چکیده
سابقه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی برخی علایم روانپزشکی شامل افسردگی، اضطراب منتشر، وسواس و ترس مرضی در فاز اینترایکتال بیماران مبتلا به صرع بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، ۱۳7 بیمار مبتلا به صرع مراجعه کننده به درمانگاه نورولوژی دانشگاه امام حسین و انجمن صرع ایران در سال ۱۳۸۳ بررسی شدند. چکلیستی شامل متغیرهای دموگرافیک و پرسشنامه (symptoms check list) SCL-90-R شامل سئوالات مربوط به افسردگی، اضطراب منتشر، وسواسی- جبری و ترس مرضی تکمیل گردید.
یافتهها: فراوانی نسبی علایم افسردگی، اضطراب منتشر، وسواسی- جبری، و ترس مرضی به ترتیب 4/55، 9/44، ۵۵/۸ و ۲۳/۲ درصد بود. علایم ترس مرضی ارتباط معنیداری با سطح تحصیلات کمتر (03/0=P)، بیکاری (01/0=P) و سن بیشتر (01/0=P) داشت. علایم وسواسی اجباری (04/0=P) و اضطراب منتشر (04/0=P) با افزایش سن ارتباط معنیداری داشت. علایم مورد بررسی با جنس، وضعیت تاهل، میزان مصرف دارو، طول مدت ابتلا و نوع صرع ارتباط آماری معنیداری نداشت (NS).
نتیجه گیری: در این مطالعه، علایم افسردگی و وسواسی- جبری در درجه اول و علایم اضطراب منتشر و ترس مرضی در درجه بعد، از علل موربیدیتی مبتلایان به صرع در فواصل بین حملات صرع بودند. بر این اساس، همکاری نزدیک بین روانپزشکان و متخصصین اعصاب در رویکرد درمانی بیماری صرع ضروری مینماید.
واژگان کلیدی: صرع، افسردگی، اضطراب عمومی، وسواسی-جبری، ترس مرضی، SCL-90-R
مقدمه[1]
بیماری صرع یکی از شایعترین بیماریهای مزمن عصبی است و شیوع آن حدود یک درصد عنوان شده است (1). میزان بروز صرع در سالخوردگان و کودکان بیش از سنین دیگر است و مردان بیشتر از زنان درگیر می شوند (2). مطالعات انجام شده در جمعیت عمومی، شیوع اختلالات روانپزشکی را در مبتلایان به صرع دو برابر بیشتر از غیرمبتلایان عنوان کرده اند (3). شیوع کلی اختلالات روانی را در صرع مزمن 60-50 درصد ذکر کردهاند. از بین اختلالات روانپزشکی مختلف همراه صرع، حداکثر توجه به افسردگی شده است و اختلالات دیگر کمتر مورد توجه بودهاند (4).
در مورد شایعترین اختلال روانپزشکی همراه با صرع اختلاف نظر وجود دارد. برخی مطالعات افسردگی (5) و برخی دیگر اختلال اضطرابی(6) را شایعترین اختلال گزارش کردهاند. احساس بی ارزشی، ناامیدی، غمگینی و عصبی بودن در مبتلایان به صرع بیش از غیرمبتلایان بوده است(7). سندرم دیسفوری اینترایکتال (interictal dysphoric disorder)، سندرم رفتار اینترایکتال (interictal behavior syndrome) و سایکوز صرع نیز از جمله اختلالات روانپزشکی گزارش شده در مبتلایان به صرع می باشند (8). گزارش شده که تفکرات خودکشی در این بیماران بیشتر از جمعیت عمومی است (6).
افسردگی باعث افت کیفیت زندگی مبتلایان به صرع میشود (6). اضطراب نیز میتواند اثرات نامطلوب زیادی بر کیفیت زندگی مبتلایان به صرع وارد نماید (4). وجود افسردگی در کنار صرع به بهرهگیری بیشتر از خدمات درمانی سرپایی، بستری و هزینه بیشتر درمان منجر شده است (10). همچنین عنوان شده که کیفیت زندگی مبتلایان به صرع، بیش از آنچه وابسته به متغیرهای مرتبط با صرع باشد، وابسته به متغیرهای وابسته به سلامت روانی میباشد (9). علیرغم اهمیت فراوان، افسردگی در مبتلایان به صرع کمتر مورد تشخیص و درمان قرار میگیرد (11). پزشکان از طریق غربالگری و تشخیص مشکلات روانپزشکی مبتلایان به صرع خواهند توانست پیامدهای بیماران خود را ارتقا بخشند (7). توجه بیشتر ارایهکنندگان خدمات بهداشتی به اختلالات روانپزشکی همراه در مبتلایان به صرع الزامی است (12).