انگیزه و هدف تحقیق:
جامعه اسلامی و انقلابی ما در مسیر رشد و تعالی خود مسئولیت خطیر و مقدس انسان سازی را بر دوش معلمین نهاده است و هزاران خانواده با امید و آرزو و کودکان و نوجوانان خود را در آغوش مدارس می سپارند تا اولیای مدرسه با علم و ایمان دلسوزی به ترتیب و آموزش فرزندانشان بپردازند معلمی که از توانایی های یادگیری آگاهی ندارد و شاید به طور مستمر کودکانی را که رفتارهای ویژه ای از خود نشان می دهند مورد توبیخ قرار دهد و از آنان بخواهد که بیشتر توجه کنند و در حل مسئله پویاتر باشند در جریان این بی توجهی و مورد توبیخ قرار گرفتن توسط معلم باید منتظر بروز ناتوانائی های یادگیری جدیدی باشند. هدف از انجام این تحقیق این است که در مورد یک دانش آموز که دچار ناتوانی در یادگیری است ارزیابی به عمل آید، عواملی را که باعث بروز اختلال در یادگیری او شده شناسایی و به یاری خداوند متعال راه حل های مناسبی برای از بین بردن مشکلات و مشکلی که بر سرراه این دانش آموز قرار داد ارائه شود. و از آنجائی که خداوند متعال عنایت فرمود من توانستم در این راه قدم بردارم و با شناختی که از نظر اخلاقی، شخصیتی، اقتصادی، فرهنگی دانش آموز پیدا کردم در این راه موفق شدم.
مقدمه
شناخت افراد دانش آموز مهمترین ابزار در جهت تثبیت، اصلاح و یا تغییر رفتار های روزمره آنان به شمار می آید. هر چند شخصیت انسان از پیچیدگی های خاصی برخوردار است که امکان شناخت دقیق و کامل خصوصیات جسمی و روانی آنها را محدود می نماید ولی در حد توانایی خود باید بکوشیم تصویر مناسبی از توانمندی ها در روحیه های فردی ویژه دانش آموز کسب نماییم یا بتوانیم راه را برای برقراری ارتباط سودمند با آنان هموار کنیم و در مسیر تعلیم و تربیت عملی و فعال نقش های ویژه ای اعمال نماییم.
از اصلی ترین رسالت های معلمان بصیر و آگاه در فرایند تعلیم و تربیت توجه به ویژگی های زیستی، شناختی، عاطفی و خانوادگی فراگیران و ثبت چگونگی رفتار تحصیلی ایشان است. معلم دلسوز کلاس ضمن توجه به ویژگی های رفتاری کلیه شاگردان خود به آن دسته از کودکانی که در امر یادگیری با کندی یا ضعف مشهود مواجه هستند توجه خاص مبذول داشته، زمینه تقویت انگیزه و تلاش مستمر و موفقیت آمیز ایشان را فراهم می نماید. کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری ویزگی های متنوع و گوناگونی از خود ظاهر می کنند. اکثر مشکلات این کودکان در کارهای مربوط به مدرسه از جمله گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن می باشد. در عین حال انواع به خصوص هر نارسایی و درجات مختلف آنها گوناگونی موجود در میان این گروه از کودکان را افزایش می دهد.
شخصیت کودک و نوجوان متاثر از عوامل متعدد رشد می یابد. خانه و مدرسه دو نهاد تربیتی مهم به شمار می آیند.
که در صدر عوامل تاثیر گذار بر روند رشد و تکامل رفتار و منش نوباوگان جامعه قرار دارند. کودک در خانه و در دامان پدر و مادر رشد و نمو می کند و از آنان راه و رسم زندگی را می آموزد. وقتی رهسپار مدرسه می شود تحت تاثیر افکار معلمان و مربیات خود قرار می گیرد. و در عین حال از همسالان خود اطلاعات زیادی کسب می نماید و شخصیت او به تدریج ساخته می شود نظر به اینکه در زندگی روزمره با کودکانی سروکار داریم که به رغم برخوردار بودن از رشد جسمی، اخلاقی عادی در خانواده، برقراری ارتباط با همسالان و دارا بودن هوش عادی، در طول تحصیلات با مشکلات جدی در زمینه های خواندن و نوشتن مواجه هستند. کودکانی که دچار ناتوانی های یادگیری بوده، بیشتر توجه خود را به مسئله خواندن متمرکز می نمایند مشکل عمده این گروه ناتوانی در مهارت های ادراکی حرکتی می باشد.
بسیاری از مبتلا به ناتوانی یادگیری از نظر هوشی و نیز توانایی های ذهنی در سطح مناسبی می باشند. این کودکان در یک چند فرانید اساسی در رابطه با خواندن، درک کردن یا نوشتن دارای اشکال هستند و به شرطی که این مشکلات ناشی از عقب ماندگی های ذهنی، نقص بینایی، نقص حرکتی نباشد علائم این اختلالات ممکن است بصورت های مختلف از قبیل: اختلال در توجه به تفکر ، تکلم، نوشتن باشد.
بیان مسئله
در حال حاضر این نظریه در میان برخی از متخصصان وجود دارد که ناتوانایی های یادگیری به گونه ای با ناتوانی در به جریان اندازی اطلاعات در ارتباط است. برخی دیگر از متخصصان ناتوانی های یادگیری را اختلال در یک یا چند جریان روانی و شناختی و زبانی می دانند گروهی دیگر بر این باورند که ناتوانی های یادگیری به اختلال در ادارات و هماهنگی حرکتی، ادراکی، اختلال بصری ،ادارکی و ضعف حافظه و توجه مربوط می شود و کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری که طبق تخمین های جهانی حدود هشت درصد از کودکان و غالباً پسران را تشکیل می دهند معمولاً پیش از ورود به مدرسه شناخته نمی شوند زیرا این ناتوانایی ها در خواندن، هجی کردن، نوشتن ظهور می یابند. بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانایی یادگیری بی اختیاری از حد نشان می دهند از ان جمله است دشواری در جلوگیری از کارهای حرکتی حواس پرتی و عدم توجه اختلالات کودکان در یادگیری امور اجتماعی و تحلیل ناشی از شناخت در اجرای کارها یا پاسخگویی به سوالها نیز می تواند تا اندازه ای عامل به وجود آورند. ناتوانایی های یادگیری باشد ناتوانی یادگیری دانش آموزان مانند مشکل رفتاری یا اخلاقی آنها علت و انگیزه ای دارد که باید ابتدا عوامل ناتوانی در یادگیری را بشناسیم و آنگاه به رفع مشکل بپردازیم لذا ما به دنبال این سوال هستیم که مسائل و مشکلات ناتوانی در یادگیری کودک مورد نظر ما چیست.
توصیف وضعیت موجود
روز بازگشایی مدارس وقتی مدیر مدرسه لیست دانش آموزان کلاس را به من داد گفت خانم شمس الدین متاسفانه یک دانش آموز دیرآموز داری. من اسامی آنها را خواندم و با صفی منظم همگی به کلاس رفتند با توجه به کوتاهی و بلندی قد، انها را گروه بندی کردم و هرکس در جای مخصوص خود نشست. بعد نوبت به معرفی و آشنایی رسید. با توجه به سخن مدیر مدرسه و گروهبندی کردن بچه ها سه نفری در یک گروه بوند گفتم بچه ها با هم مشورت کنید اسم و فامیل هم دیگر را بپرسید برای خود دوست پیدا کنید بعد من از شما می خواهم خود را معرفی کنید بدین ترتیب اول خودم را معرفی کردم بعد گروهها یک به یک خود را معرفی می کردند تا رسید به گروه گل سرخ که این دانش آموز دیرآموز هم در این گروه قرار گرفته بود گفتم عزیزم اسمت چیست؟ گفت: پزانه بچه ها زدند زیر خنده و هیاهویی در کلاس ایجاد شد بعد بچه ها گفتند خانم اسمش فرزانه است چون درست حرف نمی زند پارسال هم پیش دبستانی نیامده است. و این باعث شد فرزانه دیگر حرف نزند هفته اول گذشت و من بچه ها را گروهبندی کرده بودم و نگاره ها را تدریس می کردم و اگر سوالی هم از گروه فرزانه می پرسیدم او حرفها را جابجایی می گفت و مثل بچه های کوجک حرف می زد به دنبال علت مسئله برآمدم با مطالعه منابع و صحبت با مادرش و مدیر مدرسه دلایل این مشکل را چنین یافتم. که به برخی از آنها اشاره می کنم:
نقش تربیتی و حفاظت مادر
ضربه های روحی در گذشته یا مکان خاص
ترس از معلم، محیط مدرسه
خجالت نشانه ای از احساس حقارت
مشکلات اقتصادی و نداشتن امکان رفاهی
مشکل خانوادگی