پروپوزال بررسی اثر بخشی حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش در کاهش اضطراب ، افسردگی و میزان خستگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

تعداد صفحات: 25 فرمت فایل: word کد فایل: 10002544
سال: 1392 مقطع: مشخص نشده دسته بندی: پایان نامه روانشناسی
قیمت قدیم:۵,۳۰۰ تومان
قیمت: ۴,۳۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پروپوزال بررسی اثر بخشی حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش در کاهش اضطراب ، افسردگی و میزان خستگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

    عنوان پایان نامه به فارسی:

    بررسی اثر بخشی حساسیت زدایی با حرکت چشم و باز پردازشدر کاهش اضطراب، افسردگی و میزان خستگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

    عنوان پایان نامه به انگلیسی:

    Investigation the efficiency of eye movement Desensitization and Reprocessing (EMDR) on Depression، anxiety and Fatigue rate in patients with Multiple sclerosis (MS)

    کلمات کلیدی:

    حساسیت زدایی با حرکت چشم و باز پردازش (EMDR)، اضطراب، افسردگی، خستگی و مولتیپل اسکلروزیس (MS)

    پرسش اصلی پژوهش :

    آیا روش درمانی حساسیت زدایی با حرکت چشم و باز پردازش در کاهش اضطراب، افسردگی و میزان خستگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تاثیر دارد؟

    بیان مسئله:

    مولتیپل اسکلروزیس (ام.اس)[1] از جمله بیماری های شایع التهابی و دمیلینیزاسیون[2] سیستم عصبی مرکزی[3] می باشد. طوری که صدمه به غلاف میلین[4] واقع در سلول عصبی باعث بوجود آمدن علائم ویژه این بیماری می شود (فرامرزی  و شلیله ، 1382). در نتیجه، التهاب مکرر غلاف میلین منجر به تخریب آن شده که اصطلاحاً به آن دمیلیناسیون[5] گفته می شود. به همین دلیل مولتیپل اسکلروزیس جزء بیماری های دمیلینه طبقه بندی می شود (آبرامووتیز[6]، 1954) مولتیپل اسکلروزیس غیر قابل پیش بینی و یکی از مهمترین بیماری های تغییر دهنده زندگی فرد محسوب می شود زیرا که معمولاً به بهترین دوران زندگی فرد صدمه می زند و بتدریج به سمت ناتوانی پیش می رود و درمان قطعی ندارد (هلاند و مدونا، 2005[7]). در نتیجه این بیماری به نیروهای مولد جامعه آسیب رسانده و این ضایعه متوجه کل افرادی است که در اجتماع زندگی می کنند (بران والد[8]، 2001). پیش آگهی این بیماری نامعلوم است و بیماران انواع اختلالات متغیر جسمی و روانی ناشی از بیماری را تجربه می کنند (مک کاب[9]و همکاران ، 2005).

    در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی پزشکانی که مورد بیماری ام.اس تحقیق می کردند، نظریه های گوناگونی در مورد علت بروز این بیماری در افراد می دادند. در رابطه با عقاید اولیه مربوط به ایجاد ام.اس بجاست از عصب شناس معروف سوئدی دکتر زیگموند فروید[10] سخنی به میان بیاوریم. نظریه وی در مورد تاثیرضمیر ناخودآگاه در ایجاد بیماری جسمی و روحی باعث پدید آمدن دوره ای جدید در روان پزشکی شد. وی معتقد بود، آن چیزی که او اصطلاحاً بدان «هیستری زنانه» می گفت، مسئول بروز بیماری ام.اس است (آبراموویتز، 1954). در کل اعتقاد بر این است که عوامل شناختی و روانی در پیدایش تمامی بیماری ها اهمیت دارند (سادوک و سادوک[11]، 1382). مولتیپل اسکلروزیس بر اساس چگونگی حضور یا عدم حضور علایم در طی زمان بیماری به 4 فرم بالینی تقسیم شده است:

    عود کننده – بهبود یابنده[12]: در این نوع، در زمانی خاص که دوره عود نامیده می شود، افراد علائم و نشانه های بیماری را خواهند داشت و پس از مدتی علایم به صورت کامل یا جزئی برطرف می گردد (دوره بهبودی).

    پیشرونده ثانویه[13]: در این حالت در فاصله بین دو دوره عود بیماری، وضع بیمار بتدریج بدتر می شود. بیماری هر چند دوره های بهبودی نسبی را بعد از عود بیماری تجربه خواهد کرد ولی در واقع بهبود حقیقی مشاهده نخواهد شد. در این نوع علایم بتدریج دوره های عود و بهبودی در هم می آمیزند.

    پیشرونده – عود کننده[14]: از همان ابتدای بیماری دوره هایی از بهبود و عود علایم وجود دارد ولی در فاصله بین دو عود، علایم وجود دارند که علایم بتدریج بدتر می شوند.

    پیشرونده اولیه[15]: در این افراد از همان ابتدا علایم بیماری بتدریج بدتر می شوند. این فرم از بیماری، اختلالات شناختی کمتری را ایجاد می کند (فرامرزی، شلیله، 1382).

    شایعترین سن ابتلا به مولتیپل اسکلروزیس محدوده سنی 20 تا 40 می باشد و در زنان تقریباً دو برابر مردان مشاهده می شود (متوسکا[16]، 2007؛ مولا اوغلی[17]، 2009؛ لی[18]، 2008). انجمن ملی مولتیپل اسکلروزیس آمریکا در سال 2001 اعلام کرد که در حدود 5/2 میلیون نفر در دنیا به این بیماری مبتلا هستند و هر هفته 200 نفر به آن اضافه می شود و 80 درصد مبتلایان به این اختلال درجاتی از ناتوانی را دارا می باشند (بران والد، 2001). همچنین بر اساس آمار انجمن مولتیپل اسکلروزیس ایران حدود 40 هزار نفر در کشور ما به بیماری ام.اس مبتلا هستند (عابدینی، 2006). و از بین شهرهای مختلف کشور ما، آذربایجان و اصفهان جزء مناطق پر خطر برای این بیماری محسوب می شوند. اخیراً آمار ام.اس در کشور ما سیر رو به افزایش داشته است (شایگان، 2005). بنابراین با توجه به گسترش روز افزون، میزان مرگ و میر بالا، صرف هزینه های کلان دارویی و مشکلات متعدد و گوناگون بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، توجه و رسیدگی به این بیماران و تلاش در جهت کاهش مشکلات و علایم این بیماری امری ضروری است (بلاک[19]، 2002).

    اولین متغیری که در پژوهش حاضر در مورد بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مورد بررسی قرار می گیرد، اضطراب است. اختلالات اضطرابی از جمله شایعترین اختلالات روانپزشکی در ایالات متحده و سایر جمعیت هایی است که مورد مطالعه قرار گرفته اند. از نظر روانپزشکی اضطراب را می توان چنین تعریف کرد: ناآرامی، هراس و ترس ناخوشایند و منتشر با احساس خطر قریب الوقوع که منبع آن قابل شناسایی نیست (کاپلان و سادوک، 2003). اضطراب یکی از مهمترین تظاهرات روانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس محسوب می شود. به گونه ای که مطالعات نشان داده اند بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نسبت به افراد سالم سطوح بالاتری از اختلالات روانی همچون اضطراب و استرس می باشند (مک کاب، 2005). تحقیقات نشان داده اند که حدود 48 درصد از بیماران مبتلا به ام.اس در همان یک سال اول بعد از تشخیص بیماری علایم اضطراب را تجربه می کنند (میشل[20]، 2005). و حدود 25 تا 40 درصد از بیماران نیز (در کل) از اضطراب رنج می برند (چواستیاک[21]، 2005) که به شدت بر کیفیت زندگیشان تاثیر گذار است (جاناردان[22]، 2002).

    شاهسوند و همکاران (1389) طی پژوهشی در بررسی اثر بخشی رفتار درمانی شناختی – گروهی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس بدین نتیجه دست یافتند که روش درمانی باعث کاهش قابل ملاحظه مقوله اضطراب در این بیماران می شود. و نیز هریزچی قدیم و همکاران (1388) در یک بررسی سه ساله نشان دادند که برون ریزی احساسات به صورت نوشتن باعث کاهش اضطراب بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود.

    دومین متغیری که در پژوهش حاضر در مورد بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مورد بررسی قرار می گیرد، افسردگی است. افسردگی را می توان اندوه شدید و غمگینی شدید تعریف کرد که در آن فرد خود را انسانی بی ارزش می پندارد و اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از دست می دهد. در این حالت اندیشیدن کند و تصمیم گیری دشوار می شود. استدلال برخی افراد افسرده به قدری مختل می شود که ممکن است گرفتار هذیان و اعتقاد راسخ به باورهای کاذب شوند. توهم شنوایی و یا دیدن چیزهایی که واقعیت ندارد گاهی مشاهده می شود و گاه شدت افسردگی به حدی می رسد که بیمار در صدد خودکشی بر می آید (کاپلان و سادوک، 2002).

    افسردگی یکی دیگر از مهمترین تظاهرات روانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. آنچه در ارتباط بین ام.اس و افسردگی می توان ایراد کرد این است که بیشترین تمرکز مطالعات و تحقیقات به عمل آمده در مورد بیماری ام.اس، به لحاظ مسائل روانپزشکی، متوجه اثرات خلقی این بیماری است که ناشی از شیوع بالای آن در بین بیماران مبتلا به ام.اس می باشد (رضایی و همکاران، 1389). مطالعات نشان داده اند که حدود 48 درصد از بیماران مبتلا به ام.اس در همان یک سال اول بعد از تشخیص، علایم افسردگی را تجربه کرده اند (میشل، 2005) و حدود 60-50 درصد این بیماران (در کل) از افسردگی (کریی[23]، 2001؛ دنا[24]، 2002؛ پتاجان[25]، 1996) رنج می برند که به شدت بر کیفیت زندگی آنان تاثیر گذار است (جاناردان، 2002).

    شاهسوند و همکاران (1389) طی پژوهشی در بررسی اثربخشی رفتار درمانی شناختی – گروهی در بیماران مبتلا به ام.اس بدین نتیجه دست یافتند که این روش درمانی باعث کاهش قابل توجهی افسردگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود. و نیز هریزچی قدیم و همکاران (1388) در یک بررسی سه ساله نشان دادند که برون ریزی احساسات به صورت نوشتن باعث کاهش افسردگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود.

    سومین متغیری که در پژوهش حاضر در مورد بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مورد بررسی قرار می گیرد، خستگی است. خستگی در 95 تا 75 درصد افراد مبتلا به ام.اس ایجاد می شود (رابرت[26]، 2008؛ گارسیا[27]، 2009) و در 60 – 50 درصد این افراد، خستگی ناتوان کننده ترین نشانه است. خستگی به صورت ذهنی و به شکل نداشتن انرژی ذهنی و جسمی تعریف می شود که می تواند در انجام فعالیت های مورد نظر اختلال ایجاد کند (برونر و سودارت[28]، 2008). نشانگان خستگی در بیماری مولتیپل اسکلروزیس به چندین شکل توصیف می شود: بی حالی غیر قابل تحمل[29]، خستگی[30]، تمایل به خستگی زودرس[31] و فقدان انرژی (ملا اغلو، 2009). می توان اظهار کرد که خستگی شایعترین علامت گزارش شده در بیماران مبتلا به ام.اس است. خستگی ناشی از بیماری ام.اس می تواند بسیار ناتوان کننده بوده و اغلب باعث محدودیت در روابط اجتماعی و فعالیت های مراقبت از خود شود (براناس[32]، 2000).

    میلز[33] و همکاران (2000) مطالعه ای را در جهت بررسی تاثیر تکنیک آرام سازی تای چای[34] بر روی علایم ناتوان کننده بیماران مبتلا به ام.اس انجام دادند و بدین نتیجه رسیدند که اجرای این تکنیک موجب کاهش قابل ملاحظه ی میزان خستگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود. همچنین در پژوهش غفاری و همکاران (1387) طی بررسی اثربخشی تکنیک آرام سازی پیشرونده عضلانی در بیماران مبتلا به ام.اس بدین نتیجه دست یافتند که این تکنیک موجب کاهش مولفه خستگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود.

    پایان نامه مربوط به این پروپوزال در سایت موجود است

  • فهرست و منابع پروپوزال بررسی اثر بخشی حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش در کاهش اضطراب ، افسردگی و میزان خستگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    - آبراموویتز، ملیسا (1954). راهنمای پزشکی خانواده ام.اس، ترجمه فرهاد همت خواه (1341)، تهران، عصر کتاب.

    - ابوالقاسمی، عباس؛ نریمانی، محمد (1385). آزمون های روانشناختی، اردبیل، انتشارات باغ رضوان، چاپ اول.

    - اسدی ذاکر؛ مرضیه؛ مجدی نسب، نسترن؛ عطاپور، مهناز؛ لطیفی، محمود؛ بابادی، مریم (1388) تاثیر ورزش بر سرعت راه رفتن، میزان خستگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به MS، مجله علمی پزشکی، دوره 9، شماره 2، 189-198.

    - بحرینی، ساینا؛ ناجی، سید علی؛ منافی؛ رضا، بخردی، رضا (1390). تاثیر ماساژ رایحه درمانی بر شدت خستگی زنان مبتلا به MS، مجله دانشگاه علوم پژشکی و خدمات بهداشتی درمان سبزوار، دوره 18، شماره 3، 172-178.

    - برونر و سودارث (2008)، پرستاری داخلی – جراحی، ترجمه زهرا مشتاق (1386) نشر سالمی، چاپ دوم جلد چهاردهم، 235-245.

    - حاجی عباسی، عادل (1388). بررسی اثربخشی روش حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش بر کاهش اضطراب، استرس و افسردگی زنان بارور در مقایسه با گروه کنترل و پلاسیبو، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل.

    - دلاور، علی (1388). مبانی نظری و علمی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی، چاپ هفتم، شماره 387، تهران: انتشارات رشد.

    - رسولی، نسیم؛ احمد، فضل الله؛ نبوی، سید مسعود؛ حاجی زاده، ابراهیم (1387). بررسی تاثیر تکنیک حفظ انرژی بر میزان خستگی بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس. فصلنامه توانبخشی، سال هفتم، شماره 1.

    - رضایی، امید؛ میرزایی قمی، منصور؛ دولت شاهی، بهروز؛ افسراسکی، ساینا (1389). الگوهای شخصیتی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس. مجموعه سومین کنگره انجمن روان شناسی ایران، 377-375.

    - سادوک بنیامین، سادوک ویرجینیا: خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری و روانپزشکی کاپلان. ترجمه نصرت الله پور افکاری. انتشارات شهر آب، تهران، سال 1382.

    - ساریچلو، محمد ابراهیم (1386). بررسی میزان کارآیی روش حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و بازپردازش در درمان اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ در بین جانبازان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.

    - شاپیرو، فرانسین؛ فارست، مارگوت سیلک (1997). حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد. ترجمه هاشمیان (1379)، تهران: بین الملل شمس

    - شاهسوند، سمیه؛ حسنی، فریبا؛ اصغر، قدسی؛ دوکانه ای فرد، فریده (1389). اثربخشی آموزش شناختی – رفتاری شادکامی فوردایس بر کاهش حمایت خواهی از دیگران در زنان مبتلا به MS، مجموعه مقالات سومین گنگره انجمن روانشناسی ایران، 462-459.

    - غفاری، سمیه؛ احمدی، فضل الله؛ نبوی، سید مسعود، معماریان، ربابه (1387). بررسی تاثیر تکنیک آرام سازی پیشرونده عضلانی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس. مجله پژوهش در پزشکی. 45 تا 53.

    - مسعودی، رضا؛ خیری، فریدون؛ احمدی، فضل الله؛ محمدی، عیسی؛ (1388). تاثیر برنامه خود مراقبتی مبتنی بر الگوی اورم بر میزان خستگی و فعالیت های روزانه زندگی بیماران مبتلا به MS. فصلنامه توانبخشی، دوره دهم، شماره سوم، 43-51.

    - فرامرزی، نگار؛ شلیله، کیوان (1382). مجموعه کتاب های سبز دانستنی های پزشکی اسکلروز متعدد (MS). موسسه فرهنگی انتشاراتی حیان، تهران، چاپ دوم.

    - نورکراس، پروچاسکا (1999). نظریه های رواندرمانی. ترجمه سید محمدی، یحیی (1383). تهران: انتشارات رشد.

    - هریزچی قدیم، سپیده؛ رنجبر کوچسرایی، فاطمه؛ طالبی، مهناز؛ زکریا پزشکی، محمد؛ اکبری، مریم (1388). بررسی تاثیر برون ریزی احساسات بصورت نوشتن بر میزان افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به MS. فصلنامه علوم مغز و اعصاب ایران، سال هشتم، شماره 25، 465-475.

    - وطن خواه، حمیدرضا (1388). مقایسه اثربخشی روش حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و بازپردازش با درمان دارویی و شناخت درمانی در کاهش علایم اضطراب صفت و حالت. رساله دکتری روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد تهران مرکز.

    - Abedini M, Habibi Saravi R, Zervani A, Farahmand M. Epidemiology of multiple sclerosis in Mazandaran. J Mazandaran Univ Med sci. 2007; 18(66): 28-7. (Persian)

    - Aldridge D, Schmid W, kaeber M, schmid tc, Ostermann T. Functionality or aesthetics? A pilot study of music therapy in the treatment of multiple sclerosis patients. Complement ther Med 2005; 13:25-33

    - Blak DJ, Bodine c. An overview of assistive technology For persons with Multiple sclerosis. J Rehabile Res Develop 2002. 39(2): 299-312

    - Boulware, c. (2006). EMDR- Therapy, Frequently Asked Questions About Eye movement Desensitization and Reprocessing. Http://www.emdr-therapy.com

    - Branas P. treatment For Fatigue in multiple sclerosis: a rapid and systemic review. Health technology assessment: 2000; 4(27): 23-30

    - Braunwald, Fauci, kasper, Hauser, Longo, Jameson. Harrison’s principle of Internal medicine. 15 th ed. New york: Mc Graw H:l Co; 2001.P 2452-2461.

    - Chwastiak AL, Gibbans EL, Ehde MD, Sallivan M, Bowen OJ, Bombardier Hc, et all. Fatigue and psychiatrie illness in a large community sample of persons with multiple sclerosis. J psychosomat Res 2005; 59: 291-98.

    - Currie R. Spasticity: a common symptom of multiple sclerosis. Nursing standard 2001; 15(33); 47-52

    - Dalton EJ, Heinrichs RW. Depression in multiple sclerosis: A guantitative review of the eridence. J Neuropsychol 2005; 19(2): 152-58

    - Donna JB, Cathy B. An overview of assistive technology of persons with multiple sclerosis. J Rehab Res Develop 2002; 39 (2): 299-312

    - Feinstein A, Feinstein K. Depression associated with multiple sclerosis looking beyond diagnosis to symptom expression. Journal of Affective Disorders 2001;66: 193-98

    - Garcia – Burguillo MP, Aguila – Maturana AM. Energy – Saving startqies in the treatment of fatigue in patients with multiple sclerosis. A pilot study. Rev Neural 2009; 49 (4): 181-5

    - Hernandez – Rief M,Field T, Field T, Theakston H. Multiple sclerosis patients benefits from massage therapy. Journal of Bodywork and Movement therapies 1998; 2 (3): 168-74

    - Holland NJ, Madonna M. Nursing grand rounds: Multiple sclerosis J Nero Nurse 2005; 37 (1): 15-19

    - Janardhan v, Bakshi R. Quality of life in patients with Multiple sclerosis: the impact of fatigue and depression. J Neural sci 2002; 205: 51-58

    - Janssens AC, Van Doorn AP, de Boer BJ, VanderMeche GAF, Passchier J, Hintzen QR. Perception of proghostic risk in patients with Multiple sclerosis: the relationship with anxiety, Depression and diseaae related distress. J clin Epidemiol 2004; 57 (2): 180-86

    - Lee D, Newell R, Ziegler L, Topping A. treatment of fatigue in Multiple sclerosis: A systematic review of the literature. International journal of nursing practice 2008; 14: 81-93

    - Mallik M, editor. Nursing Knowledge and practice. A decision making approach. Lodon, Balliere and Tindall co, 1998.

    - Mathiowetz v, Matuska KM, Murphy M.E. Efficacy of an energy Rehabil 2001; 82 (14): 449-511

    - Matuska K, Mathiowetz V, Finlayson M.Use and perceived effectiveness of energy conservation startegies for managing Multiple sclerosis Fatigue. American Journal of occupational therapy 2007 feb; 61 (1): 62-69

    - Mc cabe PM. Mood and self- esteem of persons with Multiple sclerosis following an exacerbation. J psychosomat Res 2005; 59: 161-66

    - Mitchell A, Benito – Leon J, Morales Ganzalez MJ, Rivera – Navarro J. Quality of life and its assessment in Multiple sclerosis: intergrating physical and psychological components of wellbeing. Lancet Neural 2005; 4: 556-66

    - Mills NJ, Allen S, Carey Morgan S. Does Tai chi/Qi Gong help patients with Multiple sclerosis. Journal of Body work and movement therapies. 2000; 4 (1): 39-48.

    - Mollaoglu M, Ustun E. Fatigue in Multiple sclerosis. J clin nurse 2009 May; 18 (9): 1231-1238

    - Petajan JH. Impact of life aerobic training on fitness and quality of life Multiple sclerosis. Ann Neurol 1996;39 (4): 432-41

    - Shayegan negad v, Eetemadifar M, Ashtari F, Jangorban M. (2205). Prevalence of Multiple sclerosis in Iran. In : 2nd International congress on Multiple sclerosis: Nov. 20, (p,81). Tehran: Iranian MS society.

    - Stuif Bergen AK. Becker H. Health promotion practices in woman with Multiple sclerosis. Increasing quality and years of healthy life. Physical medicine and Rehabilitation clinics of North America 2001: 12 (1): 9-22

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت