پایان نامه بررسی تطبیقی اثری از کمال الدین بهزاد با شعری از بوستان سعدی (یوسف و زلیخا)

تعداد صفحات: 52 فرمت فایل: word کد فایل: 10001204
سال: 1386 مقطع: کارشناسی دسته بندی: پایان نامه هنر
قیمت قدیم:۱۱,۸۰۰ تومان
قیمت: ۹,۷۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه بررسی تطبیقی اثری از کمال الدین بهزاد با شعری از بوستان سعدی (یوسف و زلیخا)

    مقاله برای دریافت درجه کارشناسی

    نقاشی

       چکیده:

     

     

         نقاشی ایرانی که با عنوان نگارگری شناخته شده است، بیشتر دارای مضامینی عاشقانه ‌- عارفانه و مذهبی است این مضامین برگرفته از شعرها و نثرهای ادبی می‌باشد که با خلاقیت هنرمند ایرانی عناصر اصلی آن به تصویر در آمده است.

         نخستین چیزی که در بررسی آثار ادبی و هنری نظر ما را به خود  جلب می‌کند صورت عینی و مادی آن است. شعر و ادبیات از دیر باز متوجه خواست‌های متعالی بشر در زمان‌ها و مکان‌ها بوده که در اشعار شاعرانی چون سعدی جاودانه شده و عنوان شعر جهانی به آن اطلاق گردید.

    شعر یوسف و زلیخا از بوستان سعدی که توسط هنرمند نقاش کمال‌الدین بهزاد ترسیم شده است، نمونه خوبی برای بیان ارتباط بین شعر و نقاشی می‌باشد. بدین ترتیب که سعدی شاعر بزرگ ایرانی این داستان قرآنی را با تخیّل و ذهنیات خود به صورت عناصر لفظی بیان کرده و بهزاد این شعر را با توجه به اعتقادات و برداشت‌های ذهنی خود با عناصر بصری به تصویر کشیده است. زبان شعر از معنا مایه می‌گیرد به همین دلیل اسباب ایجاد شعرْ مبنایی معنایی دارد و نقاش هم در استفاده از شعر علاوه بر جنبه‌های معنایی به جنبه‌ی نمادین و استعاری آن نیز توجه می‌نماید.

    کلید واژه:

     

           ادبیات، شعر، قصه، عناصر بصری و لفظی، تخیّل، نگارگری

     

    مقدّمه:

     

        پیوند بین نقاشی ایرانی و ادبیات را می‌توان به وفور در آثار هنرمندان نقاش دید. بدین جهت در این مقاله به بررسی تطبیقی یکی از شاهکارهای نقاشی ایرانی با عنوان «یوسف و زلیخا» اثرکمال‌الدین بهزاد و شعر شاعر بزرگ سعدی با همین عنوان پرداخته شده است تا بیان گردد که این پیوند در چه زمینه و با چه عنصری «لفظی یا بصری» در هنر نقاشی پدیدار گردیده است؟ و آیا هنرمند نقاش در این اثر تمامی عناصر شعر را جزء به جزء، به عنصر بصری و عینی تبدیل نموده یا مفهومی کلی از شعر را به عنوان موضوع انتخاب کرده و سپس تخیّلات و برداشت‌های ذهنی خود را با آن در آمیخته است؟ و دیگر اینکه نقاش مضمون «عاشقانه -  عارفانه» را چگونه به تصویرکشیده است؟

        شایان ذکر است برداشت‌های شخصی اینجانب نیز در موضوعات تطبیقی شعر و نقاشی بوده که در حد توان بیان گردیده است.

        ضمنا موارد زیر در انتهای مقاله آورده شده است:

        1- شعر سعدی و اثر کمال‌الدین بهزاد.

        2- تعاریف لغات و توضیحات بیشتر با ارجاع به منبع.

        3- تصاویر و توضیح پروژه عملی با عنوان تجلی عاشورا در مخلوقات با دیدی امروزی و توجه به مبانی نقاشی ایرانی.

         اما در مقام عذرخواهی از استاد گرامی جناب آقای دکتر ضرغام به جهت کاستی‌های آن و جلب راهنمای و ادامه بذل محبت ایشان از خواجه مدد می‌گیرم:

     

              به کوی میکده گیران و سرفکنده روم                             چرا که همین شرم آیدم زحاصل خویش

    ادبیات و شعر

     

        هر مفهومی که از ادبیات در ذهن داشته باشیم در جستجوی بیرونی خود برای یافتن عین مرتبط با آن مفهوم خواه‌ناخواه به آثار ادبی، اعم از شعر و نثر می‌‌رسیم یعنی غزل، رباعی، رمان، داستان و… که همگی عین ادبی یا مصداق خارجی مفهوم ذهنی ادبیات‌اند. پس برای شناخت ماهیّت ادبیات باید سراغ همان مصداق‌های خارجی ادبیات رفت. در بررسی هر شعر یا هر نثر به عنوان یک اثر ادبی با یک پدیده‌ی هنری، نخستین چیزی که نظر ما را به خود جلب می‌کند صورت مادی یا شکل عینی آن است.

        ادبیات هنری لفظی است و پدیدهایی را خلق می‌کند که خود معنادار هستند. "اما شعر در ادب فارسی کلامی موزون و خیال‌انگیز و در عرف مردم کلامی موزون و مقفی، است و الفاظ مهمل و بی‌معنی را هر چند که دارای وزن و قافیه باشند شعر نمی‌شمارند. شعر بر درونه «محتوا» زبان استوار است و زبان شعر از معنا مایه می‌گیرد و این چنین است که شعری جهانی می‌شود. «شعر جهانی» به اشعاری گفته می‌شود که از خواست‌های متعالی بشر در همه‌ی ‌زمان‌ها و مکان ها سخن می‌گوید و موضوعاتی که انسان در هر مکان و زمان به آن نیازمند است و برای همیشه در تاریخ ادبیات ملت‌ها جاودانه خواهد بود مثل اشعار مولانا حافظ و سعدی و... ." (شمیسا، 1381، ص212)

       چنانچه بخواهیم شعر یوسف و زلیخا را در حیطه انواع ادبی مورد بررسی قرار دهیم این شعر از نوع «قصّه» است." قصّه معنای دوگانه‌ای دارد و از ریشه «قص یقص قصاً» به معنی «کوتاه کردن» است که مخصوصاً در مورد«مو‌» به کار می‌رود. «قص الشعر» یعنی مو را بریده و کوتاه کرد و لذا حافظ می‌گوید:     

    معاشران گره از زلف یاد باز کنید                   شبی خوش است بدین قصّه‌اش دراز کنید" (شمیسا، 1381، ص213)            

        این لفظ«قصّه» در قرآن نیز به کار رفته و داستان یوسف (ع) «احسن القصص» خوانده شده است. «یوسف و زلیخا» از جمله قصص قرآنی است که سعدی در بوستان خود قسمتی از این قصه‌ی بزرگ را با زبان شعر بیان کرده و بعدها کمال‌الدین بهزاد این شعر زیبا را به تصویر کشیده است.

       "هدف از قصّه ارائه اندیشه‌ی عرفانی (1) یا اخلاقی، است مانند داستان منطق‌الطیر عطّار که می‌توان آن را معادل نوول اندیشه (thenorel of Ideas)  محسوب داشت و گاهی قصّه‌ها به صورت مجموعه‌ای از ماجراهای گوناگون‌اند و جنبه سرگرم کنندگی دارند مانند هفت‌پیکر نظامی که در این صورت معادل نوول حوادثند (Thenave of Indertdn) صحنه‌ها در قصّه کنار هم مجموعاً مانند یک پرده نقاشی یا صحنه مینیاتور است بدین معنی که هم دنیا به صورت سهل‌الوصولی در دسترس است و هم موقعیت‌ها و مکان‌ها و زوایا در یک سطح کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.

        عناصر قصّه‌های ایرانی:

    1- دایه‌یی که در بین عاشق و معشوق به صورت پنهان ارتباط ایجاد می‌کند.

    2- کودکی که رمز مرگ، نابودی، جادو و مخاطرات است و قهرمان در تعقیب آن به قصر جادوگر می‌رسد و مکان معشوق را می‌یابد و گاهی به جای گور جانوران دیگر مثلاً آهو عمل هدایت جادویی را برعهده دارند.

    3- صحنه‌یی از بزم دختران در دشت و باغ

    4- درویشی«نماینده‌ی نیروهای عینی» یا جوانمردی به قهرمان کمک می‌کند گاهی به جای درویش سخن از یکی از اولیا الله یا پیغمبر (ص) «ورقه و گلشاه» با حضرت علی (ع) یا خضر است.

    5- صحنه‌ی که در آن قهرمان به لباس مبدّل در می‌آید.

    6- وجود یک تاجر ثروتمند در قصه

    7- جادوگری (دجّال، دیو، ضد قهرمان، یا کسی به ضد قهرمان کمک می‌کند) معشوق را اسیر کرده است.

    8- وصف باغی بزرگ، جست و جو برای یافتن گنج

    9- سفر به شهری غریب

    10- وصف قصری بزرگ

    11- پادشاهی بی‌خبر و وزیر مکار

    12- بزرگ شدن عاشق و معشوق با هم از کودکی و جدا شدن در جوانی

    13- جواب دادن عاشق به پرسش‌های پدر معشوق که گاهی پادشاه است و یا خواست‌های او را در برآوردن

    14- کسی هر شب قصه‌ای نقل می‌کند مثلاً در هفت پیکر." (شمیسا، 1381، ص214- 216- 220)

        نگارگران نیز درآثار خود از این قبیل عناصر و موضوعات استفاده می‌کردند.

     

       ساختار و عناصر تشکیل دهنده قصص

     

        در قصص قرآنی سه عامل برجسته وجود دارد: شخصیت، رویداد، گفتگو، در بعضی از قصّه‌های قرآنی گفتگو در شکل‌گیریشان نقش تعیین کننده‌ای دارد مانند: قصّه «یوسف و زلیخا».

        حرکت، زمان و مکان در قصص نقش تعیین کننده‌ای دارد که مثلاً در داستان حضرت یوسف (ع) حرکت با درخواست برادران حضرت از پدرشان برای بردن او به صحرا آغاز می‌شود و زمان با انتخاب شب برای رساندن خبر گم‌شدن حضرت یوسف (ع) به حضرت یعقوب (ع) نقش می‌‌یابد «وجاوا اباهم عیشاء یبکون» «شبانگاهان نزد پدر خویش آمدند در حالی که می‌گریستند.» (2)

        آنچه گفته شد، در شعر و نقاشی این داستان قرآنی یوسف و زلیخا به وضوح دیده می‌شود به طور مثال مکان در شعر سعدی همانند قرآن مصر می‌باشد و علت گفتگو یوسف و زلیخا دقیقأ از قرآن برداشت شده است.

        شایان ذکر است نقاش آنچه به تصویرکشیده به طور کامل از شعر سعدی برداشت نموده است و ابیات گنجانده شده در ترکیب‌بندی اثر، بیانگر همین مطلب است. بنابراین ابتدا شاعر داستان را  به هنری حسی به نام شعر تبدیل و سپس نقاش آن را به هنری بصری تبدیل نموده و به تصویر کشیده است، بنابراین نقاشی حاضر مخلوطی از  تخیّل شاعر و برداشت هنری نقاش از این قصّه قرآنی است.

      "یوسف تجسم زیبایی الهی و زلیخا مظهر عشقی سرکش و مسلط و مجموعه‌ی داستان گویای روح تصرف شده‌ای است که از عشق آفریده، آغاز و به  فضایی در آفریدگار منتهی می‌گردد." (ثروت عکاشه،1380، ص149)

     

       هنر نگارگری ایرانی و بهره گیری آن از شعر

     

         نگارگری ایرانی که به غلط آن را مینیاتور (3) نامیده‌اند. از سده ( 14م/ 8 ﻩ. ق و 17م/ 11ﻩ. ق) به شکوفایی رسید و گزاف نیست اگر بگوییم که نگارگری‌های این دوره به سبب پیوندشان با اشعار فارسی چنین شکوفا شدند. در اواخر سده 19م/13 ﻩ. ق  تمایل به تجسم واقعیّت پیدا شد ولی هیچگاه به ناتورالیسم (4) روی نیاوردند.

         در نگارگری ایرانی از نمادها نیز استفاده می‌شود، حتی از نمادهای کشورهای دیگر، برای نمونه «بدون توجه به معنای دینی» از الگوی‌های هنری کشور چین استفاده می‌شد. نگارگر ایرانی در سیر به سوی یک جهان خیالیِ لطیف صحنه‌هایی را که از داستان یا شعر مدنظر دارد پشت سر هم با زوایای دید مختلف قرار می‌دهد و سعی دارد با استفاده از جزئیات ظریف در ترکیب‌بندی آن، فضایِ لطیفِ حاصل از معنای شعر را در کارهایش ایجاد کند تا برای مخاطب قابل لمس‌تر شود و حالت معنایی داستان را برساند. در نقاشی ایرانی«نگارگری» درک تازه از فضا و میل به گشایش مرزهای تصویر بروز کرده است و این دستاورد به روشنی در نمایش همزمان داخل و خارج  بنا و فراتر از آن دیده می‌شود؛ صخره‌ها و شاخه‌ی درختان در قالب تصویر قابل تشخیص است. (5)

         بین شعر و نقاشی می‌توان وجوه مشترکی یافت که از آن جمله عبارتند از:

         1- تخیّل، هنرها حتی در نازل‌ترین سطح آن عین واقعیّت بیرونی نیستند و هنرمند بی‌شک از تخیّل خود رنگی بر آن زده است.

         2- وجه اشتراک دوّم آن است که همه‌ی آن‌ها از احساس و عاطفه‌ی آفریننده‌ی آن سرچشمه می‌گیرد نه از تفکر منطقی و عقلانی او و چیزی که یک اثر هنری القا می‌کند عاطفه آفریننده‌ی‌ آن است نه دریافت عقلی او.

         3- وجه اشتراک دیگر چند معنایی بودن و منشور مانندی است. کلیّه آثار هنری از جمله شعر و نقاشی، تأویل پذیرند یعنی هر کس به میزان انس و اطلاعش از آن هنر می‌تواند دریافت و برداشت داشته باشد. 

         ادبیات نه تنها در نگارگری ایرانی تأثیر داشته است بلکه در نقوش سنگی و فلزی نیز تأثیرات آن را می‌توان دید. گاهی پادشاهان از ادبیات یا داستان‌های عاشقانه برای پرنقش و نگار کردن کاخ‌های خود استفاده می‌کردند. در بیشتر مواقع بعد از خواندن کل اثر ادبی نقاط عطف یا فرازهای بارز و مهّم آن انتخاب و به تصویر کشیده می‌شدند که در آثاری چون «یوسف و زلیخا» به وضوح می‌توان دید. (6)

       "از اواخر سده 13م و سده هفتم ﻩ. ق برخی موضوعاتی دینی و شخصّیت‌های مقدّس در عرصه نقاشی رخ‌ ‌نمودند و نقاشان به تصویر کردن آن‌ها همّت گماشتند. شاید بتوان اسلام آوردن مغول را یکی از علل این گرایش به شمار آورد که تصاویر این حوزه «فرهنگ اسلامی» به سبب خصوصیات معنایی صوری و فنی‌شان از سایر آثار تصویری مربوط به فرهنگهای دیگر کاملاً متمایزند." (روئین پاکباز، 1383، ص 584 - 585)

     

        ویژگی های نگارگری ایرانی

     

       "در هنر دینی یا نگارگری منتظر دیدن سمبول‌های انسانی مربوط به یک دین نمی‌باشیم، زیرا کشیدن صورت  انسان قرن‌ها در مذهب ایرانی ممنوع بود و در نتیجه هنر ایرانی بیش از هنر مسیحی جنبه غیرشخصی پیدا کرد و از زندگی دورتر شد و حتی وقتی هم که منع کشیدن صورت انسان از قوّت افتاد باز سنت تزئینی چنان قوی بود که به صورت انگیزه اصلی هنرمند برجا ماند." (هربرت رید،1351، ص 85)

         نگارگری ایرانی ویژگی‌های دارد که او را از نقاشی خاور دور، هند و اروپا متمایز می‌کند که عبارتند از:

         1- ویژگی بینشی:

        "نگارگر ایرانی یا خود صوفی و عارف بود یا زمینه فکری‌اش از طریق الفت با شعر و ادب فارسی به حکمت کهن ایرانی و عرفان اسلامی پیوسته بود، بدین جهت تأثیر این فکر را در کار آن‌ها می‌توان دید. عرفا در تبیین سلسله مراتب وجود به عوالم سه‌گانه معقول، محسوس و مثالی معتقد بودند، اما در نقاشی‌های ایرانی بیشتر شاهد به تصویر کشیدن عالم مثالی می باشد. آنان عالم معقول را جایگاه روح و عالم محسوس را جایگاه ماده می‌دانستند. عالم مثال میان عالم معقول و محسوس قرار گرفته است و واقعیّت مادی ندارد و بازتابی از بهشت و دوزخ در آن ظاهر می‌شوند این صور را«معلّقه» می‌نامیدند و علت به تصویر کشیدن عالم مثال آن است که بستر مادی معینی ندارد و لطیف براساس معرفت و معنویت می باشد و چون نگارگران ایرانی هرگز در پی بازنمایی طبیعت نبودند از این عالم برای نشان دادن اصل و جوهر صور طبیعی و طرح متجلی در باطن خویش استفاده می‌کردند و بنابراین در نگاره‌های آنها نه زمان و نه مکان معینی مجسم می‌شود و نه نمودی از کمّیت‌های فیزیکی بروز می‌کند و نه قوانین رﺆیت جهان واقعی کاربرد دارند." (روئین پاکباز، 1383، ص 599)                

  • فهرست و منابع پایان نامه بررسی تطبیقی اثری از کمال الدین بهزاد با شعری از بوستان سعدی (یوسف و زلیخا)

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    - آیت االلهی، حبیب االله-  مبانی نظری هنرهای تجسمی-  نشر سمت- چاپ 2- تهران- 1386.

    2- آریان، قمر-  کمال‌الدین بهزاد-  نشر فرهنگ و هنر هیرمند-  تهران- 1382.

    3- اپهام پوپ، آرتور- ترجمه یعقوب آژند-  سیر و صور نقاشی ایران-  نشر مولی- چاپ 1- تهران - 1378.

    4- اپهام پوپ، آرتور-  نگارش پرویز ناتل خانلری-  شاهکارهای هنر ایران- نشر علمی و فرهنگی- تهران- 1360.

    5- اشرفی، مقدم- ترجمه روئین پاکباز -  همگامی نقاشی با ادبیات در ایران- نشر نگاه - تهران- 1367.

    6- بورکهارت، تیتوس- ترجمه مسعود رجب‌نیا-  هنر اسلامی زبان و بیان- نشر سروش- چاپ 1- تهران- 1365.

    7- بختیاری، لاله / اردلان، نادر- ترجمه حمید شاهرخ- حس وحدت (سنت عرفانی در معماری )- نشر خاک- تهران- 1369.

    8- بازیل گری- ترجمه عربعلی شروه-  نقاشی ایرانی- نشر دنیای نو- تهران- 1383.

    9- براتی، عبدالعلی/ کیانی، فرزاد - ویرایش آیدین آغداشلو -  شعر و نقاشی ایرانی حمایت از هنر در ایران- نشر نسیم و دانش- تهران- 1376.

    10- پاکباز، روئین- ترجمه آرش-  نقاشی ایران از دیرباز تا امروز- نشر ساقی- تهران- 1382.

    11- پاکباز، روئین-  دایره المعارف هنر- نشر فرهنگ معاصر- چاپ 4- تهران- 1383.

    12- تجویدی، اکبر-  نقاشی ایرانی از کهن‌ترین روزگار تا دوران صفویان- نشر وزارت فرهنگ و هنر- تهران- 1352.

    13- حسینی، مهدی- کارگاه هنر 1- نشر مدرسه - تهران- 1380.

    14- حسینی، ابوالقاسم-  مبانی هنری قصّه‌های قرآن- نشر سروش- تهران- 1373.

    15- حسینی‌راد، عبدالمجید- یادنامه کمال‌الدین بهزاد- مجموعه مقالات درباره کمال‌الدین بهزاد- نشر فرهنگستان هنر- تهران-‌1382.

    16- رید، هربرت- ترجمه نجف دریابندری-  معنی هنر- نشر علمی و فرهنگی- چاپ 1- تهران- 1351.

    17- زکی، محمدحسن- ترجمه محمدابراهیم اقلیدی-  هنر ایرانی در روزگار اسلامی- نشر صدای معاصر- تهران- 1370.

    18- شمیسا، سیروس-  انواع ادبی- نشرفردوس- چاپ 9- تهران- 1381.

    19- عکاشه، ثروت- ترجمه غلام‌رضا تهامی-  نگارگری اسلامی- نشر حوزه هنری- تهران- 1380.

    20- غلام، محمد-  هنر و ادب فارسی- نشر مدرسه- تهران- 1380.

    21- مددپور، محمد-  تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی-  نشر امیرکبیر- تهران - 1374.

    22- ی. ا. پولیاکووارز. ای. رحیووا- تر جمه و تحقیق زهره فیض-  نقاشی و ادبیات ایرانی- نشر روزنه- تهران- ‌‌1381.

      

    فصلنامه‌ها و مقالات

     

    1- اعوانی، غلامرضا- مبادی هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی نگاه نمادین به جهان- خیال- نشر فرهنگستان ‌هنر- تهران- ش 5- بهار 1382.

    2- اتحاد، سوسن- نماد در نگاره‌های ایرانی-  فصلنامه هنر- تهران- ش 46- زمستان 1379.

    3- افلاکی، علی- جستاری در زیباشناسی نسبت تصویر با ادبیات داستانی- باغ نظر- تهران- ش 3- بهار، تابستان 1384.

    4- حسینی، مهدی- قصص‌النبیا به روایت تصویر- خیال- نشر فرهنگستان هنر- تهران- ش 13- بهار 1384.

    5- شایسته‌فر، مهناز- جایگاه و نمود مذهب در نگارگری بهزاد -  فصلنامه مطالعات هنر اسلامی- تهران- ش 1- پائیز، زمستان1384. 

    6- رجبی، محمدعلی- جلوه‌های آیات و اذکار در نگارگری اسلامی ایران- نشریه کتاب ماه - تهران- ش 21- شهریور 1378.

    7- صدری، مینا- مقام‌های عرفانی و اثر کمال‌الدین بهزاد- خیال- نشر فرهنگستان هنر- تهران- ش6- تابستان1382. 

    8- کیایی، مجید- نغمه بهزاد در خیال من- خیال- نشر فرهنگستان هنر- تهران- ش6- تابستان 1382.

    9- نوروزی‌طلب، علی‌رضا- اصالت زیبایی و انضمامی بودن سوژه در هنر- باغ نظر- تهران- ش3- بهار، تابستان 1384.

    10- نوروزی‌طلب، علی‌رضا- جستاری در مبانی نظری هنر و مفاهیم نگارگری ایرانی- فصلنامه هنر- تهران 1378 .

     

    .

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت