روش تحقیق بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آن ها بر هم

تعداد صفحات: 43 فرمت فایل: word کد فایل: 10003021
سال: 1384 مقطع: کاردانی دسته بندی: پایان نامه مهندسی معماری
قیمت قدیم:۷,۱۰۰ تومان
قیمت: ۴,۳۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه روش تحقیق بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آن ها بر هم

    مقدمه:

    جستجوی عوامل مشترک هنرها خود یکی از روشهایی است که میتواند تأثیرپذیری هنرها از یکدیگر را آگاهانه افزایش دهد و ابتکارات تازه ای سبب شود در این مقاله به وجود اشتراک و ارتباط  دو عرصه از هنر یعنی معماری و موسیقی  پرداخته شده است. در اینجا به خواص صوت که عبارتند از نیرو یا شدت، سنگینی، کشش، اوج و... می پرداریم.این خواص درمعماری نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

    مسأله تحقیق:   معماری و موسیقی دارای فاکتورهای مشترک و تاثیر بر همدیگر هستند.

    موضوع تحقیق:  بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آنها بر هم

    پرسش تحقیق:  آیا معماری و موسیقی به عنوان دو رشته هنری بر هم تأثیر گذارند ؟

    اهداف تحقیق:  1- بررسی معماری و مفهوم آن

                             2- بررسی موسیقی و مفهوم آن

                            3- بررسی عوامل مشترک این دو     

                            4- بررسی نحوه تأثیر گذاری آنها با توجه به اشتراکات

    روش  جمع آوری اطلاعات :

    کتابخانه( یادداشت برداری ،خلاصه کردن مطالب با ذکر منبع برای استفاده در بخش ادبیات تحقیق)

     اینترنت (استفاده از سایت های مرتبط)

    پیشینه تحقیق :

    ایانیس زناکیس معمار و موسیقیدان در سال 1976 کتابی با عنوان "موسیقی معماری

     Musique Architecture" به بررسی پیوند بین دو حوزه خلاقه معماری و موسیقی پرداخته است. این کتاب مجموعه مقالاتی است شامل نظریه های زناکیس .او در این کتاب نظریه ای نو برای ساختن یک شهر نمونه موسیقی ارائه داده است.

    کتاب موسیقی معماری از سه بخش تشکیل شده است : 1-  موسیقی

                                                                                   2-   معماری

                                                                                  3-  موسیقی معماری

              

    اشتراکات معماری و موسیقی: 

    معماری

    موسیقی

    فضا درمعماری

    موسیقی درمعماری

    معماری بومی

    موسیقی عامیانه

    معماری مذهبی

    موسیقی مذهبی

    معماری منومونتال

    موسیقی یادماندنی یا یادگاری

    معماری سودبخش

    موسیقی تبلیغاتی و سرگرم کننده

    بهره گیری از نمادهای مردمی

    بهره گیری از نواهای ملی

    بهره گیری از پدیده های طبیعت

    بهره گیری از پدیده های طبیعت

    تقلید

    تقلید

    بهره گیری از رنگ در معماری

    رنگ آمیزی در موسیقی

    سنگینی و ثقل در بنا

    سنگینی و ثقل در موسیقی

    کشش در موتیف های بنا

    کشش اصوات و گاه لحن ها

    بلندی و ارتفاع در معماری

    اوج و حضیض در موسیقی

    گلیساندو یا سهمی های هذلولی

    گلیساندو در موسیقی

    هیپربل Hyperbol در معماری

    هیپربل در اجرای گلیساندوها در موسیقی

    تضاد در موتیف ها

    تضاد در ملودی و آرمونی

    تکرار موتیف ها در بنا

    تکرار موتیف ها در موسیقی

    قرینه سازی

    قرینه سازی

    برقراری ریتم در نما و سطوح گوناگون دربنا

    وزن یا ریتم موسیقی

    احساس ( به مدد سایه روشن و رنگ در صدا )

    احساس درموسیقی به ویژه در اجرا

    هماهنگی در معماری

    هماهنگی یا آرمونی در موسیقی

    تناسبات و بهره برداری از نسبت طلایی

    تناسبات در آرمونی

    فرم در معماری

    فرم در موسیقی

    خط در معماری

    خط در موسیقی

    سایه روشن در معماری

    سایه روشن درموسیقی به مدد هماهنگی و شدت و ضعف صدا

    رنگ در معماری

    رنگ درموسیقی

    نقش ریاضی در معماری

    نقش ریاضی در تئوری موسیقی

    نقش اکوستیک در بنا

    اکوستیک در موسیقی

    مسایل روانی و اهمیت آن در معماری

    مسایل روانی و اهمیت آن در موسیقی

                                                                                              

    معماران ونقل معماری

       معماران بر این باورند که ابزاری که برای نمایاندن فضای ساخته شده در اختیار دارند برای چنین امری کامل و کافی نیست ؛ همچنان که همین ابزار ، برای بازآفرینی آن چه در تصور دیگران بوده و برای ما باید به عین درآید ، نارسایی هایی اساسی دارد . معماران ، برای نمایاندن فضای کالبدی ای که می بینند یا دیده اند ، از تخته رسمی استفاده می کنند که حجم ها را به وسیله مقاطع و نماهایی چندگونه که مکمل یکدیگرند و در مقیاس هایی مترتب و مکمل روی صفحه کاغذ یا روی صفحه « ویدئو » - خواه به سکون و خواه به حرکت – نشان می دهد و از دیدگاه هایی محدود متظاهر می کند . در حقیقت امر ، صفحه ای بی رنگ بی هیچ گونه حافظه و خاطره ، اما منقوش به خطوطی با نسبت ها و اندازه هایی قرار داده شده ، می خواهد نمایانگر فضایی شود که به غنایی بیش وجود دارد یا در راه به وجود آمدن است .

       معماران می توانند ، با « دیدن » ابزاری که گفتیم ، بعضی از ویژگی های معمارانه فضای کالبدی یا فضای ساخته شده مورد نظر را بازشناسند و ، از راه سخن ، به دیگران بازشناسانند . در کتاب های تاریخ و مجله های نقد و بررسی معماری بسیارند مواردی که خواننده را از راه یک یا چند تصویر ارایه شده به درون مباحثی گونا گون می برند : از تدابیری که در زمینه آهنگ حرکت و ترتیب منظرها اتخاذ شده تا ارتباطاتی که تعیین کننده شیوه کاربری فضا به شمار می روند و جز این ها . دیگران اما ، با دیدن نقشه های یک بنا و با شنیدن توصیف های آن ، موفق نمی شوند به جامعیت اندیشه ها و به رمز و راز ساختمانی که با این ابزار نمایانده می شود پی برند و همیشه هاله هایی از ابهام گرداگرد تصویری که می خواهد وضعیتی عینی را از ذهنی به ذهن دیگر انتقال دهد ، حایل میان معمار و غیرمعمار ، وجود دارند . به کوتاه سخن این که معماران هنوز ابزارهایی کامل و کافی که برای بازشناسی فضای معماری لازم است در دست ندارند ؛ و البته این ، موضوعی شناخته شده به شمار می آید ، به آن حد که گفت و شنود در زمینه اش را می توان از بدیهیات شمرد . معماران شمار قابل توجهی از ویژگی های فضای معماری را می شناسند که قادر به نمایان داشتن آن ها از راه تصویر نیستند و می دانند که رنگ و سایه ، تعدد نقشه ها به مقیاس های گونا گون و ترسیم های پرسپکتیو ، تجهیز صفحه کاغذ – مونیتور ، عناصر نمادین و ارایه ماکت ... نمی توانند ، آن چه را که باید ، بنمایانند .

    موسیقی سازان و نقل موسیقی

       چنین به نظر می رسد که موسیقی دانان – موسیقی سازان توانسته اند به ابزاری مجهز شوند که قادر است موسیقی را ، از ذهنی دیگر – از موسیقیدانی به موسیقیدانی دیگر – انتقال دهد ؛ گفته می شود که نت نویسی و نت خوانی به برقراری این ارتباط تحقق می بخشند . نگاهی به شمار ویژگی هایی که موجودیت و هویت یک قطعه موسیقی را باز می شناسانند و دقت به تعاریف فنی آن ها می توانند نشان دهند که در دنیای موسیقی ، چیزی نیست که بتواند « شنیده » شود اما نتواند ، از طریق آوانویسی – چه فونتیک و چه فونمیک و چه این هر دو به کمک یکدیگر – به شخص دیگری انتقال یابد و حتی توسط آن دومی تکرار شود .

       لازمه قبول چنین فرضیه ای آن است که از پیش قبول کرده باشیم که موسیقی محصول یا فراورده ای است که از دیدگاه روان شناسی علمی و از دیدگاه مردم شناسی فرهنگی و به کمک ابزارهای فنی خاصی که تا امروز انسان ها ابداع کرده اند ، می تواند بازآفرینی شود ؛ بازشناخته آید و بازشناسانده شود . و شرط درست و جایز دانستن طرح این نکته آن است که قبول کنیم ، بازآفرینی یک قطعه موسیقی بازشناخته شده و به کمک تمامی ابزارهای فنی تا امروز موجود و بازشناسانیده شده می تواند قرین با توفیق نباشد و این عدم توفیق می تواند نه به سبب ناتوانی فنی – هنری بازآفریننده آن ، بلکه به سبب نارسایی هایی باشد که در روند شناخت به منظور بازشناسانیدن وجود داشته اند .

    با عنوان داشتن این اصل که معماری همانند موسیقی ( گرچه با تفاوتی چشمگیر نسبت به یکدیگر ) نمی تواند به کمال – از دیدگاه فراگیری که می توانیم علمی اش بخوانیم – بازشناخته شود ، خواهیم توانست خود را در طول این گفت و شنود از قیدوبندهایی که متعارف اند و قراردادی و آکادمیک بیرون بریم تا به مطالبی فرای آن رسیم . اما پیش از این ، یادآوری چند نکته را بیجا نمی یابیم : 

    نخست : نت نویسی به منظور بازآفرینی موسیقی را ، بی گذر از جوّ موسیقایی و محیط

    فرهنگی خاصی که برانگیزاننده آفرینش موسیقی بوده اند ، کافی نمی دانیم .

    دوم : قبول می کنیم که محیط فرهنگی و انگیزه هایی که به آفرینش یک قطعه موسیقی 

    کمک کرده اند ، در گزینش ویژگی های خاصی برای نغمه و قطعه ای که ساخته شده ، می توانسته اند اثرگذاری ای الزاماً مستقیم نداشته باشند ؛ به این ترتیب ، به وجود دو موجودیت پیوسته و وابسته ، یعنی فرهنگ محیطی و محتوای هنری موسیقی اشاره می کنیم.

    سوم : بی در نظر گرفتن بار ارزشی خاصی که برای یک اثر موسیقایی قایلیم ، وجود

    پیوندی مستقیم یا وابستگی بیشتری را میان فراورده موسیقایی و بهره وری کنندگان از فراورده های موسیقایی در جوامع اولیه می یابیم و ، برعکس ، فاصله ای بیشتر یا پیوستگی کمتری را برای آثار موسیقایی که بیشتر متکی بر روش های علمی و بر یافته های فنون پیشرفته اند ، می یابیم .

    بازآفرینی معماری و موسیقی

       نه آفریدن که بازآفرینی آثار معماری و موسیقی با دشواری خاصی همراه است که چنان که دیدیم ، از کامل و کافی نبودن ابزار نمایان دارنده آن ها ناشی می شود .

       آیا در نیاز جدی به بازشناسی معماری و موسیقی ، کاستی هایی در شناخت و در برداشت بروز کرده اند که گفته می شود باید به همت سازندگان و نوازندگان –  از روی نقشه ها و نت ها – جبران شود ؟ یا این وجه دیگر موضوع را باید مطرح کنیم که اصولاً خواسته نمی شود که مجموعه عملیات علمی - فنی خاص بازشناسی معماری وموسیقی ، جز در کلیات صورت گیرند ؛ کلیاتی که در معماری عبارت اند از : اندازه های طولی و سطحی ؛ فاصله ها و نسبت ها و آهنگ جایگزینی عناصر معمارانه در پهنه فضای ملموس ؛ چگونگی های فیزیکی روشنایی فضاهای درونی و چگونگی های تابش تابش نور بر حجم ها و پیدایی و دگرگونی سایه روی شکل برونی فضای ساخته شده و چگونگی های کروماتیک ماده به وجود آورنده فضای معماری ؛ رابطه ها و نسبت های موجود میان عناصر یا واحدهای فضایی ای که – چه درون و چه برون – سازنده منظرها یا پرسپکتیوهای خاصی می شوند تعیین کننده ویژگی های بصری و ارزش هایی معنوی ؛ چگونگی های چندی یا کمی نمادهای جایگزین شده در فضای معماری یا چگونگی های بنایی که خود ، در جامعیت و وحدت اش ، به نمادی بدل شده و غیرقابل تفکیک نیز شناخته می شود ؛ و غیره .

       و کلیات لازم در بازشناخت موسیقی که عبارت اند از : ضرب ( ریتم ) ، لحن ( ملودی ) ، هماهنگی ( آرمونی ) و طنین یا رنگ آمیزی ( تمبر ) – چنان که در بیشترین منابع معتبر می یابیم و بنابر تعریف های علمی و فنی کم و یا بیش برابری که میان این عناصر در دسترسند می خوانیم . و یا چهار عنصر اصلی : بلندی ( که معمولاً به وسیله سری هفتگانه نشان داده می شود ) ، فشار یا تأکید بر آهنگ ( آکسان ریتمیک ) ، طول ( نت ها در زمان ) و طنین ، چنان که « گالوانو دل لا ولپه » فیلسوف معاصر عنوان می دارد . از دیدگاه ما هم معماری ( که به تعداد کمتری از عناصر شکل دهنده به نظام آفرینش خود دست یافته و ابزار فکری و علمی – فنی قانونمند شده و کارآمدی را نیافته ) و هم موسیقی ( که چنان که دانسته شده و در کتاب های پرقدری به زبان فارسی نیز آورده شده ) ، تا امروز ، نتوانسته اند مسأله بازشناسی و بازآفرینی خود را به نحوی کامل حل کنند و ابزار لازم و کافی برای این مهم را بنمایانند . و این کاستی ، بر هر پژوهشی که بخواهد به اصول بپردازد ، اثرگذاری دارد . و آن چه قصد  داریم در صفحاتی که پیش روی داریم خاطر نشان کنیم ، در دو بخش ، عبارت اند از :

       اول ، مسایل اصولی ای که در آفرینش معماری و موسیقی مطرح می شوند . و دوم ، تقارن و تشابه هایی که این دو رشته آفرینش بشری ، در اصول و مبانی دارند ؛ به ویژه پیش از آن که به شکل دو آفریده متفاوت ، یکی ملموس و قابل ادراک و دیگری محسوس و قابل ادراک ، جلوه کنند .   

    آفرینش مفهوم در موسیقی

       باور عموم بر آن است که آثار موسیقی هنگامی خوشایند و دوست داشتنی اند – و زیبا - ، که از قواعد خاصی پیروی کرده باشند ؛ قواعدی که دانش فیزیک چگونگی های فنی آن ها را براساس حساسیت های گوش و روان انسانی بازشناخته و در طول هزاران سال ، روی آلات موسیقی ، اندازه گیری کرده و سنجیده است . تجربی بودن مهم ترین پایگاه برای موسیقی شناسان و موسیقی سازان ( یا آهنگسازان ) به شمار می آید ، به این معنی که بررسی علمی آن چه خوشایند و زیبا جلوه کرده را فیزیکدانان به عهده می گیرند و نه این که انسان ها به آزمودن ترکیب هایی از صوت ها بنشینند که حاصل کار فیزیکدانان است . در هر حال براساس تجربه است که پیروی از قواعد خاصی که توجیه دقیق فنی – فیزیکی دارند شرط توفیق در آفرینش نغمه ها و به طورکلی آثار خوشایند و زیبا در موسیقی دانسته می گردد و در فضایی آکادمیک – از هزاران سال پیش تاکنون – آموزش داده می شود .

       همچنان که در معماری ، در موسیقی نیز ، یک فراورده زیبا می تواند یک یا هر دو خصیصه زیر را دارا باشد :

       اول این که : به کمال ، ازمعیارها و ضابطه هایی پیروی کند که ، هم در کل و هم در بخش های فرعی ، تضمین کننده ظاهری خوشاینداند ( برابر با تعریف شناخته شده ای که برای زیبایی می یابیم ) .

       و دوم این که : با اتکاء به تمامی معیارها و ضابطه هایی که گفتیم در تضمین خوشایند بودن ظاهراند و با مراعات تمامی این ها ، از راه ترکیب شالوده یی و شکل خاصی که دارند ، سوای نمایشی زیبا ، مفاهیمی را در بر می گیرند و به اذهان متبادر می کنند که عین ارزش های زیبایی شناختی اند : ارزش به شمار می روند زیرا «مکان عمومی مرّجح» اند و مبنای زیبایی شناختی دارند زیرا بار فرهنگی – مردمی متعالی دارند .

  • فهرست و منابع روش تحقیق بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آن ها بر هم

    فهرست:

    چکیده........................................................................................................................2

    فصل اول:

    مقدمه.....................................................................................................................3

    فصل دوم:

    ادبیات تحقیق..........................................................................................................4

    فصل سوم:

    نتایج

    نقل معماری از دیدگاه معماران................................................................................6

    نقل موسیقی از دیدگاه موسیقیدان ها.......................................................................7

    آفرینش مفهوم در موسیقی......................................................................................10

    آفرینش مفهوم در معماری.......................................................................................21

    پیوند ها و اشتراکات................................................................................................30

    فصل چهارم:

    نتیجه گیری...........................................................................................................

    فصل پنجم:

    فهرست منابع و مراجع......................................................................................

     

    منبع:

     

    احساس وفرم – ص 43

    احساس وفرم – ص 20

    احساس وفرم – ص 145

    نقد سلیقه – ص 199 به بعد

    نظریه امانوئل کانت

    نگاه کنید به « اتنوموزیکولوژی » اثر برونو نتل ترجمه دکتر مجتبی روشن ضمیر – انتشارات آفرین – تهران  1365 – ص 85 تا 87

    نگاه کنید به « فلسفه هگل » ، اثر  و . تی . ستیس . ترجمه دکتر حمید عنایت – شرکت سهامی کتاب های جیبی – چاپ پنجم – 1357 ج 2 ص 661

    فلسفه هگل – ص 3 – 662

    نگاه کنید به کتاب « مقاصد درمعماری » اثر نوربرت شولتز – انتشارات اوفی چینا – رم – 1977 ص 122 تا 124

    هنریش ولفلین – 1945 – 1864 – تاریخ شناس هنر

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت