روش تحقیق بررسی رابطه میان جهت گیری هدف با خود تنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز

تعداد صفحات: 60 فرمت فایل: word کد فایل: 10001025
سال: مشخص نشده مقطع: کارشناسی ارشد دسته بندی: پایان نامه علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۲,۶۰۰ تومان
قیمت: ۱۰,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه روش تحقیق بررسی رابطه میان جهت گیری هدف با خود تنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز

    چکیده

    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان جهت گیری هدف با خود تنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز می باشد. بدین منظور به صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای مرحله ای از 311 نفر دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهرشیراز  (150 پسر و 161 دختر) به عنوان نمونه ی پژوهش استفاده شد.

    ابزار اندازه گیری شامل دو مقیاس می باشد که عبارتند از: الف) مقیاس جهت گیری هدف، شامل(تسلط، عملکرد و پرهیز از شکست) ب) مقیاس خود تنظیمی یادگیری که در این پژوهش جهت تبیین سهم هر یک از متغیر مستقل در پیش بینی متغیرهای وابسته از روش آماری رگرسیون چند متغیره (شیوه اینتر) استفاده گردید. نتایج بیانگر این است که:جهت گیری هدف یادگیری (تسلط) با خود تنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی دارای قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معنادار بوده است و تنها برای گروه پسران در پیشرفت تحصیلی قدرت پیش بینی کنندگی معناداری نداشته است. از سویی جهت گیری پرهیز از شکست دارای قدرت پیش بینی کنندگی منفی و معناداری با متغیرهای وابسته بوده است.

    واژه های کلیدی:1-جهت گیری هدف 2- خودتنظیمی یادگیری 3- پیشرفت تحصیلی

    مقدمه

    کسب دانش درباره ی رفتار انسان، چه به صورت تصادفی و چه مبتنی بر عقل سلیم، اگرچه لازم است، اما کافی نیست، بلکه با روش سیستماتیک می توان واقعیت ها و روابط مهم را، به طور آشکار مشخص ساخت و مبنایی را تعیین نمود که بتوان براساس آن رفتارها رابه صورتی دقیق پیش بینی کرد. روش سیستماتیک بر مبنای این باور قرار دارد که رفتاری امری تصادفی نیست، بلکه معلول است و در جهتی میل می کند که فرد، درست یا نادرست، براساس آن را باور دارد.

    رفتار ما عموماَ با میل رسیدن به هدفی ویژه برانگیخته می شود، در واقع هر رفتاری سلسله ای از فعالیتهاست و برای پیش بینی رفتار افراد انگیزه ها یا نیازهای آنان باید شناسایی گردد. لاک ولاتهام به نقل از ریو (1381) چهار دلیل اصلی این که چگونه تعیین کردن هدف، به بهبود عملکرد می انجامد را به شرح زیر بیان می دارند:

    1- هدفها، توجه فرد را به سمت تکلیف در دست انجام، هدایت می کنند.

    2- هدفها، تلاش را به خدمت می گیرند.

    3-هدف ‌ها، استقامت و پشتکار را  بیشتر می کنند، زیرا تلاش تا دستیابی به هدف ادامه می یابد.

    4- هدف ها، مشوقی برای گسترش استراتژی های تازه اند. به عبارت دیگر، هدف ها ایجاد تدابیر جدید برای بهبود عملکرد را تشویق می کنند.

    از طرفی نوع هدفی که ما انتخاب می نماییم، مقدار انگیزش ما را برای رسیدن به آن هدف تعیین می کند. ایمز1 (1992) جهت  گیری هدف را بیانگر الگوی منسجمی از باورهای فرد می داند که سبب می شود تا فرد به شیوه های مختلف به موقعیت ها گرایش پیدا کند، در آن زمینه به فعالیت بپردازد و نهایتاً پاسخی را ارائه دهد.

    این جهت گیری در موقعیت های تحصیلی، مبین انگیزه ی فرد از تحصیل است و به همین دلیل تمایلات، کنش ها و پاسخ های او را در موقعیت های یادگیری تحت تأثیر قرار می دهد، جهت گیری هدف را نباید با اهداف ویژه ای که در موقعیت های آموزشی برای فعالیت ها در نظر می گیرند، یکی دانست. این گونه اهداف صرفاً محرک فرد، برای یادگیری یک تکلیف ویژه در شرایط ویژه هستند. از دیگر سوی بر خلاف اهداف آموزشی که مبنای تشابهات فردی، است جهت گیری هدف مبنای تفاوت های فردی در موقعیت های تحصیلی است و بر اساس آن ها می توان میزان موفقیت فرد را در اینگونه موقعیت ها، پیش بینی نمود (دویک2 و لی گت3،1988، پنتریچ4 و شانک5، به نقل از والترز و یو، 1997؛ ایمز، 1992؛ دویک، 1973).

    در این پژوهش الگویی که مبنای جهت گیری هدف قرار گرفته است، عبارت است از: جهت گیری هدف یادگیری (تسلط6) جهت گیری هدف عملکرد7 و جهت گیری هدف پرهیز از شکست8.

    مطابق با این الگو در «جهت گیری هدف تسلط یا یادگیری». دانش آموزان  درصدد افزایش تسلط بر موضوعات جدیدند و بر فهم موضوعات تأکید دارند. آنها حتی زمانی که  عملکردشان ضعیف است نیز می خواهند یاد بگیرند و بنابراین در کارهای دشوار پشتکار دارند و به استراتژی های خود تنظیمی یادگیری گرایش دارند.آنها همچنین به دنبال وظایف چالشی هستند. هدف اولیه ای این گونه دانش آموزان کسب دانش و بهبود مهارت هایشان است و خطاها به عنوان بخشی طبیعی از فرایند یادگیری جهت کوشش بیشتر در نظر گرفته می شود و از سویی بیشتر به موضوعاتی گرایش دارند که ذاتاً برای آنها رضایت بخش باشد (دویک و لی گت، 1988؛ پنتریچ و دیگروت1990؛ میس9،1988؛ پنتریچ، یو10 و والترز11،1996؛ میس،1994؛ شانک و زیمرمان12،1994؛ الیوت13و دویک، 1988؛ آندرمن14، 1992؛ ایمزو آرچر15، 1988؛ گراهام و گولان16، 1991؛ میس،1988؛ نیکولز17، 1984؛ والینگو و دودا18، 1995؛پنتریچ و دویگروت،1990؛ پنتریچ و گارسیا، 1991؛ بوفارد،1998) همچنین آنها بیان مثبتی از خود دارند (داینر و دویک، 1978). این گونه افراد مسئولیت پذیرند و چنان چه در انجام کاری شکست بخورند، مسئولیت خودشان را انکار نمی کنند (سیفرت19، 1996) و احساس رضایت از تحصیل بیشتری دارند (جاکاسینسکی و نیکولز،1984 و1987).

    از طرفی علاقه درونی به فعالیت های یادگیری دارند و به همین دلیل وقت بیشتری برای یادگیری صرف می کنند (باتلر20، 1987). دانشجویان با جهت گیری هدف تسلط بر این سوالات تمرکز دارند که:

    چگونه این مطلب را می توانم بفهمم؟ (نیکولز، 1984)

    چگونه این کار را می توانم انجام دهم؟ (ایمز،1984)

    چگونه در این درس می توانم مسلط باشم؟ (الیوت و دویک،1988)

    در «جهت گیری هدف عملکرد» دانشجویان تلاش می نمایند تا توانائی هایشان را با دیگران مقایسه کنند و بر این نکته تأکید دارند که دیگران درباره ی آن ها چگونه داوری می‌کنند. آن ها تلاش می کنند که خود را باهوش جلوه دهند و نه بی کفایت و نالایق. بنابراین از وظایف چالشی پرهیز می کنند و زمانی که با وظایف دشوار روبرو می شوند، پشتکار کمتری از خودشان نشان می دهند، بنابراین مانع از آشکار شدن بی‌کفایتی فکری و عقلانی به وسیله ی پرهیز از وظایف چالشی می شوند. پشت سرگذاشتن دیگران و به دست آوردن موفقیت یا کوشش کم از اهداف آنان به شمار می آید. شکست ها تهدیدآمیزند، زیرا آنها همچون شواهدی از بی‌کفایتی تلقی می شوند و نیز کمتر به فعالیت های خودتنظیمی گرایش دارند (ایمز، 1984؛ ایمز و آرچر، 1988؛ الیوت و دویک، 1988؛ دویک ولی گت،1988؛نیکولز، 1984؛ میس،1988؛ بوفارد،1998) و نگرش مثبت کمی به کلاس دارند (ایمز و آرچر، 1988) و از استراتژیهای یادگیری، کمتر استفاده  می کنند و به دنبال پاداش های بیرونی از قبیل کسب نمرات بالا هستند (پنتریچ و گارسیا،1991) و بر خود، دیگران و شکست تمرکز دارند. اما در جهت گیری پرهیز از شکست، هدف فرد صرفاً این است که در درس و تحصیل شکست نخورد (الیوت و هارکیویچ،1997).

    از سویی نظریه ی خود تنظیمی یادگیری به این نکته توجه می کند که چگونه دانش آموزان شخصاً فرایند یادگیری خویش را فعال نموده، تغییر می دهند و یا حفظ می کنند. بنابراین خودتنظیمی یادگیری برای تبیین تلاشهای دانش‌‌آموزان در اداره مستقل و نیز بهینه سازی تجارب یادگیری خود آن ها در کلاس به کار می رود.

    بنابراین با توجه به اهمیت موضوع در فرایند نظام تعلیم و تربیت، در این مقاله به بررسی رابطه ی میان جهت گیری هدف با خودتنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی در میان دختر و پسر دانش آموزان مدارس پیش دانشگاهی شهر شیراز  می پردازیم.[1]

     

    1- الیوت و هارکیویچ،1997

  • فهرست و منابع روش تحقیق بررسی رابطه میان جهت گیری هدف با خود تنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

     

    الف- فارسی

    بهرنگی، محمدرضا. (1373).مدیریت آموزشی و آموزشگاهی: کاربرد نظریه های مدیریت در برنامه ریزی  و نظارت. تهران: انتشارات گلچین.

    جوکار، بهرام. (1379). بررسی رابطه بین جهت گیری هدف و خودتنظیمی در دانشجویان دانشگاه شیراز.مقاله منتشر نشده.

    پی  رابینز،استیفن (1377)، رفتار سازمانی.مترجمان پارسائیان، علی و اعرابی، محمد. تهران: انتشارات دفتر پژوهش های  فرهنگی.

    ریو، جان مارشال. (1381). انگیزش و هیجان. ترجمه سید محمدی، یحیی، تهران: موسسه نشر ویرایش.

     انگلیسی

    Ablard,K.and Lipschultz.(1998). Self-Regulated Learningin High Achieving Student: Relation toAdvanced Reasoning.Achievement Goal and Gender. Journal of Educational Psychology.90(1),94-101.

    Ames,C.(1984).Achievement Attributions and self- Instructions  Under Competitiveand Individualistic Goal Structures. Journal of Educational Psychology.76,478-487.

    Ames,C.and  Archer,  J.(1988).AchievementGoals in the Classroom: Students Learning Strategies and Motivation Processes Journal of Educational Psychology.80,260-267.

    Ames,C (1992). Classroom: Goals,Structure and Students Motivation Journal of Educational Psychology. 80(3),260-267.

    Anderman,E.M.(1992).Motivation and Cognitive Strategy Use in Reading and Writing.Paperpresentedat the National Reading.San Antonio,TX.

    Archer,J.(1994).AchievementGoals as a Measure of Motivation in University Students.Contemporary Educational Psychology.19,430-446.

    Boggiano,A.K.,Main,D.S.,and Katz, P.A. (1987). Childrens Performance for Challenge: The Role of Perceived Competenceand Control. Journal of Personality and Social Psychology.54,134-141.

    Bouffard,T.(1998).A Developmental Study of the Relation between Combined Learning and Performance Goals and Studnts’ Self- Regulated Learning.British Journal of Personality and Social Psychology.68,309-319.

    Butler,D.and Winne,P.(1995).Feed Back and Self-Regulated Learning: A Theoretical Synthesis.Review of Educational Research.65,245-281.

    Diner,C.I.and Dweck,C.S.(1978). An Analysis of Learned Helplessness: Continuous Change in Performance, Strategy, and Achievement Cognitions Following Failure. Journal of Personality and Social Psychology.36,451-462.

    Diner,C.I.and Dweck,C.S.(1980). An Analysis of Learned Helplessness: The Processing of Success. Journal of Personality and Social Psychology.36,451-462.

    Dweck,C.S.(1973).Learned Helpessness and Reinforcement Responsibility in children. Journal of Personality and Social Psychology.25(1),109-116.

    Dweck,C.(1975).The Role of Expectations and Attributions in the Alleviation of Learned Helpessness. Journal of Personality and Social Psychology.31(4),674-685.

    Deweck,C.and Legget, E.(1998).A Social Cognitive Approach to Motivation and personality. Psycholoical Review.95,256-273.

    Elliot, A.J.,Harackiewicz,M.J.and Barron, E.(1997). Perdictors and Consequences of Achievement Goals in the College Classroom: Maintaining Inerest and Making the Grade. Journal of Personality and Social Psychology.73(6), 1284-1295.

    Elliot, E. and Dweck,C.(1988).Goal: An Appraoch to Mativation and Achievement. Journal of Personality and Social Psychology.54(1),5-12.

    Graham,S.and Golan,S.(1991).Motivational Influences on Conition: Task Involvement,Ego Involvement,and Depth of Information Processing. Journal of Educational Psychology.83,187-194.

    Jakacincki,C.M.and Nicholls,J.G.(1984).Conception of Ability and Related Affects in Task Involvement and Ego Involvement. Journal of Educational Psychology.8379,909-919.

    Jakacincki,C.M.and Nicholls,J.G.(1987). Competence and Affect in Task Involvement and Ego Involment: The Impact of Social Comparison Information. Journal of Educational Psychology.79,107-114.

    .

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت