فصل اول: کلیات
مقدمه:
آنچه تاکنون درباره تئوری های مدیریت خوانده ایم و روش های گوناگون آن را که تاکنون مطالعه نموده ایم، نشان می دهد که بر سر این مقوله دانشمندان و نظریه پردازان گوناگونی با نظرات بعضاً مخالف یکدیگر تحقیق نموده اند و نظر داده اند که البته در اینجا قصد نداریم توضیحی مفصل در رابطه با مکاتب مدیریت بدهیم اما این را باید گفت که 3 مکتب عمده تا به امروز مطرح شده که مکاتب دیگری هم بین اینها و هر کدام نزدیکتر به یکی از اینها تا به حال به دست ما رسیده. سه مکتب مزبور عبارتند از کلاسیک که تئوریسین آن تیلور بود و تکیه مکتب او بر روابط و معادلات علمی است که عبارت است از نگرشی که در آن کارگر را به صورت ابزار تلقی می کند که معایب و محاسنی دارد که جای بحث آن نیست.
دیگری مکتب روابط انسانی است که تئوریسین آن التون مایر بود که عمده تکیه این مکتب بر بهبود روابط انسانی حاکم بر محیط کار در جهت بهتر و بهره ورتر شدن تولید است و سوی مکتب تئوری سیستم هاست که تفکر سیستمی و نگرش سیستمی را به مشکلات و مسایل سازمان دارد.
اما آنچه تاکنون از ماحصل تمام این مطالعات و مطالعات دیگر دستگیر محققین شده این است که انسان موجودی است دارای خلاقیت هایی بی نظیر و بسیار وسیع و توانایی عظیم او را هیچکس نمی تواند انکار کند. پس بهتر است که در جایی که ما قرار است از آن موجود یعنی انسان استفاده کنیم، برای رسیدن به اهدافمان با روش هایی دقیق و برنامه ریزی های صحیح بتوانیم از تمام خلاقیت های او استفاده کنیم. این هرگز به معنی کشیدن کار بیشتر از انسان و نگریستن به انسان به صورت ابزاری که توانائی های زیادی دارد نیست، بلکه ما در اینجا باید به دنبال آن باشیم که این باور را در افراد و زیردستان خود به وجود آوریم که اگر آنها بخواهند از خلاقیت های ذهنی خود استفاده کنند قادرند تغییرات شگرفی در محیط کاری خود ایجاد کنند و این قبل از هر چیز به نفع خود آنها است و به نفع جامعه ای است که در آن زندگی می کنند و نسل های آنها که از ثمره این فعالیت ها بهره مند می شوند. روی همین اصل اگر بتوانیم چنین روحیه ای را در کارکنان ایجاد کنیم، بدون صرف هزینه زیادی، از مقادیر بسیار زیادی پیشنهادات و راهنمایی های ارزنده برخوردار خواهیم بود که می تواند تغییر بنیادی در صنعت ایجاد کند. چنین کاری جزو وظایف سیستم مدیریت مشارکتی است و این همان بحثی است که قصد داریم در این مجموعه به آن بپردازیم. در واقع سیستم مدیریت مشارکتی پلی است بین مغزهای تصمیم گیرندگان و کارکنان که از طریق این پل اطلاعات با ارزشی برای تصمیم گیرندگان حاصل می شود که خود آنها حتی با صرف هزینه های زیاد تحقیقاتی قادر به کشف آن در بعضی موارد نبوده اند و در واقع این همان مسئله تئوری و مشورت کردن است که در سیستم مدیریت مشارکتی در برگیرنده دو روش سیستم پیشنهادات و گروه های کنترل کیفیت است و در حال حاضر کاملاً در کشور ژاپن که آغازگر این نهضت هم بوده عملی شده و به حق می توان گفت این پیشرفت عجیب و حیرت انگیز که در ژاپن می بینیم مدیون همین سیستم است و ما به تفصیل این سیستم و دو روش انجام آن را توضیح خواهیم داد.
به امید روزی که دست اندرکاران صنایع ما نیز در این زمینه قدمی جدی و مؤثر بردارند.
2-1- تاریخچه شرکت هما:
«هما» با نام فعلی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران و با حدود نیم قرن تجربه، به عنوان شرکت هواپیمایی مادر، در خدمت مردم بوده و کوشیده است مطابق با استانداردهای جهانی با جابجایی مسافر، کالا و پست در مسیرهای داخلی و بین المللی به نحو مطلوب انجام وظیفه نماید.
پس از جنگ جهانی دوم، در سال 1352 صنعت هواپیمایی بازرگانی در ایران، تحت عنوان شرکت هواپیمایی Iranian Airways (ایرانین ایرویز) که در مجامع بین المللی (ایران ایر) خوانده می شد با هدف برقراری خدمات منظم هوایی آغاز به کار کرد. این شرکت در همان سال، بیش از 11 هزار مسافر را جابجا کرد که در آن زمان دستاورد چشم گیری بود. در سال 1333 شرکت هواپیمایی (پارس) توسط بخش خصوصی تأسیس شد. هدف اصلی این شرکت نقل و انتقال حجاج ایرانی و حمل محموله های هوایی بود. شرکت هواپیمایی ایران ایر در 5 اسفند ماه سال 1340 به دلیل عدم توانایی مالی و عملیاتی، به شرکت ملی تبدیل و امکانات هواپیمایی پارس نیز به آن افزوده شد. به این ترتیب هواپیمایی ملی ایران «هما» در 5 اسفند ماه سال 1340 با 170 میلیون ریال سرمایه، فعالیت رسمی خود را آغاز کرد. در آن زمان ناوگان هما از 12 فروند هواپیما تشکیل می شد که با همکاری 679 نیروی انسانی، خدمات محدودی ارایه می کرد.
در سال های بعد بتدریج تقاضا برای سفرهای هوایی رو به فزونی نهاد، بگونه ای که دفتر فروش پیشین شرکت هواپیمایی ایران ایر جوابگوی متقاضیان پرواز نبود. هما با اجاره مکانی در خیابان استاد نجات الهی (ویلای سابق) بعنوان دفتر فروش، تلاش خود را در عرصه بازاریابی و حمل و نقل هوای گسترده تر کرد و این دفتر امروز نیز در خدمت مسافران هما می باشد. نقل و انتقال زائران خانه خدا، اولین گام عملیاتی هما بود. در 5 اردیبهشت ماه 1341، برای نخستین بار تجربه شد. در همین سال ها با تنظیم برنامه پروازهای تابستانی، هما دامنه شبکه پروازی خود را به نقاط دورتری گسترش داد. هما در سال 1343 با اجاره یک فروند هواپیمایی جت از شرکت هواپیمایی «سویس ایر» دانشجویان ایرانی مقیم امریکا را به وطن منتقل کرد و در همان سال نیز به عضویت انجمن بین المللی حمل و نقل هوایی «یاتا» درآمد.
با عضویت در «یاتا» هما توانست پروازهای منظم خود را به خارج از کشور برقرار کند. نخستین پرواز بین المللی هما در تیر ماه 1344 از تهران به بیروت – رم – ژنو – فرانکفورت انجام شد.
گسترش شبکه پروازهای داخلی و بین المللی هما با استفاده از 23 فروند هواپیمایی جت، همراه با دو فروند جت اجاره ای تا سال 1355 ادامه داشت و در این سال ها، علاوه بر پروازهای اروپایی، مناطقی در خاور دور، آمریکای شمالی و شمال آفریقا نیز به این شبکه افزوده شد.
در پایان سال 1356 ، ناوگان هما به 25 فروند از انواع هواپیماها توسعه یافت و تعداد کارکنان آن به 8742 نفر رسید که 1282 نفر آنها خارجی بودند. در سال 1382 ، کارکنان هما 8887 نفر بوده اند که از این تعداد، 1198 نفر خدمه پرواز، 1732 نفر گروه مهندسین و متخصصین تعمیرات و نگهداری هواپیما، 885 نفر کارکنان بخش بازرگانی و مابقی که شامل 1900 پرسنل می گردند در بخش فرودگاه و خدمات سفر فعالیت می نمایند.
در حال حاضر ناوگان عملیاتی شرکت هما در مجموع از 33 فروند هواپیمایی ملکی و شرکت اقماری هواپیمایی «ایران ایرتور» از 9 فروند هواپیمای استیجاری در پروازهای داخلی و خارجی استفاده می کند. در سال 1382، هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در 60 مسیر بین المللی و 21 مسیر داخلی به پرواز درآمده است. در همین سال، هما تعداد 6 میلیون و 480 هزار مسافر را در مسیرهای داخلی جابجا کرده است. این در حالی است که رقم جابجایی مسافر در پروازهای بین المللی تعداد 5/1 میلیون نفر بوده است.
فصل دوم: مروری بر سیستم مدیریت مشارکتی
مقدمه:
سیستم مدیریت مشارکتی بار اول در کشور ژاپن پایه ریزی شد و ثمربخشی قابل توجهی به وجود آورد. چنانچه حقیقتاً پیشرفت چشم گیر این کشور و صنایع آن مدیون این سیستم است.
از آنجا که این سیستم به بهترین نحو ممکن در کشور ژاپن پیاده شده است، ما طی بحث کلی پیرامون آن عمده مثالهایمان را از نحوه اجرای آن در کشور ژاپن می آوریم.
این سیستم به طریقه ارائه پیشنهادات و گروه های کنترل کیفیت مطرح شده است. در حال حاضر مدیریت مشارکتی به طور جدی و گسترده در ژاپن مرسوم است و کارگران و کارکنان از این طریق سهم به سزایی را در ازدیاد بهره وری مؤسسات این کشور داشته اند. در میان دو طبقه سیستم مشارکت، درصد بیشتر مشارکت مربوط به سیستم پیشنهادات است. من باب مثال اگر کارخانه ای تصمیم به تولید اتومبیلی با مدل جدید بگیرد، پس از طرح این مسأله در سطح کارخانه در عرض یکی دو ماه هزاران پیشنهاد از کارگران و کارکنان رده ها و قسمت های مختلف برای بهسازی آن اتومبیل جمع آوری می شود.
با اینکه احتمال دارد تعداد زیادی از این پیشنهادها قابل استفاده نباشد یا به هر دلیلی به کار نرود، اما قطعاً دهها پیشنهاد قابل استفاده و در میان آنها تعدادی بسیار عالی یافت می شود که قادر است کیفیت اتومبیل جدید را در حد غیر قابل تصور بالا ببرد، چیزی که شاید متخصصان و طراحان قسمت های مهندسی، هرگز در آزمایشگاههای خود به آن دست نیابند و این موارد ریز و این جزئیات را حتی مشابهش را هم متوجه نشوند و در حقیقت همین تجربیات عملی و پیشنهادات متکی به مهارت های فنی و تفکر آزادانه در جهت نوآوری و بهبود بهره وری، کمک های شایانی را به مؤسسات ژاپنی نموده است.
2-2- استفاده از سیستم پیشنهادات:
برای مثال در بسیاری از مؤسسات ژاپنی هم اکنون یکی از سیستم های مشارکت حکم فرماست و برای جلب مشارکت کارکنان برای پیشنهادات مفید و سازنده، پاداش و جوایز متناسب با آن در نظر گرفته می شود. این روش بعد از جنگ جهانی دوم برای بهبود تولید در کارخانجات ژاپن به کار رفت و سریعاً گسترش یافت و بعد از بحران هایی که در سطح جهان به وقوع پیوست مثل بحران نفتی و به وجود آمدن مسایل و مشکلات از جانب آنها استفاده از این روش جنبه ای حیاتی پیدا کرد و تعداد پیشنهادهای کارگران سیر صعودی شگفت انگیزی پیدا کرد.
طبق آماری در سطح 453 شرکت طراز اول ژاپن در سال 1980 نشان می دهد که 5/23 میلیون پیشنهاد از کارکنان این کارخانجات دریافت شده که آنها قابل اجرا، مفید و سازنده بوده است.
چنین سیستمی در آمریکا هم به کار رفت اما وسعت چندانی نیافت. میانگین پیشنهادهای دریافتی از هر کارگر در مقایسه با ژاپن ناچیز بود و همچنین برای تشویق و ترغیب کارکنان آمریکایی نیاز به پاداش های عمدتاً مادی بود در سطح کلان که این خود عاملی بازدارنده برای توسعه این روش به صورت گسترده و کارساز بود.
در دوران جنگ جهانی دوم میلیونها کارگر ژاپنی در ارائه طرح ها و پیشنهاداتی برای بهبود وضع موجود تلاش کردند که این مهم ترین تکیه گاه برای نهضت مذکور بعد از جنگ جهانی دوم شد.
براساس آمار و ارقام در سالهای گذشته کمپانی های تویوتا موتورز و میتسوبیشی موتورز به طور متوسط سالانه از هر کارگر 20 پیشنهاد دریافت می کردند. در یک دوره ده ماهه کارخانه میتسوشیتا الکتریک از هر 1500 کارگر تولیدی خود در کارخانجات تلویزیون سازی خود به طور متوسط 50 پیشنهاد دریافت کرده است. این مربوط به سال 1961 است که با افزایش این ارقام تا سال های اخیر به طور صحیح به ده پیشنهاد از هر نفر رسیده یعنی 15000 پیشنهاد از 1500 نفر با یک حساب ساده یعنی از = 03/0 پیشنهاد برای هر نفر به = 10 پیشنهاد برای هر نفر رسیده است.