روش تحقیق بررسی اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان و رفع دشواری های آنان

تعداد صفحات: 87 فرمت فایل: word کد فایل: 10001635
سال: مشخص نشده مقطع: کارشناسی ارشد دسته بندی: پایان نامه روانشناسی
قیمت قدیم:۱۵,۳۰۰ تومان
قیمت: ۱۳,۲۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه روش تحقیق بررسی اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان و رفع دشواری های آنان

    مقدمه

    در زمینه بررسی اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان و رفع دشواری­های آنان، روانشناس و پزشک با مشکلاتی مواجه هستند که مربوط به سازش با محیط خانوادگی است.

    کودک قسمت اول زندگی خود را که همه می­دانند مهمترین قسمت از دوران زندگی است در خانواده خود می­گذراند. نخستین تجربه­های سازشی وی با پدر و مادر و خواهران و برادرانش تحقق می­یابند: وقتی صحبت از تعارض است، با آنها در تعارض است. به قسمی که اختلالات روانزاد که در زمینه عاطفی یا عقلی بروز می­کنند همواره یا با تعارض­های ادیپی و یا با تعارض­های رقابت با برادر و خواهر در ارتباطند.

    این تعارض­ها همواره به وضوح با مصاحبه­ای که در خلال آن اختلالات را برای ما توصیف می­کنند آشکار نمی­گردند، چه آنچه خود را نشان می­دهد نتیجه است و نه علت که عمیق­تر و غالباً پنهان است.

    این علت عمیق در واقع در بسیاری از موارد نا­هشیار است. نه پدر و مادر از آن خبر دارند و نه خود کودک. به دلیل آنکه تربیت بر آن مهر سکوت می­زند و آن را قلمرو ممنوع قسمتی از شخصیت اعلام می­نماید و به نوعی جامه حفظ ظاهر به واقعی­ترین افکار و احساسات می­پوشاند. پس با پرسیدن نیست که خواهیم توانست به کشف انگیزه­های عمیقی اختلالات سازشی دست یابیم. به خصوص اگر تعارض شدیدی بین کودک و یکی از اعضای خانواده­اش وجود داشته باشد برای مبرهن ساختن آن باید کودک را به برونریزی عمیق­ترین احساساتش و شیوه­ای که در عمق وجود خویش در رابطه با  شخص مورد نظر برگزیده است، هدایت کنیم.

    به دیگر سخن، باید کودک بتواند آنچه در دل دارد آزادانه بیان کند و نقاشی دقیقاً وسیله این بیان آزاد است. نقاشی خانواده به خصوص به کودک اجازه می­دهد که تمایلات سر­کوفته در زمینه نا­هشیار خود را فرافکنی یعنی برونریزی کند و از این راه است که او می­تواند واقعی­ترین احساساتی را که نسبت به کسان خود دارد برای ما آشکار سازد.

    مسلماً اگر به کودک دستور­العمل محدود کننده­ای داده شود مثل موقعی که به او گفته می­شود: «خانواده­ات را نقاشی کن»، ممکن است گمان کند که مجبور است به طوری کاملاً عینی، با رعایت ترتیب قد و سن و خصوصیات واقعی هر یک از اعضا و حفظ ظاهر در روابط بین اعضای خانواده، عمل کند.

    اما غالباً جنبه شخصی فائق می­گردد مخصوصاً همان طور که بعداً خواهیم دید اگر دستور­العمل این باشد که: «خانواده­ای را بکش که در خیال خود می­توانی به وجود آوری». در این صورت، روشی که کودک براساس آن خود را در بین کسان خویش قرار می­دهد بسیار تحت تأثیر حالت عاطفی، احساسات، خواسته­ها، ترسها، کشش­ها وفاصله­جوئی­ها یا انزجار­های اوست و ما از این راه نسبت به شخصیت و تعارض­های عمیق وی آگاه می­شویم. پس نقاشی خانواده یک تست شخصیت است که می­توان بر مبنای قوانین فرافکنی به تفسیر آن پرداخت. باید افزود که این تست، تستی است که شیوه به کار بستن آن آسان است. در مراجعات بالینی باید همواره سریع و خوب عمل کرد و این دو خواسته را به سختی می­توان با هم آشتی داد. اما در تست نقاشی خانواده می­توان بر این مشکل فائق آمد. چون این تست را می­توان سریع اجرا و تفسیر کرد (تقریباً 30 دقیقه برای یک آزمونگر ورزیده). از سوی دیگر، همواره کودکان و نوجوانان به آزمایش شدن با این تست به خوبی تن در می­دهند، از 6-5 سالگی به خوبی قابل اجراست و بالاخره جز به یک میز، یک ورق کاغذ و یک مداد، به لوازم دیگری نیاز ندارند.

    ما شخصاً این تست را به صورت نظامدار در مرکز روانی-پزشکی خود به کار بسته­ایم و با تدوین روشی خاص برای گذراندن و تفسیر، آن را ثمر بخش­تر ساخته­ایم.

    در وهله نخست، به کودک نمی­گوییم که: «خانواده­ات را نقاشی کن» بلکه به او می­گوییم: «:یک خانواده را نقاشی کن، خانواده­ای که در فکرت به وجود می­آوری». در واقع در بین این دو دستور­العمل، در حدی که در برداشت اول به نظرمی­رسد، تفاوت وجود ندارد. کودک با ترسیم خانواده خود به برونریزی خویش می­پردازد و در نتیجه، تقریباً جنبه فاعلی و شخصی خود را به همان اندازه که اگر بنا بود خانواده­ای خیالی ترسیم کند، در آن بیان می­نماید. معذلک به گمان ما، دستور­العملی که به کار می­بندیم به دلیل آنکه توجه بچه را از خانواده خود منحرف می­سازد و بدین ترتیب بی­شک فرافکنی شخصی­ترین گرایش­های او را آسان می­گرداند، قابل ترجیح است.

    در وهله دوم، پس از اجرای نقاشی توسط کودک با او مصاحبه­ای به عمل می­آوریم که در آن از وی خواسته می­شود نقاشی خود را شرح دهد، اشخاص ترسیم شده را مشخص کند، نقش، جنس، سن و روابط متقابل آنها را معین نماید. سپس در این تست به کاربرد روش مخصوصی که برای تست فرافکن دیگری فراهم کرده­ایم و آن را روش ترجیح­ها-همسانسازی­ها نامیده­ایم، می­پردازیم. این روش عبارت است از آنکه از کودک می­خواهیم ترجیح­ها و یا نفرت­های مختلف خود را نسبت به اشخاص مختلفی که در نقاشی آمده­اند ابراز نماید، آنگاه به همسانسازی بپردازد یعنی بگوید دلش می­خواست کدامیک از اشخاص نقاشی باشد. این روش دارای این مزیت بزرگ است که تفسیر شخصی خود کودک از تست را، که بیش از هر شخص دیگری معنای نقاشی خود را می­داند، جانشین تفسیر روانشناس می­سازد تفسیری که باید همواره کم و بیش با احتیاط تلقی شود.

    در این اثر ما بر نتایج آماری آزمایش 1200 کودک و نوجوان متکی هستیم: 800 نقاشی به پسران و 400 نقاشی به دختران تعلق دارد (برای گروههای سنی پسران 100 نفر و گروههای سنی دختران 50 نفر از 6 تا 14 سالگی). این نمونه مورد آزمایش مرکب است از موارد بهنجاری، اختلالات خفیف خلق و خو، عقب ماندگی­های ذهنی خفیف و حالات روان­آزردگی. اینک تصور می­کنیم که تعداد قابل ملاحظه تک بررسی­ها در این نمونه، ما را مجاز می­دارد که نتایج خود را دارای قابلیت تمایز بین حالات معمولی و حالات خاص یا اختلال­آمیز بدانیم.

    از سوی دیگر براساس این نمونه، ما توانسته­ایم به صورتی عمقی به بررسی معنای سرمایه­گذاری درباره تصویر یک شخص، به خصوص در رابطه با همسانسازی نا­هشیار و روابط عاطفی با دیگری (روابط موضوعی)، بپردازیم. مثلاً از این دست است وقتی که ما در تفسیر سرمایه­گذاری رجحان یافته تصویر خود، از مفهوم بازگشت به خود­دوستداری، مفهومی که از نظر استنتاج­ها بسیار بارور است، سخن می­گوییم. همچنین در این اثر ما بیش از پیش، عمل دفاع من علیه اضطراب را مورد تأکید قرار داده­ایم چه، این مسئله به خصوص در نقاشی خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است. به همین دلیل است که ما رابطه با فاصله را به منزله یک مکانیزم دفاعی متمایز کرده­ایم.

    این مفاهیم نو ما را به بازنگری عقده ادیپ هدایت کرده­اند، مبحثی که نشان دهنده آن است که عقده ادیپ بیشتر از آنچه تصور می­شود، نه تنها در قلمرو نورز­ها بلکه در بسیاری از اختلالات سازشی در سطح خانواده و مدرسه، به عنوان علت دست دارد.

    فصل اول

    نقاشی کودک به منزله نشانه هوش و بیان عواطف

    توجه فزاینده­ای که چندین دهه پیش نسبت به تحول روانی و دوره کودکی ابراز شده طرز بیان در نخستین سالهای زندگی و از آن میان به خصوص بازی و نقاشی منتهی گردیده است.

    اما باید گفت که در این فاصله، به ارزش فراوان نوعی از نقاشی یعنی نقاشی آزاد دست یافته­اند. این نوع نقاشی در مدارس سنتی آموخته نمی­شد چه شاگردان را بیشتر به کشیدن از روی نمونه­ها یا الگو­هایی وادار می­کردند. امروزه می­دانیم که در نقاشی بدون الگو یا مدل، کودک به یک آفرینش واقعی می­پردازد و در نتیجه می­تواند به گونه­ای غیر قابل مقایسه با نقاشی تقلیدی، آنچه را در درون او می­گذرد بیان کند. وی با این عمل، بینش خاص خود را از جهانی که او را احاطه کرده است به دست می­دهد و از این راه ما را درباره ویژگی­های شخصیت خود آگاه می­سازد.

    نقاشی به منزله تست هوش

    می­دانیم که وقتی یک ورق کاغذ و یک مداد در اختیار کودکی در سنین پایین قرار دهیم به کشیدن چیزهای مختلفی دست می­زند و به خصوص پیش از آنکه به نقاشی اشیا بپردازد دوست دارد که «آدمک­هایی» بکشد.

    اما او این آدمک­ها را آنطور که می­بیند نمی­کشد، چه به هیچ وجه قادر به چنین کاری نیست، بلکه به گونه­ای که آنها را درک می­کند یا دقیق­تر بگوییم به گونه­ای که خود را درک می­کند ب به نقاشی آنها می­پردازد و این امر بستگی به درجه «رشد و رسیدگی»[1] روانی-حرکتی او دارد. پس بدین ترتیب مفهومی که کودک از آغاز از«طرح بدنی»[2] خود دارد تعیین کننده شکل­بندی آدمک در هر سن خواهد بود. از اینجاست که توانسته­اند وسیله­ای برای ارزشیابی هوش استنتاج کنند:

    به عنوان مثال، تست گودیناف[3] معروف به تست آدمک، طراز عقلی آزمودنی را بر حسب کامل بودن، وجود تعادل کلی و غنای جزئیات آدمک ترسیم شده، تعیین می­کند، و تست فه[4] یا تستی که دستور­العمل آن این است که «خانمی را بکش که داره در زیر بارون گردش می­کنه» و مستلزم ایجاد توحید پیشرفته­تر عناصر مختلف نقاشی است نیز امکان اندازه­گیری طراز هوش را فراهم می­سازد.

    براساس نقاشی آزاد (که نشان دهنده اشخاص یا هر چیز دیگر است) نیز می­توان، علاوه بر تعیین طراز هوش، به ارزشیابی نحوه ادراک خاص فرد پرداخت. مثلاً مینکفسکا[5] دو نوع کودک را در مقابل هم قرار داده و برحسب تفاوت جنبه صوری نقاشی، آنها را حسی و تعقلی نامیده است:

    در کودک حسی، طرز اجرای نقاشی کاملاً دقیق نیست اما جزئیات آن از راه یک پویائی آشکار به یکدیگر ربط داده شده­اند.

    در کودک تعقلی به عکس، طرز اجرای نقاشی بسیار دقیق است: هر موجود یا هر شیء با استحکام و انسجام و غالباً با قرینه­سازی نقاشی شده است، اما هر یک از آنها مجزا و بی­حرکت است و با بقیه ارتباطی ندارد.

    نقاشی به منزله تست شخصیت

    نقاشی فقط دارای عناصر شکلی یا صوری نیست. در کنار شکل، محتوا قرار دارد و در این محتوا چیزی از تمامی شخصیت منعکس می­گردد.

    پس نقاشی ارتجالی یک کودک سوای طراز عقلی و نحوه ادراک او از واقعیت، نکات گوناگون دیگری را برای ما، آشکار می­سازد و مخصوصاً پرده از روی عواطف وی بر­می­دارد. به نظر نمی­رسد که گودیناف به هنگام تدارک تست آدمک خود، به امکان تأثیر تمایلات عاطفی بر نقاشی کودک توجه داشته است. معذلک او باید به این نکته توجه می­کرد که در تعدادی از موارد مورد آزمایش، بین نتایج تست آدمک وی و تستهای متداول هوش مانند تست بینه-سیمون یا مقیاس وکسلر برای کودکان مطابقت وجود ندارد.

    به عکس مک هوور[6] در 1949 به اهمیت مسئله پی برده بود و در عین تغییر دادن تست آدمک از راه دستور­العمل نقاشی متوالی دو جنس مخالف، مسئله محتوا را نیز با احاطه فراوان مطرح می­ساخت. به همین دلیل است که نخستین کتاب وی درباره «فرافکنی شخصیت در نقاشی یک شکل انسانی» است. باک[7] نیز با پیشنهاد تست خود به نام «تست خانه، درخت، شخص»[8] به خوبی درک کرده است که نقاشی آزاد وسیله­ای عالی برای دست یافتن به شخصیت است. تست او دارای دو هنگام است: اولی غیر کلامی و خلاق، که با تحقق تصویری دستور­العمل «خانه-درخت-شخص» بیان می­شود و دومی کلامی و تفسیری، که از کودک تعریف، توصیف و تفسیر اشیای نقاشی شده و محیط آنها و نیز ارائه تداعی­هایی درباره آنها خواسته می­شود.

    بوتونیه[9] در کتاب خو زیر عنوان « نقاشی­های کودکان» نکات بسیار معقول و به جایی را درباره این موضوع خاطرنشان ساخته است. وی گفته است: « نقاشی کودک، جدا از هوش و طراز تحول ذهنی او، مبین چیز دیگری است که عبارتست از نوعی فرافکنی هستی خاص وی و هستی خاص دیگران یا بهتر بگوییم طریقه­ای که هستی خود و دیگران را حس می­کند».

  • فهرست و منابع روش تحقیق بررسی اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان و رفع دشواری های آنان

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت