مقدمه
پیامبر اعظم (ص) درجامعه ای به رسالت برانگیخته شد که مردم به لحاظ فرهنگی و تمدنی ، بسیار ابتدایی ، بسیط ، غریزه محور ، خودبنیاد ، مردسالار ، متعصب و خرافه پرست و به لحاظ اجتماعی دارای ساختاری از هم گسیخته بودند که هیچ گونه همگرایی اجتماعی میانشان به چشم نمی خورد . اداره جامعه به صورت عشیره ای و قبیله ای بود ، و هر قبیله متناسب با خلق و خو و آداب رئیس عشیره ، دارای فهم ، رفتار و منش خاصی می توانست باشد . در جامعه ای که خصلتهای غریزه محور و خرافه پرستی وجه غالب آن بود ، و مردمی که اگر گاو ماده آب نمی خورد ، گاو نر را می زدند ؛ و شتر سالم را داغ می زدند تا شتر بیمار معالجه شود و اگر بزرگی فوت می کرد ، شتری در کنار قبرش در میان گودالی حبس می کردند و آب و علف به آن نمی دادند تا بمیرد و متوفا در روز رستاخیز بر آن سوار شود و پیاده محشور نگردد ! و در طبابت و معالجه بیمار از روشهای خاصی بهره می جستند ... در این شرایط فرهنگی اجتماعی و اعتقادی ، پیامبری برگزیده شد که هدف او پیریزی جامعه ای متمدن ، و تکامل بینش ، دانش و اخلاق مردم بود : « انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » .
برای این جامعه شب زده و عقب مانده ، پیامبری برانگیخته شده بود که آموزههایش بسیار
عمیق تر از بینش و رفتار آن عصر بود ؛ جامعه ای که آستانه تحمل و ظرفیت پذیرش آن بسیار اندک و حقیر بود و این مبانی ، هاضمه فرهنگیاش را به شدت به هم می ریخت . در این شرایط سخت و نفسگیر ، پیامبر (ص) مبعوث شد و به ابلاغ رسالت خویش پرداخت و گرانبارترین معانی را با ظریف ترین شکل طرح نمود .
در این فرآیند که با فراز و فرودهای پرشماری همراه بود و رنجها ، دردها و مصیبتهای بی شماری را بر پیامبر (ص) و همراهان آن بزرگوار تحمیل کرد ، جامعه ای تولید و تولد یافت که پایهگذار تمدنی جهانگستر شد .
جامعه سازی پیامبر (ص) شکل گرفت و ساختار اجتماعی مورد نظر به سرعت فراگیر شد و فضای عشیره ای و قومی و تعارضها ، تضادها و خشونتها ، جای خود را به رهبری واحد داد و همگرایی ، مهرورزی ، عزت مداری و کرامت مندی ، فضای جامعه را در بر گرفت .
جامعه به سمت عقلانی شدن حرکت کرد و رفتارها و مناسبات مبتنی بر اصول عقلی قابل دفاع و منطقی ، پیریزی شد .
عدالت در شؤون و ساحتهای مختلف آن اعم از عدالت سیاسی ، عدالت اقتصادی ، عدالت
توزیعی ، عدالت اجتماعی و ... نضج گرفت و جامعهی قائم بالقسط پایهگذاری شد .
در مهندسی اجتماعی پیامبر (ص) احقاق حق ، حقوق شهروندی ، حقوق اقلیتها و ... به شایستگی نهادینه شد .
و در این مسیر ، « خانواده » به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی ، مکانت ویژه ای یافت و شخصیت و شأنیت « زن » به عنوان مؤثرترین عضو خانواده احیا شد .
نسبت حاکمیت و مدیریت جامعه با مردم بر پایهای بسیار پیشرو بنیان نهاده شد . در این ساختار آنچه بسیار حایز اهمیت است و تبیین شایسته ای از آن صورت نگرفته ، این است که پیامبر (ص) بر ارتقای ذهنی و بینشی جامعه بسیار تأکید داشتند .
نگاه و اهتمام پیامبر (ص) در تربیت عقلانی جامعه و انسان رشید ، کمال یافته که نگاه او به مسایل و هستی دارای عمق و ژرفای بیشتری باشد ، از مسایلی است که باید از سوی اندیشمندان مورد بازکاوی قرار گیرد.
آنچه مهم می نماید آن است که ما نیاز داریم تا به بازخوانی جامعه مطلوب پیامبر (ص) بپردازیم ؛ جامعه ای که زیرساختهای فکری و معرفتی آن بر محوریت اندیشه و رفتار پیامبر (ص) باشد و در این میان نخبگان دینی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سازمان روحانیت ، نهادهای فرهنگی ، مطبوعات ، صدا و سیما ، هنرمندان ، نهاد سیاست و حکومت ، و گروههای مرجع که می توانند بر بخش و یا بخشهایی از جامعه اثرگذار باشند ، نقش ویژه ای را بر عهده خواهند داشت .
ضروری است در سالی که از سوی رهبر فرزانه انقلاب به نام « پیامبر اعظم (ص) » نامگذاری شده است ، تلاش ویژه ای در بازخوانی و ارایه شایسته سیره و رفتار رسول اکرم (ص) در عرصه ها و قلمروهای مختلف زندگی آن بزرگوار به عمل آید .
بازخوانی جامعه مطلوب و مورد نظر پیامبر (ص) می تواند ما را در وضعیتی شایسته و ممتاز قرار دهد و جامعه را از بسیاری آسیبها ، ناراستیها و کژیها برهاند ؛ آسیبهایی همچون : به هم خوردن تعادل اخلاقی و روانی جامعه ، از میان رفتن حریمهای اخلاقی و انسانی ، عبور از هنجارها ، نیازآفرینی های کاذب ، تزلزل در حوزه اعتماد عمومی جامعه ، آسیب پذیری نهاد خانواده ، حذف پیامهای انسانی از فضای عمومی جامعه و بسیاری از آسیبهایی که جامعه ما و جهان امروز را به شدت دچار بحران کرده است .