بررسی رابطه بین رضایت از زندگی با عزت نفس در بین زنان شاغل و خانه دار
مقدمه
اجتماع در گستره خویش متشکل از نهادهای متعدد و کوچک و بزرگی است. یکی از عمده ترین نهادهای اجتماعی که جانشین ندارد خانواده است که از دیرباز همزمان با خلقت بشر به شکل ابتدایی وجود داشته است.
به منظور شناخت خانواده می بایست تعریفی از آن ارائه کنیم.
خانواده یک نهاد حقوقی است که بر پایه روابط ویژه ای میان حداقل یک زن و یک مرد موجودیت می یابد. زن و مرد باید با هم ارتباط ویژه ای داشته باشند که با آن زوجیت و پیوند زناشویی اطلاق می شود. عزت نفس از جمله مفاهیمی است که در چند دهه ی اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است اما از نظر قدمت تاریخی این موضوع در مباحثی که علما و فلاسفه و تربیت در گذشته داشته اند به چشم می خورند.
در مطالعاتی که توسط استنگ[1] (1972) انجام شد ارتباط متقابل بین عزت نفس و تصور خود از توانایی خود مورد تایید قرار گرفت.
بدین معنی اگر میدان عزت نفس کاهش یابد احساس ضعف و توانایی در خود بوجود می آید و بر عکس با افزایش میزان عزت نفس، احساس توانمندی و ارزشمندی فرد احیا می شود و تغییراتی مثبتی چون؛ افزایش پیشرفت تحلیلی، افزایش تلاش برای کسب موفقیت، داشتن اعتماد به نفس، بلند همت بودن، تمایل به داشتن سلامت بیشتر، لذت بردن از روابط با دیگران و پیش بینی مثبت نسبت به موقعیتهای بعدی در او پدیدار می شود.
عزت نفس عبارتست از ارزشی که اطلاعات درون خود پندار برای فرد است و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات و ویژگی هایی که در او هست ناشی می شود.
بطور کلی ارزیابیهایی که فرد از خود می کند عزت نفس او را شکل می دهد.
نحوه ی شکل گیری عزت نفس از طریق تفکر در مورد خود ادراک شده و خود ایده آل صورت می گیرد. در تحقیقات زیادی بر تنش در سازگاری عاطفی، هیجانی، اجتماعی، روان شناختی تاکید شده است.
بیان مسئله
خانواده یکی از مهمترین نهادهای موجود در جامعه است که به نظر هر چه بیشتر در مورد آن تحقیق شود باز هم جای کار دارد. خانواده به خاطر اهداف زایدی تشکیل می شود که یکی از مهم ترین آنها میل قوی هر جنس به جنس مخالف می باشد هر چند تمایلات جنسی، بین انسان و حیوان مشترک است ولی تمایز آنها به جهت نوع پاسخگویی به این نیاز است. یکی دیگر از اهداف تشکیل خانواده رسیدن زوجین به آرامش و امنیت است فردی که هنوز مجرد است انرژی خود را در مسیرهای دیگری صرف می کند. مثل پیدا کردن یک زوج مناسب و این به خودی خود می تواند آرامش فرد را به هم بریزد پس کسی که همسفر زندگی خود را پیدا کرده است آرامش بیشتری را تجربه می کند.
رضایت زناشویی یکی از عوامل موثر بر ثبات و پایائی خانواده هاست. به عقیده شاملو 1369 مهم ترین عوامل موفقیت در زندگی زناشویی عاطفی و فکری تشابه علایق و طرز تفکر، تشابه مذهبی، تشابه تحصیلی و طبقاتی، تشابه طرز تفکر نسبت به امور جنسی، تشابه علایق در زندگی و سرعت عمل در کارها و بالاخره رابطه خانواده زن و شوهر می داند. (به نقل از امینی، 1381)
رضایت از زندگی زناشویی در فرهنگ عمید رضایت از زندگی زناشویی، خشنودی از زندگی و زنده بودن و معاش با زن یا شوهر، شوهر کردن و ازدواج معنی شده است.
هابکینز تعریف جالبی از رضایت از زندگی دارد. او می گوید: احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر موقعی که تمام جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرد.
رضایت زناشویی یک متغیر نگرشی است و بنابراین یک خصوصیت فردی زن و شوهر محسوب می شود. طبق تعریف فوق رضایت از زندگی در واقع نگرش نسبی و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی دارند.
از جمله مهمترین عوامل توفیق و حفظ رضایت از زندگی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
حوصله و برد باری 2- صداقت 3- خلوص 4- مهربانی 5- صمیمیت 6- تعهد 7- انعطاف پذیری 8- تفاهم
میزان رضایت از زندگی در بین دانشجویان اردبیل در چه سطحی است و اینکه آیا سن، جنس و سابقه تاهل در میزان رضایت زناشویی موثر است؟
آیا میزان عزت نفس در زنان شاغل و غیر شاغل متفاوت است و اگر ارتباط دارد از چه جنبه ای قابل توصیف است؟
آیا میزان تحصیلات زنان در عزت نفس آنها ارتباط دارد؟
آیا فرزند داشتن زنان در عزت نفس آنها ارتباط دارد؟
آیا متاهل بودن زنان در عزت نفس آنها ارتباط دارد؟
اشتغال زنان در رضایت از زندگی ارتباط دارد؟
[1] Steng