پایان نامه بررسی جایگاه توبه در حقوق کیفری

تعداد صفحات: 100 فرمت فایل: word کد فایل: 10002934
سال: 1384 مقطع: مشخص نشده دسته بندی: پایان نامه حقوق
قیمت قدیم:۱۶,۶۰۰ تومان
قیمت: ۱۴,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه بررسی جایگاه توبه در حقوق کیفری

    چکیده

    توبه در حقوق جزای اسلامی به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات شمرده شده، و از این باب یک تأسیس حقوقی» در حقوق جزای اسلامی است، به گونه‌ای که در سایر مکاتب کیفری امروزی نمونه آن به چشم نمی خورد. در اهمیت آن همین بس که یکی از بهترین شیوه های جلوگیری از جرم و اصلاح مجرمان است. با تأمّل در آیات و روایات و نیز سخنان فقهای اسلام، استنباط می شود که برای توبه، ندامت حقیقی و عزم بر ترک گناه برای همیشه کافی است و انجام آن نیاز به لفظ و اعمال خاصی ندارد. در قانون مجازات اسلامی توبه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و اگر با شرایط کامل انجام شود، یکی از معاذیر قانونی معافیت از مجازات شناخته شده است که در جرایم حق اللّه» پیش از ثبوت جرم به وسیله اقرار یا شهادت شهود، مسقط مجازات بوده، ولی در جرایمی که جنبه حق الناس» دارند موجب سقوط مجازات نیست; زیرا مرتکب علاوه بر اینکه اوامر و نواهی الهی را نادیده گرفته، موجب ضرر و زیان مالی و جسمی یا آبرویی برای دیگران شده و باید جبران کند. البته توبه تنها موجب سقوط مجازات اخروی می شود، اما وضع مجازات دنیوی تابع مجازات اخروی نیست. از جمله نکات قابل توجه در باب توبه به عنوان یکی از معاذیر معافیت از مجازات این است که اگر بزهکار پس از اقرار توبه کند، قاضی می تواند مخیر است که از ولی امر برای او تقاضای عفو نماید یا مجازات را در حق وی اعمال کند. اما توبه پس از اقامه بیّنه هیچ اثر حقوقی ندارد.

     

     

     

    مقدمه

    یکی از مباحث مهم در آموزه های اسلامی، توبه» است. توبه، عمری همپای عمر انسان دارد; زیرا زندگی حضرت آدم در زمین با آن آغاز می شود و پیامبران توحیدی، مانند: ابراهیم، اسماعیل، یونس، موسیعلیهم السلام و پیامبرگرامی اسلامصلی الله علیه وآله همواره در حال توبه بوده اند.

    توبه در قرآن کریم نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و در آیات متعددی به آن اشاره شده است، به گونه‌ای که واژه توبه و مشتقات آن، نود و دو بار و کلمه استغفار» و مشتقات آن، چهل و پنج مرتبه ذکر شده است و در آیات متعدد دیگری نیز بدون ذکر این واژه ها به این مسئله اشاره شده است. توبه و اعتراف به گناه، یکی از 613 فرمان تورا است:

    مرد یا زنی که مرتکب هرگونه خطاهای انسانی شود ... به خطایی که انجام داده‌‌اند، اعتراف کنند».

    این آیه تورا درباره اعتراف به گناه» است که نحوه معمول آن در برابر خداوند چنین است:

    خواهش به درگاه خالق: خطا کرده ام، گناه کرده ا‌م، و به درگاه تو تقصیر ورزیده ام و چنین و چنان اشتباهات شخصی را انجام داده ام و اینک نسبت به اعمال یاد شده پشیمان و شرمنده‌ ام و تا ابد به چنین مواردی بازگشت نخواهم کرد».

    دراین متن به سه درجه از اشتباهات شخصی اشاره شده است:

    1- حِط- خطا: موردی است که انسان از قانون و حکم شرعی آگاه نیست و به طور ناخواسته و نادانسته، فرمان خداوند را زیر پا می گذارد.

    2- عاوُن - گناه : موردی است که انسان از فرمان خداوند نسبت به امر یا نهی در یک موضوع آگاهی دارد، اما سستی اراده یا وسوسه های درونی و تحریک و تشویق دیگران، او را به امری خلاف شرع یا عُرف می‌ راند.

    3- پِشَعْ- تقصیر: در این حالت، فرد از فرمان شرع آگاه است و هیچ گونه اجبار و فشاری برای گناه کردن احساس نمی کند، اما به جهت مخالفت و تمرد با دین به کاری خلاف می پردازد.

    هرچندکه برای بخشش کامل برخی گناهان، تحمل سختی یا مجازاتهای الهی لازم است، توبه موجب بخشودن یا کاهش همه موارد فوق شده و کامل کننده روند پاک شدن گناهان خواهد بود.

    حتی کسانی که برابر دستور خداوند به سبب جرایم سنگین، بِت دین یا دادگاه شرع آنها را محکوم به مجازات کرده بود، در صورتی گناهانشان کفاره و پاک می شد که پیشتر از اعمال خود پشیمان شده و توبه کرده باشند.

    توبه»، تنها ویژه گناهانی نیست که به طور عملی انجام می‌ شوند مانند دزدی، ضرب و شتم، خوردن خوراکیهای حرام و.... بلکه افکار، احساسات و عادتهای ناشایست، همه نیاز به توبه و کفاره دارند. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که گناهانی که به‌‌طور عملی انجام می شوند، معمولاً به شرایط و امکانات خاص نیاز دارند و فرو رفتن در چنین معاصی و خطاهایی، بیشتر با هشدارها و توبیخهای مسوؤلان اجتماعی و مذهبی همراه است. همین امر موجب محدود شدن دامنه ارتکاب گناه یا کمک به توبه شخص و ترک خطا می شود.

    اما خطاهایی را که مربوط به افکار و احساسات انسان هستند مانند کینه، حسد، نظر داشتن به دارایی همنوعان، نگاه و افکار منافی عفت و... کمتر اطرافیان انسان درک می کنند، لذا فرد بدون هیچ‌‌گونه مانع خارجی در چنین گناهانی غرق می شود و تنها خود اوست که باید بیدار شده و با توبه، زندگی روحی خود را از تباهی نجات دهد.

    در این میان، فقها از منظری دیگر به توبه نگریسته اند و با الهام از آیات و روایات، آثار حقوقی آن را مورد بررسی قرار داده اند.

    توبه از دیدگاه حقوق جزای اسلامی به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات شمرده شده است و از این باب یک تأسیس حقوقی» در حقوق جزای اسلامی است. بر همین اساس، این نوشتار بر آن است که این تأسیس حقوقی» را از جوانب مختلف، به ویژه از منظر فقها و حقوقدانان اسلامی و به عنوان یکی از علل سقوط مجازات در حقوق کیفری اسلام، مورد کنکاش و بررسی قرار دهد.

     

    معنای توبه

    توبه از ماده توب» به معنای رجوع» یعنی بازگشت است. ابن فارس در معجم مقائیس اللغه می‌گوید: توب، التاء و الواو و الباء کلمه واحده تدل الی رجوع، یقال تاب من ذنبه ای رجع عنه، یتوب الی الله توبه و متابا».

    ابن منظور در لسان العرب، توبه را چنین معنا کرده است: التوبه ، الرجوع من الذنب» و راغب اصفهانی می‌گوید: التوبه فی الشرع ترک الذنب لقبحه و الندم علی ما فرط منه». حسین بن محمد دامغانی، معروف به فقیه دامغانی می‌گوید: توبه در کلام الله مجید به معنی پشیمانی و گذشت و عفو و بازگشت از هر چیز به کار رفته است.

    در قرآن کریم اصطلاحاً توبه به دو صورت بیان شده است:

    1 توبه و بازگشت بنده بسوی خداوند، مثل یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبه نصوحاً» تحریم / 8 که منظور از توبه انسان، همان بازگشت و ندامت از اعمال خلاف گذشته است.

    2 توبه و بازگشتی که مربوط به خداوند متعال است. مثل … علم الله انکم کنتم تختانون انفسکم فتاب علیکم و عفا عنکم» بقره / 187 که مقصود از توبه خداوند پذیرفتن توبه انسان است که از گذشته سیاه و تاریک خویش، نادم و پشیمان شده و از انحراف و جهل بازگشته است.

    بنابراین در قرآن کریم، هر کجا از توبه انسان بحث می‌شود منظور ندامت و پشیمانی از گناهان و معاصی گذشته است و هر کجا سخن از توبه خداوند است، مقصود پذیرفتن توبه انسان و بازگشت به مغفرت و رحمت اوست.

    در ضمن درباره این دو نوع توبه آیات فراوانی وجود دارد ولی چون موضوع بحث چیز دیگری است فقط به دو نمونه از آیات اشاره شد.

    چون توبه اخلاقی، رابطه بین خالق و مخلوق است، هر چقدر سری‌تر باشد بهتر و خالص‌تر است. برخی توبه را به دو قسم باطنی و حکمی تقسیم کرده‌اند، شیخ طوسی در مورد توبه باطنی می‌گوید: باطنه، توبه بینه و بین الله و هی تختلف باختلاف المعصیه » شیخ طوسی، 8/176.

    این در زمینه معاصی و گناهانی است که فقط دارای مجازات اخرویند ولی برخی از معاصی علاوه بر عذاب اخروی دارای مجازات دنیوی نیز هستند که مجازات، در مورد این گناهان در اختیار حاکم شرع گذاشته شده است. توبه از چنین گناهانی، در حوزه حقوق کیفری وارد می‌شود و مجازات را با شرایطی که در قوانین موضوعه مقرر شده است ساقط می‌کند. یکی از شرایطی که برای تحقق توبه در نظر گرفته شده این است که برای قاضی مسلم باشد فاعل و مرتکب معصیت و خلاف، واقعاً از کرده خود پشیمان شده است. به نظر نگارنده این قید مناسبی نیست، زیرا یقین قاضی به پشیمانی مجرم با توجه به کثرت مجرمان و وجود سلیقه‌های مختلف در بین قضات و عدم وجود ارتباط مستقیم بین قاضی صادر کننده حکم و مجرم، تقریباً ناممکن است. پیشنهاد این است که به جای این قید یقین قاضی به توبه واقعی مقرر شود عدم تکرار جرم و عدم اقدام مجرم به اعمال ناشایست در طول مدتی که تحت نظر است». با عنایت به اینکه انگیزه مجازات اصلاح مجرم می‌باشد و وقتی مجرمی بدون اجرای مجازات اصلاح شد، مجازات او تحصیل حاصل خواهد بود مناسب است با اظهار لفظی، توبه او پذیرفته شود. در استفتایی که از برخی مراجع صورت گرفته از جمله آقایان لطف‌الله صافی گلپایگانی، محمد فاضل لنکرانی، عبدالکریم موسوی اردبیلی اظهار توبه به لفظ را برای سقوط مجازات کافی می‌دانند. به نظر آقای مکارم شیرازی باید عملی نیز از او ظاهر شود که دال بر توبه باشد، شاید این نظر برگرفته از آیاتی باشد که به دنبال توبه اصلاح شدن مجرم را بیان کرده‌اند، مثل سوره مائده آیه 39 فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح». اما بنا به ادلّه زیر منظور از اصلاح، انجام عمل نیک توسط توبه کننده نیست آن چنان که آقای مکارم شیرازی معتقدند بلکه مقصود از این قید که در آیات زیادی مطرح شد دوام توبه است.

    انجام عمل صالح به چه معنی است؟ آیا خواندن نماز، انجام عبادت که یقیناً توبه کننده سعی در بروز این گونه اعمال خواهد داشت عمل صالح محسوب نمی‌شود؟ با توجه به اینکه عمل صالح دایره وسیعی دارد و هر کسی بطور نسبی اعمال صالحی را انجام می‌دهد پس گذاشتن چنین شرطی تحصیل حاصل است و وجود چنین شرطی جز دادن بهانه به دست برخی از قضات کم اطلاع از مبانی فقهی موضوع، نتیجه دیگری ندارد.

     

    مقدس اردبیلی در تفسیر آیه مذکور می‌گویند و اصلح امره کانه کنایه عن البقاء علی التوبه » ص 663.

    فاضل مقداد نیز اصلاح را به معنی استمرار در توبه دانسته است 2/348 و استمرار نیز با گذشت زمان تحقق پیدا می‌کند بنابراین لااقل با توبه باید موقتاً مجازات اعمال نشود تا معلوم گردد که مجرم توبه کننده اصلاح شده است یا خیر. پس پیشنهاد عدم تکرار اعمال ناشایست در مدت زمانی که تحت نظر است» به جای انجام عمل صالح» مناسبتر است.

    به علاوه، طبق یک اصل کلی تحت عنوان ما لا یعلم الا من قبله» هرگاه فردی اظهاراتی بکند یا ادعای حقی بنماید و مطالبه دلیل از اظهار کننده ممکن نباشد و یا موجب عسر و جرح بر او گردد، اگر منازعی در مقابل وجود نداشته باشد، قانون‌گذار مصلحت را در این می‌بیند که به اظهارات او ترتیب ثر بدهد جعفری لنگرودی، 3/1018 و چون در مورد توبه کننده نمی‌توان مطالبه دلیل نمود، زیرا انتظار از فرد تائب آن نیست که هنگام توبه دلیل اثبات آن را مهیا کند و مطالبه دلیل نه تنها موجب عسر و جرح بلکه ناممکن است مخصوصاً در مورد توبه واقعی باطنی که گفته شد هر چه سری‌تر باشد بهتر است پس باید به صرف اظهار لفظی توبه او را پذیرفت. البته اگر بنا به هر دلیل حاکم یقین کند که توبه مجرم واقعی نبوده و در توبه خود دروغ گفته است، توبه او را نباید قبول کند و مجازات را نیز باید اعمال کند.

    اصل دیگری که می‌توان در این مورد مد نظر قرار دارد، اصل ترجیح اشتباه در عفو بر اشتباه در کیفر» است عوده، 1/303. بر اساس روایتی از پیامبر اسلام که می‌فرمایند: ان الامام ان یخطی فی العفو خیر من ان یخطی فی العقوبه » پس مواردی که در سقوط و عدم سقوط مجازات شک داشته باشیم، می‌توانیم اصل را بر سقوط عفو قرار دهیم.

    حمل فعل مسلم بر صحت» اصل خدشه‌ناپذیر دیگری است که بر اساس آن ما مکلفیم اعمال مسلمانان را حمل بر صحت کنیم، در مورد توبه مجرم نیز اصل را بر صحت توبه او می‌گذاریم و مجازات را ساقط کنیم.

     

    توبه از دیدگاه جرم شناسی

    توبه از بنیادهای حقوق جزای اسلامی است.2 و در سایر مکاتب کیفری امروزی نمونه آن دیده نمی شود. امروزه، جرم شناسان معتقدند که مجازات و سزادهی مجرم، هدف مطلق نیست، بلکه وسیله‌ای است برای اصلاح و بازپروری و یا ارعاب او. مجازات باید به گونه‌ای باشد که بتواند مجرم را که هر از چندگاهی از ضوابط اجتماعی تخلف می کند و در واقع از جامعه می گریزد به ضوابط اجتماعی آشنا سازد و به او تعلیم دهد که لازمه زندگی جمعی، سر نهادن به پاره‌ای از مقیّدات است و او ناگزیر به پیروی از اوامر و نواهی جامعه خود می باشد. موفقیت در این کار زمانی خواهد بود که این فردِ رمیده از اجتماع، به آغوش جامعه باز گردد و زندگی مسالمت آمیز خود را با سایر افراد جامعه شروع نماید. حال اگر درصدد مجازات مجرمی برآییم که پس از ارتکاب عمل، از کرده خویش به شدت نادم گشته، به گونه‌ای که دچار عذاب وجدان شده و مصمم است دیگر مرتکب چنین عملی نشود و هرگز از قواعد اجتماعی تخلف نکند، دست به کار بیهوده‌ای زده ایم; زیرا اِعمال مجازات در واقع سالبه به انتفاء موضوع شده است و ما بدون اعمال مجازات، به هدف خود رسیده ایم. مکتب حیات بخش اسلام چنین تأسیسی را در حقوق کیفری پیش بینی نموده است و اعمال کیفر را در صورت توبه مجرم تحت شرایطی منتفی می داند و این یکی از امتیازات بارز و منحصر به فرد حقوق جزای اسلامی است.

    جایگاه حقوقی توبه

    توبه در حقوق کیفری اسلام از معاذیر قانونی معافیت از مجازات محسوب می شود; بدین معنا که جرمِ واقع شده و مجرم دارای شرایط مسئولیت کیفری است، اما رعایت پاره‌ای از مصالح و اعمال سیاست کیفری مناسب، ایجاب می کند که از وی رفع مجازات شود. به عنوان مثال، کسی که عضو گروه های غیر قانونی بوده است و پیش از کشف باندش، خود را تسلیم مراجع ذی صلاح قانونی می کند، یا مأموری که در راستای اطاعت از امر مافوق، به اشتباه امر وی را قانونی تلقّی کرده و در اجرای آن مرتکب جرم شده است، در این صورت، جامعه بنا به دلایل گوناگون از جمله: تشویق افراد عضو گروه های غیر قانونی و برانداز به تسلیم، یا عدم تقصیر مأمور مرتکب جرم، از اعمال مجازات صرف نظر می کند. در مورد شخص تائب نیز قضیه همین گونه است; یعنی با وجود اینکه عمل ارتکابی جرم بوده و مرتکب جرم نیز دارای شرایط مسئولیت کیفری است، ولی قانونگذار به دلیل ندامت و پشیمانی حقیقی مجرم، از مجازات او صرف نظر می کند.

     

    حقیقت توبه

    انسان گناهکار وقتی از قبح گناه و معاصی آگاه می گردد و متوجه میشود که چه فاصله ای بین او محبوب و خالقش افتاده است پشیمان و متالم می شود و این آتش و پشیمانی و تالم سراسر وجود و روح و جانش را فرار می گیرد و یک انقلاب و دگرگونی در درون او رخ می دهد و تمامی آثار شوم , ریشه های گناه و سیئات توسط این آتش سوزانده شده و ضمیری پاک و نهادی آرام و قلبی مملو از عشق محجوب و مخلوق بجای می ماند چنانکه خداوند می فرماید : الا من تاب و امن و عمل صالحاً فاو لئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفوراً و رحیماً.

     

    در بسیاری از روایات ندامت و پشیمانی از ارتکاب گناه و جرم را توبه دانسته و آمده است که پشیمانی و ندامت واقعی مانع از بازگشت شخص تائب به سوی اعمال مجرمانه و گناه میشود . در حقیقت توبه حقیقی ندامت و پشیمانی خاصی را در پی دارد که مانع از تکرار اعمال سابقه می شود.

    رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید : الندم توبه یعنی پشیمانی و ندامت توبه است و امیر المومنین علیه السلام در جائی می فرماید : الندم احد التوبتین  و نیز امام باقر علیه السلام می فرماید : کفی بالندم توبه و قریب به این مضامین در روایات دیگری نیز بچشم می خورد .

    اما در مورد عدم عود بر گناه و جرم که ثمره ندامت و پشیمانی حقیقی است امیر المومنین اینگونه می فرمایند  الندم علی الذنب یمنع عن معاودته  یعنی پشیمانی بر گناه مانع از بازگشت به گناه میشودو همچنین اقرار حسن اعتراف را نیز توبه و اقرار به گناه را موجب بخشش و غفران دانسته اند.

    خداوند تبارک و تعالی در آیه 102 سوره توبه می فرماید و آخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاً صالحاً و آخر سیئاً عسی الله ان یتوب علیهم  همچنین امیر المومنین علیه السلام می فرمایند : المقر بالذنب تائب یعنی توبه کننده کسی است که اقرار و اعتراف به گناه می کند امام باقر علیه السلام اثر توبه را که دفع عقاب و رهایی از آثار سو آن میباشد مشروط به اقرار به آن کرده و می فرماید والله ما ینجو من الذنب الا من اقتربه.

    در جائی دیگر امام باقر علیه السلام می فرماید : خداوند دو خصلت و ویژگی از مردم می خواهد :

     1 _ اقرار به نعمتهای الهی تا آنها را زیاد کند

    2 _ اقرار به گناهان تا آنها را ببخشد و مورد غفران خود قرار دهد.

    در اینجا ممکن است این سوال مطرح شود که مراد از اقرار آیا اقرار در نزد امام و حاکم و قاضی است که خود مثبت است یا خیر؟ در جواب باید گفت خیر؛ مراد اقرار و اعتراف در نزد خداوند تبارک و تعالی و عذرخواهی و اعتذار از آن حضرت است؛ چه اینکه امیر المومنین می فرماید  الاقرار اعتذار.

    بیان خواجه عبدالله انصاری در کشف الاسرار در این باب شنیدنی است حقیقت توبه پشیمانی است که در دل پدید آید , دردی که از درون سینه سربزند , آتش خجل در دل وی افتد آب حسرت از دیده فرو ریزد نبینی که شاخی از یک سر آن آتش زنی و از دیگر سو آب قطره قطره می چکد ؛ مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم گفت  من اذنب ذنباً فندم علیه فهو توبه  فضیل عیاض به راهزنی معروف بود و پیوسته با صد مرد در کمین مکابره نشسته بود شبی بر سنگی نمار می کرد ناگاه از کمین گاه غیب این تیر قهر که الم یعلم بان الله یری بر جان و دل او زدند فضیل را چنان اسیر کرد که در نماز نعره بزند و بیفتاد و کارش بجایی رسید که پیر عالمی گشت.

    بنابراین : جان و روح توبه همان سوز درد انقلاب درونی و آتش ندامت است و شرایط و ارکانی که برای آن ذکر شده است از باب مقدمه و یا از آثار شرایط توبه می باشد

  • فهرست و منابع پایان نامه بررسی جایگاه توبه در حقوق کیفری

    فهرست:

    چکیده......................................................................................................................................................................... 7

    مقدمه.......................................................................................................................................................................... 8

    معنای توبه................................................................................................................................................................ 10

    توبه از دیدگاه جرم شناسی...................................................................................................................................... 14

    جایگاه حقوقی توبه................................................................................................................................................... 15

    حقیقت توبه.............................................................................................................................................................. 15

    ارکان و شرایط توبه................................................................................................................................................... 17

    اثر توبه...................................................................................................................................................................... 21

    توبه یکی از روشهای قرآن در روان درمانی............................................................................................................... 22

    اهمیت توبه............................................................................................................................................................... 23

    پذیرش توبه.............................................................................................................................................................. 24

    تا چه زمانی توبه پذیرفته می شود؟......................................................................................................................... 25

    بررسی ادله فقهی توبه.............................................................................................................................................. 25

    الف آیات................................................................................................................................................................ 26

    ب روایات............................................................................................................................................................... 27

    آثار حقوقی / فقهی توبه............................................................................................................................................ 28

    1 بازگشت عدالت و قبول شهادت......................................................................................................................... 28

    2 سقوط مجازات.................................................................................................................................................... 29

    فقه عامه و مساله سقوط مجازات بوسیله توبه.......................................................................................................... 30

    الف _ سقوط مجازات :............................................................................................................................................. 30

    ب _ عدم سقوط مجازات :....................................................................................................................................... 31

    اعمال صالحه و قبولی توبه....................................................................................................................................... 31

    اشتراط اعمال صالحه در فقه عامه............................................................................................................................ 32

    توبه قاذف و اشتراط عمل صالحه در آن................................................................................................................... 33

    الف _ اصلاح مطلقا شرط است................................................................................................................................. 33

    1 _ اجماع :.............................................................................................................................................................. 33

    ب _ اصلاح عمل مطلقاً شرط نیست........................................................................................................................ 36

    ج _ تفصیل بین شخص کاذب و صادق................................................................................................................... 36

    آیا توبه از تمام گناهان لازم است ؟.......................................................................................................................... 37

    الف _ وجوب عقلی................................................................................................................................................... 38

    ب _ وجوب سمعی................................................................................................................................................... 39

    چگونگی توبه ناتوان از معصیت................................................................................................................................ 40

    شرایط تحقق توبه..................................................................................................................................................... 40

    توبه در حق الناس.................................................................................................................................................... 43

    توبه در حق اللّه........................................................................................................................................................ 43

    زمان پذیرش توبه..................................................................................................................................................... 44

    مرور زمان و توبه....................................................................................................................................................... 47

    منشا پیدایش حقوق و جریان مرور زمان در آن....................................................................................................... 49

    الف _ مقررات و دستورات شارع............................................................................................................................... 49

    ب _عرف به عنوان منشا پیدایش حقوق................................................................................................................. 50

    معیار دیگری برای جریان و عدم جریان مرور زمان در مجازاتها.............................................................................. 51

    نظریه شورای نگهبان پیرامون مرور زمان................................................................................................................. 52

    دلایل مخالفین مرور زمان و پاسخ آنها.................................................................................................................... 53

    اول : فرار مجرمین حرفه ای..................................................................................................................................... 53

    سوم _ جنایت جانگذار و دیر پائی اثرات آن............................................................................................................ 54

    اول _ مقتضای اطلاقات ادله :.................................................................................................................................. 54

    دوم _ تعطیلی حدود :.............................................................................................................................................. 55

    سوم _ گستاخی مجرمین و اشاعه فساد :................................................................................................................ 55

    جواب ادله فقهی بر رد مرور زمان............................................................................................................................. 55

    اول _ مقتضای اطلاقات ادله :.................................................................................................................................. 55

    دوم _ تعطیلی حدود :.............................................................................................................................................. 56

    سوم _ گستاخی مجرمین و اشاعه فساد :................................................................................................................ 57

    آثار فقهی و حقوقی توبه............................................................................................................................................ 57

    الف _ سقوط مجازات :............................................................................................................................................. 57

    ب _ تاثیر توبه در قابلیت عفو توسط امام علیه السلام............................................................................................. 59

    1 _ اصل برائت:........................................................................................................................................................ 60

    2 _ عموم تعلیل در خبر.......................................................................................................................................... 60

    3 _ روایت ضریس کنانی کناسی............................................................................................................................. 60

    توبه و سقوط تعزیر.................................................................................................................................................... 61

    بررسی نظریات توبه و سقوط تعزیر.......................................................................................................................... 63

    نظریه اول: یکسانی حدود و تعزیرات........................................................................................................................ 67

    دلایل این نظریه....................................................................................................................................................... 68

    نقد و بررسی دلیل اوّل............................................................................................................................................. 72

    نظریه دوّم: عدم تأثیر توبه در سقوط تعزیر............................................................................................................... 74

    بررسی و نقد نظریه دوم............................................................................................................................................ 75

    نظریه سوّم سقوط مطلق تعزیرات با توبه.................................................................................................................. 80

    نقد نظریه سوم.......................................................................................................................................................... 80

    نتیجه بحث و نظریه چهارم...................................................................................................................................... 82

    دلایل نظریه چهارم................................................................................................................................................... 83

    توبه و تعزیرات مالی.................................................................................................................................................. 83

    عدم تأثیر توبه در تعزیر از احکام حکومتی............................................................................................................... 84

    توبه و سقوط تعزیر از دیدگاه فقهای عامه................................................................................................................ 85

    توبه پس از قیام بینه................................................................................................................................................ 86

    نظر فقهای اهل سنّت در مورد ارتداد........................................................................................................................ 90

    توبه در قانون مجازات اسلامی ایران......................................................................................................................... 91

    احراز توبه.................................................................................................................................................................. 93

    توبه قتل.................................................................................................................................................................... 94

    چند نکته.................................................................................................................................................................. 97

    نتیجه گیری.............................................................................................................................................................. 99

    منابع....................................................................................................................................................................... 100

     

    منبع:

     

    عباس شیرى، سقوط مجازات در حقوق کیفرى اسلام و ایران، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهى دانشگاه شهید بهشتى، 1372، ص 53 به بعد.

    محمدعلى اردبیلى، حقوق جزاى عمومى، ج 2، ص 201.

    ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، قم، دارالکتب، ج 1، ص 375.

    ابن منظور، لسان العرب، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1408 ق، ج 2، ص 61.

    سوره نهم، جزء دهم توبه.

    محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 435. از قول امام باقرعلیه السلام آمده است. / محمد محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج 1، ص 540، روایت 2116 / علاءالدین متقى هندى، کنزالعمال.

    محمدبن یعقوب کلینى، پیشین، ج 2، ص 436، ح 13.

    خواجه نصیرالدین طوسى، اوصاف الأشراف، به کوشش ایرج گلسرخى، تهران، انتشارات علمى، ص 23.

    احمدبن محمد اردبیلى، مجمع الفائده و البرهان فى شرح الارشاد الاذهان، تهران، چاپ حجرى.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت