مدیریت تحولی
سوال اصلی:
میزان توانمندی کارکنان ستاد سازمان حمل ونقل کشور در چه حدی است ؟
سوالات فرعی:
آیا بین احساس شایستگی کارکنان ستاد سازمان حمل و نقل کشور و توانمندی آنان رابطه وجود دارد؟
آیا بین احساس داشتن حق انتخاب و توانمندی کارکنان ستاد سازمان حمل و نقل کشور رابطه وجود دارد؟
آیا بین احساس مؤثر بودن و توانمند ی کارکنان سازمان حمل و نقل کشور رابطه وجود دارد؟
آیا بین احساس معنی دار بودن و توانمندی کارکنان سازمان حمل و نقل کشور رابطه وجود دارد؟
آیا بین احساس داشتن اعتماد به دیگران و توانمندیهای کارکنان ارتباط وجود دارد؟
5 . بیان مساله (تشریح ابعاد، حدود مساله، معرفی دقیق مساله، بیان جنبه های مجهول و مبهم و متغیرهای مربوط به پرسش های تحقیق، منظور تحقیق)
امروزه توانمند سازی به عنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقاء کیفی کارکنان و افزایش اثر بخشی سازمانی تلقی می گردد. به منظور کسب موفقیت در محیط در حال تغییر کسب و کار امروزی، سازمانها به دانش، نظرات، انرژی و خلاقیت کلیه کارکنان، اعم از کارکنان خط مقدم تا مدیران سطح بالا نیازمندند .
محققین به توانمند سازی از زوایای مختلفی نگرسیته اند. مفاهیمی چون کنترل کار شخصی، استقلال در انجام وظیفه، گروه کاری، سیستم پرداخت مرتبط با عملکرد یا پرداخت بر اساس عملکرد، غنی سازی شغلی، مالکیت کارکنان در سهام و ...، برخی توانایی افراد و برخی میزان تمایل برای توانمند شدن را ملاک تعریف توانمند سازی قرار می دهند. این اختلاف دیدگاهها صرفا از دید شخصی و فردی نیستند بلکه در واقع تکنیکهایی می باشند که نظریه پردازان یا مدیران به منظور ایجاد یک محیط توانمند کننده یا حتی تسهیل کننده حالت توانمند سازی بکار می برند. بر همین اساس از توانمند سازی تعارف متعددی شده است از جمله:
دنیس کینلا توانمند سازی را فرایند نیل به بهبود مستمر در عملکرد سازمانی تعریف می کند، که از طریق توسعه و گسترش نفوذ مبتنی بر صلاحیت افراد و تیم بر روی حوزه ها و وظایفی است که در عملکرد آنها و عملکرد کلی سازمان اثر می گذارد. منظور از توانمند سازی دادن حق رای به کارکنان، خودمختاری و حتی انگیزش نیست. هر چند علاقه قویتر برای انجام کار بیشتر از توانمند سازی منتج خواهد شد. هدف بلند مدت توانمند سازی بهبود مستمر در عملکرد کلی سازمان است، و هدف فوری آن به کارگیری صلاحیت هایی است که در اعضای سازمان وجود دارد .
از نظر کانگر و کاننگو توانمندسازى عبارت است از فرایند تقویت شایستگی افراد سازمان از طریق شناسایی و شناسائی شرایطی که باعث احساس بیقدرتی در آنها شده و تلاش در جهت رفع آنها با کمک اقدامات رسمی و همچنین با بهره گیری از فنون غیررسمی و نیز، تهیه و تدارک اطلاعاتی که به کفایت آنها در سازمان کمک میکند .
صاحب نظرانی چون بلاک و پیترز توانمندسازی را فرآیند تقسیم قدرت بین افرادی که در سازمان کار میکنند، تعریف کرده اند. چاپی و کارستون توانمندسازی را فرآیند تقسیم مجدد اختیار و کنترل دانسته اند. به اعتقاد شوتز توانمندسازی عبارت است از مشارکت کامل کارکنان و مدیران در تصمیم گیری .کی و همکارانش معتقدند که تفکر توانمند سازی شامل آماده سازی نیروی کار با درجه بالاتری از انعطاف پذیری اراءه آزادی بیشتری جهت تصمیم گیری در ارتباط با کارشان می باشد .
توانمند سازی به ایجاد یک حس درونی در افراد که می توانند به طور مستقل تصمیماتی را در فرایند کاری خویش اتخاذ نمایند اطلاق می گردد . توانمند سازی یکی از مفاهیم برجسته مدیریت نوین می باشد. مهمترین هدف توانمند سازی، راهنمایی و آموزش مهارت های لازم برای کارکنان جهت انجامتصمیمات مستقل با توجه به معیارهای فرهنگ سازمانی می باشد .
توانمند سازی به عنوان واقعیتی است که فرصت تصمیم گیری به وسیله گسترده شدن حیطه اختیارات را فراهم می آورد. توانمند سازی باعث شکسته شدن سلسله مراتب سنتی ساختارهای سازمان می گردد، زیرا کارکنان صفی به مساءل و مشکلات نزدیکترند و باید به آنها اختیار لازم جهت حل مسایل واگذار شود .
تعاریف متنوع و مختلف از توانمند سازی باعث شده که ایجاد رویکرد های متنوعی در آن مورد استفاده متخصصین قرار گیرد. رویکرد در واقع به شیوه نگرش، ارزیابی و تحلیل یک موضوع اشاره می کند. در منابع علمی دانشگاهی، توانمند سازی، ساخنار عقلایی، انگیزشی و فوق انگیزشی معرفی شده است.
در رویکرد ساختاری عقلایی، توانمندسازی فرآیندی است که یک رهبر یا مدیر قدرت خویش را با زیردستانش تسهیم میکند ) در اینجا منظور از قدرت، قدرت به عنوان تملک اختیار رسمی یا کنترل بر منابع سازمانی است و نه قدرت شخصی). در این نگرش تاکید بر مشارکت در اقتدار و اختیار سازمانی است. به تعبیر بارک (1986) منظور از توانمندسازی اعطاء قدرت و تفویض اختیار است. بسیاری از نظریه پردازان مدیریت توانمندسازی را معادل تفویض اختیار یا عدم تمرکز در تصمیمگیری میدانند که حاصل آن تاکید بر تکنیکهای مدیریت مشارکتی، چرخههای کیفیت، تیمهای خود مدیریتی و هدفگذاری دو طرفه است .
به نظر صاحبنظران رویکرد انگیزشی، توانمندسازی ریشه در تمایلات انگیزشی افراد دارد. هر راهبردی که به افزایش حق تعیین فعالیتهای کاری(خود-تصمیم گیری) و کفایت نفس کارکنان بینجامد، توانمندیشا ن را در پی خواهد داشت.
به باور آنها، به کارگیری اصطلاح توانمندسازی به عنوان پارادایم جدید انگیزش، زمانی گسترش یافت که رقابتهای جهانی، ضرورت انجام پژوهشهای متعددی برای یافتن شکلهای جدیدی از مدیریت که افراد را تشویق به ریسک پذیری، تعهد و نوآوری مینماید، را اجتناب ناپذیر ساخت. این روند، به ویژه در حوزههای رهبری و فرهنگ سازمانی، یعنی حوزه هایی که در آنها تحقیقات نشان دادند، چگونه رهبران فرهمند و تحولگرا میتوانند از طریق القاء آرمان گرایی، ایجاد ایمان قوی و اعمال کنترلهای کلی در کارکنانشان نیرو به وجود آورند، از نمود بیشتری برخوردار گردید. این تحقیقات بر اهمیت ترغیب به انجام وظیفه به جای تحمیل آنها، با معنی دار ساختن کارها و با هویت ساختن مشاغل تاکید ورزیدند.
در رویکرد روانشناختی به تفویض اختیار در تصمیمگیری توجه کمتری شده و بیشتر فرایندهای انگیزشی درکارکنان مدنظر قرار میگیرد. این رویکرد که نخستین بار توسط دو محقق بنام کانگر و کاننگو مطرح شده است، بیان میدارد که توانمندسازی، فرایند افزایش حس خودکارآمدی در میان
اعضای سازمان از طریق شناخت خود و از میان بردن عواملی است که سبب ضعف قدرت میشود .این رویکرد توانمندسازی فرآیندی است که با توسعه فرهنگ توانمندسازی ایجاد میگردد.
در یکی از بهترین مطالعات تجربی انجام شده در زمینه توانمندسازی تا به امروز، که توسط دانشمندانی چون توماس و ولتهوس، کانگر و کاننگو، اسپریتزر و میشرا صورت گرفته است، پنج بعد کلیدی توانمندسازی کارکنان به شرح ذیل شناسایی شده اند. برای اینکه مدیران بتوانند دیگران را با موفقیت توانمند سازند، باید این پنج ویژگی را در آنان ایجاد کنند:
1( احساس شایستگی
2)احساس داشتن حق انتخاب
3) احساس مؤثر بودن
4) احساس معنی دار بودن
5) احساس داشتن اعتماد به دیگران
جستجوی راه هایی برای افزایش کارآیی و به کار گیری حداکثر توانایی های کارکنان در جهت تحقق هدف های سازمانی یکی از موضوعات و دغدغه های همیشگی مدیران و صاحبنظران علم مدیریت بوده است، تا آنجایی که در سال های اخیر واژه توانمند سازی به بخشی از زبان روزمره مدیریت تبدیل شده است .
با توجه به بیان مسئله در این تحقیق می خواهیم به سوال زیر پاسخ دهیم:
چه عواملی بر توانمندی اثربخش کارکنان ستاد حمل و نقل تاثیر دارند؟
پایان نامه مربوط به این پروپوزال در سایت وجود ندارد.