به منزله فردی توصیف کرد که مواد درسی رامی داند،امابه شدت اضطراب وبرانگیختگی وی ماتع از آن می شودکه معلومات خود راهنگام امتحان به مصه ظهور برساند {,1995[5]}.به علاوه ،به میزانی که افراد امتحان راتهدید آمیز تلقی کنند ،پاسخ های تنیدگی زای[6] بیشتری قبل امتحان نشان می دهند وبه همان نسبت ،بافقدان اعتماد به نفس وعزت نفس پایین روبه رو نمی شوند افزون برآن،ممکن است با تفکر نامربوط به تکلیف ،وقفه ی طولانی ،عدم درک معنای کلمات بازخوانی مکرر سوال های امتحان ،وحشت ،حواس پرتی ویک یاچند علامت جسمانی همراه باشد {Michaud & Rando ,2001:Kivimaki,1995]ومی توان گفت ،رابطه ی مستقیمی بین عملکرد واضطراب امتحان وجود دارد .[Holmes ,2001:sud & Prabha,1996:lcher & Woolfolk ,1993;Clark,Fox & Schneider,1998]

    امروز ، به رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه زندگی و تجدد گرایی ، بسیار از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانای های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجه با مشکلات و مسایل روز مره زندگی ناتوان ساخته است. پژوهشهای بی شماری نشان داده اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی ، عاطفی ریشه های روانی – اجتماعی دارند . برای مثال بسیار از آسیب های اجتماعی مانند خودکشی ، اعتیاد ، خشونت ، رفتارهای بزهکارانه و اختلالات روانی ریشه در ، عزت نفس پایین ، ناتوانی در بیان احساس و فقدان مهارتهای ارتباطی دارد . انسانها برای مقابله سازگارانه با موقعیت های تنش زا و کشمکشهای زندگی نیاز به آموختن برخی مهارتها دارند . بدیهی است  که به منظور دست یابی به عملکرد مثبت ،شیوه های درمانگری متفاوتی درقلمروی اضطراب به کار رفته اند که به طور کلی می توان آنها رابه دوگروه تقسیم کرد .«درمان گری شناختی [7]» «ودرمانگری رفتاری [8]» .هدف  شناخت درمانگری ها ،کاهش اضطراب ورساندن آن به سطح قابل تحمل برای فرد است ،درحالی که هدف اصلی روشهای رفتاری ،آموزش مهار استرس به افرادی است که به نظر می رسد ،هرگز نیاموخته اند . چگونه به مقابله باموقعیت های تنیدگی زا بپردازند ویاچگونه به ایجاد سدی در برابر اضطراب خود دست یابند. [[9]1993].

      متخصصان علوم رفتاری معتقدند ، یکی از موثرترین برنامه هایی که به افراد کمک می کند تا زندگی بهتر و سالمتری داشته باشند ، برنامه آموزش  شناختی –رفتاری می باشد  . هدف از این برنامه کمک به افراد جهت شناخت هر چه بهتر خود ، برقراری روابط بین فردی مناسب و موثر ، کنترل هیجانات ، مدیریت داشتن بر شرایط تنش زا و حل کردن هر چه بهتر مسائل و مشکلات افراد است .در سایه تامین چنین هدفی ، توانایی  های روانی – اجتماعی افراد افزایش پیدا می کند و با ارتقای توانای های روانی – اجتماعی افراد یک جامعه می توان سطح بهداشت روان را در آن جامعه بالا برد و از بروز آسیب های اجتماعی پیشگیری کرد .  برای ایجاد و افزایش توانای های روانی – اجتماعی و ارتقاء سطح سلامت ، آموزش هر یک از این حوزه ها ضروری است . تحقیقات نشان داده است اگر ما دانش و اطلاعات لازم را در اختیار افراد قرار دهیم و موقعیت هایی را بوجود آوریم که طی آن افراد بتوانند آموخته های خود را به صورت عملی تجربه کنند ، آنگاه این دانش و ارزش و نگرش به توانای های بالفعل تبدیل خواهد شد . این توانمندی به افراد کمک می کند تا بدانند در هر موقعیت چه کاری باید انجام دهند و چگونه باید آنرا انجام دهند . ( سلطانی 1386 )

      رشد دانش و فناوری در قرن بیست و یکم به بالاترین سطح خود در تاریخ معرفت بشری خواهد رسید و با خود تحولات و تغییرات ذخیره کننده ای را در ابعاد گوناگون به همراه خواهد داشت . شیوه های رویارویی با مسائل موجود و نوظهور ، هماهنگی و سازگاری با تغییرات ، نحوه ارتباط با دیگران ، فشارهای ناشی از شرایط محیطی و ... همه گونه هایی از مسائل و مشکلاتی هستند که بیش از پیش در عصر جدید مطرح می شوند . بنابراین زندگی در چنین شرایطی ، مهارتهای خاصی را طلب می کند ، مهارتهایی که بتواند درست زیستن ، یعنی زندگی سالم و با نشاط ، توام با صلح و بالندگی و کار آمدی را به ارمغان آورد .

    شناخت درمانگری (بازسازی شناختی [10])،برنقش پردازش شناختی درهیجان ورفتار تاکید دارد .پاسخ های هیجانی ورفتاری فرد به یک موقعیت ،تاحد زیادی حاصل نحوه ی ادراد ،تفسیر ومعنایی است که برای آن رویداد قاتل می شود .وقتی افراد ارزش های حیاتی خود رادر معرض تهدید می بینند ،دچار پریشانی واضطراب می شوند .در این هنگام ،ادراک وتفسیر آن ها از رویدادها ،انتخابی ،خود میان بینانه وخشک است .این امر به آسیب کنشی فعالیت شناختی طبیعی می انجامد وتوانایی متوقف کردن تفکر ناهماهنگ ،تمرکز یادآوری واستدلال ،به ضعف می گراید.هدف درمان بازسازی شناختی ،تصحیح اشتباه در پردازش اطلاعات وکمک به فرد درتعدیل فرض هایی است که به بقای رفتار وهیجان های سازش نایافته کمک می کند .[مهرابی زاده نفرمند،1377].

    در روش حساسیت زدایی منظم ،بنابر اصل شرطی تقابلی ،ابتدا پاسخ هایی که باا ضطراب مغایر یاناهمساز هستند،شناسایی می شوند . سپس از فرد خواسته می شود درموقعیت هاییک ه ایجاد اضطراب می کنند ،این پاسخ های مغایر رازخود بروز دهد.نشان داده شده است که توانایی مقابله فرد باصحنه های خیالی اضطراب زاکه در ضمن حساسیت زدایی منظم آن راکسب می کند،قابل انتقال به موقعیت های طبیعی است[ سیف ،1377].

    درمانگر درمان شناختی مبتنی بربازسازی شناختی ،درمواجهه بامراجعی که دچار عواطف منفی است ،به جای این که روی اظهار همدردی وحمایت تنها تاکید کند،می کوشد به او کمک کند ،باور داشت های مربوط به این احساس منفی «فاصله گرفتن[11] » ودرستی آن ها را،به صورتی واقع بینانه وغیر احساساتی مود آزمایش قرار دهد. اگرچه رویکرد شناختی غالبا به «عدم حساسیت [12]» درمقابل درد ورنج مراجع متهم می شود امااستفاده ی صحیح از این روش باحمایت حاکی از همدردی وهمدلی[13] مغایرت ندارد;اگرچه به آن ها هم محدود نمی شود [مهریار،1373].روش حساسیت زدایی منظم شامل سه مرحله است :درمرحله اول ،یک سلسله مراتب اضطراب امتحان درست می شود. به این معنی که یک توالی از رویدادهای اضطراب زا رادر نظر می گیرند وآن ها رابه ترتیب از خفیف ترین تا شدیدترین مرتب می کنند.درمرحله ی دوم ،درمانگر به مراجع آموزش می دهد،به حالت آرامش کامل درآید وحالاتبی اضطرابی راتجربه می کند وبعد از اوخواسته می شود ،ضعیف ترین رویداد های فهرست رابه ترتیب تجسم کند. ولپی معتقد است که هر زمان یکی از رویداد های فهرست همراه با آرامش (نبودن اضطراب) به وسیله ای مراجع تجربه می شود،مقداری ازپاسخ های اضطراب وابسته به رویداد نهایی فهرست اضطراب خاموش می شود [سیف،1377]

    بیان مسئله :

    پژوهش ها نشان داده است که برخی از دانش آموزان در طول ترم تسلط کا فی بر مطالب را به دست می آورند اما به علت اضطراب در هنگام ارزیابی مو فقیت چندانی نشان نمی دهند تقریباً هر کسی تجاربی از نوع ناراحتی‌های کلی، انتظار رویدادهای شوم و احساس تنش در موقعیت‌هایی را داشته است که علت تنش نیز روشن نیست. ما معمولاً اضطراب را به این گونه پدیده‌ها ارتباط می‌دهیم. اضطراب را می‌توان در گسترده‌ترین معنای آن به حالت عاطفی و فیزیولوژیکی گوناگونی ارتباط داد. هنگامی که کودکی در بامداد امتحان، تمایلی به مدرسه رفتن نشان نمی‌دهد. ممکن است بی‌میلی او را به احساس اضطراب نسبت به کارکرد وی در امتحان نسبت دهیم. هنگامی که قهرمان ورزشی نمی‌تواند پیش از مسابقه مهمی غذا بخورد ممکن است رفتار او را ناشی از اضطراب بدانیم. همچنین هنگامی که کودکی، درسی را بر می‌گزیند که آشکارا برای او کششی در بر ندارد، ممکن است گزینش او نتیجه ترس از شکست و یا اضطراب بدانیم. ظاهراً اضطراب دارای منابع گوناگون است و می‌تواند از راههای ممکن بسیاری پدیدار شود.

    درسال 1980 اسپیلبرگر[14] یک بعدی بودن اضطراب امتحان  را زیر سؤال برد و مطرح کرد که اضطراب امتحان از دو عامل نگرانی[15]  و هیجان پذیری[16]  تشکیل یافته است که این دو عامل نیز در پرسشنامه اضطراب امتحان (TAI)[17] اسپیلبرگرنهفته است .باتوجه به اینکه اسپیلبرگر برای تبیین اضطراب امتحان دومولفه نگرانی وهیجان پذیری رامطرح کردند.مولفه مهم اضطرب امتحان مولفه نگرانی یافعالیت شناختی نامربوط به تکلیف است که شامل دلواپسی شناختی زیاد درباره عملکرد ،پیامد های ناشی از امتحان ،افکار مربوط به خراب کردن امتحان وتحقیر خویشتن ،ارزیابی توانایی خود در مقایسه بادیگران وانتظارات منفی ازاعملکرد می شود. (واین[18] ،1980:اسپیبرگر،1980).

    درسال 1984ساراسون اضطرا ب امتحان رابه عنوان سازه ای مهفوم سازی کرد که از چهار عامل یاخصیصه مکنون تشکیل شده است وبرای سنجش این چهار مولفه اضطراب امتحان مفهوم واکنش به امتحان ها[19](RTT) راارائه نمود .ساراسون باحفظ عامل یابعد نگرانی[20] اسپیلبرگر،عامل هیجان پذیری رامتشکل از دوبعد مجزای برانگیختگی جسمانی وتنش جسمانی مفهوم سازی کرد. بعد چهارم در این مفهوم سازی ازاضطراب امتحان ،تفکر غیرمرتبط باامتحان[21] بود(ساپ،1999).

    واگ واسپیلبرگر (1995)مدل فرایند تعاملی اضطراب امتحان راارائه کردند. این مدل یک نظریه جامع پیرامون اضطراب امتحان است که ادراکات وشناخت های بین فردی ،پردازش اطلاعات وسازوکارهای بازیابی رامشخص کرده که اثرات نگرانی وهیجان پذیری راروی عملکرد تعدیل می کند. آنها همبسته های مهم اضطراب امتحان همچون عادات مطالعه ،مهارت های مطالعه ،مهارت های امتحان دادن ، هوشمندی امتحان و افکار غیرمرتبط با تکلیف را شناسایی کردند.

    این مدل یک فرایند ویژه- موقعیت است که در آن اضطراب امتحان خصیصه ای می باشد که از طریق اضطراب حالت، نگرانی و هیجان پذیری در جریان امتحانات یا ارزیابی ها برانگیخته می شوند. با توجه به مدل های نظری مطرح شده به نظر می رسد اضطراب امتحان حالتی از اضطراب عمومی است که از پاسخ های شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری مربوط بهترس از شکست تشکیل یافته است یعنی اضطراب امتحان هیجان منفی شدیدی است که دارای الزامات فیزیولوژیکی، رفتاری و شناختی بوده و شخص آن را درموقعیت های ارزیابی تجربه می کند و به تبع آن بسیاری از فرایندهای شناختی و توجهی درگیر در عملکرد مؤثر و کارآمد در انجام تکلیف تداخل می کند)دوسک،1980).

    نتایج حاصل از سنجه های اضطراب امتحان همبستگی منفی را با نمرات فرد در آزمون های پیشرفت تحصیلی و هوش نشان می دهد ولی با این وجود متغیر های دیگری همچون مهارت های مطالعه، سطح دشواری تکلیف و توانایی دانش آموز اضطراب امتحان را تعدیل می کند.

    با توجه به شیوع بالای اضطراب امتحان و همچنین تاثیر منفی آن بر روی عملکرد پیشرفت تحصیلی تاکنون شیوه های مختلفی از مداخله های روان شناختی رشد یافته اند که ضرورت بررسی اثر بخشی این مداخلات درمانی و روانی- آموزشی در اضطراب امتحان کاملا به چشم می خورد.

    همانطوریکه واضح است عوامل مختلفی تاثیر یک مداخله روانشناختی را روی مشکل خاصی تعیین می کند، درمان اضطراب امتحان نیز از این قاعده مستثنی نیست. پژوهشهای مختلفی اثربخشی برخی از درمانها و فنون روانشناختی را در کاهش اضطراب امتحان بررسی کرده اند. در اواسط دهه شصت، پژوهشگران در مطالعات خود، برای درمان اضطراب امتحان به استفاده از تکنیک آرامبخش عضلانی و حساسیت زدایی منظم تأکید می کردند که از جمله می توان به مطالعه کورمیروکورمیر[22](1991)،سوئین[23] وهینکل [24](1972)،سوئین وهال[25] (1970)وسوئین (1970) اشاره کرد(به نقل از ساپ ،1999)

    اضطراب ممکن است به نشانه‌های فیزیولوژیکی معینی منجر شود که بی‌شباهت به نشانه‌های ناشی از عاطفه‌ ترس نیست . اضطراب می‌تواند به کاهش کارکرد در کار فکری پیچیده بینجامد. ممکن است به گزینش غیر منطقی بینجامد و یا ممکن است به عقب‌نشینی فرد از موقعیت‌هایی منجر شود که اضطراب‌آورهستند. در هر صورت، در حالی که تفکر درباره منشاء و معنی اضطراب سده‌های پیاپی مورد توجه الهیون و فلاسفه بوده است. اغلب گفته می‌شود که فروید نخستین بررسی روان‌شناسی اضطراب را انجام داده است. منظور از اضطراب نوعی حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم است که با پریشانی، هواس، تپش  قلب، تعرق، سردرد، بی‌قراری و تکرر ادرار همراه است. هنگامی که فرد نسبت به کارآمدی، توانایی و استعداد خود در شرایط امتحان دچار نگرانی و تردید می‌شود می‌توان از اضطراب امتحان سخن گفت. در هنگام امتحان، به ویژه امتحانات سرنوشت ساز( کنگور و امتحان نهایی) بیشتر دانش آموزان و دانشجویان اضطراب امتحان را تجربه می‌کنند. وجود اندکی اضطراب در انسان طبیعی و مطلوب است و موجب افزایش تلاش و تکاپو می‌شود، اما اگر از حد اعتدال تجاوز کند موجب کاهش پیشرفت تحصیلی خواهد شد. دانش آموز و دانشجویی که اضطراب امتحان دارد احساس می‌کند که ذهنش خالی شده و هرچه را که آموخته فراموش کرده است، چنین فردی معمولاً به پرسش‌ها پاسخ‌های بی‌ربط، نادرست و یا ناقص می‌دهد و با افکاری نامربوط و ناخواسته در مورد پیامدهای امتحان درگیر است.

  • فهرست و منابع پایان نامه اثربخشی درمان بازسازی شناختی و شیوه های صحیح مطالعه در کاهش علایم اضطراب امتحان در دانش آموزان دختروپسر پایه سوم دبیرستان شهرستان خلخا ل

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    فارسی :

    1- ابوالقاسمی عباس وهمکارا.(1383).اثربخشی دوروش درکاهش اضطراب امتحان ،مجله روانشانسی ،شماره 29ص3-21

    2- ابواقاسمی ،عباس ؛مهرابی زاده هنرمند مهناز کیامرثی،آذر تاج ،فریبرز.(1385).بررسی کارآمدی دو روش شناختی ومنطقی –هیجانی درکاهش اضطراب آزمون وبهبود کارکرد تحصیلی ،اندیشه های نوین تربیتی .2(2-1):123تا137.

    3-ابوالقاسمی ،عباس ؛مهرابی زاده هنرمند مهناز ؛نجاریان ؛بهمن ؛شکرکن ،حسین.(1383)

    اثربخشی روش درمانی آموزش ایمن سازی درمقابل تنیدگی وحساسیت زدایی منظم دردانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان ،مجله روانشناسی.8(1):3تا21.

    4- امیری وهمکاران،(1384).مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی،آموزش مهارت های تحصیلی ،مطالعات تربیتی وروان شناسی60(2):55تا 72.

    5-بیابانگرد،اسماعیل(1381)اثربخشی درمان چند وجهی لازاروس،عقلانی-عاطفی الیس وآرام سازی برکاهش اضطراب امتحان دانش آموزان ،مجله روان پزشکی وروان شناسی بالینی ایران.8(3)36تا 42.

    6-شلینگ ،لوئیس.(1372).نظریه های مشاوره (دیدگاه های مشاور)،ترجمه خدیجه ارین.تهران:نشر اطلاعات.

    7-صبحی قراملکی ،ناصر .(1385) .بررسی اثربخشی شناخت درمانی وآموزش مهارت های مطالعه درکاهش اضطراب امتحان وافزایش عملکرد تحصیلی باتوجه به مولفه های شخصیتی ،پایان نامه دکتر چاپ نشده دانشگاه تربیت مدرس تهران .

    8- فتحی آشتیانی ،علی وامام قلی وند،فاطمه ،(1381) .مقایسه روش های شناخت درمانگری وحساسیت زدایی منظم درکاهش اضطراب امتحان .مجله پزشکی کوثر7(3):245تا251.

    9-کاظمیان مقدم ،کبری؛مهرابی زاده هنرمند ،مهناز ؛سودانی،منصور (1387).بررسی اثربخشی روش حساسیت زدایی منظم براضطراب آزمون وکارکرد تحصیلی .مطالعات زنان.6(1):123تا 139.

    10-کریمی باغملک،آیت اله ؛عبادی ،غلام حسین.(1385).بررسی تاثیر دوروش بازسازی شناختی وحساسیت زدایی منظم برکاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر اهواز.مطالعات تربیتی وروان شناسی.2(7):91تا 211.

    11-هروی ،مجید؛جید میلانی ،مریم ؛رژه ناهید؛ولایی ،ناصر .(1383).بررسی تاثیر آموزش تمرینات تن آرامی برسطح اضطراب امتحان دانشجویان .مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران .14(43):86تا92.

    12-ابوالقاسمی ،عباس.(1382)،اضطراب امتحان ،اردبین ،انتشارات نیک آموز.

    13-بررسی عوامل موثر براضطراب دانش آموزان متوسطه دختروپسرشهراصفهان،شورای تحقیقات آموزش وپروش اصفهان.

    14-مایکل ،فری (1382)شناخت درمانی گروهی ترجمه صاحبی،حمید پور،اندوزمشهد:انتشارات جهاد دانشگاهی.

    15-مهریار،هوشنگ(1379).مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی –رفتاری ودارو درمانی در درمان اختلال اضطراب فراگیر.رساله کارشناسی ارشد. دانشگاه علوم پزشکی ایران انستیتوروانپزشکی

    16-نبی زاده ،ناهید (1375)بررسی مقایسه ای اضطراب بین پسران ودختران سال چهارم دوره دبیرستان منطقه 9آموزش پرورش تهران درسال تحصیلی 1374-75.رساله دکتر پزشکی .دانشگاه علوم پزشکی وخدمات درمانی ایران

    17-هاوتون ،کیت (1380).رفتار درمانی شناختی ،ج 2.ترجمه حبیب اله قاسم زاده .تهران :انتضارات ارجمند.

    18-ابوالقاسمی ،شهنام (1382)مقایسه چهار روش رفتاری-شناختی ،دارویی –تلفیقی ودارونما دردرمان اضطراب تعمیم یافته .رساله دکتری دانشگاه آزاد تهران واحد علوم تحقیقات .

     

    ب-انگلیسی

    1. Betz , N. (1978). Prevention , distribution and correlates of mathanxiety in college students , Journal of counseling psychology , V. 25 , No , 5 , PP 441- 48

    2. Clark , D.(1999). Anxiety disorders: why they persist and how totreat them. Behavior research and therapy.homepage.pay.utexas.edu.

     

    3. Covington,M.andOmelich,C.(1987).I knew it could before theexam: A test of anxiety-blockage hypothesis.Journal of educationalpsychology.79:44,393-400.

     

    4. Encyclopedia of science. (2005). anxiety.www.findarticles.com

    5. Eustice ,c , and eustice , R (2008). what is anxiety , www.abut.com.

    6. Institute of heartmath.(2007). overcome test anxiety and stress, www.institute of heartmath.com.

    7. Mcdonald , A. (2001). The prevalence and effects of test anxiety inschool children , Educational psychology , VOL 21 , issue 1 , P89

    8. Sarason , I.(1988). Anxiety ,self preoccupation and attention.Routledge.

    9. Turner , B. (1993). Test anxiety in African American schoolspsychology Quarterly ,

     VOL 8 , NO 2 , PP 140 – 52

     10-Bishop, J.B., Baner, K.W. & Becker, E.T. (1998). A survey of counselingneeds of male and female college students. Journal of college studentdevelopment. vol. 39 (2): 205 – 21.

    11-Carter, R., Williams, S., Silverman, W. (2008). Cognitive and emotionalfacets of test anxiety in African American school children. Cognition andEmotion, 22 (3), 539_551.

    12-Deffenbacher, J.L. (1977). Relationship of worry and emotionality ofperformance on the Miller Analogies Test. Journal of EducationalPsychology, 69, 191-195.

    13- Deffenbacher, J.L. (1980). Worry and emotionality in test anxiety.Journalof Educational Psychology, 49,111-124.

    -14Hahnloser, R.M. (1974). A comparison of a cognitive restructuring andprogressive relaxation in test anxiety reduction.Journal of consulting andclinical psychology.42, 127-135.

    15-Hefer, B. (2009). Test Anxiety and Academic Delay of Gratification.

     College Student Journal: 430, 1:Proquest Educational Journal. P. 10.

    16-  Holroyd, K.A. (1976). Cognition and desensitization in the group treatmentof test anxiety.Journal of consulting and clinical psychology, 44, 991-1001.

    17-Hollandsworth, J.G., Glazeski, R.C., Kirkland, K., Jones, G., & VanNorman, L.R. (1979). An analysis of the nature and effects of testanxiety: cognitiviebehavioral, and Physiological components. CognitiveTherapy and Research, 3, 165-180

    18-Khosravi, M. Bigdely, I. (2008). The Relationship Between PersonalityFactors and Test Anxiety Among University Students. Journal ofBehavior Science, vol (2), 1, 13-24.

    19-Lazarus, R.S. &Folkman. S. (1984).Stress, appraisal, and coping.NewYork: Springer.

    20-Meichenbaum, D.H. (1972). Cognitive modification of test anxious collegestudents.Journal of consulting and clinical psychology.39,370-380

    21-Maria, F. &Nuova, S. (1990). Gender Differences in Social and TestAnxiety Scale for a Children in a Spanish Sample. Personality andIndividual Differences.vol.7, 37-44.

    .

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت