تحقیق مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

تعداد صفحات: 45 فرمت فایل: word کد فایل: 3712
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۷,۵۰۰ تومان
قیمت: ۴,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

    مقدمه

    ‏ماندگاری, پویایی و پیوستگی ادیان در جاری زمان, بسته به  دلبستگی و پای بندی پیروان و گروندگان به ‏آنهاست. زیرا دینداری, سعادت و رستگاری و کامیابی خویش را در باورمندی به آموزه های دینی خود می داند ‏و با چنین انگاره ای, خود را از درون پای بند به پشتیبانی و دفاع از آن می بیند.

    بر همین اساس شخص دیندار ‏حاضر است برای دست یابی به سعادت و رستگاری, هرگونه پشتیبانی مادی و معنوی را در جهت تواناسازی و ‏نشر و گسترش دین مورد نظر خود انجام دهد. بی گمان, اگر ادیان از چنین پای بندی و پشتیبانیهایی که گاه تا مرز ‏فداکاری و از جان گذشتگی نیز پیش می رود, بی بهره بودند, دوران حیات و ماندگاری آنان دیری نمی پایید و هر ‏دینی به طور طبیعی اندکی پس از ظهور, از میان می رفت, همان گونه که اگر ادیان باطل می بودند و دور نمایه ‏ای تهی از آموزه های کارآمد داشتند نیز, دوام نمی آوردند

    بر این اساس, پایندگی ادیان, با چشم پوشی از ‏دورنمایه و رسالت آنها, بیش از هر عامل دیگری بسته به پیروی جدی و پشتیبانیهای بی دریغ گروندگان به آن ‏ادیان است. طبیعی است که پیروان هر دین و آیینی, تنها باورهای خود را بر حق و صحیح بدانند و ادیان و مذاهب ‏دیگر را باطل و نارسا بینگارند. این گونه اختلافها و فرقها و ناسانیها و مرزبندیها, تنها در بین ادیان نیست, بلکه در ‏داخل هر دینی نیز ممکن است گرایشها و مذهبهای گوناگونی وجود داشته باشد و پیروان هر یک از آنها تنها ‏مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب دیگر را باطل.

    البته روشن است که در نظر گروندگان, هیچ گاه ادیان و ‏مذاهب دیگر با هم یکسان نیستند, ممکن است پاره ای را نزدیک تر و پاره ای را دورتر از حق بدانند و یا پاره ای ‏را باطل و پاره ای نارسا و ناتمام بدانند. اکنون این پرسش مورد گفت وگوست که آیا رستگاری و سعادت مندی ‏انسان, ویژه پیروی و عمل به یک دین است و تنها پیروان همان دین اهل نجات و رهاییند؟ یا این که دین حق تنها ‏یک آیین نیست دینهای حق بسیارند و انسانها از هر یک پیروی کنند, درست است؟ در صورتی که پذیرفتیم ‏که دین حق همواره یکی بیش نیست و ممکن نیست همه ادیان بر حق باشند, اگر کسی بدون داشتن دین حق و ‏باور درست, کارهای نیک و شایسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت؟  ‏

    پرسشهایی از این دست, مدتهاست که محققان و اندیشه وران را به اندیشه وا داشته و بحثهایی هم ارأه شده است.  ‏

    شهید مرتضی مطهری از طرح کنندگان نخستین این بحث به شمار می رود که می نویسد:  ‏

    ‏(... آیا دینی غیر دین اسلام مقبول است و یا دین مقبول, منحصر به اسلام است؟ و به عبارت دیگر, آیا آنچه لازم ‏است فقط این است که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این است که آن دین منتسب به یکی از پیغمبران ‏آسمانی باشد و دیگر فرق نمی کند که کدام یک از ادیان آسمانی باشد, مثلا مسلمان یا مسیحی یا یهودی و حتی ‏مجوسی باشد؟ یا این که در هر زمان دین حق یکی بیش نیست؟)

    استاد شهید در کنار این بحث, مساله کارهای نیک ‏نامسلمانان را به شرح بحث کرده است: اگر کسی بدون باور به دین حق, کار نیک پذیرفته شده و مورد امضای ‏دین حق را انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت, یا نه؟ و آیا شرط پاداش داشتن کارهای شایسته, ایمان ‏به دین حق است یا نه؟ در دو, سه دهه اخیر, بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی, شماری, با ترجمه آثار ‏متکلمان و فیلسوفان غربی در این باب و بازگو کردن اندیشه های آنان, به این گونه بحثها در محفلهای علمی و ‏دانشگاهی دامن زده اند. به نظر می رسد, دست کم, شماری از اینان به انگیزه های سیاسی و با هدف شبهه ‏افکنی و سست کردن پایه های ایمان اسلامی در جوانان وارد این میدان شده و مسأل کهنه و چند دهه پیش اروپا ‏را با تفسیرها و تحلیل و بررسیهای نادرست و در قالبهای جدید قرار داده اند و می خواهند با دستاویزهای ‏سست به متون دینی و بهره گیری از سروده های شاعران و قطعه های ادبی و عرفانی آن را با معیارها و ترازهای ‏اسلامی نیز سازوار جلوه دهند, حتی شماری از مدعیان روشنفکری به دروغ به عالمانی پیرایه بسته اند که آنان حق ‏را ویژه یک شریعت نمی دانند.

    در این نوشتار, برآنیم گذری و نظری بر اندیشه های اندیشه ور و فیلسوف بزرگ ‏دنیای اسلام, شهید مرتضی مطهری و بهره گیری از دیدگاههای وی در این زمینه, داشته باشیم و درستی و یا ‏نادرستی پلورالیزم دینی و تکثرگرایی را به بوته بحث بگذاریم و پیامدهای تکثرگرایی دینی را از نظر ‏بگذرانیم ولی پیش از آن, بایسته است به معنای پلورالیزم در فرهنگ غرب و کاربرد و قرأتهای گوناگون ‏آن اشاره کنیم و گونه های پلورالیزم را یادآور شویم.‏

     

    معنای پلورالیزم

    پلورالیزم از ریشه Plural به معنای جمع, فزونی و پرشمار است و در فرهنگ های ‏انگلیسی به معنای جمع گرایی, چند گانگی و تکثرگرایی به کار رفته است. همچنین به حکومتهای أتلافی که از ‏چند حزب, گاه مخالف هم به وجود می آیند و کسانی که چندین همسر دارند و مشرکان و چند خدا باوران, از ‏باب این که چندگانگی و فزونی در آنها وجود دارد اطلاق می گردد. بر همین اساس, در فرهنگ غرب, ابتدا به ‏کسانی که چند مقام دینی را در کلیسای کاتولیک عهده دار بوده و از این رهگذر درآمدهای بسیاری داشته اند, ‏پلورالیست Pluralist گفته می شده است. ولی سپسها, این مفهوم گسترش یافته و به همه کسانی که درآمدهای گوناگون و بسیار داشته و از چند جا درآمد به دست می آورده اند, چه دست اندرکار کلیسا و پستهای کلیسای ‏کاتولیک باشند و چه نباشند پلورالیست, گفته شده است و کم کم در هر مقوله و هر چیزی که, به گونه ای ‏چندگانگی در آن راه داشته این واژه در آن به کار رفته است که در مقوله های دینی, فرهنگی و سیاسی, کاربرد ویژه ‏خود را دارد.

    در فرهنگهای سیاسی در معنای پلورالیزم نوشته اند: (پلورالیزم یا مسلک کثرت, نام آن فلسفه سیاسی ‏است که گوید علاقه فرد نباید منحصر به پیوستگی سیاسی وی با دولت باشد, بلکه علاقه های دیگر دارد, مانند ‏علاقه اقتصادی, مذهبی و غیره و این علایق, باید در تعیین خط مشی و سیاست جامعه مورد توجه قرار گیرد و ‏مفهوم دیگر آن اعتقاد به لزوم تعدد احزاب و جماعات و انواع انجمنها و عقاید و سلیقه ها در اجتماع است و ‏پرورش و تشویق این تعدد و کثرت دستجات و موافقت دولت با شرکت ایشان در امر حکومت و اداره امور جامعه.

    این مسلک برابر (مونیسمMonism‏) () قرار دارد که آن را فرضیه (مونستیک) دولت نامند و گوید: حق ‏حاکمیت (سورنته) حق منحصر دولت و اراده اعلای دولت است و تمام موسسات و افراد باید تابع دولت سیاسی ‏باشند. طبق آیین پلورالیست آتوریته حکومت در درون یک جامعه باید تقسیم شود بین گروههای مختلف, مانند: ‏گروههای مذهبی و اجتماعی و اقتصادی و در انحصار دولت نباشد. این جماعت بر سه فرقه تقسیم می شود, افراطی ‏تفریطی و اعتدالی...)در تعریف بالا, بیش تر به پلورالیزم سیاسی توجه شده, ولی روشن است که در بعد دینی و ‏فرهنگی نیز همین تعریف راست می آید و در مفهوم پلورالیزم در گونه های گوناگون آن, جمع گرایی, گروه ‏گرایی و چندگانگی نهفته است.

    اکنون کاربرد پلورالیزم در دنیای غرب بر این محور استوار است که اصل ‏زندگی در جامعه و یا سرزمینی که ساکنان آن در نژاد, فرهنگ,زبان و دین ناسانیها و جداییهایی دارند, امری ‏ناگزیر است و ما باید بپذیریم که در چنین جامعه ای, بر خلاف عقاید گوناگون و ناسازگار و اختلافهای ژرف ‏اعتقادی و فرهنگی و نژادی, زندگی صلح آمیز و به دور از تنش ممکن است و یکان یکان جامعه باید یکدیگر را ‏تاب بیاورند و بپذیرند. البته در شکلهای دیگری نیز اندیشه تکثرگرایی بروز و نمود می یابد که پرداختن به آنها از ‏حوصله این نوشتار بیرون است.‏

     

    گونه های پلورالیزم

    پلورالیزم در فرهنگ غرب, چنانکه دیدیم, کاربردهای گونه گون دارد و به همپا و ‏همراستای آن, به گونه های بسیاری نیز بخش شده که مهم ترین آنها, اینهایند: 

    ‏‏1. پلورالیزم سیاسی: پلورالیزم سیاسی, باورمندی به پخش قدرت در گروههای گوناگون و پذیرش بسیاری ‏حزبها و دسته ها و گروه هاست. در حقیقت, پلورالیزم سیاسی لازمه و نتیجه لیبرالیسم است. البته لیبرالیزم همه جا ‏با پلورالیزم سیاسی هماهنگ نیست و ناسانیها و فرقهایی با هم دارند. براساس اندیشه پلورالیزم سیاسی, برای ‏نگهداشت جامعه از گزند خودکامگی و استبداد, بایستی همه کسان و گروهها و حزبها در قدرت شریک شوند و ‏تا آن جا که ممکن است قدرت در جامعه پخش گردد و از این که یک فرد و یا یک گروه کانون قدرت شوند, ‏پرهیز گردد.‏

    ‏2. پلورالیزم اخلاقی: در پلورالیزم, اخلاقی, هیچ یک از فرایافته های اخلاقی و ارزشی بر مدار پایا و پایداری نمی ‏چرخد و ارزش آنها, در این نگرش ناپایاست. در حقیقت, براساس پلورالیزم اخلاقی ارزشها نسبی هستند و درحوزه اخلاق نسبیت حاکم است.

    3. پلورالیزم دینی: تکثرگرایی و پذیرش این نکته که در حوزه ادیان, حقها بسیارند و هر دینی می تواند بارقه ای ‏از حق داشته باشد. بدین معنی که ما حقیقت مطلق را در یک دین و مذهب ویژه ندانیم, بلکه آن را مشترک میان ‏همه آیینها و مذهبها بدانیم و بر این باور باشیم که سعادت و نجات و رستگاری بسته به پیروی از یک دین نیست, ‏پیروی از هر دینی انسان را به سرچشمه های سعادت رهنمون می شود. البته پلورالیزم دینی از جهت گستره ‏فراگیری قلمرو آن فرقهایی دارد که شرح آن خواهد آمد.

     

    پیشینه پلورالیزم

    پلورالیزم, گرچه در سالهای اخیر بر سر زبانها افتاده است و در کانون توجه اندیشه وران قرار ‏گرفته, ولی اندیشه جدید و نو نیست. پیشینه اندیشه پلورالیزم را باید در قرنهای پیشین جست. در بیان فلاسفه یونان ‏ارسطو, به گونه ای به پلورالیزم در حکومت باور داشته است و بر همین اساس اندیشه های استاد خود, افلاطون را ‏که نظریه یکجایی و کانونی قدرت داشته, به بوته نقد قرار داده است و به روشنی یادآور شده که گوناگونی ‏مردم در نژاد و زبان و عقیده و... به حال اجتماع مفیدتر است; زیرا حاکمیت کانونی و یکجایی, انگیزه های ‏سالم را برای تکاپوی اجتماع در راه سعادت فردی و جمعی از بین می برد.

    این گونه اندیشه ها را سپسها فیلسوفان ‏غربی پی گرفتند, چنانکه از اندیشه های سیرون در قرن اول ب.م و سن اگوستین در قرن پنجم, گونه ای از پلورالیزم ‏استفاده می شود.در دوران معاصر, جان استوارت میل وتی.اچ.گرین و بسیاری دیگر از اندیشه وران غربی چنین ‏نظریه ای را ابراز داشته اند. فلاسفه آمریکایی در دوران استقلال آن کشور و در هنگام وضع قانون اساسی تا اندازه ‏ای اندیشه پلورالیزم را گسترش دادند.ریشه پلورالیزم دینی, به قرون وسطی و دورانی که مسیحیان کاتولیک به ‏ویژه بودن رستگاری در مذهب کاتولیک پای می فشردند, باز می گردد.

    در حقیقت, پلورالیزم, بازتاب تندیها و ‏خشونتهای کلیسای کاتولیک بود. در آن هنگام کشیشان بر این باور بودند که جز پیروان کاتولیک, همه به دوزخ ‏افکنده می شوند در نظر آنان, هیچ یک از پیروان دیگر فرقه های مسیحی و پیروان ادیان دیگر, اهل نجات نیستند ‏حتی پیامبران پیشین, مانند: حضرت ابراهیم و حضرت موسی(ع).این پیامبران گرچه مورد احترام و تکریم ‏کلیسایند, ولی در جایی میان بهشت و جهنم, به نام (لیمبو) می مانند و تنها در روز رستاخیز و به وسیله حضرت ‏مسیح به بهشت برده می شوند.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت